بازخواني روند ديپلماسي در تØولات منطقه اي پس از يازده سپتامبر
(وتØولات آينده نشان داد، Ú†Ù‡ اشتباه بزرگي را در اين خصوص مرتكب شدند)Ø› چرا كه در نظر داشتند تا Øكومت عراق را به عراقيان بسپارند Ùˆ امور داخلي شان را به آنان واگذارند. اين تصميم، دلايل گوناگوني داشت، از جمله اين كه نمي خواستند خود را درگير با عراقي هايي ببينند كه با پشتوانه نبرد با بيگانگان Ùˆ اشغالگران با آنان مي جنگند. بدون دخالت ايشان، مسئله به نوعي ماهيتي ديگر مي ياÙت Ùˆ اختلاÙات داخلي عراقيان با يكديگر جلوه مي كرد Ùˆ ايالات متØده Ùˆ متØدانش مي توانستند سرمايه هاي ذهني Ùˆ عملي شان را در كار برنامه هاي بعدي اي بگيرند كه در منطقه در نظر داشتند؛ چرا كه آينده نشان داد، هد٠آنان تنها تعدادي كشور در خاورميانه نبود، آن ها تمام منطقه بØران خيز خاورميانه را مدنظر داشتند Ùˆ خواهان سوق دادن آن به سمتي بودند كه با در نظر گرÙتن گرايشات منطقه اي، اهدا٠بلندمدت شان را نيز تأمين كند. اشتباه نكنيد؛ هد٠اصلي شان انرژي منطقه نبود؛ گر Ú†Ù‡ خودشان بدشان نمي آيد كه ديگران چنين استنباط كنند. آن ها انرژي منطقه را با قيمتي مناسب خريداري مي كردند، Øضور يا عدم Øضورشان نيز تغييري در آن پديد نياورد؛ Øتي تØولات بعدي ثابت كرد كه پس از تصر٠عراق ØŒ نه تنها Ù†Ùت ارزان نشد كه با روندي صعودي به بهايي بسيار بالا نيز به كشورهاي غربي Ùروخته شد. آنان براي Øضور در عراق Ùˆ منطقه، مناÙع اقتصادي را نيز دنبال نمي كردند، چون كمك مستقيمي كه در همان ماه هاي نخست به دولت عراق كردند، بالغ بر 60 ميليارد دلار بود Ùˆ 200 ميليارد دلار هزينه مستقيم Øضور آمريكا در اÙغانستان Ùˆ عراق تا Øدود شش ماه پيش برآورد شد؛ كدام سرمايه گذاري ولو بلندمدت اقتصادي مي تواند سودآوري اي، بيش از اين هزينه هاي مستقيم Ùˆ ميلياردها دلار هزينه هاي غيرمستقيم شان داشته باشد؟ آمريكائيان به راه هايي مي نگريستند كه خاورميانه آينده، در پيش روي اش داشت Ùˆ دخالت يا عدم دخالت ايالات متØده مي توانست مسير آتي آن را تغيير داده Ùˆ تعيين كننده باشد. اين ها همه برطبق شرايط جديدي هد٠گيري شده بود كه پس از جنگ سرد Ùˆ به ويژه Ùرصت ها Ùˆ تهديدهاي جديد پديد آمده پس از يازده سپتامبر، درØال شكل گيري بود Ùˆ روايط جديدي در تعاملات Ùˆ تقابلات كشورهاي مختل٠را بر اساس هژموني هاي متغيير آتي نويد مي داد. به بياني ديگر، نظام روابط بين الملل پس از يازده سپتامبر مورد تجديدنظر Ùˆ بازتعري٠قرار گرÙته Ùˆ هژموني جديدي بر اساس آن در Øال شكل گيري است. ‌ پس از يازده سپتامبر، با اين كه آنان برنامه هاي كوتاه مدت دستگيري Ùˆ كشتن القاعده Ùˆ شبكه هاي مرتبط با آن Ùˆ Øمله به اÙغانستان را اتخاذ كردند، از مطالعه علل ريشه اي Ùˆ پنهان تروريسم نيز غاÙÙ„ نشدند. در Ù…Ø·Ø±Ø ØªØ±ÙŠÙ† آن پژوهش ها كه مورد پذيرش دولت آمريكا واقع شد، ريشه هاي تروريست را (به درست يا غلط) در خاورميانه اي با رژيم هاي ديكتاتوري ياÙتند كه چون كشتزار رشد Ùˆ پرورش تروريست عمل مي كند Ùˆ تروريست ها در چنين جوامعي به سبب اعمال Ùشارهاي امنيتي Ùˆ Øكومتي در جوامع بسته، با وجود شكل گيري، اجازه بروز نمي يابند؛ در نتيجه به جوامعي مي روند كه توان بروز داشته باشند Ùˆ كجا بهتر از جوامع دموكرات غربي؟! به بياني ديگر، از منظر آنان، تروريست صادرات عمده خاورميانه ديكتاتور به جوامع غربي بود. راهكار آنان تغيير تدريجي رژيم هايي در منطقه بود كه بسياري از آن ها پيش از اين، مورد Øمايت آمريكا بودند. خاورميانه بزرگ با نيل به اين Ù‡Ø¯Ù Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯. اما از آن سوي، Øكومت هاي عربي اØساس خطر كردند. به نظر مي رسيد قرار است آنان خود شرايط خداØاÙظي شان را Ùراهم كنند! اتØاديه عرب كه پيش از اين مخال٠Øمله آمريكا به عراق بود Ùˆ مي خواست به ايالات متØده بÙهماند كه بدون مشاركت آنان در عراق موÙÙ‚ نمي شوند، بدنبال استراتژي اي مي گشت كه بدون اين كه Øساسيت زيادي براي آمريكايي ها ايجاد كند، آنان را ناگزير به تغيير مسير سازد. از اين روي، اتØاديه عرب در شكل گيري عراق جديد نقشي ايÙاء نكرد Ùˆ مرزهايش نيز آنقدر باز Ùˆ آزاد بود كه براي دولتي تازه به قدرت رسيده، ايجاد مشكل كند. از ديگر سوي، تغييراتي صوري را نيز براي وانمود كردن به همراهي با خواسته هاي آمريكا در پيش گرÙتند Ùˆ در معدود نهادهايي از كشورهاي عربي، انتخاباتي صورت گرÙت، اما نتيجه براي ايالات متØده مطلوب Ùˆ رضايت بخش نبود؛ زيرا در اكثر اين جوامع، اØزاب Ùˆ نيروهايي با پيشينه Ùˆ گرايش مذهبي برنده شدند. اين ها همه به معناي آن بود كه آمريكا بايد تجديدنظري اساسي در برنامه پيشبرد دموكراسي در خاورميانه مي كرد. Øداقل مي بايست آن را به تعويق اندازد. زيرا اينك بدون نياز به تروريست داشت از منطقه بيرون برده مي شد! اما در عراق، وقايع پيچيده تر پيش مي رÙت. چنان كه گذشت، دولت بوش سناريوهايي را تدارك نديده بود كه براي عراقي كه با دخالت مستقيم آمريكا اداره شود، تنظيم شده باشد. نگارنده در مقاله اي كه با عنوان "جنگي كه به قطعيت نياز نداشت" در مورخ 4/2/82 در روزنامه ايران شماره 2444 منتشر شد، تبيين كرد كه آنان براي جنگ عراق چون بسياري از برنامه ريزي هاي ديگرشان، چندين Øالات Ù…Øتمل را كه در انتها به سناريوهايي منتهي مي شوند، مدنظر