روایت توصیÙÛŒ Ù€ تØلیلی آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها از تسخیر سÙارت آمریکا
ØªØ´Ø±ÛŒØ Ø§Ø¬Ù…Ø§Ù„ÛŒ عملکرد دولت امریکا از سال Û±Û³Û³Û² تا سال Û±Û³ÛµÛ¸ بسم الله الرØمن الرØیم. الØمدلله رب العالمین وصل الله علی سیدنا Ùˆ نبینا Ù…Øمد Ùˆ آله الطاهرین Ùˆ لعنة الله علی اعدائهم اجمعین. ابتدا سپاسگزارم از عزیزان، دانشجویان Ú©Ù‡ با درخواستتان Ùˆ همچنین Øضورتان در اینجا Ú©Ù‡ قبول زØمت کردید باعث شدید Ùردی مثل من، ساکت Ùˆ آرام را، به Øر٠وادار کنید. Ùˆ من به دو دلیل پذیرÙتم در خدمت عزیزان باشم. یکی اینکه اØساس کردم نسل شما Ù€ گمان می‌کنم تقریبا همه Ù€ در زمان اشغال لانه متولد نشده بودید، چون بیش از سی سال است Ú©Ù‡ از آن قضیه می‌گذرد، Ùˆ در بین شما سی ساله گمان نمی‌کنم باشد. برای نسلی مثل شما Ú©Ù‡ آن موقع نبوده‌اید، ضروری است Ú©Ù‡ بشنوید درباره یک واقعه‌ای Ú©Ù‡ از زمان وقوعش تا امروز، ذهن‌ها را مشغول به خود کرده Ù€ یا به صورت اثباتی Ùˆ تاییدی Ùˆ یا به صورت Ù†ÙÛŒ Ùˆ رد Ù€ به هر Øال ذهن‌ها هنوز مشغول با این Øادثه است Ùˆ هنوز سوال دارد Ùˆ هنوز به تاریخ نپیوسته است. Øالا این سوالات یا به دلیل اصل آن Øادثه است یا به دلیل وقایعی است Ú©Ù‡ بعد آن Øادثه رخ داده است، به خصوص Øوادث پس از رØلت Øضرت امام (قدس سره) Ùˆ به ویژه در این سال‌های اخیر؛ این Øوادث قطعا در پیدایش بسیاری از این سوال‌ها موثر بوده است؛ Øداقل ذهن‌ها را بیشتر درگیر کرده است Ùˆ این، مشکل را هم برای امثال من تشدید کرده چون امروز اقناع اذهانی Ú©Ù‡ با مسائل روز کشور مواجه‌اند بسیار مشکل‌تر است تا ده سال پیش Ùˆ تا بیست سال قبل Ùˆ اساسا این سوال‌ها هرچه می‌گذریم Ùˆ وقایعی رخ می‌دهد Ú©Ù‡ من هم در اعتراض به آن وقایع مثل شما هستم این سوال‌ها بیشتر می‌شود. یک دلیلش این بود، Ùکر کردم به هر Øال شما از بعضی از Ùرزندان من هم شاید سنتان کمتر است Ùˆ شاید خداوند راضی باشد Ú©Ù‡ من٠ساکت هم به Øر٠بیایم Ùˆ این واقعه را یک بار دیگر با هم بازخوانی Ùˆ مرور کنیم Ùˆ شما هم از زبان کسی Ú©Ù‡ شاهد زنده Øادثه بوده برای آیندگان نقل کنید. نکته دوم هم Ú©Ù‡ سبب شد من بپذیرم این مزاØمت را! تØریÙاتی است Ú©Ù‡ رخ داده Ùˆ رخ می‌دهد Ùˆ از این پس هم بیشتر خواهد شد. هرکسی با یک غرضی گوشه‌ای از این Øادثه را آنگونه Ú©Ù‡ می‌خواهد روایت می‌کند Ùˆ نه آنگونه Ú©Ù‡ اتÙاق اÙتاده است، Ùˆ Ø´Ú¯Ùت‌انگیز این است Ú©Ù‡ این تØریÙ‌کننده‌های به ویژه امروزی هیچ Ùکر نمی‌کنند Ú©Ù‡ این زمان با زمان قاجار Ùرق کرده، تØری٠تاریخ در آن زمان خیلی آسان‌تر بود، اما اینها مثل اینکه هنوز متعلق به عهد قجرند؛ یعنی هیچ Ùکر نمی‌کنند Øوادثی Ú©Ù‡ در رسانه‌های مختل٠داخل Ùˆ جهان ثبت شده، جزئیاتش ثبت شده، قطعه به قطعه Øادثه، هم تصویری ضبط شده، هم Ú¯Ùتاری ضبط شده، با وجود یک چنین اسناد متقن تاریخی چگونه به خودشان اجازه می‌دهند Ú©Ù‡ Øتی وقوع Øادثه را هم به Ù†ØÙˆÛŒ تØری٠کنند Ùˆ امروز آنقدر بی‌پروا تØری٠تاریخ می‌کنند، Ú©Ù‡ انسان Ùکر می‌کند اینها نمی‌دانند ما در Ú†Ù‡ دنیایی زندگی می‌کنیم، دروغ Ú¯Ùتن هم آخر یک هنری می‌خواهد، همین‌طور هرکس دهان خود را باز کند Ùˆ برخلا٠واقعیات بگوید Ùˆ هیچ Ùکر نکند Ú©Ù‡ ساعتی دیگر معلوم می‌شود دروغ است، یک روز دیگر معلوم می‌شود دروغ است، اصلا برایشان اهمیتی ندارد Ú©Ù‡ بعدا معلوم بشود دروغ بوده Ùˆ سر تا پا کذب Ù…Øض بوده Ùˆ تØری٠کرده‌اند؛ من اØساس کردم Ú©Ù‡ به این دلیل هم شاید Ù…Ùید باشد Ú©Ù‡ این واقعه را برای شما عرض کنم؛ البته این مشکل، یعنی مشکل تØری٠تاریخ در ارتباط با اصل انقلاب Ùˆ Øوادث اصل انقلاب هم دارد رخ می‌دهد، هم در ارتباط با Øوادث پیش از پیروزی انقلاب Ùˆ هم Øوادث پس از پیروزی انقلاب؛ Ú©Ù‡ آنها باشد برای Ùرصت‌های دیگری، اگر خدا خواست Ùˆ زنده بودم. در رابطه با مساله اشغال لانه Ùˆ تصر٠سÙارت امریکا توسط «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» (Ú©Ù‡ خودشان را در اولین بیانیه به این نام نامیدند؛) اگر شما مقداری Øوصله نکنید Ú©Ù‡ من شرایط زمانی Ùˆ Ùضای سیاسی Ùˆ اجتماعی کشور را در آن مقطع Ùˆ Ú©Ù…ÛŒ قبل‌تر ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ù…ØŒ خیلی روشن نخواهد شد Ú©Ù‡ چرا عده‌ای تصمیم گرÙتند کاری بکنند Ú©Ù‡ قاعدتا به Øسب عر٠کاری مقبول Ùˆ پسندیده نبوده است؟! Ùˆ اگر کاری بوده است به Øسب عر٠ناپسند، چطور یک ملت با همه وسعتش از این Øرکت آنگونه گسترده Ùˆ عمیق Øمایت کرده است؟! آیا می‌شود ما درباره ملت ایران این تصور را بکنیم Ú©Ù‡ از یک کار ناپسند، کاری برخلا٠موازین عقلایی عالم، در این Øد مردم از آن کار Øمایت کرده‌اند؛ پس باید دید Ú†Ù‡ دلیلی داشته است؟ Ú†Ù‡ زمینه‌هایی بوده است؟ Ú†Ù‡ Ùضایی وجود داشته است؟ مردم ایران Ú†Ù‡ ذهنیتی داشته‌اند Ùˆ Ú†Ù‡ چیزی در ØاÙظه تاریخی مردم ایران بوده است Ú©Ù‡ همه آنها زمینه‌ساز پذیرش یک چنین Øرکتی شد؟ خب من در ارتباط با این قضیه چون مربوط به امریکاست برمی‌گردم به اولین مقطع تاریخی Ú©Ù‡ ایران خاطره بسیار تلخی از رÙتار دولت امریکا داشته است؛ یعنی Û²Û¸ مرداد ۱۳۳۲؛ قبل از این تاریخ هم مسائلی بوده است، اما آن چیزی Ú©Ù‡ کاملا در ØاÙظه مردم ایران باقی مانده است Ùˆ همیشه آنها را رنج داده است، کودتای Û²Û¸ مرداد سال Û³Û² است Ú©Ù‡ یک دولت خارجی در داخل ایران دست به کودتایی می‌زند، یک دولت ملی Ùˆ مردمی Ùˆ قانونی را سرنگون می‌کند، این خیلی متÙاوت است با اینکه در داخل یک کشوری مابین گروه‌ها Ùˆ دسته‌جات سیاسی اختلاÙÛŒ باشد، یک گروه سیاسی، Øال Ú†Ù‡ با یک Øرکت مسالمت‌آمیز، Ú†Ù‡ با یک اقدام مسلØانه بالاخره دولتی را سرنگون کنند، در داخل یک کشور در درون یک خانواده‌ای یک همچنین اتÙاقی اÙتاده باشد، اما از خارج مرز‌ها، یک کشور دیگر، یک دولت دیگر بیاید دخالت کند، یک دولت قانونی را Ú©Ù‡ مورد Øمایت یک ملت بوده است، Ùˆ من در آن سال در Øدود ده Ù€ دوازده ساله بودم، خودم یک عنصر سیاسی اثرگذار نبودم، اما کاملا در قضایای سیاسی آن زمان بودم Ùˆ بیگانه نبودم، البته من آن موقع دانشجو نبودم، دبستانی بودم، اما در‌‌ همان زمان یک تØرکاتی هم داشتم، مثل بسیاری از دانش‌آموزان آن زمان Ùˆ دولت دکتر مصدق بسیار بسیار مورد Øمایت مردم بود، عمیقا در درون دل‌ها، خانواده‌ها، Ù…ØاÙÙ„ Ùˆ مجالس یک دولت با Ù†Ùوذ، تاثیرگذار، ملی Ùˆ مردمی بود Ùˆ به هر Øال مردم به آن دولت با همه وجود علاقه‌مند بودند Ùˆ به هر Øال یک ملتی دولتی را می‌خواهند، Øال این دولت به Ù†Ùع ایران کار می‌کند یا نمی‌کند، این دیگر ربطی به خارج ندارد، این به خود مردم یک کشور Ùˆ یک ملت مربوط است، خب می‌آید کودتا می‌کند Ùˆ یک چنین دولتی را ساقط می‌کند، بعد هم یک Ùردی Ú©Ù‡ از خشم ملت ایران Ùرار کرده است، یعنی Ù…Øمدرضا شاه، او را مجددا بر می‌گرداند به ایران؛ خب این Øرکات Ùˆ این اقدامات چقدر تاثیر منÙÛŒ در ذهن جامعه دارد Ùˆ چقدر روØیه‌ها Ùˆ قلب‌ها Ùˆ دل‌ها را آزرده می‌کند Ùˆ از یک کشوری، از یک دولتی متنÙر می‌کند، شاه را مجددا برگرداندند به ایران، او را مجددا به تخت سلطنت نشاندند، آن هم یک رژیم دیکتاتوری، یک سلطنت مطلقه Ú©Ù‡ هیچ ØÙ‚ Øیاتی برای هیچ Ùردی در داخل کشور قائل نیست. Øال اگر Ùرض کنیم به جای دکتر مصدق کسی می‌گذاشتند Ú©Ù‡ به هر Øال پنجاه درصد دکتر مصدق اعتقادی به مردم‌سالاری، به دموکراسی، به رأی مردم Ùˆ Øقوق ملت یک توجهی می‌داشت باز هم چیزی بود؛ اما کسی Ú©Ù‡ کاملا ضد مردم Ùˆ ضد آزادی است، Ùˆ هیچ ØÙ‚ÛŒ برای هیچ‌کس قائل نیست، او را آورده‌اند دوباره بر اریکه سلطنت نشانده‌اند Ùˆ هرروز هم بر دیکتاتوری‌اش اÙزود، با Øمایت‌هایی Ú©Ù‡ از شاه کردند آنچنان اطمینانی به او دادند Ú©Ù‡ هیچ نگرانی از هر نوع سرکوب مردم ایران نداشت Ùˆ با دست همین دولت امریکا، شاه در ایران یک سازمان امنیت Ùˆ اطلاعات با همین نام، Ú©Ù‡ به طور خلاصه ساواک Ú¯Ùته می‌شد، تاسیس کرد Ú©Ù‡ واقعا یک سازمان امنیت Ùˆ اطلاعات جهنمی بسیار ÙˆØشتناکی بود، یعنی آن کسانی Ú©Ù‡ آن روزگار را دیدند Ùˆ در زندان‌ها رÙتار ماموران امنیت شاه را با مردم، جوان‌ها، با زنان Ùˆ مردان دیده‌اند می‌Ùهمند Ú©Ù‡ امریکایی‌ها Ú†Ù‡ ستمی به مردم ایران کرده‌اند؛ بعد از اینکه شاه را مسلط کردند، سازمان امنیت را هم تاسیس کردند Ùˆ آموزش دادند توسط سی.Ø¢ÛŒ.‌ای Ùˆ توسط موساد، نیروهای زبده سازمان‌های جاسوسی امریکا Ùˆ اسرائیل اینجا ماموران ساواک را آموزش می‌دادند، گاهی نیروهای ساواک را از اینجا می‌بردند اسرائیل، مدتی آنجا آموزش می‌دادند Ùˆ برمی‌گرداندند. با تسلط مجدد شاه بر ایران امریکایی‌ها شروع کردند به آمدن به ایران، گروه گروه آمدند به داخل ایران Ùˆ بر همه مراکز قدرت تسلط پیدا کردند Ú©Ù‡ این رقم تا عدد بیش از پنجاه هزار Ù†Ùر رسید؛ یعنی مردم اØساس می‌کردند Ú©Ù‡ کشور ایران گویا یک کشور مستعمره است، یعنی اینجا را گویا امریکایی‌ها اداره می‌کنند، نه تنها دستور می‌دهند از خارج بلکه در داخل ایران امریکایی‌ها Øضور دارند Ùˆ در همه مراکز قدرت به عنوان مستشار Ùˆ در Øقیقت به عنوان دستوردهنده در همه امور ایران دخالت می‌کنند Ùˆ بخش عظیمی از اینها در ارتش ایران بودند Ùˆ داستان‌ها اتÙاق اÙتاده است از تØقیر اÙراد عادی امریکایی نسبت به مقامات عالی ارتش ایران! یعنی تا این Øد تØقیر می‌کردند، مردم را، ارتش را؛ Ùˆ در درون دربار Ú©Ù‡ در Øقیقت همه تصمیمات شاه با نظر آنها بود Ùˆ بدون نظر آنها شاه هیچ تصمیمی نمی‌گرÙت. پس این هم خاطره‌ای بسیار تلخ Ùˆ رنج‌آور در ØاÙظه مردم ایران. بعد از این مرØله تسلط شاه، ایران به طور وسیع یک پایگاه جاسوسی شد برای امریکایی‌ها در منطقه؛ به خصوص برای همسایه شمالی ما. اصلا من به ماهیت آن کشور در آن زمان کاری ندارم، اینکه کشور ما یعنی ایران پایگاهی بشود برای امریکایی‌ها تا از اینجا جاسوسی کنند Ùˆ با نصب سیستم‌هایی تا اعماق کشور شوروی را کنترل کنند Ùˆ طبعا نه در جهت مناÙع ایران، بلکه به خاطر مناÙع خودشان؛ این برای مردم ایران مساله بود. کاپیتولاسیون؛ مصونیت قضایی مستشاران امریکایی با Øضور این چند ده هزار امریکایی تصمیم گرÙتند قانونی را به تصویب برسانند بنام قانون کاپیتولاسیون یا مصونیت مستشاران امریکایی در ایران؛ یعنی امریکایی‌ها در ایران هر جنایتی کردند، هر اقدامی کردند Ú©Ù‡ مجرمانه بود، در ایران کسی ØÙ‚ ندارد آنها را تØت تعقیب قرار بدهد، آنها باید بروند امریکا Ùˆ در آنجا Ù…Øاکمه بشوند، Ú©Ù‡ امام در یک سخنرانی در