Ú¯Ùت‌وگو با دكتر منوچهر Ù…Øمدی
Ùروپاشی شوروی، به چند عامل مهم بازمی‌گردد؛ عنصر اول روØیه‌ی جهان‌گشایی Ùˆ سلطه‌ای است كه امپراطوری تزاری دربرداشت كه با زور Ùˆ تØمیل بر ملت‌های دیگر، به‌خصوص ملت‌های مسلمان در این منطقه Ùˆ ملت‌های اروپایی در منطقه‌ی غرب، این‌ها را تØت سیطره‌ی خودش قرار داده بود. این مسأله باعث شده بود كه این نظام عظیم، یك نظام ساختگی، مصنوعی Ùˆ تØمیلی باشد. لذا از ابتدا این ساختار، یك ساختار منسجم، هم‌گرا Ùˆ یكپارچه نبود.
در جریان تشكیل اتØاد جماهیر شوروی Ùˆ Ùروپاشی نظام تزاری، ابتدا روزنه‌ی امیدی وجود داشت برای این‌كه ملت‌ها بتوانند خودشان Øاكم باشند Ùˆ به همین علت هم عنوانی كه برای شوروی اتخاذ شد، اتØاد جماهیر شوروی بود. بسیاری از این مللی كه تØت سلطه‌ی نظام تزاری بودند، به Øركت‌های لنین دل بستند تا بتوانند از سیطره‌ی نظام دیكتاتوری Ùˆ سلطه‌گرانه‌ی مسكو خارج شوند اما عملاً جواب نداد Ùˆ Øتی در زمان Øكومت ماركسیستی، مجبور شدند كه ماركسیسم را با شدت بیشتر Ùˆ خشن‌تری پذیرا باشند. در اولین انتخابات مجلس مؤسسان، پس از اكتبر 1917 سه‌چهارم از مردم به كاندیداهای بورژوا‌ رأی ندادند Ùˆ لنین مجبور شد به‌طور كلی آن مجلس را منØÙ„ Ùˆ تأكید كند كه باید خودمان تصمیم بگیریم؛ یعنی باید با دیكتاتوری عمل كنیم.
در واقع ماركسیسم با ظهور خود، تØمیل‌های جدیدی را به این ملت وارد كرد. بنابراین اول، همان دیكتاتوری تزاری Ùˆ سلطه بر این كشورها را ادامه داد. دوم، ماركسیسم را به زور بر Ùكر Ùˆ اندیشه Ùˆ روØیه‌ی آزادمنشانه‌ی آن‌ها تØمیل كرد Ùˆ سوم، ارزش‌های دینی را كه جزء Ùطرت جامعه Ù…Øسوب می‌شد، سركوب كرد. این مسأله چون خلا٠Ùطرت جامعه بود، بر معضلات Ùˆ مشكلات دولت‌های سلطه‌گر، اضاÙÙ‡ كرد Ùˆ لازم بود با یك Ùشار Ùˆ زØمت بیشتری Ùˆ به هر صورتی كه ممكن است، این ساختار نامنسجم Ùˆ معجون‌وار را ØÙظ كند. از این رو نوعی یأس، ناامیدی Ùˆ عدم علاقه به مركز Ùˆ Øاكمیت در جامعه شكل گرÙت Ùˆ لذا اثرات خودش را هم در بعÙد اقتصادی، هم در بعد سیاسی Ùˆ هم در بعد اجتماعی Ùˆ Ùرهنگی برجای گذاشت. بنابراین این ساختار از اساس، مشكل‌ساز بود.
تا زمانی‌كه دولت می‌توانست از جیب خرج كند Ùˆ سرمایه‌های مملكت را هزینه كند، این ناهمگونی چندان آشكار نبود، چون با عنصر دیكتاتوری عمل می‌كرد. اما زمانی رسید كه دیگر ÙƒÙ‌گیر به ته دیگ خورد Ùˆ شوروی به برخی كشورهای دنیا مقروض شد. گورباچ٠در Øقیقت مامای وضعی بود كه به مدت 70 سال، آبستن بود. همان‌طور كه لنین مسبب انÙجار اكتبر 1917 بود Ùˆ امپراطوری تزاری را با همه‌ی قدرتش ساقط كرد، گورباچ٠هم همین Øالت را داشت. علاقه‌ی گورباچ٠ØÙظ نام ماركسیسم Ùˆ كمونیسم بود اما می‌خواست برای بهبود شریط، دست به تغییرات داخلی بزند تا با Ùطرت‌های جامعه همگون باشد؛ لذا مسأله‌ی پروستریكا Ùˆ گلاسنوست را Ù…Ø·Ø±Ø ÙƒØ±Ø¯. اما شرایط آن‌قدر نامساعد بود كه با استÙاده از همین Ùضایی كه گورباچ٠ایجاد كرد، دیگر امكان ادامه‌ی انسجام در جامعه نبود Ùˆ به خودی خود، دیگر كار از كنترل گورباچ٠خارج شده بود.
