مادلين آلبرايت وزير خارجه آمريكا در دولت كلينتون، Ùˆ استاد دانشگاه ... در مقالهâ€Ø§ÙŠ نسبتا مبسوط، سياستهاي جنگâ€Ø§Ùروزانه دولت بوش را به انتقاد گرÙته Ùˆ ضعÙها Ùˆ كاستيهاي آنرا بازگو كرده است. البته بخشي از اين انتقادات پاسخي براي غرغر Øاكمان Ùعلي كاخ سÙيد نسبت به سياستهاي دوران كلينتون خواهد بود؛ اما بهâ€Ù‡Ø±Øال براي نشان دادن واقعيت از پس گرد Ùˆ غبار جنگâ€Ø§Ùروزيهاي دولت بوش ارزشمند است. دكترين «ØÙ‚ پيشâ€Ø¯Ø³ØªÙŠÂ» كه مبناي اشغالگريهاي آمريكا در خاورميانه قرارگرÙته در تئوري Ùˆ اجرا غيرقابل دÙاع ميâ€Ø¨Ø§Ø´Ø¯ Ùˆ تقسيم مردمان دنيا به دو گزينه «دوست» يا «دشمن» مستبدانه است. دوري روزاÙزون كشورهاي دوست آمريكا از اين ابرقدرت عبوس Ùˆ رويكرد آنان به اروپا Ùˆ خاوردور نشانâ€Ø¯Ù‡Ù†Ø¯Ù‡ بار منÙÙŠ سياست آمريكا Ùˆ غيرعقلايي بودن روشهاي اين كشور در يكدست†نمودن صØنه سياست جهاني است. در مطالعه اين مقاله نبايد Ùراموش كنيم كه تÙاوت بوش Ùˆ كلينتون تنها تÙاوتي در انتخاب استراتژي است والا خوي استكباري Ùˆ شيطاني در دولت آمريكا ريشه دوانده است. همچنين بايد دولت آمريكا را بهâ€Ø¹Ù†ÙˆØ§Ù† بزرگâ€ØªØ±ÙŠÙ† Ùروشنده سلاØهاي كشار جمعي Ùˆ يار Ùˆ Øامي بزرگâ€ØªØ±ÙŠÙ† تروريست دولتي يعني اسرائيل در نظر داشت. سوال اينجاست كه Ú†Ù‡ كسي زماني از القاعده Ùˆ صدام بيشرين Øمايتها را نموده است؟
اينك هر ملتي در هر جاي دنيا بايد تصميم بگيرد كه: «يا با ماست» يا «با تروريستها.» «در Øال Øاضر، تنها دو قدرت در صØنه جهاني وجود دارند: يكي، آمريكاست كه ظالم Ùˆ ستمگر ميâ€Ø¨Ø§Ø´Ø¯ Ùˆ ديگري، جنگجوي دلاوريست كه هنوز، از خواب سبك خود بيدار نشده Ùˆ آن دلاور، اسلام است.» اشتباه نكنيد! «انتخاب مطمئن بين يكي از دو ديدگاه جهاني‎ست.»
شايد تعداد اندكي از خوانندگان اين مطلب ندانند نخستين عبارت ذكرشده در بالا از سوي Ú†Ù‡ كسي ايراد شده است؟ اين عبارت، توسط جرج دبليو بوش به Ùاصله كمي پس از وقوع Øملات تروريستي يازده سپتامبر سال 2001 بيان گرديد. همچنين شمار كمي از خوانندگان، متعجب خواهند شد؛ وقتي كه بدانند دومين عبارت از سوي يك روØاني مسلمان سنّي مذهب به نام امام مويد عبيدي در بغداد اظهار شده است. با اين وجود، تشخيص اينكه آخرين عبارت از سوي ـــ دومنيكن دي ويلپن ـــ بيان گرديده، ممكن است سختâ€ØªØ± باشد. او در اين جمله به توصي٠ديدگاه‎هاي متÙاوت جهاني كه توسط واشنگتن Ùˆ پاريس Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ØŒ ميâ€Ù¾Ø±Ø¯Ø§Ø²Ø¯. اين موضوع، بايد ما را به ياد اين واقعيت بيندازد كه هيچ‎كس به اندازه ايالات متØده، جهان را اين‎گونه تقسيم نكرده است.
قالب بندي انتخابها، Ù…Øور سياست امنيت ملي ما است. بعد از جنگ جهاني دوم هيچ دولتي مانند ايالات متØده داراي چنين نقش تاثيرگذاري در تعيين اين گزينهâ€Ù‡Ø§ نبوده است. امروز، دولت بوش ادعا ميâ€ÙƒÙ†Ø¯ØŒ در Øال تعري٠مجدد انتخاب بنياديني است كه «هر ملتي» در «هر جاي دنيا» بايد آن را برگزيند. رقيبان تندروي آمريكا براي Ø·Ø±Ø Ø®ÙˆØ¯ به‎عنوان الهه بزرگ انتقام‎گيري از ايالات متØده اشتياق Ùراواني را دارند. از سوي ديگر، كساني‎كه در اين ميانه گرÙتار شدهâ€Ø§Ù†Ø¯ØŒ گزينهâ€Ù‡Ø§ÙŠ ديگري را پيشنهاد ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ كه ممكن است، انتخابشان را با قدري مشكل مواجه نمايد.
Øادثه 11 سپتامبر براي آقاي بوش به مثابه ÙˆØÙŠâ€Ø§ÙŠ بوده كه او را به اين نتيجهâ€Ú¯ÙŠØ±ÙŠ رهنمون ساخته است، «تØولات جهان ايالات متØده را براي امنيت Ùˆ بقا بسيار مخاطره آميز كرده است.» اين نتيجهâ€Ú¯ÙŠØ±ÙŠ باعث شد تا بوش تصميم سرنوشت سازي بگيرد Ùˆ آن كنارگذاشتن رويهâ€Ø§ÙŠ است كه بيش از نيم قرن شاخص سياست خارجي آمريكا بوده است. تكيه Ùˆ تاكيد بر اتØاد خيلي زود جاي خود را به پيش‎دستي كردن براي رسيدن به پيروزي داد. شوك زور بر كار دشوار ديپلماسي چيره شد.