داشتند. تا پيش از آن، سياسيون در ايران، سناريو را نمايشي كاملاً صوري Ùˆ Ùريبكارانه جهت اهداÙÙŠ پنهاني تأويل مي كردند كه به نتايجي قطعي Ùˆ ثابت كه بر عليه ما نشانه رÙته است، منجر مي شود Ùˆ از اين رو تنها راه ما، مخالÙت با آن است؛ اما نگارنده ØªØ´Ø±ÙŠØ ÙƒØ±Ø¯ كه سناريوها نتيجه برنامه ريزي هايي دقيق درعلوم كاربردي (كه علم سياست تنها يكي از آن هاست) براي پيش بيني همه نوع وقايع، به خصوص براي Øالات ممكن Ùˆ غيرقابل پيش بيني است، كه پيشبرد آن ها، ولو توسط دشمن، بستگي به واكنش هاي Øساب شده ما دارد كه مي تواند به نتايجي كاملاً متÙاوت منتهي شود. خوشبختانه، پس از آن، بسياري ازروزنامه نگاران، سياسيون Ùˆ مسئولان رده هاي مختل٠در كشور، سناريو را به اين معني به كار گرÙتند Ùˆ آن سرمنشاء Øركتي بزرگ نيز با نام هاي جنبش نرم اÙزاري Ùˆ نهضت توليدعلم نيز شد (كه براي نگارنده بسيار جالب بود Ùˆ انتظار چنين تأثيرگذاري اي را نداشت؟!) . نگاه سناريويي به جريانات غيرقابل پيش بيني عراق نشان داد كه تا Ú†Ù‡ Øد آن ها Øائز اهميت اند Ùˆ دولت امريكا جايي كه از سناريوهاي عراق پس از تصر٠استÙاده نكرده بود، معضلي بزرگ را پيش روي خود ديده بود؛ بي ثباتي در عراق مي رÙت كه در آخرين انتخابات رياست جمهوري آمريكا، بوش را به زير كشد Ùˆ او با اندك درصدي در كاخ سÙيد باقي ماند. در Øالي كه تندروي هاي اوليه تنها راه را، مبارزه با آمريكا Ùˆ دولت روي كار آمده از طريق آن در عراق مي ديد Ùˆ Øتي به چهره هاي بزرگ مذهبي عراق تا آن Øد بدبين بود كه آيت الله سيستاني را مزدور آمريكا معرÙÙŠ مي كرد، ديدگاه ميانه روها به وقايع عراق به گونه اي ديگر بود Ùˆ آن ها مشتركات دو ملت را آنقدر مي ديدند كه همزيستي خالي از تهديد يكديگر را به Ù†Ùع هر دو كشور مي دانستند Ùˆ آينده نيز نشان داد كه تهديد Ùˆ ترور Ùˆ با بمب به در علما كوÙتن به Ù†Ùع هيچ كس نيست Ùˆ تندروي ها Ùˆ بدبيني ها از توهمات توطئه ناشي مي شود Ùˆ Øضور آيت الله سيستاني نيز نقش دشوار Ùˆ بسيار ظري٠و مستقل وي را به منصه ظهور گذارد Ùˆ ايشان تأثير ديني Ùˆ انساني اش را به خوبي در عراق ايÙاء كرده Ùˆ به ثبوت رساند. با آن كه درگيري ها در عراق مشكلات بسياري براي دولت آمريكا توليد كرده بود، اما پس از دور دوم انتخابات رياست جمهوري، طراØان نئومØاÙظه كار سعي كردند به قضيه اين گونه بنگرند كه چطور مي توانند از همين تهديد به مثابه Ùرصتي استÙاده كنند تا برنامه هاي ديگرشان را در خاورميانه پيش ببرند. درگيري در عراق باعث شده بود، تروريست ها از نقاط مختل٠دنيا به آنجا معطو٠شوند Ùˆ اين از منظري به Ù†Ùع آمريكا بود. اصلاً