سه دهه خصومت جناØهاي اصلي آمريكاعليه ايران
چگونگي رÙتار با ايران در گذشته، در بين تصميم گيران Ùˆ تصميم سازان ايالات متØده، همواره Ù…Ø·Ø±Ø Ø¨ÙˆØ¯Ù‡ است. در اين كه آمريكا دشمن جدي ايران است، ترديدي وجود ندارد. از دوران گروگان گيري اعضاي سÙارت آمريكا در تهران در اواخر دهه Û±Û¹Û·Û° تا قرار گرÙتن نام ايران در Ùهرست «مØور شرارت» در اوايل قرن Û²Û± راهي طولاني طي شده است. اما در تمام اين مدت نگاه دولت هاي مختل٠ايالات متØده به ايران خصمانه بوده است. نگرش غالب در ايران در اين سال ها چنين بوده كه مجموعه Øاكميت ايالات متØده آمريكا Ùارغ از Ø¬Ù†Ø§Ø Ø¨Ù†Ø¯ÙŠ هاي مختل٠و تعارضات سياسي ميان اØزاب، همواره عليه ايران يك دست عمل كرده است. اين ديدگاه به اين علت مورد تأييد Øاكميت سياسي ايران قرار گرÙت كه هم جيمي كارتر Ùˆ بيل كلينتون Ùˆ اوباماي دموكرات Ùˆ هم رونالد ريگان، جورج اچ. دبليو بوش Ùˆ جورج دبليو بوش جمهوريخواه هر يك به Ù†Øوي رودرروي نظام جمهوري اسلامي ايران قرار گرÙتند. يكي با انجام دادن عمليات ناموÙÙ‚ طبس، ديگري با سرنگوني هواپيماي مساÙربري ايرباس، يكي با اعمال تØريم هاي داماتو، ديگري با ادبيات Ù…Øور شرارت Ùˆ ...اما در پس خصومت هاي رسمي دولت ايالات متØده عليه ايران، در تمام اين سال ها نوعي مبارزه جدي ميان هواداران براندازي نظام ايران Ùˆ هواداران تغيير رÙتار ايران، در آمريكا جريان داشته است. از همان روزي كه راديو تهران، پيروزي انقلاب ملت ايران را اعلام كرد، دولتمردان، نخبگان، سياستمداران Ùˆ رسانه هاي آمريكايي به دو گروه تقسيم شدند. برخلا٠آنچه كه تا سال هاي طولاني از ايالات متØده آمريكا تصور مي شد، اين كشور به يك موضع يكدست Ùˆ منسجمي در خصوص ايران دست پيدا نكرده است. تا پيش از گروگانگيري در تهران، Ø¬Ù†Ø§Ø Ù‡ÙˆØ§Ø¯Ø§Ø± تغيير رÙتار - Ø¬Ù†Ø§Ø Ø³Ø§ÙŠØ±ÙˆØ³ ونس- در مقابل Øاميان تغيير نظام - Ø¬Ù†Ø§Ø Ø¨Ø±Ú˜ÙŠÙ†Ø³ÙƒÙŠ- در راهروهاي قدرت در واشنگتن دست بالا را داشت. از زمان تصر٠سÙارت آمريكا در تهران تا اواخر سال Û±Û¹Û¸Û´ كه رزمندگان ايراني توانستند تهاجم دشمن متجاوز عراقي را عقب برانند Ùˆ با آزادسازي خرمشهر، وارد خاك عراق شوند، ديدگاه غالب در واشنگتن را هواداران تغيير نظام جمهوري اسلامي شكل مي دادند. اقدام مخÙيانه رونالد ريگان در ارسال اسلØÙ‡ به ايران در ازاي آزادي گروگان هاي آمريكايي در لبنان، بار ديگر هواداران تغيير رÙتار را به لايه هاي اصلي قدرت در واشنگتن سوق داد. هر چند كه دوران تسلط اين گروه، مدت زيادي دوام نياÙت Ùˆ با اÙشاي رسوايي «ايران كنترا» ØŒ هواداران تغيير نظام بار ديگر معركه گردان مناسبات تهران واشنگتن شدند.اشغال كويت به دست نيروهاي ارتش صدام نقطه عط٠ديگري در زورآزمايي هواداران تغيير نظام Ùˆ هواداران تغيير رÙتار به شمار مي آيد. تندروهاي آمريكايي كه چند سال پيش از آن Øتي از سرنگوني يك Ùروند هواپيماي مساÙربري ايران نيز دريغ نكردند، به تدريج جاي خود را به عملگراياني دادند كه به علت ضرورت جنگ دوم خليج Ùارس خواستار همكاري با تهران بودند. در آن دوران، عملگرايان هم در تهران دست بالا را داشتند Ùˆ هم در واشنگتن، ليكن شكست عراق در جنگ با آمريكا به ماه عسل تهران واشنگتن خاتمه داد. تغيير دولت در آمريكا با تغيير نگاه به تهران همراه شد.