بوش براي به‎وجود آوردن اين تغييرات، به صراØت نصيØت يكي از سياستمداران را ردكرد كه به او هشدار داده بود:
«تهاجم Øيرت برانگيز اخير بايد موجب مخدوش Ùˆ پاك‎شدن اين Ùكر در ميان برخي‎ها شده باشد كه ايالات متØده ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ به تنهايي Ùˆ هرجور كه باشد به جنگ عليه تروريسم بپردازد Ùˆ يا به خاطر آن وارد هر معركه ديگري بشود.» اين سخن را بوش پدر كه چهل Ùˆ يكمين رييس جمهور آمريكا بود نيز Ú¯Ùته است؛ اما پسرش كه چهل Ùˆ سومين رييس جمهور ايالات متØده ميâ€Ø¨Ø§Ø´Ø¯ØŒ مدت كمي قبل از جنگ عراق ديدگاه خود را اين‎گونه عنوان كرد «از نقطه نظر عدهâ€Ø§ÙŠØŒ ما تنها كساني هستيم كه باقي ماندهâ€Ø§ÙŠÙ…ØŒ من با اين مواÙقم Ùˆ آن اÙراد ما هستيم؛ يعني آمريكا.»
دولت بوش دوم كه عقيده دارد داراي دركي ÙˆØ§Ø¶Ø Ùˆ بديهي از معناي Øادثه يازدهم سپتامبر است، در ترغيب دنيا براي ترسيم درك مذكور دچار شكست شده است؛ در نتيجه، دنيا چنين ديدگاه Ùˆ دركي را برنميâ€ØªØ§Ø¨Ø¯. در واقع، بيشتر جهانيان با اين ديدگاه بوش كه 11 سپتامبر «همه چيز را دگرگون كرده است» مواÙÙ‚ نيستند. شايد نيازي به Ú¯Ùتن نداشته باشد كه Øملات 11 سپتامبر با بيâ€ØªÙاوتي جهان روبه‎رو شد، برخلا٠ناتو كه براي نخستين بار در تاريخ خود اعلام كرد، اين جنايات، تهاجمي عليه اتØاد Ùˆ همبستگي كل جهان است. كم‎وبيش، بيشتر دولتها در دنياي اسلام نظير ايران Ùˆ Ùلسطين اين Øملات را Ù…Øكوم كردند. متØدان ايالات متØده از كانادا گرÙته تا ژاپن Ùˆ استراليا در كمك Ùˆ يا الØاق نيروي كمكي به لشكر آمريكا براي جنگ با القاعده Ùˆ طالبان در اÙغانستان اشتياق Ùˆ عجله از خود نشان دادند. دولت پاكستان با انتخابي دشوار روبه‎رو بود Ùˆ در نهايت، همكاري را برگزيد. Øتي روسيه Ùˆ چين با وجود جدايي‎طلبان مسلمان در كشورشان، ملزم به همكاري شدند. به‎نظر ميâ€Ø±Ø³ÙŠØ¯ØŒ دولت بوش ماه‎ها پس از 11 سپتامبر بتواند اين واكنشها را در جهت متØدكردن دنيا براي مقابله با تهديدي مشترك سوق دهد.
رئيس جمهور با تاكيد Ùˆ اهميت دادن بر آرايش مليتهايي كه در اين Øادثه قربانياني داشتهâ€Ø§Ù†Ø¯ Ùˆ همچنين جلب Øمايت خارجي براي انجام عمليات نظامي كه او بر عليه مسببين طراØÙŠ كرده بود، به‎خوبي عمل نمود. Øاميان القاعده Ùˆ طالبان از صØنه قدرت كنار زده شدند، اردوگاهâ€Ù‡Ø§ÙŠ آموزشي آنها تخريب شد Ùˆ زاغهâ€Ù‡Ø§ÙŠ مهمات Ùˆ ادوات نظامي آنها به Ú†Ù†Ú¯ آمريكا اÙتاد Ùˆ بسياري از رهبرانشان اسير يا كشته شدند؛ اما دولت بوش به‎جاي بناي ساختماني بيâ€ØªØ²ÙˆÙŠØ± بر مبناي اين دستاوردها تاكنون، به طور مداوم به توسعه Ùˆ دشوارساختن ماموريت واهدا٠خود پرداخته است.
شاهد اين مدعا، اظهارات بوش در سخنراني ساليانه خود در سال 2002 است كه به جاي تمركز بر روي القاعده Ùˆ كارهاي نيمه تمام باقي مانده در اÙغانستان، بر روي آنچه كه Ù…Øور شرارت خوانده ميâ€Ø´ÙˆØ¯ØŒ اصرار ورزيد. او همان سال در صØبتهاي عمومي خود، به‎جاي توجه به ارزش بنانهادن ائتلاÙÙŠ ضد تروريستي، بر تصميم يكجانبه گرايانهâ€Ø§Ø´ براي كشاندن نيروي نظامي آمريكا به آن سوي چالش موجود تاكيد كرد؛ از اين‎رو، سالها تلاش براي از بين بردن Ùˆ تضعي٠مسابقات تسليØاتي را بي‎معني Ùˆ بيهوده ساخت. او برخلا٠برتري آشكار قدرت نظامي ايالات متØده Ùˆ نيز مخاطرات به‎وجود آمده براي امنيت آمريكا توسط تكثير سلاØهاي كشتار جمعي از كنگره درخواست‎كرد كه اجازه كش٠كاربردهاي جديد سلاØهاي هستهâ€Ø§ÙŠ را به او بدهد تا بدين وسيله به ديگران بÙهماند كه قصد كاهش آستانه برخوردهاي هستهâ€Ø§ÙŠ را دارد.
هنگامي‎كه دولت، در اواخر سپتامبر استراتژي امنيت ملي براي سال 2002 را منتشر ساخت، كار را از اين مرØله نيز Ùراتر برد، زيرا طي آن، پيش‎دستي در دÙاع از خود كه همواره هر رئيس جمهوري به‎عنوان يك ابزار، در Øالت رزرو براي خود نگاه ميâ€Ø¯Ø§Ø´ØªØŒ تبديل به مركز ثقل سياست امنيت ملي گرديد. گرچه اين گام به شكل خطرناكي ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø³Øª موجب سوء تعبيرهايي شود، نظير اينكه «آيا ما در واقع، به‎دنبال دنيايي هستيم كه در آن هر كشوري خود را Ù…ØÙ‚ ميâ€Ø¯Ø§Ù†Ø¯ تا به كشوري كه از جانب او اØساس خطر ميâ€ÙƒÙ†Ø¯ØŒ Øمله نمايد؟» بوش هنگامي‎كه از تعقيب القاعده صØبت ميâ€ÙƒØ±Ø¯ØŒ كمترآن را به‎عنوان تلاشي جهاني عليه تهديدي جهاني ترسيم كرد؛ ولي در عوض آن را كوششي براي Øاضر كردن تروريستها در آستان «عدالت آمريكايي» Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ù…ÙˆØ¯. گويي كه خود «عدالت» به تنهايي قادر به اين كار نيست.