Øضرت امام(ره) زمانی نامه‌ی تاریخی خودشان را به گورباچ٠نوشتند كه او هنوز ÙاتØه‌ی ماركسیسم را نخوانده بود ولی امام آن پیش‌بینی را كردند كه دیگر ماركسیسم را باید در موزه‌های تاریخ جستجو كرد. در عین Øال هم به او هشدار دادند كه شما Ùكر نكنید اگر كمونیسم به این سرنوشت دچار شد، می‌توانید به سمت كاپیتالیسم Ùˆ سرمایه‌داری غرب برگردید. سرمایه‌داری غرب هم به چنین سرنوشتی دچار خواهد شد، اما كمی دیرتر. در آخر هم توصیه كردند اسلام راه درستی را نشان می‌دهد كه با Ùطرت انسانی تطبیق می‌كند. بنابراین سه عامل در Ùروپاشی مؤثر بود؛ یكی سلطه‌ی قهرآمیز بر ملت‌ها از Ù„Øاظ نظامی، دوم سلطه‌ی قهرآمیز از Ù„Øاظ Ùكری Ùˆ Ùرهنگی Ùˆ سوم دین‌زدایی Ùˆ نابود كردن همه‌ی اعتقادات Ùˆ باورهای خداجویانه‌ی ملت در اتØاد جماهیر شوروی.
- نخبگان شوروی Ú†Ù‡ سهمی در Ùرایند Ùروپاشی داشتند؟
نخبگانی كه در طول این 70 سال پرورش یاÙتند، در Øقیقت در مكتب Ùˆ Ù…Øدوده‌ی خاص ماركسیسم نخبه شدند Ùˆ غیر از آن هم اجازه نمی‌دادند تا در نظام Øاكم، نخبه‌پروری انجام گیرد. لذا مشكل مهم در جامعه‌ی آن‌ها این بود كه این نخبگان در بستر نادرستی رشد كرده بودند...
- یعنی ضع٠ایدئولوژیك آن‌ها كار دست‌شان داد؟
بله؛ در واقع این میدان برای آن‌ها Ùراهم نبود ‌كه بتوانند راØت Ùكر كنند، تصمیم بگیرند Ùˆ به اÙكار Ùˆ اندیشه‌های‌شان با سهولت جولان دهند. به همین علت می‌بینید هر نخبه‌ای كه می‌خواست نظرات ماركسیسم را نقد كند، یا ناچار شوروی را ترك می‌كرد Ùˆ یا به جای دیگری تبعید می‌شد.
- نقش آمریكا را در جریان Ùروپاشی شوروی چگونه ارزیابی می‌كنید؟
من در سال 1975 در Øال گذراندن دوره‌ی دكترا در آمریكا بودم كه برژینسكی مقاله‌ای راجع به اتØاد جماهیر شوروی نوشت. او عنوان كرده بود كه Øكومت شوروی در Øال Ùرسودگی است. چون در آن زمان اكثر قریب به اتÙاق سران شوروی، بالای 75 سال سن داشتند. برژینسكی تأكید كرده بود كه Øضور این نسل، در Øقیقت بیان‌گر Ùˆ نمایان‌گر Ùرسودگی كل نظام اتØاد جماهیر شوروی است. آمریكا هم از همین خلاء وارد شد. استاد دیگری هم داشتیم كه به ما می‌گÙت دیگر لازم نیست با بمب اتم به جنگ با شوروی برویم؛ بعد روی تخته نوشت "گندم" Ùˆ روی آن یك خط قرمز كشید. یعنی كاÙÛŒ است كه ما از وابستگی آن‌ها به گندم استÙاده كنیم؛ آن‌وقت شوروی در دست ماست. در واقع بستری Ùراهم بود كه آمریكا هم از آن استÙاده كرد. اگر ما هم با هر نوع منطق خردگرایانه‌ای نگاه كنیم، برای خارج كردن دشمن یا رقیب از صØنه، كاÙÛŒ است ببینیم نقاط ضع٠او كجاست Ùˆ به همان نقاط ضع٠Ùشار وارد كنیم.