يكي از اصلي ترين استراتژي هاي دولت بوش كه آن را به شعاري بدل ساخته بود، Øمله به تروريست ها در خانه ها Ùˆ سرزمين موطن شان بود. در چنين شرايطي، آنان علاوه بر اين كه در كشور خودشان با تروريست ها درگير نبودند Ùˆ همچنين در كشورهاي با ثبات نيز نمي توانستند كه چون رزمگاهي با تروريست هاي كوچه Ùˆ بازار بجنگند، اما عراق كه شرايطي جنگي داشت، امكان آن را مي داد، Øتي موقتاً بتوانند برخي از شهرهاي كوچك را از سكنه كم Ùˆ بيش خالي كنند Ùˆ با تروريست ها درگير شوند Ùˆ بغداد نيز كه پس از تصر٠آن، مدام Øالت جنگي اش را ØÙظ كرده بود. Øالا وقت آن بود كه دخالت ديگر كشورها در بي ثباتي عراق Ù…Ø·Ø±Ø Ùˆ پيگيري شود. كشورهايي چون عربستان Ùˆ تركيه به طريقي مسالمت آميز خود را همراه مي ساختند، اما وضع ايران Ùˆ سوريه به گونه اي ديگر بود. سوريه را مي شد با كمي Ùشار كنترل كرد، ولي جمهوري اسلامي ايران مانعي عمده مي نمود.از طرÙÙŠØŒ اÙكار عمومي Ùˆ سياستمداران كمتر كشوري مي توانستند با جنگي ديگر مواÙÙ‚ باشند، Ú†Ù‡ به جاي اين كه بخواهند مشاركت كنند. Ø³Ù„Ø§Ø Ù‡Ø§ÙŠ كشتارجمعي در عراق ياÙت نشده بود Ùˆ اين مي توانست به Ù…Ùهوم آن باشد كه هر نوع اطلاعات Ùˆ ياÙته اي درباره برخورداري ايران از Ø³Ù„Ø§Ø Ù‡Ø§ÙŠ كشتار جمعي Ùˆ هسته اي Ùˆ يا دخالت آن كشور در عراق، لبنان Ùˆ Ùلسطين را با ناباوري اÙكار عمومي ايالات متØده، سازمان ملل Ùˆ شوراي امنيت مواجه كند. دولت بوش، راه هاي Ùشار اقتصادي Ùˆ سياسي (غيرنظامي) منطقه اي Ùˆ جهاني را براي كنترل ايران اتخاذ كرد؛ به ويژه كه ايران زمان دكتر خاتمي، كشوري دموكراتيك تر از برخي از كشورهاي منطقه اي مي نمود، با تروريست Øقيقتاً مخال٠بود Ùˆ آمريكا نيز در جنگ هاي اÙغانستان Ùˆ عراق، هماهنگي هايي را صورت داده بود. با اين همه، اوضاع به Ù†Ùع آمريكا پيش نمي رÙت، چون Øضور Ùˆ تأثير ايران در عراق بدون نياز به نيروهاي نظامي Ùˆ امنيتي، بيشتر Ùˆ عميق تر مي شد Ùˆ عملاً عراق را به ايران نزديك كرده بود Ùˆ ايالات متØده نيز كه عدم مشاركت كشورهاي عربي در عراق را ديده بود، براي تØقق عراقي با ثبات Ùˆ دموكرات، راهي جز تقويت دولت عراق نداشت. شخصيت كاريزماتيك Ùˆ دموكرات دكتر خاتمي نيز (عمدتاً تصور نمي رود كه شخصي اين دو ويژگي را كه به ظاهر متضاد با هم هستند، در خود جمع كرده باشد) الگوي بسياري از اميرنشينان Øوزه خليج Ùارس شده بود Ùˆ برخي شاهزادگان جوان آن ها، با علاقه اي خاص، منش سياسي خاتمي را سرمشق خود ساخته بودند (كه متأسÙانه اين واقعيات هيچ وقت توسط رسانه هاي داخلي در ايران انعكاس نياÙت). پيشنهاد Ú¯Ùتگوي تمدن ها نيز وجهه اي