سرانجام، واشنگتن در سال 2002 دوباره به صÙ‎آرايي Øمايت جهاني براي جنگ عليه عراق پرداخت نه عليه القاعده. مقامات دولت براي تقويت مدعاي خود در خصوص ضرورت بركناري صدام Øسين، رژيم او را با القاعده گره زده Ùˆ آنها را به‎عنوان ÙƒÙÙ‡â€Ù‡Ø§ÙŠ مكمل تهديد موجود تعبير كردند. مقامات آمريكايي اعلام كردند كه ايالات متØده در هر زمان Ùˆ در هر مكان عليه چنين تهديد گراني اقدام خواهد كرد Ùˆ توجهي به قوانين بينâ€Ø§Ù„مللي Ùˆ ترديدهاي متØدين ننموده Ùˆ نگران بيâ€Øرمتي Ùˆ يا عصباني شدن كساني كه ممكن است، اقدامات ايالات متØده را درك نكنند نيز نخواهد شد. بوش Ú¯Ùت كه آمريكا چارهâ€Ø§ÙŠ به جز ورود به جنگ با دشمنانش ندارد تا بدين وسيله از قدرتمندتر شدن Ùˆ يا دستيابي آنها به سلاØهاي بيشتر جلوگيري كند. از اين رو، آمريكا بر اساس وظيÙÙ‡ Ùˆ برخلا٠جلب Øمايت چهار عضو شوراي امنيت، وارد جنگ با عراق شد.
برخي ناظران، شاهد نكته قابل تØسيني در سياستهاي دولت بوش در خصوص مقابله با كساني كه امنيت مردم آمريكا را به مخاطره مي‎اندازند، هستند. من نيز به آنان خواهم پيوست؛ اما در صورتي كه آن سياستها به‎گونه‎اي موثرتر به ØÙاظت از شهروندان ايالات متØده بپردازد؛ ولي سياستهاي مذكور چنين نيستند. علاوه بر اين، معتقدم اگر الâ€Ú¯ÙˆØ± به‎عنوان رئيس جمهور انتخاب شده بود Ùˆ Øملات 11 سپتامير نيز اتÙاق ميâ€Ø§Ùتاد، ايالات متØده با همكاري ناتو به ميدان جنگ اÙغانستان ميâ€Ø±Ùت Ùˆ سپس تمام تمركزش را بر سرتاسر آن كشور اعمال نموده Ùˆ براي بازسازي آن باقي ميâ€Ù…اند. آن‎گاه، دمكراتها به جلب پشتيباني براي ساخت كشور Ùˆ پايان رساندن كارهايي كه شروع كرده بوديم، ميâ€Ù¾Ø±Ø¯Ø§Ø®ØªÙ†Ø¯. همچنين معتقدم كه ايالات متØده Ùˆ ناتو با كمك يكديگر به تمركز بر جنگيدن با القاعده ادامه داده Ùˆ تظاهر نميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯ كه شكست در پيداكردن اسامه بن لادن چندان اهميتي ندارد. البته، بدون ترديد اجازه پيدا نميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯ كه با ريا Ùˆ تظاهر خودشان را خلاص كنند. همين‎طور در مورد صدام باور دارم كه تيم الâ€Ú¯ÙˆØ± اطلاعات مربوط به Ùعاليتهاي او را به گونه ديگري مورد بررسي قرار داده Ùˆ نتيجه‎گيري ميâ€ÙƒØ±Ø¯ كه جنگ عليه عراق، عنصر اساسي براي تامين امنيت آمريكا در كوتاه مدت به شمار نميâ€Ø¢ÙŠØ¯. اتخاذ سياستي مبتني بر خويشتنداري Ùˆ پيگيري دولت براي ياÙتن جنايتكاراني كه هزاران Ù†Ùر را در خاك آمريكا به قتل رساندند، كاÙÙŠ مي‎نمود.
تصميم دولت بوش براي Ùراتر بردن توجهâ€Ø§Ø´ از القاعده به سوي تهاجم به عراق Ùˆ تهديد ديگر كشورها به Øمله نظامي، نتايج ناخوشايند Ùˆ ناخواستهâ€Ø§ÙŠ در پي داشت. بر اساس نتايج Øاصله از يك نظرسنجي جهاني كه ميان 16000 Ù†Ùر از مردم بيست كشور جهان Ùˆ سرزمينهاي Ùلسطيني در ماه مي انجام شد، درصد (15درصد يا بيشتر) كساني‎كه داراي ديدگاه مساعد Ùˆ مطلوبي نسبت به ايالات متØده بودهâ€Ø§Ù†Ø¯ØŒ به شدت كاهش ياÙته است. اين اÙراد در كشورهايي نظير برزيل، Ùرانسه، آلمان، اردن، نيجريه، روسيه Ùˆ تركيه ميâ€Ø²ÙŠØ³ØªÙ‡â€Ø§Ù†Ø¯. در اندونزي كه پرجمعيت‎ترين كشور مسلمان است، ديدگاه مساعد 75 درصدي در سال 2000 نسبت به آمريكا تبديل به ديدگاهي منÙÙŠ درØد 83 درصد در 2003 شده است. Øمايت از رهبري آمريكا در جنگ عليه ترور در هر يك از اين كشورها كاهش ياÙته Ùˆ در پاكستان به رقم دلسرد كننده 20 درصد رسيده است. از ديدگاه شهروندان كشورهاي عضو ناتو نظير بريتانيا، Ùرانسه، آلمان Ùˆ ايتاليا، ولاديمير پوتين ـــ رئيس جمهور روسيه ـــ شايستهâ€ØªØ± از بوش براي رهبري جهاني به شمار ميâ€Ø¢ÙŠØ¯. اكثريت قابل توجه كساني كه در روسيه Ùˆ Ù‡Ùت يا هشت كشور مسلمان (به‎جز كويت) مورد مصاØبه قرار گرÙتهâ€Ø§Ù†Ø¯ØŒ ابراز نگراني شديد Ùˆ يا تلويØÙŠ نسبت به امكان تهديد ملتهايشان از سوي ارتش آمريكا كردهâ€Ø§Ù†Ø¯. من هيچ‎گاه Ùكر نميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù…ØŒ روزي بيايد كه اÙرادي در هراس از ايالات متØده باشند كه نه قصد صدمه زدن به ما را دارند Ùˆ نه دليلي براي آن.