رابطه با همین لایØÙ‡ مصونیت مستشاران امریکایی یک سخنرانی بسیار پرشور ایراد کردند Ùˆ Ú¯Ùتند Ú©Ù‡ یعنی ما شدیم مستعمره امریکا! –اگر اشتباه نکنم تعبیر امام این بود: یعنی اگر یک سرباز امریکایی بالا‌ترین مقام ایران را با ماشین زیر بگیرد، یعنی عملی Ú©Ù‡ هرکس در هر کشوری انجام دهد همان جا تØت تعقیب قرار می‌گیرد، اگر یک سرباز امریکایی –شاید امام تعبیر شاه را هم دارد Ù€ اگر یک سرباز امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، نباید در ایران تØت تعقیب قرار بگیرد، باید برود امریکا، آنجا Ù…Øاکمه بشود؛ یعنی اهانت به یک ملت Ùˆ تØقیر یک ملت بد‌تر از این چیزی نمی‌تواند باشد. قانون مصونیت مستشاران امریکایی را بردند در مجلس ایران Ùˆ به تصویب رساندند Ú©Ù‡ به دنبال همین اقدام بود Ú©Ù‡ Øسنعلی منصور Ú©Ù‡ نخست‌وزیر بود Ùˆ این لایØÙ‡ را به مجلس برد توسط گروهی Ú©Ù‡ از بقایای Ùدائیان اسلام بودند، Ù…Øمد بخارایی بود Ùˆ رضا هرندی Ùˆ دو سه Ù†Ùر دیگر، Ú©Ù‡ ظاهرا ضارب Ù…Øمد بخارایی است، ترور شد. مطلب بعدی، می‌رسیم به زمان انقلاب؛ در روزهای انقلاب وقتی Øادثه‌ای مثل Øادثه Û±Û· شهریور در میدان شهدا رخ داد، Ùاجعه‌ای بوده است در آن روز Ú©Ù‡ امام تعبیر Ùرمودند به جمعه سیاه؛ یعنی یک رÙتاری Ú©Ù‡ جز ÙˆØشی‌ها با مردم چنین رÙتاری نمی‌کنند، رسما عده‌ای نظامی بیایند وسط خیابان، گویی Ú©Ù‡ دو لشکر نظامی در برابر هم هستند؛ از یک طر٠مردم، از زن Ùˆ مرد Ùˆ بچه Ùˆ پیرمرد همه با دست خالی آمدند در خیابان Ùˆ تظاهرات می‌کنند؛ Øالا بگویید شعار می‌دهند علیه شاه، خب به هر Øال آخرش اینست Ú©Ù‡ شعار می‌دهند علیه شاه، در طر٠مقابل این Ú†Ù‡ توØØ´ÛŒ است Ú©Ù‡ نظامی‌ها آرایش نظامی گرÙتند Ùˆ مردم را به رگبار بستند Ùˆ خدا می‌داند در آن روز چقدر کشته شدند، تعداد کشته‌ها Ú¯Ùته می‌شود Ú©Ù‡ بسیار بالا بوده است Ùˆ من نمی‌دانم چقدر بوده اما همین قدر می‌دانم Ú©Ù‡ این Øادثه (علیرغم آنکه در آن ایام هر روز تظاهرات بود Ùˆ هر روز هم تعدادی شهید می‌شدند، Ú†Ù‡ در تهران Ùˆ Ú†Ù‡ در شهرستان‌ها) آنقدر سنگین بود Ú©Ù‡ ناگهان یک بهت Ùˆ سکوت سنگینی در سراسر ایران Øاکم شد، همین مردمی Ú©Ù‡ هر روز در خیابان‌ها بودند انگار همه را یک توق٠و یک سکون Ùˆ سکوت عجیبی Ùرا گرÙت. الان درست یادم نیست Ú©Ù‡ چند روز گذشت Ú©Ù‡ امام یک بیانیه‌ای دادند در ارتباط با Øادثه Û±Û· شهریور، جمعه سیاه، Ú©Ù‡ دوباره Ø±ÙˆØ ØªØ§Ø²Ù‡â€ŒØ§ÛŒ دمید Ùˆ مردم را به راه انداخت؛ شاید این جمله امام در این بیانیه است Ú©Ù‡: ای کاش خمینی در کنار شما بود Ùˆ کشته می‌شد. اینقدر آن Øادثه سنگین بود Øالا این اتÙاق اÙتاده، رییس‌جمهور امریکا بلاÙاصله‌‌ همان شب یا Ùردا، تلÙÙ†ÛŒ با شاه تماس می‌گیرد Ùˆ به او اطمینان می‌دهد Ú©Ù‡ ما از هرگونه اقدام شما برای برقراری نظم Ùˆ آرامش Øمایت می‌کنیم؛ شما ببینید در آن شرایط، مردمی Ú©Ù‡ یک چنین مصیبت سنگینی بر آنها وارد شده، امریکا به جای اینکه به نوعی دلداری دهد Ùˆ همدردی کند Ùˆ اگر همدردی نمی‌کند، لااقل سکوت کند، اینقدر علنی Ùˆ سریع از قاتل اعلام Øمایت کند Ùˆ این کار را به خصوص تایید کند Ùˆ بگوید Ú©Ù‡ ما از هر نوع اقدام شما برای برقراری نظم Ùˆ آرامش Øمایت می‌کنیم؛ اینها از آنگونه خاطراتی است Ú©Ù‡ در ذهن Ùˆ ØاÙظه مردم باقی می‌ماند Ùˆ این خاطرات از Û²Û¸ مرداد سال Û³Û² به بعد روی هم جمع شده است. (اینها را چون من از ØاÙظه‌ام استÙاده می‌کنم اگر در جایی اشتباهی کردم شما بروید این اشتباه را رÙع کنید Ùˆ این اشتباه Ú©ÙˆÚ†Ú© را یک وقت به Øساب اشتباه Ú©Ù„ روایت نگذارید.) الان درست به خاطرم نیست Ú©Ù‡ در عید نوروز ÛµÛ· بود یا در جشن عید کریسمس قبل از نوروز سال ÛµÛ·ØŒ اینجا را تردید دارم، به هر Øال در یک جشن عیدی رییس‌جمهور امریکا در شرایطی Ú©Ù‡ مردم ایران عزادارند، Ùˆ در شهرهای مختل٠هر روز در یک شهری جنازه جوان‌ها Ùˆ شهدایشان روی دستشان Ùˆ مردم مصیبت زده‌اند Ùˆ دارند برای آزادی خودشان مبارزه می‌کنند، رییس‌جمهور یک کشوری بیاید اینجا Ùˆ با کسی Ú©Ù‡ از نظر مردم ایران قاتل است Ùˆ مردم ایران این جنایات را به او منتسب می‌کنند، در مقابل چشم مردم ایران این جشن را با هم برگزار کنند، Ùˆ به سلامتی هم بعضی کار‌ها را انجام دهند. Ùکر می‌کنید Ú©Ù‡ در Ø±ÙˆØ Ùˆ قلب مردم ایران این اتÙاقات Ùˆ اقدامات Ú†Ù‡ آثار مخرب Ùˆ ویرانگری دارد؟ یعنی مردم ایران Ú†Ù‡ نگاهی به دولت امریکا پیدا می‌کنند؟! در سیزده آبان ÛµÛ·ØŒ در خیابان، مقابل دانشگاه، مثل همه روزهای قبل تظاهرات بود، مردم بودند، مختل٠بودند، اقشار مختلÙØŒ آن روز دانش‌آموزان –الآن درست در ذهن Ùˆ ØاÙظه‌ام نیست Ú©Ù‡ چرا آن روز دانش‌آموزان آنجا اجتماع کرده بودند، یک مناسبتی داشته، Øالا دعوت از طر٠روØانیون یا از ناØیه گروه‌های دیگر بوده Ù€ Ùˆ در روز Û±Û³ آبان بچه‌های دبستانی یا دبیرستانی را به Ø´Ú©Ù„ بسیار Ùجیعی به رگبار بستند Ùˆ کشتند، بعد وزارت خارجه امریکا بلاÙاصله در یک پیامی به شاه، مشابه پیام‌های قبلی، از هر نوع اقدام نظامیان ایران برای برقراری نظم اعلام Øمایت کرد. شما Ùکر کنید Ú©Ù‡ یک عده دانش‌آموز، یعنی بچه‌هایی در سنین ده تا پانزده ساله، کشته بشوند، خانواده‌های اینها عزادار، مردمی Ú©Ù‡ Øادثه را دیدند عزادار، مردمی Ú©Ù‡ خبر را در سراسر کشور شنیدند عزادار، بعد هم بلاÙاصله اعلام Øمایت وزارت خارجه امریکا از یک رژیمی Ú©Ù‡ دست به چنین جنایتی زده است. این Ú†Ù‡ خاطره تلخی در ØاÙظه مردم ایران می‌گذارد؟ Ùˆ از آن سال‌ها به خصوص در این اواخر، قبل از پیروزی انقلاب، من یک خاطره‌ای را بگویم، هم از خودم Ùˆ هم از مردم ایران: آنقدر امریکایی‌ها با این اقداماتی Ú©Ù‡ در این سال‌ها، نزدیک به سه دهه انجام داده بودند، منÙور بودند Ùˆ آنقدر مردم از امریکایی‌ها رنجش خاطر داشتند Ú©Ù‡ اگر مابین مردمی در یک جای دیگر دنیا Ú©Ù‡ نزدیک ما هم نبودند، ارتباطی هم با ما نداشتند، Ùˆ امریکایی‌ها Ùˆ یک کسی جنگ بود، اگر خبر می‌رسید یک امریکایی در آنجا کشته شده، کاملا اØساس می‌کردند Ú©Ù‡ دشمنشان کشته شده! در جنگ امریکایی‌ها با ویتنام، می‌دانید شاه Øمایت می‌کرد از امریکا Ùˆ علیه ویت ‌کنگ‌ها بود، اصلا اینکه ویت کنگ‌ها در ویتنام پیروز شوند به ما چقدر چیزی می‌رسد یا نمی‌رسد Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ø¨ÙˆØ¯ØŒ اما اولا گاهی در روزنامه‌ها Ùˆ رسانه‌های آن زمان با همه Ù…Øدودیت‌ها، تصاویری نشان داده می‌شد از بمباران امریکایی‌ها، آن موقع می‌گÙتند توسط هواپیماهای B-52 در جنگل‌ها Ú©Ù‡ روستایی‌های ویتنامی، در این جنگل‌ها بودند، این بمب‌ها ریخته می‌شد Ùˆ جنگل‌ها آتش می‌گرÙت Ùˆ این زنان Ùˆ بچه‌ها نمی‌دانستند به کدام سو Ùرار کنند، آنقدر دل‌خراش بود این صØنه‌ها Ú©Ù‡ خشم Ùˆ Ù†Ùرت مردم ایران را نسبت به امریکا اÙزایش می‌داد، می‌خواهم بگویم این زمینه تنÙر Ùˆ خشم مردم نسبت به امریکا آنقدر زمینه‌های Ùراوانی داشت Ú©Ù‡ در ویتنام هم Ú©Ù‡ این اتÙاق می‌اÙتاد، یا اگر در خبر‌ها می‌آمد Ú©Ù‡ (البته آن زمان رژیم شاه این خبر‌ها را به خوبی منعکس نمی‌کرد) چند امریکایی هم کشته شده، مردم ایران خوشØال می‌شدند. اگر بگویم Ú©Ù‡ هر روز ØµØ¨Ø Ù…Ø±Ø¯Ù… (اینکه می‌گویم مردم یعنی آنهایی Ú©Ù‡ این مسائل برایشان اهمیت داشت) Ú©Ù‡ از خانه‌هایشان می‌رÙتند بیرون اولین چیزی Ú©Ù‡ می‌رÙتند سراغش این بود Ú©Ù‡ ببینند در ویتنام چند امریکایی کشته شده! Ùˆ از جنایات امریکا در آنجا مطلع بشوند، یعنی اینقدر مردم Øساس بودند نسبت به امریکایی‌ها. این وضیعتی است Ú©Ù‡ من به صورت Ùشرده Ùˆ به اجمال Ú¯Ùتم Ùˆ خیلی چیز‌ها را هم Ù†Ú¯Ùتم؛ یعنی واقعا نیاز دارد Ú©Ù‡ انسان برود تمام آنچه را Ú©Ù‡ در رسانه‌های مکتوب Ùˆ غیر مکتوب جمع شده همه را Ùهرست کند Ú©Ù‡ هم من این کار را نکرده‌ام Ùˆ هم در واقع Ùرصتش را نداشتم Ùˆ ØاÙظه‌ام یاری نکرد Ùˆ یکی هم همین Û±Û¶ آذر Ú©Ù‡ ما الان در آذر ماه هستیم، Û±Û¶ آذر هم نزدیک است: یک امریکایی آمده ایران، اولا بیخود آمده بود، یعنی اصلا هیچ‌وقت نیامده بود برای خدمت به ایران؛ یک مقام امریکایی وارد ایران شده، یک عده دانشجو هم هستند Ú©Ù‡ می‌خواهند به نوعی اعتراض خودشان را بگویند، یعنی در مقابل این همه جنایات امریکا، یک ملتی ØÙ‚ ندارد یک Øداقلی از انزجار خود را نشان بدهد؟ در خیابان بیاید، در مسیری Ú©Ù‡ این آقا می‌خواهد برود به دربار شاه به هر Øال اعتراض خود را می‌خواهد برساند، کار دیگر Ú©Ù‡ نمی‌خواهد بکند، این دانشجویان نه اسلØه‌ای در دستشان بود Ùˆ نه قصد انÙجار جایی را داشتند، می‌خواستند اعتراض کنند، دانشجو را می‌کشند به خاطر اینکه چرا آمدی اعتراض بکنی به یک مقام امریکایی! Ùˆ آن Øادثه را در Û±Û¶ آذر به وجود آوردند Ùˆ سه دانشجو را به شهادت رساندند. عملکرد دولت امریکا از پیروزی انقلاب تا آبان ÛµÛ¸ می‌رسیم به پیروزی انقلاب، اکنون انقلاب پیروز شده؛ شاه تا دیروز دست‌نشانده دولت امریکا بوده Ùˆ مناÙع آنها را در ایران Ùˆ در منطقه تأمین می‌کرده، Øال پاسخ آن را باید هم در دنیا بدهد Ùˆ هم در آخرت. انقلاب اسلامی بدون هر گونه Ú©Ù…Ú© خارجی پیروز شد به هر Øال پیروز شده انقلاب؛ یک دولت خارجی هم Ú©Ù‡ نیامده در اینجا شاه را ساقط کند از سلطنت، بالاخره مردم ایران این کار را کرده‌اند؛ شما امریکایی‌ها بهتر از هر کسی می‌دانستید Ú©Ù‡ این انقلاب به هیچ وجه مرهون Ú©Ù…Ú© هیچ دولت خارجی نبود. من نمی‌دانم در دنیا چند انقلاب رخ داده Ú©Ù‡ قدرت‌های خارجی Øمایت نکردند Ùˆ پیروز شده است، شاید بوده Ùˆ من نمی‌دانم. اما همه می‌دانند Ù€ به خصوص امریکایی‌ها Ù€ Ú©Ù‡ انقلاب ایران بدون کم‌ترین Ú©Ù…Ú©ÛŒ از ناØیه کشورهای خارجی، به خصوص همان همسایه شمالی ما Ú©Ù‡ قدرتمند هم بود Ù€ ولی اصلا Ùˆ به هیچ وجه Ú©Ù…Ú©ÛŒ از ناØیه شوروی نشد Ù€ به پیروزی رسید. یعنی البته این را هم بگویم Ú©Ù‡ امام Ùˆ دیگر کسانی Ú©Ù‡ دنبال امام بودند به هیچ وجه هم Øاضر نبودند Ú©Ù…Ú©ÛŒ از هیچ دولت خارجی به ویژه از شوروی بگیرند. اصلا Ùˆ ابدا از ناØیه امام Ùˆ رهبران انقلاب به هیچ وجه آمادگی چنین چیزی نبود؛ مردم ایران هیچ Ú©Ù…Ú©ÛŒ از همسایه شمالی نگرÙتند، شاه هر روز متهمشان می‌کرد Ú©Ù‡ این تظاهرات خیابانی، این شورش‌ها، این بلوا‌ها Ùˆ غوغا‌ها مربوط به مارکسیست‌ها است Ùˆ از آن طر٠مرز‌ها هدایت می‌شود؛ وای به اینکه اگر Ú©Ù…Ú©ÛŒ هم از آن طر٠می‌شد آن وقت دیگر Ú†Ù‡ می‌گÙتند! همیشه همین طور بوده است. مردم ایران در هر Øرکت اعتراضی متهم شده‌اند به