انساني Ùˆ متمدن از دين را معرÙÙŠ مي كرد. شرايط Ùراهم بود تا از اين طريق كشورهاي اسلامي عملاً دستاوردهاي دنياي جديد را در قالب اسلام جذب كنند Ùˆ ما نيز نقشي كاملاً پيشرو را در جهان اسلام Ùˆ منطقه ايÙاء كنيم. ان با استقبال كشورهاي پيشرÙته Ùˆ قدرت هاي بزرگ نيز مواجه شده بود (Ùˆ استقبال بي نظير سران كشورهاي غربي از خاتمي Øكايت از اين واقعيت داشت)Ø› چرا كه آنان نيز خواهان رودررويي با تمام جهان اسلام نبودند Ùˆ بسيار مايل اند تا آلترناتيوي براي اسلام بن لادني (مبتني بر تروريسم) بيابند. بنابراين اين Ùرصتي براي ما بود تا مهمتر از تبديل شدن به قدرتي منطقه اي به قطبي Ùرهنگي بدل شويم. با تأكيد بر زندگي مسالمت آميز تمامي اقوام، ملل Ùˆ اديان، ابتدا در كشورمان Ùˆ سپس در منطقه، Ùˆ با رعايت موازين Øقوق بشر در راه توسعه در دنياي امروز گام برداشته، نقش پيشروي خود را ايÙاء كرده Ùˆ جايگاه شايسته خويش را بيابيم. با كمي برنامه ريزي مي شد، Ú†Ù‡ در كشورهاي آسياي ميانه Ùˆ Ú†Ù‡ در كشورهاي اسلامي، با ارائه نظري Ùˆ عملي از همزيستي اديان Ùˆ اقوام مختل٠در عصر جهاني شدن، هم بر هويت ملي صØÙ‡ گذاريم Ùˆ هم بر تكثر Ùرهنگي تأكيد ورزيده، بدون اين كه Øقوق بشر را ناديده بگيريم، در عين Øالي كه با ساير تمدن هاي جهان از ابعاد مختل٠تعامل داشته باشيم Ùˆ از آن ها ياد گرÙته Ùˆ به آن ها ياد دهيم. باري، جملگي واقعيات نشان از كنار آمدن با ايران در منطقه Ùˆ همزمان عقب نشيني تدريجي Ùˆ اجتناب ناپذير آمريكا Ùˆ پيشروي آرام ايران در منطقه داشت. شايد تنها يك هديه آسماني مي توانست اوضاع را براي بوش به گونه اي ديگر سازد؛ اما آن مائده، نه از آسمان، كه از زمين رسيد! سخنراني هاي رسمي Ùˆ پر سر Ùˆ صدا درباره نابودي Ùˆ Øذ٠كشور اسرائيل (نه رژيم صهيونيستي؛ چون آن ها در ادبيات مسئولان جمهوري اسلامي ايران با هم Ùرق دارند) از نقشه جهان، آن مائده زميني بود كه بوش جهت جلب جدي نگراني هاي جهاني نياز داشت. Ùرماندهان نظامي اسرائيل به سرعت پس از تشكيل چند جلسه Ù…Øرمانه Ùˆ علني اظهار كردند كه به اين نتيجه رسيدند، با آن كه جنگ در شرايط كنوني مي تواند بدترين Ùˆ سخت ترين راه ممكن باشد، ولي گاه بدترين راه ممكن، تنها راه ممكن است!! ايران متقابلاً مانورهايي نظامي صورت داد Ùˆ آمادگي رزمي اش را بالا برد. آمريكا نيز كه در ابتدا استراتژي تقويت دولت شيعه عراق را دنبال مي كرد، به استراتژي تقويت كشورهاي عربي در جهت جلب همكاري هر Ú†Ù‡ بيشتر سني ها Ùˆ كنترل شيعيان در منطقه روي آورد Ùˆ با متØدان خود، هماهنگي هاي جهاني را براي انزواي بيشتر ايران تهييج كرد. تغيير دولت Ùˆ تيم