بيرون راندن صدام باعث شد تا دنيا Ùˆ يا دست‎كم عراق به مكان بهتري تبديل شود؛ ولي كمترين چيزي كه ايالات متØده ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø³Øª بگويد، اين است كه متعهد به پرداخت 10 ميليارد دلار به هر پروژه باارزشي ميâ€Ø´ÙˆØ¯Ø› زيرا كار Øياتي‎تر عبارت بود از Øركت به سوي بسيج نوعي تØرك چند مليتي، چند Ùرهنگي، چند وجهي Ùˆ چند ساله ابتكاري براي بي‎اعتبار ساختن، متلاشي كردن Ùˆ خلع Ø³Ù„Ø§Ø Ø§Ù„Ù‚Ø§Ø¹Ø¯Ù‡ Ùˆ هر آنچه كه موجب از بين بردن دسته‎ها Ùˆ Ùرقهâ€Ù‡Ø§ÙŠÙŠ خواهد شد كه ممكن است، روزي به توليد مثل Ùˆ تكثير بپردازند. آن ابتكار، نيازمند بيشترين هماهنگي جهاني Ùˆ يكي‎سازي قدرت، ديپلماسي، Ùراست Ùˆ قانون خواهدبود. همچنين نيازمند Ùعاليت قوي براي ايجاد روابط در مناطقي ميâ€Ø¨Ø§Ø´Ø¯ كه جهان بينيهاي راديكال از پيشرÙت برخوردارند Ùˆ اØساسات طرÙدار غرب، ضعي٠است Ùˆ از همه مهم‎تر، نيازمند رهبري نيرومند نيروهاي سكولار اسلامي است كه بايد برنده نهايي تلاش براي به‎دست گرÙتن سرنوشتشان باشند. متاسÙانه، جنگ با عراق واشغال بغداد يعني پايتخت اسلام در عصر طلايي آن توسط آمريكا باعث سختâ€ØªØ± شدن تصميم گيري براي انتخاب گزينهâ€Ù‡Ø§ از سوي مسلمانان Ùˆ ديگران در اكنا٠جهان شد.
مشكل در اينجاست كه بوش به معضل نخستين خود چهارچوب جديدي داده است. او به جاي اينكه خيلي راØت از ديگران بخواهد تا با القاعده مقابله كنند، از آنان ميâ€Ø®ÙˆØ§Ù‡Ø¯ به مقابله با القاعده پرداخته، از تهاجم عليه يك كشور عربي Øمايت نموده Ùˆ بر دكترين ØÙ‚ پيش دستي صØÙ‡ بگذارند. بيشتر كساني‎كه بدون شائبه به مقابله با القاعده پرداختند، در مواجهه با اين گزينهâ€Ù‡Ø§ØŒ تصميم گرÙتند كه با ايالات متØده نباشند. درست مانند عراقيهايي كه هم‎اكنون مخالÙت Ùˆ اعتراض خود را هم نسبت به صدام ابراز ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ Ùˆ هم نسبت به كساني‎كه آنها را از دست صدام نجات داده‎اند.
شايد ياÙتن طرز تلقيهايي از اين دست كه در دنياي عرب زمزمه ميâ€Ø´ÙˆØ¯ØŒ خيلي غيرمنتظره نباشد؛ ولي قابل توجه است كه آنها را در Øال نزديكي Ùˆ ارتباط بيشتر با اروپا ميâ€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠÙ….
بوش، خود را ملزم به اين نشان داد كه يك «وصل كننده باشد نه Ùصل كننده» همه ميâ€Ú¯ÙˆÙŠÙ†Ø¯ كه او اثبات كرده كه باعث جدايي بسيار عميقي ميان ايالات متØده Ùˆ نزديك‎ترين دوستانش شده است. اين موضوع، Øتي قبل از 11 سپتامبر نيز معلوم بود. بايد از بيâ€Ø§Ø¹ØªÙ†Ø§ÙŠÙŠ Ùˆ تمسخر موازين بينâ€Ø§Ù„مللي‎اي نظير پيمان كيوتو توسط دولتش تشكر كرد. اين جدايي Ùˆ شكا٠در اثناي رسيدن به دومين جنگ خليج به‎طور قابل ملاØظهâ€Ø§ÙŠ عميقâ€ØªØ± شد Ùˆ تاكنون بهبودي اندكي پيدا كرده است. البته، اختلاÙات Ùˆ تنشهاي مربوط به آن‎سوي اقيانوس اطلس موضوع تازهâ€Ø§ÙŠ نيست؛ ولي نگراني Ùˆ پريشاني اروپا در خصوص دعاوي Ùˆ اغراض آمريكا همراه با سوءظنهاي آمريكا نسبت به تصميم گيري اروپا موجب پيدايش امكاني براي شكا٠بلند مدت Ùˆ خطرناك شد.
برخي Ù…Ùسران تلاش داشته‎اند تا مخالÙت اروپا با جنگ عليه عراق را به‎خاطر هم پيماني اسلاوها با سازمانهاي چند جانبه Ùرض نمايند Ùˆ يا آن را به‎عنوان اØساس بي قدرتي نسبي Ùˆ يا يك Øسادت ساده نسبت به ايالات متØده تعبير كنند. با اين وجود، چنين تØليلهايي، اØتمال قانعâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ نبودن توجيهات آمريكا را بهâ€Ø·ÙˆØ± كامل از بين ميâ€Ø¨Ø±Ø¯. خود من Ùكر ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù…ØŒ جنگ با صدام به اين علت ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø³Øª توجيهâ€Ù¾Ø°ÙŠØ± باشد كه صدام در يك دوره طولاني نسبت به تصميمات شوراي امنيت در مورد سلاØهاي كشتار جمعي بيâ€Ø§Ø¹ØªÙ†Ø§ بوده است؛ اما اين ادعاي دولت كه صدام تهديدي Øتمي Ùˆ قريب الوقوع است، بسيار ضعي٠مي‎باشد. درست مانند ادعاي ديگر دولت مبني بر وجود روابطي مشترك بين صدام والقاعده. مخالÙان جنگ همچنين سوالات زيادي را Ù…Ø·Ø±Ø ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯ كه با توجه به برنامهâ€Ù‡Ø§ÙŠ آمريكا براي بازسازي بعد از جنگ Ùˆ وجود اين اØتمال كه جنگ در عراق باعث سازماندهي Ùˆ اØياي مجدد القاعده خواهد شد، قابل پاسخگويي نبودند. از اين رو، نبايد نسبت به وجود مخالÙتها Ùˆ بØثهايي كه پيرامون عاقلانه نبودن آغاز جنگ Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÙŠâ€Ø´Ø¯Ù†Ø¯ØŒ تعجب كرد. جدا از همه اينها، جنگ ناشي از ضرورت نبود؛ بلكه ناشي از انتخاب بود. جنگ توسط واشنگتن با نمايشي توام با اقتدار منبعث از اØساس آسيب پذيري آغاز شد Ùˆ اغلب اروپاييان از مشاركت كامل در آن خودداري ورزيدند.
