آیا اعتراضات ناشی از انتخابات ایران، یک «انقلاب رنگی» دیگر با رهبری آمریکاست؟

پل کریگ رابرتز

نویسنده این مقاله با اشاره به صدور فرمانی از سوی جرج بوش برای صدور مجوز انجام طرح های مخفیانه از طرف سیا و نیز درخواست دولت بوش از کنگره آمریکا برای تصویب
بودجه ای چهارصد میلیون دلاری جهت انجام این عملیات ها در ایران، رد پای طرح سیا را دراین اعتراضات دنبال می کند.

تعدادی از مفسران، باور آرمان گرایانه خود را نسبت به خلوص ( گفته ها و اعمال) موسوی، منتظری و جوانان طرفدار غرب در تهران ابراز کرده اند. طرح بی ثبات کردن سیا که دو سال پیش اعلام شد، می تواند برخی از زوایای رویدادهای جاری را روشن کند. ادعایی که مطرح می شود این است که احمدی نژاد آرای مردم را ربوده است، چون نتیجه این انتخابات، به محض اتمام رای گیری و قبل از آن که امکان شمارش تمام آرا وجود داشته باشد، اعلام شده است. اما موسوی پیروزی خود را چند ساعت قبل از پایان زمان رأی گیری اعلام کرد. این یکی از ترفندهای کلاسیک سیا برای بی ثباتی در کشورهاست که برای بی اعتبار کردن نتیجه مقابل آن طراحی شده است. این ترفند، اعلام زود هنگام نتیجه رأی گیری را ایجاب می کند. هر چه زمان مداخله بین اعلام پیش دستی جویانه پیروزی و اعلام نتیجه نهایی آرا بیشتر باشد، موسوی بیشتر می تواند این احساس را ایجاد کند که مقامات در حال استفاده از زمان برای دستکاری در آرا هستند. جالب این است که مردم فریب این ترفند را نمی خورند.
درمورد اتهام آیت الله منتظری در ارتباط با تقلب در انتخابات، باید گفت که در ابتدا او برای جانشینی آیت الله خمینی انتخاب شده بود، اما قافیه را به رهبر عالی فعلی ایران باخت. از نظراو، این اعتراضات فرصتی است برای تسویه حساب با آیت الله خامنه ای. منتظری انگیزه لازم را برای به چالش کشیدن این انتخابات دارد، چه سیا که در بهره برداری از سیاست مداران ناراضی پیشینه ای موفقیت آمیز دارد، در آن دخل و تصرف کرده باشد، چه نکرده باشد.
در ایران، بسیاری از متنفذین در برابر احمدی نژاد صف آرایی کرده اند، چرا که او آنها را به فساد متهم کرده و جمعیت روستایی ایران را مخاطب قرار داده است، یعنی مناطقی که مردم آن اعتقاد دارند، شیوه زندگی برخی از صاحب منصبان و روحانیون، نشانگر زیاده روی آنها در کسب قدرت و پول است. با این حال، این گفته عیب جویان آمریکایی احمدی نژاد که او یک مرتجع محافظه کار است که دربرابر آیت الله ها صف آرایی کرده است، عجیب به نظر می رسد.
مفسران درحال «توضیح و تفسیر» انتخابات ایران بر اساس توهمات، انگاره ها، عواطف و علاقه مندی های خود هستند. نتیجه نظرسنجی هایی که قبل از انتخابات انجام شده بود، پیش بینی کرده بودند، پیروز انتخابات احمدی نژاد است. این پیش بینی چه دقیق و درست بوده باشد چه نباشد، تاکنون هیچ مدرکی فراتر از حدس و گمان برای این ادعا که در انتخابات تقلب رخ داده، ارائه نشده است، اما گزارش های معتبری وجود دارد که سیا دو سال است که برای بی ثبات کردن حکومت ایران در حال فعالیت است.