مذاكره هسته اي ايران، نئومØاÙظه كاران را به اين نتيجه رساند كه با كمي تأمل مي توانند از تندروي هاي ايران در جلب نظر جامعه جهاني Ùˆ همراهي شوراي امنيت با آمريكا استÙاده برند. آنان در بازنگري هاي شان متوجه شدند كه در جنگ با عراق به اين سبب نتوانستند دنيا را با خود همراه سازند كه آنچه را كه بايد به عنوان كارت آخر روي ميز مي گذاشتند، به عنوان ورق اول رو كردند. پس بايد ديپلماسي را Ùعال مي ساختند. اين در Øالي بود كه تيم هسته اي پيشين با كمي انعطا٠Øتي ميان اروپا Ùˆ آمريكا شكا٠ايجاد كرده بود، اما با روي كار آمدن تيم جديد هسته اي، كه بنا بر اذعان خودشان، ابتدا به خوش Ùˆ بش كردن ديپلماتيك، بعد رقص ديپلماتيك، سپس بازيگوشي ديپلماتيك Ùˆ در نهايت قدم زدن در باغ به شيوه ديپلماتيك روي آورده بود، مانعي جدي در راه ايالات متØده ايجاد نشد. Øتي تقلب هايي كه برخي از مسئولان آژانس Ùˆ مذاكره كنندگان طر٠اروپايي، از ترس جنگي ديگر به دولت جديد رساندند، تا مانع از پيشبرد راهبرد جنگ طلبان Ùˆ نوديوانگان شوند، گرÙته نشد. براي دولت بوش، دستاوردها بيش از انتظار بود Ùˆ با صدور دو قطعنامه شوراي امنيت عليه ايران، Øتي روسيه Ùˆ چين نيز با پاÙشاري ايران، امكان مانور ديپلماتيك شان را از دست داده بودند. به نظر مي رسيد، دولت آمريكا مي تواند روي اشتباهات دولت جديد ايران Øساب كند Ùˆ با كمي چالش سياسي Ùˆ تØريك اØساسي، ايران ناخواسته Ùˆ نادانسته، پازل هاي موردنظر آمريكا را براي تصميمات آتي اش در منطقه تكميل سازد. اما آغاز جنگ كار راØتي نبود. تيم چني در دولت بوش كه گزينه هاي شديد Ùˆ نظامي را دنبال مي كند، براي عملي ساختن Ø·Ø±Ø Ù‡Ø§ÙŠØ´ØŒ Øتي در دولت، مخالÙاني جدي داشت، Ú†Ù‡ رسد به دموكرات ها Ùˆ مخالÙان جنگ در ايالات متØده Ùˆ Øتي ارتش آمريكا Ùˆ شوراي امنيت Ùˆ جامعه جهاني؛ مگر اين كه آمريكا مورد Øمله نظامي قرار گيرد! تنها در آن صورت بود كه ايالات متØده، نه تنها اÙكار عمومي Ùˆ جهان، بلكه قطعنامه هاي شوراي امنيت Ùˆ سازمان ملل را همراه خود خواهد داشت Ùˆ بوش بدون نياز به تأييد مجالس مي توانست با كشوري كه تهديد كننده شمرده شده، بجنگد Ùˆ Øتي استÙاده از Ø³Ù„Ø§Ø Ù‡Ø³ØªÙ‡ اي را موجه بداند! وقايع منطقه نشان داد كه آنان در منطقه پرتنش خليج Ùارس، از طريق يك درگيري كوچك با Ùرماندهان نظامي تØريك شده در منطقه، Øتي بدون اطلاع رهبران ايران، مسأله هد٠قرار گرÙتن آمريكا را پيش كشيده Ùˆ دÙاع از مناÙع شان را جرقه جنگي جديد سازند! در Øالي كه سياسيون Ùˆ مقامات ايراني در كنÙرانس ها Ùˆ نشست هاي بين المللي سعي در بازتأويل شعار نابودي اسرائيل داشتند، ايالات