نگرانيهاي Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ توسط اروپاييان منتقد جنگ نه بي اهميت بودند Ùˆ نه غيرقابل پاسخگويي. بايد به آنها پاسخ داده مي شد. البته، نه با اظهارات مبالغه آميز Ùˆ تائيد نشده، بلكه با تركيبي از صبر Ùˆ مدارك Ùراوان. دولت بوش با پيوند زدن بغداد با القاعده تلاش كرد تا مخالÙت با جنگ عليه عراق را برابر با بي‎رغبتي نسبت به مقابله با بن لادن، معرÙÙŠ نمايد. اين شيوه بسيار غيرمنصÙانه به اين تصور در ميان اÙكار عمومي آمريكا دامن زد كه Ùرانسه Ùˆ آلمان تنها يك ستيزهâ€Ú¯Ø± ساده نيستند؛ بلكه خائن هم به شمار مي آيند. به هر Øال، معضل واقعي ما با منتقدان جنگ، بزدلي آنها در مقابله با القاعده نبود؛ بلكه مربوط به پيشينه آنها در تخÙي٠دادن به صدام به‎خاطر بي اعتناييهايش به قطعنامهâ€Ù‡Ø§ÙŠ شوراي امنيت در طول دهه گذشته بوده است. Ùرانسه Ùˆ به ويژه روسيه در اين خصوص مقصرند. Ø´Ùاعت آنها موجب شده بود تا صدام با اين اميد كه ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ درشوراي امنيت شكا٠ايجاد كند Ùˆ بدون روشن كردن برنامه‎هاي تسليØاتي خود، مصوبات (شوراي امنيت) را از سر خويش رÙع كند.
بهترين ادعاي واشنگتن در برابر ترديدهاي تغيير رژيم صدام مي توانست اين باشد كه نيروي نظامي در صورت Ùقدان بازرسيهاي مطلوب سازمان ملل، تنها راه براي اجراي تصميمات شوراي امنيت، تقويت سازمان ملل Ùˆ قوانين بين المللي است. متاسÙانه، دولت بوش به مانع تراشي بر سر راه هانس بليكس ـــ رئيس بازرسان تسليØاتي سازمان ملل ـــ Ùˆ گروه همراهش تمايل داشت Ùˆ خواهان Ø´Ùا٠بودن عمليات Ùˆ اطلاعات Øاصل از بازرسي آنها براي خود بود Ùˆ مي خواست «دكترين پيش‎دستي در جنگ» ايالات متØده به‎عنوان جايگزيني براي قوانين بين المللي پذيرÙته شود. در نتيجه، جهان، تهاجم به عراق را به مثابه راهي منطبق با قوانين موجود تلقي نكرد؛ بلكه آن را ÙØªØ Ø¨Ø§Ø¨ جديدي از قوانين دانست كه تنها توسط ايالات متØده ديكته Ùˆ اجرا ميâ€Ø´ÙˆØ¯.
بعد از جنگ جهاني دوم هم ايالات متØده در راس هرم قدرت قرار داشت Ùˆ نيز بامخاطرات جديد Ùˆ بي‎سابقهâ€Ø§ÙŠ روبهâ€Ø±Ùˆ بود Ùˆ ميâ€ØªÙˆØ§Ù† دولت ترومن را مشاهده كرد كه هنوز در Øال چانه زدن با گروهي از كشورهاي ضعيÙâ€ØªØ± بر سر اين است كه قوانين Ùˆ قواعد بازي جديد بين المللي چگونه بايد باشند؛ ولي دولت كنوني (دولت بوش) اين اØساس را به‎وجود آورده كه «مهم نيست، ديگران Ú†Ù‡ Ùكري مي كنند.» اين عقيده باعث شده است تا دنيا دندانهايش را تيز كند.
همان‎گونه كه پيش‎تر Ú¯Ùتم، مسووليت شكا٠بين ما Ùˆ آن‎سوي آتلانتيك تنها بر عهده دولت بوش نيست، بهâ€Ø¹Ù†ÙˆØ§Ù† مثال Ùرانسه هم كه Øمايتي از جنگ نكرد، اين عمل خود را چنين توجيه ميâ€ÙƒÙ†Ø¯ كه تمام هد٠يك ائتلا٠اروپايي بايد در جهتي باشد كه موجب تعادل موازنه با قدرت آمريكا شود. انتخاب يكي از دو گزينه ويلپن كه با عنوان «دو ديدگاه جهاني» Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ØŒ به اين معنا ميâ€Ø¨Ø§Ø´Ø¯ كه يا دنياي تك قطبي كه در آن واشنگتن به‎عنوان سلطه مطلقâ€Ø§Ù„عنان عمل مي كند را بايد برگزيد Ùˆ يا دنياي چند قطبي كه قدرت آمريكا در آن توسط ديگر قدرتها به ويژه اروپاي متØد خنثا Ùˆ متعادل شده است؛ اما اين، بØØ« مضØكي ميâ€Ø¨Ø§Ø´Ø¯. ايده مخاطره آميز بودن قدرت ايالات متØده براي مناÙع اروپا، كه نه تقويت كننده Ùˆ نه كمك‎كننده به Ù…ØاÙظت از آن است، بهâ€Ø·ÙˆØ±ÙƒØ§Ù…Ù„ بي معني ميâ€Ø¨Ø§Ø´Ø¯. ممكن است، قدرت آمريكا موجب آسيب‎ديدن غرور Ùرانسه بشود؛ ولي هيتلر را وادار به عقب نشيني كرد، برلين را به Ù…Øاصره درآورد، كمونيسم را شكست داد Ùˆ بالكان را از شر ÙˆØشي‎گري ميلوسوويچ نجات داد.
شكاÙهاي ايجاد شده بين ايالات متØده Ùˆ خيلي از اروپاييها مي تواند Ùˆ بايد كمتر شود. اروپا بايد نسبت به تلاش شديد Ùرانسه در مورد عاريâ€Ø³Ø§Ø²ÙŠ Ùضاي اروپا از تصور ابرقدرتي آمريكا اعتراض كند Ùˆ روشن‎بيني خود را ØÙظ نمايد. ايالات متØده هنوز عنان خود را از دست نداده است Ùˆ مردم آمريكا با كمك كولين پاول ـــ وزير امور خارجه ـــ Ùˆ ديگر صداهاي خردگرا به دولت اجازه نخواهند داد، بيشتر از اين پيش برود. به هر Øال چالش موجود بر سر راه آمريكا در مورد روابطش با اروپا، اين است كه براي اروپاييان راهي را بگشايد كه اغلب آنها (Øتي اگر بدون Ùرانسه هم باشد) با ØÙظ شان Ùˆ وقار خود آن را بپذيرند. براي كمك به اين ماموريت، بايد در اÙغانستان از ناتو استÙاده شود (يعني جايي كه سرانجام بعد از گذشت دو سال از 11 سپتامير ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ نقش خود را ايÙا كند) Ùˆ همچنين در عراق؛ زيرا چتر Øمايتي ناتو ممكن است در عراق Ùشار موجود بر روي نظاميان تØت Ùشار آمريكا را بكاهد. دولت بوش بايد با آغوش باز از تلاشهاي اروپا براي كسب توانايي واكنش سريع مستقل استقبال كند، به ويژه آن دسته از تلاشهايي كه معطو٠به عمليات پاسداري ØµÙ„Ø Ùˆ پاسخ به شرايط اضطراري بشردوستانه است. هرگاه اروپا دست به انجام كارهايي مهم بزند نظير آنچه آلمانها Ùˆ تركها سال گذشته در اÙغانستان انجام دادند، آن‎زمان است كه بدون توجه به اختلاÙات كم اهميت، شايسته تبريك Ú¯Ùتن خواهد بود. علاوه بر اين، اروپا بايد بهâ€ØµÙˆØ±Øª غير مستقيم براي Ùعاليت نزديك بر روي چالشهاي سخت دركنار واشنگتن دعوت شود. نظير آنچه در مورد برنامهâ€Ù‡Ø§ÙŠ هستهâ€Ø§ÙŠ ايران به وقوع پيوست. شايد جدا از همه اينها، بايد با اروپاييان همانند ريشâ€Ø³Ùيدها رÙتار شود. اگر آنها اختلاÙاتي بر سر سياستهاي ما دارند، بايد اين اختلاÙات مورد توجه جدي قرار گيرند Ùˆ آنها را بهâ€Ø¹Ù†ÙˆØ§Ù† نشانهâ€Ù‡Ø§ÙŠÙŠ از ضعÙØŒ پيري Ùˆ يا خيانت به Øال خود وانگذاريم. واشنگتن بايد همواره به خاطر داشته باشد كه «متØدين» تمايزات مهمي نسبت به كشورهاي «پيرو» دارند.
شايد يكي از دلايل عدم اØساس نياز دولت بوش براي مشورت با ديگران اين باشد كه نسبت به ديدگاهش اØساس اطمينان مي كند. بوش در ماه مارس گذشته اعلام كرد كه جنگ عليه عراق نخستين گام به سوي تغيير شكل كل خاورميانه خواهدبود. بازتاب اين تصميم آمريكا ـــ كه Ùاقد استدلال منطقي است ـــ موجب رعب در دل تروريستها Ùˆ كساني كه از آنها Øمايت كرده Ùˆ يا به آنها پناه مي دهند، خواهد گرديد. بر اساس نظر رئيس جمهوري «تهديدات تروريستي نسبت به آمريكا Ùˆ دنيا، زماني از بين خواهد رÙت كه صدام Øسين خلع Ø³Ù„Ø§Ø Ø´Ø¯Ù‡ باشد.»
به‎وجود آوردن عراق دمكراتيك با كمك تعداد كمي از نيروهاي نظامي آمريكا در مدت زمان كم‎وبيش كوتاهي، Øاوي پيام آموزندهâ€Ø§ÙŠ براي رژيمهاي غيردمكراتيك عرب بوده Ùˆ الگوي سودمندي براي تشكيل دولت جديد Ùلسطيني Ùراهم ميâ€Ø¢ÙˆØ±Ø¯. تروريستهاي ضداسراييل هنگامي كه از پرداختهاي عراق به خانواده‎هاي عاملين عمليات انتØاري خبري نباشد؛ كارخانهâ€Ù‡Ø§ÙŠ توليد بمب خود را تعطيل كرده Ùˆ مذاكرات جدي براي ØµÙ„Ø Ø¢ØºØ§Ø² ميâ€Ø´ÙˆØ¯.
بايد در نظر داشت، اØتمال تØقق اين ديدگاه نزد اÙكار عمومي هر Ú†Ù‡ قدر هم كه باشد، بدون ترديد به مثابه Øركتي پاك‎كننده Ùˆ خيرخواهانه نگريسته ميâ€Ø´ÙˆØ¯. كساني‎كه اعتقاد دارند، جنگ در عراق براي قاپيدن Ù†Ùت است، اشتباه مي كنند. اين جنگ، در تاريخ قاپيدن مكاني به شمار ميâ€Ø¢ÙŠØ¯ Ùˆ براي روشن شدن اين مطلب نياز به زمان ميâ€Ø¨Ø§Ø´Ø¯. هيچ‎كس انتظار ندارد كه هر چيزي درست Ùˆ به راØتي در جاي خودش قرار گيرد. انتقاداتي نظير آنچه من ابراز نمودهâ€Ø§Ù…ØŒ ممكن است در مورد دست‎اندازهاي راه Ùˆ موانع باشد؛ ولي اگر Øركت در جهت ايجاد عراق دمكراتيك Ùˆ باثبات، تضعي٠القاعده، پايان دادن به Øملات ضد اسراييلي، ايجاد مانع بر سر راه برنامهâ€Ù‡Ø§ÙŠ هستهâ€Ø§ÙŠ ايران، جنبش به منظور تشكيل دولتهاي قابل قبول در دنياي عرب باشد، مشكلات، ديگر اهميت چنداني ندارند.
اينها معيارهايي براي موÙقيت دولت بوش در جنگ عليه عراق Ùˆ شرايطي كه به‎وجود خواهد آورد، Ù…Øسوبâ€Ù…ÙŠâ€Ø´ÙˆÙ†Ø¯. دولت براي رسيدن به اين اهدا٠مستØÙ‚ داشتن Ùرصت زماني قابل قبولي است. اينكه زمان موجب دستيابي به اين موÙقيتها ميâ€Ú¯Ø±Ø¯Ø¯ يا نه، بستگي به مجموعهâ€Ø§ÙŠ از گزينهâ€Ù‡Ø§ Ùˆ راه Øلها دارد كه ايالات متØده ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ در Ø·Ø±Ø Ø¢Ù†Ù‡Ø§ دخالت كند. مهم‎ترين آنها مشخص كردن مشروع بودن يا نبودن استÙاده از ترور به‎عنوان ابزاري براي دستيابي به تغييرات سياسي است.