در بیست و سه می 2007، برایان راس و ریچارد اسپوزیتو به شبکه خبری «ای بی سی» گزارش دادند: «آنطور که مقامات فعلی و پیشین جامعه اطلاعاتی می گویند، سیا تأیید محرمانه رئیس جمهور را برای تشدید عملیات پنهانی «سیاه» برای بی ثبات کردن حکومت ایران دریافت کرده است.» در بیست و هفت می 2007، «لندن تلگراف» به طور مستقل گزارش داد که: «آقای بوش مدرکی رسمی را به امضا رسانده که بر طرح های سیا برای راه اندازی یک مبارزه تبلیغاتی و ضد اطلاعاتی به منظور بی ثبات و نهایتاً سرنگون کردن حاکمیت تئوکراتیک روحانیون صحه می گذاشت.»
در شانزده می 2007، تلگراف گزارش داده بود که جنگ طلب نئوکان دولت بوش یعنی جان بولتون به تلگراف گفته است که پس از آنکه تحریم های اقتصادی و تلاش ها برای راه اندازی یک انقلاب مردمی در ایران با شکست مواجه شد، حمله نظامی از سوی ایالات متحده به ایران، «آخرین گزینه» خواهد بود.
در بیست و نه ژوئن 2008، سیمور هرش در «نیویورکر» گزارش کرد که «طبق نظر منابع نظامی، اطلاعاتی و کنگره ای فعلی و پیشین، سال گذشته کنگره با درخواستی که از سوی پرزیدنت بوش برای تأمین بودجه افزایش گسترده دامنه عملیات های پنهانی علیه ایران ارائه داده بود، موافقت کرده است.این عملیات ها که رئیس جمهور برای انجام آنها درخواست چهارصد میلیون دلار بودجه کرده است، در قالب یک فرمان ریاست جمهوری که توسط بوش به امضا رسیده، برای بی ثبات کردن رهبری مذهبی این کشور طراحی شده اند.»
بدون شک اعتراضات صورت گرفته در تهران، مشخصات اعتراضات انجام شده با رهبری سیا در گرجستان و اکراین را داراست. باید مطلقاً کور بود که این مشخصات را ندید. دانیل مک آدامز نیز نظراتی در این باره ابراز کرده است. مثلاً گفته است که کنت تیمرمن نو محافظه کار، روز قبل از انتخابات در مطلبی نوشته است: «دراینجا صحبت از یک «انقلاب سبز» در تهران است.» تیمرمن این موضوع را از کجا می دانسته ؟ آیا جز این است که این یک طرح هماهنگ شده بوده است؟ چرا قبل از انجام انتخابات باید یک «انقلاب سبز» تدارک دیده شده باشد، به ویژه اگر موسوی و طرفدارانش به همان اندازه که ادعا می کنند، نسبت به پیروزی خود مطمئن بوده باشند؟ به نظر می رسد که این امر مدرکی روشن از دست داشتن ایالات متحده در اعتراضات مربوط به انتخابات باشد.
تیمرمن ادامه می دهد و می نویسد که «اقدام ملی برای دمکراسی» میلیون ها دلار را برای تشویق انقلاب های «رنگی» هزینه کرده است...به نظر می رسد، بخشی از این پول به دست گروه های طرفدار موسوی رسیده باشد که با سازمان های غیر دولتی بیرون ایران که اقدام ملی برای دمکراسی هزینه آنها را تأمین می کند ارتباط دارند. «بنیاد دمکراسی برای ایران» خود تیمرمن نئوکان «یک سازمان خصوصی غیر انتفاعی است که در سال 1995 با پول اهدایی از سوی اقدام ملی برای دمکراسی به منظور تشویق دمکراسی و حاکم کردن حقوق بشر در ایران با معیارهای مورد پذیرش بین المللی، تأسیس شده است.»


منبع: ماهنامه / سیاحت غرب

چاپ                       ارسال براي دوست

نظرات كاربران
نام

ايميل
نظر

 

مسئولیت محتوا و مواضع مندرج در مقالات بر عهده نویسندگان بوده و درج آنها در این پایگاه به مفهوم تأیید آن نمی باشد. Copyright © second-revolution.ir, All Rights Reserved