متØده درصدد برآمد تا نگراني هاي جامعه جهاني را در مقابله با ايران جدي Ùˆ پيگير سازد! آمريكا كه در ابتدا استراتژي تقويت دولت شيعه عراق را دنبال مي كرد، به استراتژي تقويت كشورهاي عربي در جهت جلب همكاري هر Ú†Ù‡ بيشتر سني ها Ùˆ كنترل شيعيان در منطقه روي آورد Ùˆ توانست نگراني هاي اسرائيل از بابت ايران را به نگراني جهاني بدل كند Ùˆ آن را به سازمان ملل Ùˆ شوراي امنيت بكشد. دولت بوش تمام سناريوهاي مدارا را كنار گذاشت Ùˆ به سوي خطرناكترين سناريوها، يعني شرايط جنگي Ùˆ برخورد نظامي پيش رÙت!جنگنده هاي آمريكايي اقدام به برگزاري مانورهاي مشترك با اسرائيل Ùˆ تمرين سوخت گيريي Ùˆ پرواز Ùˆ مأموريت در مساÙت هاي طولاني نمودند. گيتس، Ùرمانده ستاد مشترك آمريكا را كه مخال٠جنگي ديگر در منطقه بود، كنار گذاشت Ùˆ نئومØاÙظه كاران از طريق مذاكره با ايران درباره عراق، تنها راه Ùرار سنا براي اجتناب از جنگ را بستند. ديك چني با سÙر به تمامي كشورهاي منطقه، هماهنگي هاي لازمه را اÙزايش داد. پايگاه هاي آرام قرقيزستان ناگهان به شدت Ùعال شد. سه ناو هواپيمابر به همراه كشتي هاي جنگي شان، بزرگترين Øضور نظامي آمريكا در منطقه را رقم زدند Ùˆ چندين ناوگان ديگر در درياي سرخ براي پشتيباني از آن ها به راه اÙتادند. البته ايران نيز تعداد مانورها Ùˆ قايق هاي تندروي خود را در منطقه اÙزايش داد!به نظر مي رسد، كه نه Ùقط جامعه ايران كه مردم منطقه نيز بايد خود را براي جنگي ديگر در منطقه، Ùˆ البته اين بار با ابعادي گسترده ترآماده سازد. اما اين شعارها بيش از همه، دو گروه كاملاً متÙاوت را ذوق زده Ùˆ خوشØال ساخته است؛ عرب ها Ùˆ اسلامگراهاي تندرويي كه بدنبال جانشيناني براي صدام Ùˆ بن لادن مي گردند Ùˆ كساني كه در خارج از كشور تنها راه را در براندازي نظام جمهوري اسلامي مي بينند!ØŸ در Øالي كه بعضي از جوانترها Ùˆ كم تجربه ترها كمي هيجان زده شده بودند، كساني كه چشم عقل داشتند، نگران شدند Ùˆ به Ùكر Ùرو رÙتند Ùˆ آنان كه از ØاÙظه تاريخي Ùˆ ديني برخوردار بودند، از همانجا، آينده را شنيدند كه جنگ Ùرياد زد؛ ديدند شهرهايي كه Ùرو ريخت، كشته هايي كه پشته شد، از همه مليت ها، Ùˆ Ú†Ù‡ شب هايي كه گريستيم بر غمها Ùˆ مهمتر از آن، اشتباهاتمان، ولي ديگر سودي نداشت؛ Ú†Ù‡ دعاهايي كه رو به آسمان Ùرستاديم Ùˆ برايمان پاسخ آمد، همچنان كه بر پيشينيان رÙته بود: «... اگر دستان خود را دراز كنيد، چشمان خود را از شما خواهم پوشانيد Ùˆ چون دعاي بسيار كنيد، اجابت نخواهم نمود، چرا كه دست هاي شما پر از خون است.». كتاب مقدس، كتاب اشعياء نبي، باب اول، آيه 15.
منبع: سایت - باشگاه اندیشه