انتخاب يكي از اين دو براي آمريكاييها آسان است. همان‎طوري‎كه رئيس جمهور Ú¯Ùته، ترور چيزي است كه شما يا با آن هستيد يا عليه آن. اگر عليه آن باشيد، پس بايد Ùعاليتي هم به‎دنبالش باشد. براي آمريكاييها ممكن است، مخالÙت انسانهاي نجيب Ùˆ آرام با اين عقيده†بي‎معني به شمار آيد. با اين وجود، تاريخ نشان ميâ€Ø¯Ù‡Ø¯ كه اغلب مردم دنيا متقاعد ميâ€Ø´ÙˆÙ†Ø¯ كه شرارت نميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ بد باشد؛ بلكه چيز ديگري است. روميان اÙتخار Ùˆ شكوه را در غارت پارتيان مي‎ديدند. كاتوليكهاي پارسا نيز ايمان خالص را در تÙتيش عقايد ميâ€Ø¯Ø§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯ØŒ بنيانگذاران ايالات متØده ضرورت اقتصادي را در برده‎داري Ùˆ صربهاي بوسني براي جبران خطاهاي گذشته، عدالت را در پاكسازي نژادي مي‎ياÙتند.
Øتي بسياري از متØدان Ùˆ همدستان نازي اطمينان داشتند كه كار درستي انجام ميâ€Ø¯Ù‡Ù†Ø¯. با اين همه، در زمان ما Ú†Ù‡ چيزي مي تواند اخلاقي‎تر از ØµÙ„Ø Ø¨Ø§Ø´Ø¯. شاعر دهه 1940 آرچي‎بالد مك‎ليش مي نويسد: «ارتكاب جنايات موجب از بين رÙتن Ù‚Ø¨Ø Ø¬Ù†Ø§ÙŠØª نميâ€Ú¯Ø±Ø¯Ø¯. Ù‚Ø¨Ø Ø¬Ù†Ø§ÙŠØª Ùˆ آدمكشي به اين دليل از بين ميâ€Ø±ÙˆØ¯ كه انسانها به سمت بد ندانستن جنايت هدايت ميâ€Ø´ÙˆÙ†Ø¯ اين موضوع Ùقط با انØرا٠Ùكر Ù…Øقق ميâ€Ú¯Ø±Ø¯Ø¯. انØرا٠Ùكر هم تنها زماني Øاصل ميâ€Ø´ÙˆØ¯ كه اÙراد مداÙع آن به جاي اينكه سخني بگويند، سكوت اختيار ميâ€Ù†Ù…ايند.» درسي كه ما مي توانيم هم‎اكنون Ùرابگيريم، اين است كه هرچه موجه دانستن شرارت طولاني‎تر†شود Ù€ خواه توسط تبليغات، غÙلت Ùˆ يا خوش خيالي باشد Ùˆ يا به واسطه ترس Ù€ از بين بردنش نيز سختâ€ØªØ± خواهد شد. به اين خاطر است كه ما نبايد هيچ اغماضي بكنيم. ما بايد براي به‎وجود آوردن اجماع جهاني براي بد Ùˆ خطا دانستن تروريسم، بيâ€Ø±Øمانه رÙتار كنيم. بدون درنظرگرÙتن هيچ‎گونه استثنا Ùˆ يا معذوراتي.
هنگامي‎كه وزير امور خارجه بودم، اين موضوع را بارها با رهبران عرب در ميان گذاشتم. با اين Øال، واكنشهاي آنها به ندرت رضايت‎بخش بود. بيشتر طرÙهاي صØبت من پيش از هرگونه بØØ« اعتراضâ€â€Ø¢Ù…يزي در مورد مشروعيت تلاش براي آزادسازي سرزمينهاي اشغالي اعراب، ترور را بدون قيد Ùˆ شرط Ù…Øكوم ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯.
در Øقيقت، دمكراتيزه كردن، يكي از Ùتنه‎انگيزترين بخشهاي قمار دولت آمريكا در عراق است. به‎وجود آوردن دمكراسي باثبات Ùˆ يكپارچه در عراق كار بسيار عظيمي با بازتابهاي Ù…Ùيدي در جوامع عربي مي‎باشد؛ ولي آيا تهاجم به عراق تنها راه درست براي ساخت جنبش دمكراتيك در دنياي عرب به شمار مي‎آمد؟ پاسخ اين سوال بستگي دارد به اينكه عراق تقسيم شده Ú†Ù‡ شكلي خواهد شد؟ Ùˆ شرايط امنيتي چگونه قاعده‎مند مي‎شود؟ نظاميان آمريكا اوقات سختي را پيش‎رو خواهند داشت؛ درصورتي‎كه از پشت ديوارها Ùˆ از درون تانكهايشان تكان نخورند. اگر مقامات آمريكايي مستقر در عراق به سانسور رسانه‎ها، تÙتيش خانه‎ها، موقو٠كردن Ùعاليت اØزاب سياسي Ùˆ سرباززدن مستمر از قبول درخواست عراقيها براي اختيارات بيشتر در اداره امور كشورشان بپردازند، اعتبار موعظه كردن در خصوص خوبيهاي آزادي را از دست خواهند داد. دولت بوش تصميم گرÙت، ØÙ‚ تسلط بر تمام جنبه‎هاي نظارتي عراق پس از جنگ را براي خود قايل شود. تاريخ قضاوت خواهد كرد كه آيا اين كار تصميم عاقلانه‎اي بوده است يا نه، ولي يكي از قواعد رامسÙلد كه راهنماي رئيس پنتاگون براي اتخاذ سياستي خردمندانه به شمار مي‎آيد Ùˆ مربوط به اين موضوع مي‎شود را به ياد مي‎آورم: «وارد شدن به درون چيزي آسان‎تر از خارج شدن از آن است.»
