آيا تهديدات آمريكا عليه ايران واقعي است ؟

علي قدمگاهي

اين صرفا يك ادعا نيست بلكه شواهد نشان مي دهد هزينه هاي اقدام نظامي آمريكا آن قدر وسيع و گسترده است كه اصل اقدام را زير سئوال مي برد و هر تحليل گر استراتژيك چنين اقدامي را نوعي « خودزني » ارزيابي خواهد كرد.
در يك جمع بندي كلي مي توان عواقب يك اقدام فرضي نظامي بر عليه ايران را به شرح ذيل ترسيم نمود:
1 ـ قطع و يا كاهش چشمگير صادرات نفتي از منطقه خليج فارس: ايران اسلامي مرزهاي طولاني با خليج فارس و درياي عمان داشته و با تسلط بر تنگه هرمز و در اختيار داشتن جزاير استراتژيك در خليج فارس در صورت هرگونه تهاجم نظامي مي تواند در اقدامي تلافي جويانه عبور نفت از منطقه را قطع نمايد حدف و يا كاهش چشمگير صادرات 17 ميليون بشكه اي نفت از منطقه خليج فارس و در خطر قرار گرفتن منابع گازي منطقه كه مجموعا حدود 50 درصد از انرژي جهان را تامين مي كند يك شوك عظيم اقتصادي و امنيتي را بوجود آورد. اقتصاد آمريكا و نظام بين المللي شديدا تحت تاثير بازار انرژي و قيمت آن است و نمي تواند يك شوك عظيم را تحمل نمايد. بنابراين هرگونه ماجراجويي كه منجر به چنين وضعيتي شود منفعتي براي آمريكا و نظام سلطه نخواهد داشت و صدمات جبران ناپذيري به آنها وارد خواهد نمود.
2 ـ امكان وارد كردن تلفات سنگين به نيروهاي آمريكايي در منطقه: در گذشته آمريكائيها به علت عدم استقرار گسترده نيروهايشان در منطقه و بهره مندي از تهاجمات هوايي و موشكي مي توانستند ضمن وارد كردن ضربه به طرف مقابل از دريافت ضربات كاري مصون بمانند اما در شرايط فعلي حضور گسترده نيروهاي آمريكا در عراق و افغانستان و پايگاههاي آنها در كشورهاي منطقه امكان ضربه متقابل را فراهم آورده است و اين موضوع باعث شده است كه آمريكائيها در صورت هرگونه تعرض در معرض اقدام متقابل قرار گرفته و تلفات سنگيني را متحمل شوند.
3 ـ فعال شدن شبكه مقاومت اسلامي در سطح منطقه و جهان: وقوع هرگونه تعرض نظامي براي براندازي نظام جمهوري اسلامي واكنش مقاومت اسلامي در عراق و افغانستان و ساير كشورهاي منطقه بلكه هدف قرار گرفتن منافع آمريكا در سطح جهان را به دنبال خواهد داشت. با عنايت به آمادگي هايي كه در جبهه مقاومت اسلامي وجود دارد امكان وارد كردن تلفات سنگين به نيروهاي آمريكايي وجود دارد.
4 ـ در معرض خطر قرار گرفتن رژيم صهيونيستي: آمريكائيها همواره رژيم صهيونيستي را ايالت پنجاه و يكم خود فرض مي نمايند و با توجه به نفوذ صهيونيستها در ساختار قدرت آمريكا نوعي وحدت و يگانگي بين ساختار سياسي آمريكا و رژيم صهيونيستي مشاهده مي شود . لذا امنيت صهيونيست ها براي آمريكائيها اهميت بسيار زيادي خواهد داشت. با توجه به پيشرفتهاي دفاعي جمهوري اسلامي و امكان وارد آوردن ضربات خردكننده بر رژيم صهيونيستي و از طرفي با عنايت به همسويي مقاومت اسلامي در لبنان و فلسطين با جمهوري اسلامي ايران هرگونه تعرض نظامي به جمهوري اسلامي از سوي آمريكا واكنش ايران نسبت به رژيم صهيونيستي را به دنبال خواهد داشت امري كه اين رژيم را با مشكلات و تهديدات جدي مواجه خواهد نمود . لذا خطر امنيتي براي رژيم صهيونيستي مي تواند به عنوان عامل بازدارنده در حمله نظامي آمريكا نقش آفريني نمايد.