- یكی از دلایل عدم موÙقیت Ø·Ø±Ø Ùروپاشی شوروی در ایران كه رهبر انقلاب به آن اشاره می‌كنند، "نقش بی‌بدیل رهبری دینی Ùˆ معنوی در ایران" است. تØلیل شما از این مؤلÙÙ‡ Ùˆ جایگاه آن در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی چیست؟
آمریكایی‌ها قصد داشتند در مورد ایران هم چنین كاری كنند. بعد از روی كار آمدن دولت اصلاØات Ùˆ به‌خصوص Ø·Ø±Ø Ù…Ø³Ø§Ø¦Ù„ÛŒ نظیر آزادی‌های سیاسی Ùˆ سیاست خارجی مبتنی بر مسالمت Ùˆ عدم رقابت، -كه گرباچ٠می‌گÙت- آمریكایی‌ها به این نتیجه رسیدند كه تغییرات می‌تواند زمینه‌ی خوبی برای به كار بستن مدل Ùروپاشی شوروی در ایران باشد. به‌طور مثال همان‌طور كه روی مسأله‌ی قومیت‌ها در شوروی كار كرده بودند، اØساس كردند كه در ایران هم ظرÙیت كار كردن روی قومیت‌ها وجود دارد. مسأله‌ی دیگر مذهب‌زدایی Ùˆ ترویج لیبرالیسم Ùˆ سكولاریسم در جامعه بود. چیزی را كه در آن زمان، در نامه‌ای برای یكی از مسؤولان نوشتم، این بود كه آن‌ها چند اشتباه كردند؛ یكی این‌كه ساختار Øاكم در ایران، ساختار غیرمردمی مثل شوروی نبود؛ در ساختار Øاكم بر آن‌جا، هیچ‌وقت مردم نقش Ù…Øسوسی نداشتند. دوم این‌كه ساختار سیاسی نظام ایران بر قدرت Ù…Øكمی به نام ولایت‌Ùقیه، تكیه زده است. ضمن این‌كه ارزش‌های دینی را در كلاس‌های تئوریك به مردم یاد ندادند، بلكه این‌ها با پوست Ùˆ خون‌ مردم عجین شده است. این‌ها اشتباهاتی است كه آن‌ها مرتكب شدند Ùˆ همین مسأله هم آن‌ها را با بن‌بست رو‌به‌رو كرد.
بنده در كتاب تØلیلی بر انقلاب اسلامی، پارادایم پیروزی Ùˆ تداوم انقلاب را ارائه Ùˆ اشاره كردم كه عوامل پیروزی Ùˆ تداوم انقلاب، سه عنصر به هم پیوسته‌اند كه عبارتند از:
الÙ) توده‌ها Ùˆ متن مردم
ب) مكتب كه در واقع مكتب انقلابی، عاشورایی Ùˆ اسلام ناب Ù…Øمدی(ص) است.
ج) ولایت Ùقیه
این‌ها مانند سه عنصر وجود یك انسان هستند؛ یعنی جسم Ùˆ Ø±ÙˆØ Ùˆ مغز. هریك از این عناصر را از آن بگیرید، عنصر دیگر هم از كار می‌اÙتد. علت این‌كه می‌بینید در بسیاری از كشورها، Øركت مردمی به پیروزی نمی‌رسد، خلاء در یكی از این عناصر است. لذا آنچه در انقلاب اسلامی واقعاً بی‌بدیل است، Øركت دادن همراه Ùˆ هم‌زمان این سه عنصر Ùˆ نتیجه‌ی آن، ساختاری سترگ Ùˆ مستØكم است كه هر ضربه‌ای هم بر آن وارد شود، او را نه تنها تضعی٠نمی‌كند بلكه كارآمدتر هم می‌كند Ùˆ هر توطئه‌ای هم كه می‌خواهد صورت گیرد، با Øضور گسترده Ùˆ به‌هنگام مردم Ùˆ نقش‌ بی‌نظیر ولی‌Ùقیه جلویش گرÙته می‌شود. مطمئناً تا زمانی‌كه این سه عنصر به صورتی كه در طول این سی‌سال شكل گرÙته است، بر مملكت ما Øاكم باشد، هیچ آسیبی به این كشور وارد نمی‌آید.