جرج بوش بعد از 11 سپتامبر از دنيا خواست تا در برابر تروريستهايي كه كشور را مورد Øمله قرار داده‎اند، در كنار ايالات متØده قرار گيرند. او از آن موقع تاكنون درخواستش را وسعت بيشتري داده Ùˆ Ù„Øنش را تغيير داده است. مدت زمان زيادي نيست كه بوش از دنيا خواسته است تا به تلاش مشترك ملØÙ‚ شوند؛ ولي چنين به‎نظر مي‎رسد كه ايالات متØده بايد هزينه‎هاي مربوط به نبرد خود عليه تهديداتي كه رييس جمهور آنها را تعيين كرده، بپردازد. بوش Ú¯Ùته است كه اصول Øقوقي پيمان‎نامه‎ها Ùˆ قوانين قديمي ديگر نمي‎توانند ملت آمريكا را Ù…ØاÙظت كنند. تروريستهايي كه قابل ترساندن Ùˆ مهار شدن نيستند، به Øال خود رها شده، به شمار مي‎آيند. اگر آنها دوباره به سلاØهاي كشتار جمعي دست پيدا كنند، دلهره Ùˆ بيمهاي غيرقابل توصيÙÙŠ در پي خواهدداشت. همچنين بوش اخطار داده است كه ايالات متØده هر وقت Ùˆ هر كجا كه امكان، توانايي Ùˆ يا وقوع ارتباط بين تروريستها Ùˆ تكنولوژي مخاطره‎آميز را مشاهده كند، اقدام خودش را خواهد كرد. آنهايي كه به اين اقدام بپيوندند، مستØÙ‚ انعام Ùˆ پاداش بوده Ùˆ آناني‎كه از پيوستن به اقدام مزبور امتناع نمايند، مورد تØقير Ùˆ يا Øتي چيزي بدتر از آن قرار خواهند گرÙت.
من با بوش مواÙقم كه ايالات متØده نمي‎تواند بي‎تÙاوت باقي بماند. من نيز اين Ú¯Ùته او را مي‎پذيرم كه تنها مخالÙت Ùˆ اعتراض ساده كاÙÙŠ نيست؛ بلكه نيازمند شكست دادن دشمنان علني كشور هستيم. البته، اميدوارم به‎خاطر ØµÙ„Ø Ø§ÙŠØ§Ù„Ø§Øª متØده اين سياستها موÙقيت‎آميز باشند؛ اما هنوز، اين اØساس را دارم كه بوش موانع Ùˆ مشكلات بيهوده‎اي را بر سر راه خود قرار داده است.
سرانجام اينكه، دولت بايد بيشتر از آنچه بوش در سÙر اخيرش به Ø¢Ùريقا به آن مبادرت ورزيد، انجام دهد. Ø·Ø±Ø Ø§ÙŠÙ† ايده كه آمريكاييها، بهâ€Ø¹Ù†ÙˆØ§Ù† ساكنين قدرتمندترين سرزمين تاريخ اينك در ترس Ùˆ ÙˆØشت از بن‎لادن روزگار خود را سپري مي‎كنند، براي تØت‎تأثير قراردادن مردم دنيايي كه نگرانيهايشان در مورد تروريسم بسيار كمتر از چالشهايي نظير Ùقر، گرسنگي Ùˆ بيماري است كه براي بقا Ùˆ يك زندگي ساده با آن روبهâ€Ø±Ùˆ مي‎باشند، شكست خورده است. بنابراين، اگر دولت ايجاد پلها را جايگزين هو‎چي‎گري مي‎كرد واز گزينه‎هايي سخن به ميان مي‎آورد كه در ارتباط با مسايل روزمره Ùˆ مهم زندگي اغلب جهانان مي‎بود، صدايش واضØ‎تر شنيده ميâ€Ø´Ø¯ Ùˆ با تأمل بيشتري مورد توجه قرارميâ€Ú¯Ø±Ùت. به‎عبارت ديگر، بايد پيوسته بهâ€Ø¯Ù†Ø¨Ø§Ù„ هجي كردن اين مطلب باشد كه آمريكاييها عليه Ú†Ù‡ چيزي هستند Ùˆ بهâ€Ø¯Ù†Ø¨Ø§Ù„ Ú†Ù‡ چيزي مي‎باشند. همچنين روشن كند كه قصد آنها كمك به مردم درهر جاي دنيا براي آزادتر، ثروتمندتر Ùˆ طولاني‎تر زندگي كردن آنها است.
منبع : به نقل از Ùارين اÙرز، سال 2003ØŒ شماره اگست.
شايد نيازي به Ú¯Ùتن نداشته باشد كه Øملات 11 سپتامبر با بيâ€ØªÙاوتي جهان روبه‎رو شد، برخلا٠ناتو كه براي نخستين بار در تاريخ خود اعلام كرد، اين جنايات، تهاجمي عليه اتØاد Ùˆ همبستگي كل جهان است.
تصميم دولت بوش براي Ùراتر بردن توجهâ€Ø§Ø´ از القاعده به سوي تهاجم به عراق Ùˆ تهديد ديگر كشورها به Øمله نظامي، نتايج ناخوشايند Ùˆ ناخواستهâ€Ø§ÙŠ در پي داشت. در اندونزي كه پرجمعيت‎ترين كشور مسلمان است، ديدگاه مساعد 75 درصدي در سال 2000 نسبت به آمريكا تبديل به ديدگاهي منÙÙŠ درØد 83 درصد در 2003 شده است.
مشكل در اينجاست كه بوش به معضل نخستين خود چهارچوب جديدي داده است. او به جاي اينكه خيلي راØت از ديگران بخواهد تا با القاعده مقابله كنند، از آنان ميâ€Ø®ÙˆØ§Ù‡Ø¯ به مقابله با القاعده پرداخته، از تهاجم عليه يك كشور عربي Øمايت نموده Ùˆ بر دكترين ØÙ‚ پيش دستي صØÙ‡ بگذارند.
بوش، خود را ملزم به اين نشان داد كه يك «وصل كننده باشد نه Ùصل كننده» همه ميâ€Ú¯ÙˆÙŠÙ†Ø¯ كه او اثبات كرده كه باعث جدايي بسيار عميقي ميان ايالات متØده Ùˆ نزديك‎ترين دوستانش شده است.
نگرانيهاي Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ توسط اروپاييان منتقد جنگ نه بي اهميت بودند Ùˆ نه غيرقابل پاسخگويي. بايد به آنها پاسخ داده مي شد. البته، نه با اظهارات مبالغه آميز Ùˆ تائيد نشده، بلكه با تركيبي از صبر Ùˆ مدارك Ùراوان.
كساني‎كه اعتقاد دارند، جنگ در عراق براي قاپيدن Ù†Ùت است، اشتباه مي كنند. ولي اگر Øركت در جهت ايجاد عراق دمكراتيك Ùˆ باثبات، تضعي٠القاعده، پايان دادن به Øملات ضد اسراييلي، ايجاد مانع بر سر راه برنامهâ€Ù‡Ø§ÙŠ هستهâ€Ø§ÙŠ ايران، جنبش به منظور تشكيل دولتهاي قابل قبول در دنياي عرب باشد، مشكلات، ديگر اهميت چنداني ندارند.
ما بايد براي به‎وجود آوردن اجماع جهاني براي بد Ùˆ خطا دانستن تروريسم، بيâ€Ø±Øمانه رÙتار كنيم. بدون درنظرگرÙتن هيچ‎گونه استثنا Ùˆ يا معذوراتي.