5 ـ فرسايشي شدن نبرد نظامي و عدم وجود چشم انداز روشن براي پايان منازعه: آمريكائيها معمولا در يك جنگ برق آسا و سريع كه آنها را به نتيجه برساند مي توانند به موفقيت برسند با توجه به توانمنديهاي گسترده نظامي و دفاعي ايران و گسترده بودن شبكه انسجام يافته بسيج و پشتيباني عمومي ملت ايران از دفاع در مقابل متجاوز شروع جنگ از سوي آمريكائيها مي تواند به جنگي فرسايشي و طولاني تبديل شود. شروع جنگ مي تواند با آمريكائيها باشد اما توقف و وسعت و دامنه آن در اختيار آنان نخواهد بود و فرسايشي شدن جنگ شكست آمريكائيها را به دنبال خواهد داشت.
6 ـ گسترش موج اسلامگرايي در منطقه و انزواي كامل آمريكا درافكار عمومي: با توجه به جايگاه و نفوذفكري و معنوي انقلاب اسلامي در كشورهاي مسلمان منطقه هرگونه تهاجم به ايران اسلامي موج اسلامگرايي را در منطقه تشديد خواهد نمود. رشد اسلامگرايي و فوران احساسات ضدآمريكايي مي تواند نتايج غيرقابل پيش بيني براي آمريكا و متحدان منطقه ايش داشته باشد.
7 ـ همكاري بيشتر بعضي قدرتهاي جهاني با ايران: حضور ايران مستقل و قدرتمند در منطقه حساس خليج فارس با منافع استراتژيك بعضي از قدرتهاي جهاني گره خورده است. استمرار نظام مستقل و ضدآمريكايي جمهوري اسلامي در منطقه امكان تسلط كامل آمريكا بر جهان و تحقق كامل يكجانبه گرايي را با مشكل جدي مواجه ساخته است. حضور ايران مستقل براي كشورهايي همچون چين و روسيه اهميت حياتي دارد. لذا گره خوردن منافع استراتژيك قدرتهاي مذكور با ادامه حيات نظام جمهوري اسلامي ايران مي تواند زمينه همكاري و حمايت بيشتر در شرايط بحران را فراهم آورد و اين امر در ناكامي آمريكائيها موثر خواهد بود.
بنابرآنچه گفته شد اگرعقل حسابگر را تصميم گيرنده بدانيم به نظر نمي رسد آمريكائيها امكان حمله موفقيت آميز نظامي عليه ايران را داشته باشند. هرگونه تهاجم نظامي نوعي « خودزني » و پايان دوران هژموني آمريكاست. البته در هر شرايطي ايران اسلامي بايد آمادگيهاي خود را براي اجراي برنامه دفاعي همه جانبه ارتقا داده و از اين طريق در يك اقدام بازدارنده دشمن را به طور كامل نااميد نمايد. تقويت پدافند هوايي امنيت شبكه هاي ارتباطي ، آمادگي و به روز داشتن طرح هاي عملياتي توسعه و تقويت توليد و تامين نيازمنديهاي دفاعي ، رعايت اصول پدافند غيرعامل ، تقويت روحيه حماسي و ايماني و برگزاري مانورهاي عملياتي به منظور مرور نقشه هاي مختلف پدافندي ، خنثي سازي عمليات رواني دشمن ، اتخاذ ديپلماسي فعال و تدوين تدابير ويژه براي اداره كشور در شرايط بحران مي تواند اين آمادگيها را گسترده تر و دشمن را از هرگونه اقدام مايوس نمايد.

منبع: سایت خبری بصیرت

چاپ                       ارسال براي دوست

نظرات كاربران
نام

ايميل
نظر

 

مسئولیت محتوا و مواضع مندرج در مقالات بر عهده نویسندگان بوده و درج آنها در این پایگاه به مفهوم تأیید آن نمی باشد. Copyright © second-revolution.ir, All Rights Reserved