وابستگی البته نمی‌دانم کشور ما متاسÙانه چطور است Ú©Ù‡ هرگاه مردم بلند می‌شوند ØرÙÛŒ بزنند در مقابل قدرت‌ها، اولین چیزی Ú©Ù‡ می‌گویند به آنها اینست Ú©Ù‡ شما از خارج هدایت می‌شوید Ùˆ با خارج در ارتباط هستید، از خارج پول گرÙتید Ùˆ همین طور از این لاطائلات می‌گویند Ú©Ù‡ شاه هم می‌گÙت. خوب به هر Øال انقلاب پیروز شده، شما هم می‌آمدید می‌گÙتید Ú©Ù‡ ما دولت انقلاب را به رسمیت می‌شناسیم. نه از شما پولی می‌خواستند، نه اسلØه‌ای، ملت ایران هیچ چیز از شما نمی‌خواستند، شما یک کلام Øداقل به رسم ادب Ùˆ نمک‌شناسی به ملت ایران تبریک می‌گÙتید، شما بیش از بیست سال، نزدیک به سی سال غارت می‌کردید ایران را Ùˆ Ù†Ùت ایران را بردید، اینقدر نمک‌نشناسی هم در دنیا واقعا تعری٠کردنی است! در برابر همه آنچه اتÙاق اÙتاده بود می‌آمدید Ùˆ Ùقط یک کلمه تایید می‌کردید دولت برخاسته از انقلاب را. این کار را نکردند. آشوب Ø¢Ùرینی امریکا در داخل کشور شروع کردند هر روز مشکل Ø¢Ùرینی، هر روز در گوشه‌ای از کشور غوغایی برپا می‌شد، در خوزستان به یک اسم، در کردستان به یک نام، در گنبد یک جور، در شهرهای مختلÙØŒ گاهی گسترده بود Ùˆ گاهی Ù…Øدود، یک آشوبی Ùˆ یک بلوایی، اسلØÙ‡ هم در دست مردم، آنهایی Ú©Ù‡ طرÙدار انقلاب بودند اسلØÙ‡ را نمی‌دادند Ú©Ù‡ مبادا روزی مورد Øمله واقع شویم از طر٠خارجی‌ها، با این سلاØ‌ها از انقلاب دÙاع کنیم؛ ولی گروه‌هایی هم بودند Ú©Ù‡ با انقلاب میانه خوبی نداشتند Ùˆ این سلاØ‌ها را نگاه داشته بودند Ùˆ بعد از پیروزی انقلاب هر روز درگیری بود با مردم Ùˆ با نیروهای مربوط به دولت انقلاب. مردم اØساسشان این بود Ùˆ خیلی بیراه هم نبود Ú©Ù‡ این بلوا‌ها بدون دخالت امریکایی‌ها نیست؛ پس به هر Øال (امریکایی‌ها) نه تنها این کار را (به رسمیت شناختن دولت انقلاب) نکردند، بلکه این بلوا‌ها را هم به وجود آوردند Ùˆ مردم هم باورشان این بود Ú©Ù‡ این کار‌ها زیر سر امریکایی‌هاست. شکست انقلاب به روش پیروزی انقلاب Ùˆ جالب است Ú©Ù‡ پس از اشغال لانه در میان اسناد یکی هم این مطلب است - Ú©Ù‡ من باز هم از ØاÙظه‌ام Ú©Ù…Ú© می‌گیرم Ùˆ الا این قبیل اسناد خیلی Ùراوان هست Ù€ در سÙارت امریکا طراØÛŒ کردند Ùˆ Ú¯Ùتند که‌‌ همان روشی Ú©Ù‡ سبب سقوط رژیم شاه Ùˆ پیروزی انقلاب شد، ما هم باید از‌‌ همان روش استÙاده کنیم، آن روش چیست؟ این بود Ú©Ù‡ مثلا اگر در یک شهری مثل تهران تظاهراتی بود Ùˆ عده‌ای به شهادت می‌رسیدند، می‌دانید Ú©Ù‡ مردم ایران بر Øسب سنتی Ú©Ù‡ دارند برای شهدایشان Ùˆ برای درگذشتگانشان مجلس می‌گیرند، از جمله اینکه چهلم می‌گیرند، مثلا در چهلمین روز شهادت کسانی Ú©Ù‡ در تهران کشته شده بودند در تبریز Øرکت عظیمی به راه اÙتاد (برای مثال می‌گویم، شاید هم شهر دیگری بود) Ùˆ در آنجا عده‌ای شهید شدند، در چهلمین روز شهادت شهدای تبریز در مشهد یک Øرکت عظیمی رخ داد؛ امام در یکی از بیانیه‌ها می‌Ùرمایند Ú©Ù‡ با این اربعینات، یعنی این چهلم‌های Ù¾ÛŒ در پی، بساط شاه بر چیده خواهد شد - البته من جمله امام کاملا یادم نیست Ù€ آنها گمان کرده بودند Ú©Ù‡ امام خمینی این چهلم‌ها را طراØÛŒ کرده بود Ùˆ نمی‌Ùهمیدند Ú©Ù‡ این یک سنت مذهبی است در ایران؛ (در همین اسناد لانه است) Ú©Ù‡ Ú¯Ùته‌اند از همین روشی Ú©Ù‡ آنها استÙاده کردند برای سقوط شاه، ما هم از همین روش استÙاده کنیم برای شکست انقلاب، بیاییم در جایی کاری کنیم، عده‌ای دانش‌آموز Ùˆ دانشجو کشته شوند، آن وقت چهلم آنها را برنامه‌ریزی کنیم در جایی دیگر، آنجا یک عده دیگر کشته بشوند؛ خب یک سÙارتخانه‌ای Ú©Ù‡ در یک کشوری تشکیل شده، آیا تا این Øد مجاز است بیاید طراØÛŒ کند Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ کار بکنیم Ú©Ù‡ این انقلاب شکست بخورد؟ اینها‌‌ همان آدم‌هایی هستند Ú©Ù‡ در Û²Û¸ مرداد کودتا کردند Ùˆ دولت ملی را ساقط کردند Øالا می‌خواهند‌‌ همان کار را تکرار کنند. پس نه تنها دولت را به رسمیت نشناختند، بلکه مجدد شروع کردند به طراØÛŒ برای اینکه چگونه این انقلاب را با شکست مواجه کنند؛ من برایم خیلی عجیب است، یعنی در امریکا عده‌ای نپرسیدند Ú©Ù‡ اساسا در هر جایی از دنیا، یک دولتی، خوب یا بد، اگر مردم آن را بخواهند، به من Ùˆ شما Ú†Ù‡ ارتباطی دارد Ú©Ù‡ آیا آن دولت خوب است یا بد است؛ به خود آن مردم مربوط است Ú©Ù‡ آن دولت را خوب می‌دانند یا بد می‌دانند، Øالا اگر مردم دولتی را خوب می‌دانند چون ما آن را بد می‌دانیم باید برویم آن را سرنگون کنیم؟ دولت برای مردم اگر بخواهم مثال بزنم، مانند اینست Ú©Ù‡ کسی Ùرزندش را دوست دارد، خواه زشت باشد یا زیبا، اگر شما Ùرزند کسی را نمی‌پسندید، دلیل می‌شود Ú©Ù‡ او را از دست پدر Ùˆ مادرش بگیرید؟ دولت «مال» یک ملت است، به شما Ú†Ù‡ ارتباطی دارد Ú©Ù‡ نقشه بریزید Ùˆ آن را ساقط کنید؟ وجدان عمومی خطا نمی‌کند می‌خواهم عرض کنم Ú©Ù‡ وجدان عمومی به خطا نمی‌رود. مردم آن زمانی Ú©Ù‡ Ùکر می‌کردند این بلوا‌ها در شهر‌ها زیر سر امریکایی‌هاست، هیچ مدرک Ùˆ سندی ندیده بودند، اما با درک عمومی از رÙتار امریکا در طول این بیست Ùˆ چند سال واقعیت را درک می‌کردند Ùˆ با خود می‌گÙتند غیر از امریکا Ú†Ù‡ کسی این نقشه را برای کشور ما می‌کشد؟ به هر Øال ما در مسائل وقتی به سراغ مردمی Ú©Ù‡ اهل تØلیل‌های عمیق سیاسی نیستند، یعنی نمی‌توانند بنویسند یا صØبت کنند می‌رویم می‌بینیم، درکشان، از یک تØلیل٠قابل اØترامی برخوردار است، مردم با همه وجود در این بیست Ùˆ چند سال امریکایی‌ها را خوب شناخته بودند، Ùکر می‌کردند این اتÙاقات در ایران نمی‌تواند زیر سر امریکا نباشد، بعد هم وقتی Ú©Ù‡ لانه اشغال شد Ùˆ اسناد مکشو٠شد دیدیم آنها هم نشان می‌دهد Ú©Ù‡ امریکایی‌ها دائم داشته‌اند نقشه می‌کشیدند Ú†Ù‡ کار کنند Ú©Ù‡ انقلاب را با شکست مواجه کنند Ùˆ اگر شد شاه را برگردانند. پس این هم اقداماتی Ú©Ù‡ بعد از پیروزی انقلاب امریکایی‌ها می‌کنند. ترور شخصیت‌ها Ùˆ بچه‌های انقلاب اشاره کردم به درگیری‌های مسلØانه Ú©Ù‡ در شهرهای مختل٠بود، اضاÙÙ‡ کنید بر این قضیه ترور شخصیت‌ها را؛ در آغاز ترور شخصیت‌ها تعداد اندکی بود، اما پس از آن دائما. یعنی شب Ùˆ روزی نبود الا اینکه مطلع می‌شدیم در یک کمیته‌ای Ùˆ در یک خیابانی، در کوچه‌ای، در ساختمانی Ú©Ù‡ مربوط بود به عناصر رژیم سابق Ú©Ù‡ تØت ØÙاظت بود یک Ù†Ùر ترور شد، یک Ù†Ùر را کشتند، دو Ù†Ùر را با تیر زدند، یعنی عوامل رژیم شاه هنوز در Ø³Ø·Ø Ø´Ù‡Ø±â€ŒÙ‡Ø§ به خصوص در تهران از ارتشی Ùˆ غیر ارتشی، ساواکی، پراکنده بودند Ùˆ آنها آدم‌های ورزیده در این نوع کار‌ها بودند، اما جوان‌های ما نه آموزشی دیده بودند Ùˆ نه کلاسی گذرانده بودند، با‌‌ همان عشق Ùˆ ایمانشان به انقلاب داشتند از شهر ØÙاظت می‌کردند، Ú©Ù…ÛŒ ناپختگی Ùˆ خامی می‌کردند Ùˆ ناشیانه بدون اینکه ØÙاظی برای خودشان در نظر بگیرند، جلوی کمیته می‌ایستادند Ùˆ Ùکر می‌کردند یک Ú˜Ù€ س٠که در دستشان است برای ØÙاظت کاÙÛŒ است، ناگهان یک ماشین پیکان از جلویش رد می‌شد Ùˆ تیری شلیک می‌شد Ùˆ آن جوان را می‌کشت؛ یعنی دائما شب Ùˆ روز از این اتÙاقات داشتیم Ùˆ این ترور‌ها Ùˆ ترور شخصیت‌ها مثل مرØوم مطهری، مثل شهید مدنی، شهید Ù…ÙØªØ Ùˆ امثال آنها هم اتÙاق اÙتاد -Ú©Ù‡ پس Ùˆ پیش تاریخش الان خیلی یادم نیست. این اتÙاقات هم اÙتاد. همراهی نکردن دولت موقت با نسل جوان انقلابی یک نکته دیگر هم بود، Ùˆ آن اینکه دولت هم دولتی نبود Ú©Ù‡ با این نسل انقلابی - Ú©Ù‡ همه شور Ùˆ شوق انقلاب را آنها به وجود می‌آوردند Ùˆ گرمای انقلاب برخاسته از وجود این نسل بود- میانه خوبی داشته باشد، من اصلا نمی‌خواهم Ùعلا بپردازم به روش دولت موقت Ú©Ù‡ بسیار بر آن ایراد Ùˆ اشکال دارم، البته رییس دولت هم می‌گÙت من برای این شرایط آماده نیستم، امام مثل یک بولدوزر Øرکت می‌کند، من مثل یک Ùولکس یا مثل یک ماشین بنزم، باید یک خیابان آسÙالت سر راست تمیزی باشد، من در آن خیابان می‌توانم راه بروم، من یک بنزم من بولدوزر نیستم. البته چنین کسی در آن زمان، مسوولیت را نمی‌باید می‌پذیرÙت، ممکن است بگویند امام بر ایشان تکلی٠کرد، من وارد این بØث‌ها نمی‌شوم، به هر Øال این اتÙاق اÙتاد Ú©Ù‡ یک ناهماهنگی بین دولت Ùˆ این نسل بود، یعنی دائما اینها از رÙتار دولت موقت نگران می‌شدند، به یک یا دو نمونه اگر اشاره کنم شاید کاÙÛŒ باشد؛ شما ببینید یک مردمی Ú©Ù‡ نزدیک سی سال از دست سازمان امنیت آن کشور هر Ú†Ù‡ دیدند بلا بوده است Ùˆ مصیبت؛ یعنی من نمونه‌هایی Ú©Ù‡ خودم در زندان دیدم Ù€ Ú©Ù‡ من خیلی Ú©Ù… دیدم Ù€ ولی آن مقداری Ú©Ù‡ من دیدم، بسیاری از این جوان‌ها یا دیده بودند، یا شنیده بودند، یا از بستگان نزدیکشان آن مصیبت‌ها Ùˆ آن بلا‌ها را دیده بودند؛ خب یک همچنین سازمان امنیتی، شما بگویید Ú©Ù‡ تشکیلات اطلاعات Ùˆ امنیت کشور را بدهیم دست آنها بلاÙاصله. Ùرض می‌کنیم بعد از پیروزی انقلاب ناگهان یک آب توبه‌ای از آسمان آمد Ùˆ ریخت بر سر تمام این ساواکی‌ها Ùˆ همه شدند Ùرشتگان آسمانی، اما مردم نمی‌توانند بپذیرند این سازمان امنیتی Ú©Ù‡ تا دیروز جوان‌ها را می‌گرÙت Ùˆ می‌برد Ùˆ آن بلا‌ها را سرشان می‌آورد، از امروز هم Ú©Ù‡ انقلاب پیروز شده باز همین بشود سازمان امنیت Ùˆ اطلاعات این کشور، این قابل قبول نیست، شما به هر قسمی هم Ú©Ù‡ بخواهید به خورد مردم دهید Ú©Ù‡ این سازمان امنیت دیگر آن سازمان امنیت نیست؛ رییس دولت موقت - Ú©Ù‡ خدا رØمتش کند، من از نظر شخصی خیلی به ایشان اØترام می‌گذارم Ù€ می‌گÙت Ú©Ù‡ اینها مثل عقربه ساعت هستند، چون هویدا Ù…Øورشان بوده آن طور عمل می‌کردند اما از این به بعد می‌دانند Ú©Ù‡ باید به نظر ما عمل کنند، آنها هم دیگر خوب می‌شوند Ùˆ می‌توانند ماموران امنیتی Ùˆ اطلاعاتی کشور ما باشند. به هر Øال نسل انقلابی آن روز این کار را نمی‌پسندید Ùˆ نمی‌توانست قبول کند. Øتی بد‌تر از این، کسی Ú©Ù‡ زمانی رییس Ú©Ù„ سازمان امنیت Ùˆ اطلاعات شاه بوده می‌خواستند او را رییس Ú©Ù„ سازمان امنیت Ùˆ اطلاعات بعد از پیروزی انقلاب کنند؛ خب این خیلی کار نپخته Ùˆ ناشیانه‌ای است، من نمی‌گویم آنها سوء نیت داشتند، هرگز؛ ولی این اتÙاقات هم بیشتر آن نسل انقلابی آن روز را نگران می‌کرد Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ اتÙاقی قرار است بیÙتد. مردم می‌خواستند با همین نهادهای نیم بندی Ú©Ù‡ بالاخره بدون یک سازماندهی دور هم جمع شده بودند Ù€ مثلا کمیته انقلاب Ù€ امنیت را برقرار کنند، چاره‌ای نداشتند جز اینکه کمیته انقلاب تشکیل