بيل كلينتون شعارهاي Øقوق بشري عصر جيمي كارتر را با علايق لابي هاي صهيونيستي ادغام كرد Ùˆ سياست مهار دوجانبه را در مورد ايران Ùˆ عراق به مرØله اجرا گذاشت. اين بار نيز Øاميان تغيير نظام، هدايت سياست خارجي دولت ايالات متØده در قبال ايران را به دست گرÙتند . Û¶ سال بدين منوال گذشت تا اينكه در پي پيروزي آقاي خاتمي در انتخابات رياست جمهوري Û±Û³Û·Û¶ هواداران تغيير رÙتار توانستند در واشنگتن Øاميان تغيير نظام را پس بزنند. سخنان مادلين آلبرايت وزير امور خارجه وقت آمريكا مبني بر عذرخواهي دولت آمريكا به علت سرنگوني دولت مصدق، در اواخر عمر رياست جمهوري كلينتون اوج غلبه هواداران تغيير رÙتار بر هواداران تغيير نظام بود.دوران هشت ساله Øكومت جورج بوش عمدتا دوران غلبه آراء طرÙداران تغيير نظام بود. در همين دوران بود كه جنگ سالاران آمريكايي جمهوري اسلامي ايران را « Ù…Øور شرارت » لقب دادند Ùˆ اÙرادي نظير ديك چني، دونالد رامسÙلد، پل ولÙوويتز، جان بولتون Ùˆ مايكل لدين، رسانه هاي آمريكايي را از سخنان تهديدآميز عليه ايران اشباع كردند. لدين Øتي معتقد بود بوش با Øمله به عراق Ùˆ نه ايران مرتكب اشتباه ÙاØØ´ استراتژيك شده است. آنان مواضع مثبت تهران در قبال سرنگوني طالبان در اÙغانستان Ùˆ صدام در عراق را ناديده گرÙتند Ùˆ عليه ايران به علت آنچه تلاش تهران براي دستيابي به Ø³Ù„Ø§Ø Ø§ØªÙ…ÙŠ مي نامند، بر طبل جنگ مي كوبيدند. ولي اكنون چنين به نظر مي رسد كه يك بار ديگر برآيند رويارويي دو تÙكر به Ù†Ùع هواداران تغيير رÙتار در Øال شكل گيري است. ماجراي برنامه هاي هسته اي ايران به تدريج شكل ديگري به خود مي گيرد. در دور اول رياست جمهوري اوباما اگرچه تهديدهاي Ù„Ùظي كاخ سÙيد عليه ايران ادامه ياÙته ولي روند مذاكرات هسته اي ايران با سه كشور اروپايي سرانجام در مسيري قرار گرÙته كه براي آمريكا چاره اي جز همراهي با اروپاييان متصور نيست.همانگونه كه آمريكايي ها در سه دهه گذشته توانسته اند از شكا٠ميان Ø¬Ù†Ø§Ø Ø¹Ù…ÙŠÙ‚Ø§Ù‹ ضد آمريكايي Ùˆ Ø¬Ù†Ø§Ø ÙƒÙ…ØªØ± ضد آمريكايي در ايران براي پيشبرد برنامه هاي خود سود جويند، ايراني ها نيز مي توانند روي Øمايت Ø¬Ù†Ø§Ø ÙƒÙ…ØªØ± ضد ايراني در آمريكا Øساب كنند. اين جناØØŒ طي٠گسترده اي از سياستمداران سابق، نمايندگان كنگره، روزنامه نگاران Ùˆ انديشمندان سياسي را شامل مي شود. در هر دو Øزب جمهوري خواه Ùˆ دموكرات نيز چنين شخصيت هايي ديده مي شوند، اما معمولا Øزب رقيب٠Øزب Øاكم در كاخ سÙيد از تمايل بيشتري براي نزديكي به ايران برخوردار است.