دشمن هم خوب این مسأله را Ùهمیده است. دائماً می‌گویند این Øكومت دینی باید جایش را به Øكومت سكولار بدهد Ùˆ یا اصرار دارند كه ولایت Ùقیه باید از صØنه‌ی سیاسی Øذ٠شود Ùˆ یا این‌كه تلاش می‌كنند مردم را از صØنه بیرون كنند. همه‌ی این‌ها بیان‌گر این واقعیت است كه این مسأله را Ùهمیده‌اند. در همین Ùتنه‌ی اخیر، بعد از این‌كه از جنگ سخت نتیجه نگرÙتند، برنامه‌ی جنگ نرم را هم دقیقاً در همین راستا شكل دادند. یعنی ابتدا آمدند با ارائه‌ی مبانی نظری به وسیله‌ی اندیشمندان مختلÙÛŒ مانند Øلقه‌ی كیان Ùˆ... سكولاریسم را ترویج كردند، بعد با دین ضدیت كردند Ùˆ در واقع مكتب انقلاب را هد٠قرار دادند. همچنین ولایت Ùقیه را آماج Øملات خود قرار دادند Ùˆ سعی كردند با استÙاده از روش‌ها Ùˆ اصول انقلاب‌های رنگین، طوری عمل كنند كه بتوانند مردم را با استÙاده از نارضایتی‌ها Ùˆ یا چالش‌هایی كه در جامعه وجود دارد، در مقابل نظام قرار دهند؛ البته بØمدالله موÙÙ‚ نشدند.
- شما در مقاله‌ای به این نكته اشاره كرده‌اید كه رهبری دینی Ùˆ معنوی در ایران، تØولی را در Ù…Ùهوم قدرت ایجاد كرده است. می‌توانید در این مورد ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡ÛŒØ¯ØŸ
بله، در مقاله‌ای تØت عنوان "منابع قدرت در جمهوری اسلامی" من از این مسأله بØØ« كرده‌ام. در Øقیقت اعتقادم بر این است كه قدرت جمهوری اسلامی، به‌خاطر داشتن نیروی نظامی، اقتصادی Ùˆ... نیست. كلیدی بودن این قدرت، به منابع معنوی‌اش بازمی‌گردد كه ده مورد از آن‌ها را در آن مقاله بیان كرده‌ام. یكی‌ از آن‌ها تكیه به خداوند است. وقتی كه ملت Ùˆ نظام ما خودش را در مسیر خداوند می‌‌داند Ùˆ یك قدرت لایزال ایجاد می‌گردد كه به سادگی از بین نمی‌رود. خداوند سه شیوه را در قرآن برای Øكومت كردن بیان كرده است:
اول: 1. هدایت‌تان می‌كنم؛ "والَّذینَ جاهدوا Ùینا لَنَهدینَّهÙÙ… سÙبÙلَنا" (عنكبوت- 69)
2. این‌كه من خودم را به كمك‌تان می‌آیم؛ " وَمَا رَمَیتَ Ø¥Ùذْ رَمَیتَ وَلكنَّ اللَّهَ رَمَىٰ" (انÙال- 17)
3. تضمین پیروزی است؛ "ÙˆÙŽ Ù…ÙŽÙ† یتَوَلَ اللَّهَ وَرَسÙولَه٠وَالَّذÙینَ آمَنÙوا ÙÙŽØ¥Ùنَّ ØÙزْبَ اللَّه٠هÙم٠الْغَالÙبÙون" (مائده- 56)
دوم، عدم هراس از مرگ است. یكی از اساسی‌ترین چیزهایی كه دشمن می‌تواند ما را از آن بترساند Ùˆ وادار به عقب‌نشینی كند، مرگ است. وقتی‌كه شما از مرگ نترسیدید، دیگر از Ú†Ù‡ چیزی می‌توانند شما را بترسانند؟ به قول Øضرت امام(ره) "بكشید ما را، ملت ما بیدارتر می‌شود!"
سوم هم خود ولایت است كه یك قدرت واقعی Ù…Øسوب می‌شود. انسان آرامش پیدا می‌كند وقتی كه بداند Ùرماندهی‌اش با ولی امر مسلمین است.
چهارم، Øضور توده‌ها است. ملتی كه در هر شرایطی اØساس خطر می‌كند، وارد میدان می‌شود- Ú†Ù‡ در جنگ Ùˆ Ú†Ù‡ در Ùتنه‌های داخلی- خودش عنصر قدرتی است Ùˆ بسیاری از مسائل را تØت‌الشعاع قرار می‌دهد.