در Øال Øاضر اÙرادي نظير برژينسكي Ùˆ گري سيك از طي٠سياستمداران قبلي Ùˆ ري تكي، پالمر Ùˆ سوزان رايس از تØليلگران متمايل به راستگرايان آمريكايي خواهان در پيش گرÙتن سياست تعامل به جاي سياست تقابل نظامي در قبال ايران هستند. اين اÙراد معتقدند با نظام جمهوري اسلامي ايران نمي توان برخورد نظامي كرد Ùˆ آن را همچون الگوي سرنگوني صدام، از ميان برد. از اين رو راه ØÙ„ Ùشار براي تغيير رÙتار را توصيه مي كنند. از ديدگاه اين جناØØŒ اگر ايران تصميم خود را براي كنار گذاشتن «برنامه هاي تسليØات هسته اي» ØŒ پذيرش روند ØµÙ„Ø Ø®Ø§ÙˆØ±Ù…ÙŠØ§Ù†Ù‡ Ùˆ قطع Øمايت از آنچه كه تروريسم جهاني مي نامند اعلام كند، مي توان موجوديت انقلاب اسلامي را پذيرÙت Ùˆ Øقوق قانوني Ùˆ استراتژيك اين كشور در منطقه Øساس خاورميانه را مورد شناسايي قرار داد.در كنار اين جناØØŒ طي٠ايرانيان مقيم آمريكا قرار دارند كه اگرچه از برخي رÙتارهاي نظام جمهوري اسلامي ايران انتقاد مي كنند، اما بر سر موجوديت Ùˆ هويت ايراني، Øاضر به مصالØÙ‡ با هواداران تغيير نظام نيستند. واكنش شديد Ùˆ يكپارچه ايرانيان مقيم آمريكا در قبال اقدام تØري٠آميز مؤسسه نشنال جئوگراÙيك در مورد تغيير نام خليج Ùارس نشان داد ايرانيان مقيم آمريكا يا Øتي آمريكايي هاي ايراني تبار درباره مناÙع ملي كشورشان بي تÙاوت نيستند. آنان همچنين بارها ØÙ‚ ايران در دستيابي به Ùناوري ØµÙ„Ø Ø¢Ù…ÙŠØ² هسته اي را مورد تأكيد قرار داده اند.از اين رو استÙاده از ظرÙيت هاي موجود در داخل ايالات متØده آمريكا براي پيشبرد سياست خارجي Ùˆ تأمين مناÙع ملي ايران امري غيرقابل انكار است. بي ترديد براي تأثيرگذاري بر جريان هاي سياسي داخل آمريكا، بايد نگاه يكپارچه به اين كشور تغيير كند. جامعه آمريكا آنچنان متكثر Ùˆ گوناگون است كه هيچ قدرت Ùˆ يا Øزبي نمي تواند به طور يك دست با موضوعات بين المللي برخورد كند. اشتباهي كه تاكنون تكرار شده، اين است كه در ايران كليت آمريكا را (شامل هيأ ت Øاكمه، اØزاب سياسي، سياستمداران، انديشمندان Ùˆ رسانه هاي گروهي) را دشمنان آشتي ناپذير نظام جمهوري اسلامي ايران تلقي مي كنند كه هدÙÙŠ جز سرنگوني نظام جمهوري اسلامي ندارند. در Øالي كه ايران نيز مي تواند همانند ديگر كشورها از Ø¬Ù†Ø§Ø Ù‡Ø§ÙŠ دروني آمريكا Øمايت كند Ùˆ با به كارگيري روش هاي لابي گري، مناÙع خود را تأمين كند. تقريباً همين شيوه به دست ارمني ها، لبناني ها، كره اي ها Ùˆ ژاپني ها، چيني ها، اعراب Ùˆ ايرلندي ها به كار مي رود. بنابراين ايجاد Ùˆ تقويت لابي هاي ايراني با توجه به Ø³Ø·Ø Ø¨Ø§Ù„Ø§ÙŠ ثروت Ùˆ دانش آنان از ضروريات عصر جديد قدرت در نظام بين المللي تلقي مي شود. اگر چنين ابزاري به وجود آيد، آنگاه ايران از توان تأثيرگذاري متقابل بر رÙتار آمريكا نيز برخوردار خواهد شد. موÙقيت اين سياست، هنگامي اÙزايش خواهد ياÙت كه رهبران ايران با در پيش گرÙتن برنامه هايي عملي موقعيت آن دسته از سياستمداران Ùˆ گروه هايي را در آمريكا كه معتقدند ايران يك بازيگر سازنده Ùˆ نه يك بازيگر مخرب نظام بين الملل تلقي مي شود، تقويت كنند. بدون چنين پشتيباني هايي Øركت در مسير پرسنگلاخ كنوني بسيار دشوار خواهد بود.