- شما در صØبت‌هایتان به آرامش‌بخشی ولایت اشاره كردید. می‌شود مصادیقی از این آرامش‌بخشی را بیان كنید؟
بعد از رØلت Øضرت امام(ره) Ùˆ در دوران رهبری 20 ساله‌ی رهبر معظم انقلاب، Øداقل با دو بØران جدی Ùˆ اساسی مواجه بودیم. یكی تیرماه 78 بود Ùˆ دیگری همین اتÙاقات بعد از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری كه رهبری با شناخت دقیق از برنامه‌های دشمن Ùˆ برخورداری از معیارهای اصولی Ùˆ درست- Ú†Ù‡ از تاریخ اسلام Ùˆ Ú†Ù‡ از تاریخ ایران- دست دشمن را خواندند. وقتی كه دست دشمن را خوانده باشید، برخورد با آن چندان مشكل نخواهد بود. لذاست كه ایشان توانستند خیلی خوب مسئله را مدیریت كنند. ما هم Ùراموش نمی‌كنیم ماجرایی كه بعد از 18 تیر سال 78 اتÙاق اÙتاد Ùˆ نزدیك بود به یك بØران جدی تبدیل شود، با درایت ایشان جلوی آن را گرÙته شد؛ بعد هم مردم به صØنه آمدند Ùˆ آن را كاملاً از بین بردند.
همچنین وقتی Øوادث سال‌های 80 تا 82- مثل اصرار برای تأخیر در انتخابات مجلس، استعÙای Ù¾ÛŒ در Ù¾ÛŒ نمایندگان Ùˆ...- را كنار هم می‌گذاریم، متوجه می‌شویم كه همه‌ی آن‌ها مطابق الگوهایی بود كه ما در تاریخ خودمان هم داشتیم. من همان زمان در نامه‌ای به یكی از مسؤولان وقت نوشتم كه كار شما الگوی زمان دكتر مصدق را تداعی می‌كند. البته دكتر مصدق هم خودش نویسنده‌ی آن نبود، بلكه آمریكا به او دیكته كرده بود. در همان نامه تأكید كردم كه شما غاÙÙ„ هستید؛ چراكه در این‌جا ولی‌Ùقیهی هم هست كه در زمان مصدق نبود Ùˆ بنابراین قطعاً خنثی خواهد شد.
در همین Ùتنه‌ی اخیر پس از انتخابات هم رهبری جایگاه ویژه‌ی خود را نشان دادند. این Øوادث- Ú†Ù‡ از Ù„Øاظ مبانی نظری Ùˆ Ú†Ù‡ از Ù„Øاظ صØنه‌ی عملیات- نشأت‌گرÙته از برنامه‌ریزی بیست‌ساله‌ی دشمن بود؛ چراكه دشمن سرنوشت Ùˆ آینده‌ی خودش را گره خورده به سرنوشت جمهوری اسلامی می‌بیند؛ به این معنا كه هرچه این نظام بیشتر اقتدار Ùˆ دوام پیدا كند، شكست آن‌ها قطعی‌تر می‌شود. بنابراین سعی می‌كنند با سرمایه‌گذاری سنگین‌تری وارد شوند. ما هم Ùكر نكنیم كه این آخرین Øركت آن‌ها خواهد بود. تا زمانی‌كه آمریكا Ùˆ غرب در موضع ابرقدرتی هستند Ùˆ نظام سكولاریستی Ùˆ لیبرالیستی سلطه‌گرایانه در آن‌جا وجود دارد، مطمئناً Ùتنه ما را رها نخواهد كرد. چون این بازی، بازی همه یا هیچ است؛ یعنی می‌دانند كه اقتدار ما موجب شكست آن‌ها خواهد شد Ùˆ شكست ما موجب دوام Ùˆ تداوم قدرت آن‌ها. لذا ما باید همچنان خودمان را برای برخورد بعدی آماده كنیم، به‌خصوص كه دیگر جنگ، جنگ نظامی نیست. این‌جا جنگ نرم پیچیده‌ای برقرار است Ùˆ مصا٠هم یك مصا٠Ùرهنگی است.
- یعنی به دنبال طراØÛŒ Ùتنه‌های عمیق‌تری هم هستند؟
یقیناً؛ تردیدی هم در آن وجود ندارد. یعنی از همین Øالا متÙكرین‌شان نشسته‌اند Ùˆ بررسی می‌كنند كه با این پدیده‌ یعنی اسلام Ùˆ جمهوری اسلامی چگونه برخورد كنند. البته در هجمه‌هایی كه از سوی دشمن صورت می‌گیرد، ما هزینه‌های جبران‌ناپذیری هم متØمل شدیم كه گریزناپذیر است. این رویه‌ در سی‌سال گذشته هم جاری بوده Ùˆ نمی‌توان از برخی از آن‌ها چشم‌پوشی كرد. نباید Ùراموش كنیم كه هرچه Ùتنه بزرگ‌تر باشد، خنثی كردنش هزینه‌ی بیشتری در بردارد. با این وجود، نظام ما همچنان مستØكم بوده Ùˆ هر روز آب‌دیده‌تر خواهد شد.