بدهند، به شهربانی نمی‌توانستند اعتماد کنند، چون تا همین دیروز، یعنی تا روز Û²Û± بهمن ÛµÛ·ØŒ همین ماموران شهربانی با همین لباس در خیابان‌ها با تÙÙ†Ú¯ می‌زدند مردم را، Øالا شما بگویید باز از Ùردا همین شهربانی بیاید امنیت شهر را به عهده بگیرد! آدم نمی‌تواند باور کند، یعنی هیچ‌کس نمی‌توانست این اطمینان خاطر را پیدا بکند، می‌گÙتند همین کمیته‌ها خوب است، او می‌گÙت نه اینها اصلا بلد نیستند، راست هم می‌گÙت، اینها چیزی آموزش ندیده بودند، آنها بلد بودند Ùˆ آموزش دیده بودند، ولی از نظر اØساسات Ùˆ عواط٠و باور مردم، اصلا نمی‌شد به آنها اعتماد کرد، من هم به نوبه خودم اطمینان نمی‌کردم Ú©Ù‡ این رییس شهربانی دیروز Ú©Ù‡ از آن رژیم ØÙاظت Ùˆ Øمایت می‌کرد Øالا امروز بخواهد از انقلاب ØÙاظت Ùˆ Øمایت کند، من هم نمی‌توانستم باور کنم، اگر شما هم آن روز بودید Øتما باور نمی‌کردید؛ خب این نوع تصمیمات Ùˆ رÙتارهای دولت شکا٠عمیقی بین مردم Ùˆ دولت ایجاد کرده بود؛ این قضیه هم بر نگرانی‌ها می‌اÙزود. کودتای نظامی علیه انقلاب در همین چند ماه قبل از اشغال لانه - Ùکر می‌کنم در تابستان Ù€ یک شبکه وسیع نظامی هم کش٠شد Ú©Ù‡ در آخرین مراØÙ„ سازماندهی بودند برای یک کودتا Ú©Ù‡ خب خدا خواست Ùˆ کش٠شد Ùˆ این یک داستان عجیبی دارد Ú©Ù‡ چطوری کش٠شد، یعنی نه اینکه ما نیروهای امنیتی آنچنان ورزیده Ùˆ زبردست Ùˆ زبده‌ای داشتیم Ú©Ù‡ این تشکیلات را کش٠کرد. اگر من برایتان نقل کنم Ú©Ù‡ چگونه کش٠شد خیلی Øیرت‌انگیز است، ولی چون Ùرصت نیست نقل نمی‌کنم. خب این تشکیلات هم کش٠شد Ùˆ لو رÙت Ùˆ بسیاری از اینها دستگیر شدند Ùˆ بعد معلوم شد پیام‌هاشان را از طریق رادیو Ùارسی امریکا مبادله می‌کردند Ùˆ از آن طریق با امریکا در تبادل پیام بودند Ùˆ کاملا امریکایی‌ها به آنها اطمینان داده بودند Ú©Ù‡ اگر موÙÙ‚ شدید Øمایتتان می‌کنیم. البته در‌‌ همان ایام مدارکی بدست آمد Ú©Ù‡ به اینها کمک‌های مالی هم شده بود. خب این اتÙاق هم اÙتاد، یعنی درست دو سه ماه شاید پیش از اشغال لانه (اینها را شما بروید Ùˆ بررسی کنید، من ØاÙظه‌ام اینقدر دقیق نیست، دو سه ماه Ú©Ù‡ می‌گویم اگر چهار ماه شد Ùکر نکنید Ú©Ù„ روایت اشکال دارد) این اتÙاق هم اÙتاد. ده ماه پس از Ùرار از ایران، شاه وارد امریکا می‌شود Øال همه این Øوادث را کنار هم قرار دهید، ناگهان مردم مطلع شدند Ú©Ù‡ امریکایی‌ها شاه را بردند داخل امریکا، بعد از پیروزی انقلاب تا این زمان هنوز شاه وارد امریکا نشده؛ جمعی از ارتشی‌ها Ùرار کردند Ùˆ رÙتند امریکا، جمعی از سرمایه داران وابسته به دربار Ùرار کردند Ùˆ رÙتند امریکا، به هر Øال هر کسی Ú©Ù‡ یک عنصر مؤثر آن رژیم بود Ùˆ توانسته بود Ùرار کند، Ùرار کرده بود Ùˆ تعدادشان هم Ú©Ù… نبود، ناگهان مردم خبردار شدند Ú©Ù‡ امریکا شاه را هم برده به آنجا. اولین چیزی Ú©Ù‡ به ذهن همه آمد این بود Ú©Ù‡ شاه را برده‌اند آنجا به عنوان یک Ù…Øور، این اÙراد Ùراری را هم جمع کنند اطراÙØ´. امریکا هم Ú©Ù‡ هنوز دولت انقلاب را به رسمیت نشناخته، در نتیجه آنجا به عنوان یک دولت در تبعید اعلام موجودیت بکنند Ùˆ به جای اینکه این دولت را به رسمیت بشناسند بگویند ما آن دولت را به رسمیت می‌شناسیم. این اولین چیزی بود Ú©Ù‡ به ذهن همه رسید Ú©Ù‡ نکند چنین توطئه‌ای در کار است. امریکایی‌ها Ú¯Ùتند Ú©Ù‡ نه، شاه مریض است؛ دولت موقت Ú¯Ùت Ú©Ù‡ ما پزشکان متخصص بÙرستیم Ùˆ ببینیم Ú©Ù‡ آیا واقعا شاه بیماری‌اش به گونه‌ای است Ú©Ù‡ نمی‌شده در خارج امریکا معالجه شود؟ اصل ماجرا صØت دارد یا نه؟ Ùˆ آیا لزوما باید می‌آمد آنجا یا نه؟ دولت امریکا اگر هیچ برنامه خصومت‌آمیزی نداشت، می‌توانست به راØتی بگوید بسیار خوب، چند Ù†Ùر از ایران یا از هر جای دنیا بیاید پزشکانی Ú©Ù‡ شما مطمئن هستید بیایند آنجا شاه را معاینه کنند ببینند آیا واقعا او به خاطر بیماری Ùˆ معالجه آمده آنجا یا هد٠و غرض سیاسی هست؟ Ùˆ امریکایی‌ها هیچ نوع همکاری در زدودن این شبهه Ùˆ نگرانی از خودشان نشان ندادند، خیلی هم مغرورانه Ú¯Ùتند نخیر شاه را بردیم برای معالجه Ùˆ رÙتاری کردند Ú©Ù‡ تقریبا معنایش این بود Ú©Ù‡ به شما هم ارتباطی ندارد، چطور به ما ارتباط ندارد؟ شاه خودمان است، می‌خواهیم ببینیم مریض هست؟ نیست؟ بالاخره آنجا معالجه‌اش می‌کنید، نمی‌کنید؟ عجیب است شما در خاطرات همین درباری‌ها بخوانید، Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ بلایی بر سر شاه آوردند وقتی بردند آنجا، یعنی Øتی برای همین معالجه‌ای هم Ú©Ù‡ می‌گویند در خاطرات ÙØ±Ø Ù‡Ø³ØªØŒ در خاطرات دیگران هست، Ú†Ù‡ پول‌های گزاÙÛŒ دادند Ùˆ Ú†Ù‡ جاهای بدی بردند شاه را، یعنی شاید یکی از بد‌ترین جا‌ها بردند به اسم اینکه می‌خواهیم تو را معالجه کنیم؛ یعنی در امریکا Ù€ البته این تعبیر Ú©Ù…ÛŒ مبالغه‌آمیز است، من سال‌ها پیش این خاطرات را خواندم Ù€ بالاخره جای بسیار بدی، یعنی یک بیمارستان درجه یک Ú©Ù‡ نه، Øتی به یک بیمارستان نسبتا خوب هم نبردند. بالاخره این شاهی بوده است Ú©Ù‡ سال‌ها با شما همکاری کرده، این همه مناÙع ایران را به جیب شما ریخته، این همه شما به وسیله همین شاه سلطه خودتان را در منطقه تØکیم کردید، شاه Øمایت از اسرائیل کرده بود، بالاخره این همه نان Ùˆ نمک خورده بودید، می‌گویند Øیا هم در چشم است! این همه شاه به شما خدمت کرده، در این خاطرات ببینید Ú©Ù‡ وقتی او را بردند امریکا، ببینید Ú†Ù‡ پول‌های گزاÙÛŒ گرÙتند انگار Ú©Ù‡ برده‌اند به بهترین بیمارستان‌ها! به بد‌ترین بیمارستان‌ها بردند Ùˆ بیشترین پول‌ها را گرÙتند Ùˆ Ú†Ù‡ تØقیرهایی Ú©Ù‡ کردند، از قول خودشان می‌گویم، از قول بستگان شاه. Ùˆ اکنون تصمیم دانشجویان خب این اتÙاق اÙتاده. شما Ùکر کنید در این شرایط با این نگرانی از یک طرÙØŒ انزجار Ùˆ تنÙر Ùˆ سوءظن مردم ایران به دولت امریکا هم از یک طرÙØ› Øال در اینجا یک عده به عقلشان رسیده Ú©Ù‡ Ùوری‌ترین کاری Ú©Ù‡ می‌شود کرد، اینست Ú©Ù‡ ما برای اینکه این اعتراضمان را به دنیا برسانیم، Ùˆ شاید اÙکار عمومی مردم امریکا را علیه دولت امریکا بسیج کنیم Ú©Ù‡ دست از این کار بردارد، اینست Ú©Ù‡ برویم یک جایی را بگیریم Ú©Ù‡ در دنیا صدا کند، یعنی صدای ما به گوش دنیا برسد؛ خب معلوم بود اگر ما در ایران می‌خواستیم یک مقاله بنویسیم، می‌خواستیم سخنرانی کنیم، یعنی Ú†Ù‡ کاری می‌بایست بکنیم Ú©Ù‡ «دنیا» بÙهمد ما معترضیم به این اقدام امریکا Ùˆ مردم امریکا هم بدانند Ú©Ù‡ ملت ایران ناراضی‌اند از این کار؟! خب در اینجا یک اتÙاقی رخ داده، بنام اشغال لانه Ùˆ تصر٠سÙارت امریکا، ببینید اینجا ما دو بخش داریم Ú©Ù‡ من از همین ابتدا این دو بخش را جدا کنم، بعد به آن می‌پردازم: یک اینکه عده‌ای دانشجو بدون داشتن کوچکترین چیز تهدیدکننده‌ای در دست Ù€ نه سلاØی، نه چوبی، نه مثلا خودکاری Ú©Ù‡ بنا باشد با آن امریکایی‌ها را مصدوم کنند، هیچ چیزی در دستشان نیست Ù€ لباسی پوشیدند Ùˆ عکس امام بر سینه‌هایشان، Ú©Ù‡ نشان دهند ما هیچ چیزی همراه خودمان نداریم، یک رÙتار مسالمت‌آمیز، بنا بوده عده‌ای دانشجو بروند Ùˆ وارد این Ù…ØÙ„ بشوند، یک روز، دو روز، صدایشان را به دنیا برسانند Ùˆ بعد هم‌‌ رها کنند آنجا را. شما بگویید اینها به زور وارد اینجا شدند، این در دیگر جاهای دنیا هم مرسوم بوده، Ú©Ù‡ یک عده جمعیتی Ú©Ù‡ مورد ستم واقع شده‌اند Ùˆ هیچ راهی برای دÙاع از خودشان ندارند، برای اینکه Ùریادشان را Øداقل به گوش مردم دنیا برسانند دست به چنین کارهایی می‌زنند، این هم اولین بار نبوده است Ú©Ù‡ این اتÙاق اÙتاده، در خیلی جاهای دنیا رÙتند Ùˆ وارد سÙارتخانه شدند. دو سه روز آنجا را گرÙتند Ùˆ بعد هم آمدند بیرون؛ یعنی ØرÙشان را به دنیا زدند Ùˆ بعد هم آمدند بیرون، Øتی در دنیا کارهایی می‌شود از قبیل اینکه Ú©Ù‡ یک هواپیمایی را از مسیرش می‌بردند به کشور دیگر Ùˆ همین قدر می‌گÙتند ما می‌خواستیم دنیا بÙهمد Ú©Ù‡ ما تبعه Ùلان کشور به این دولت معترضیم، خودشان را هم تسلیم می‌کردند Ùˆ هیچ آسیبی هم به کسی نمی‌رساندند. آنطور هم نبوده Ú©Ù‡ کسی را در هوا یقه‌اش را گرÙته باشند، روی زمین بوده. خب، عده‌ای آدم بی‌اسلØÙ‡ وارد جایی شدند، شما امریکایی‌ها این قدرها تجربه نداشتید، یا تدبیر نداشتید. دلیل سوم آنکه من می‌دانم، غرور امریکایی‌ها Ùˆ اینکه آن چنان خودشان را آدم‌های بر‌تر این عالم می‌دانند، Ú©Ù‡ هیچ‌کس را در برابر خودشان آدم نمی‌دانند، Øالا به خصوص کشوری مثل ایران Ú©Ù‡ تا دیروز زیر چکمه امریکایی‌ها بوده، اینها در‌ها را بستند به روی دانشجویان، یعنی واقعا اگر دانشجویان وارد آن Ù…ØÙ„ شده بودند Ùˆ آنها هم در‌ها را باز می‌کردند Ùˆ تعار٠می‌کردند، قرار نبود آنها با کسی کاری داشته باشند، تعار٠می‌کردند آنها را، آبی، چای... به آنها می‌دادند، یک روز، دو روز، سه روز، جیب امریکایی‌ها آنقدر هم خالی نبود Ú©Ù‡ نتوانند چند روز چند Ù†Ùر آدم را پذیرایی کنند، اینها آنجا می‌نشستند Ùˆ ØرÙ‌هایشان را می‌زدند، آن ØرÙ‌ها را مخابره می‌کردید به دنیا، من Øداکثرش را می‌گویم؛ یعنی مگر آن دانشجویان Ú†Ù‡ کرده‌اند Ú©Ù‡ Øالا از نظر امریکایی‌ها یک جرمی شده است Ùˆ انگار یک جنایتی Ú©Ù‡ تا Øالا هیچ جای دنیا رخ نداده است. Ùˆ امریکایی‌ها هم Ú†Ù‡ انسان‌های پاک Ùˆ منزهی بودند Ùˆ ما رÙتیم Ùرشتگان عالم را به گروگان گرÙتیم، خب این دانشجو‌ها وارد جایی شدند، اگر رÙتار مسالمت‌جویانه با اینها کرده بودید، اینها کاری با شما نداشتند، با دست خالی Ú©Ù‡ قرار نبوده بیایند آنجا کسی را اذیت کنند یا بزنند، یا بکشند، بنایی بر این کار نبوده، خب شما در‌ها را بستید Ùˆ مقاومت کردید، با اینها لج کردید Ùˆ اینها هم جوان، یک ساعت، دو ساعت، به هر Øال اینها موÙÙ‚ شدند Ùˆ در را باز کردند، بله، شما را به گروگان گرÙتند، اما شما نباید توقع می‌داشتید وقتی بعد از این همه کلنجار رÙتن با هزار یا علی دری را باز کردند، Øالا شما را در آغوش بگیرند Ùˆ با شما معانقه کنند. این پیداست، در دعوا Ú©Ù‡ نان تقسیم نمی‌کنند، پس ببینید Ù€ من همه اینها را یکی یکی می‌گویم Ú©Ù‡ ببینید آنچه دائم به آن ایراد می‌گیرند چیست Ù€ اولین چیزی Ú©Ù‡ رخ داده اینست Ú©Ù‡ اینها وارد سÙارت دولتی شدند Ú©Ù‡ بیست Ùˆ چند سال است از آن دولت ظلم Ùˆ ستم دیده‌اند، خودشان در زندان‌های شاه شکنجه شدند، خودشان توسط امریکا تØقیر شدند، سرنوشت اینها توسط امریکا به یک سرنوشت تلخ بدل شد، خب اگر اینها اجازه می‌دادند دولت مصدق ادامه پیدا می‌کرد، شما می‌دانید مصدق هم بنا نداشت شاه را از ایران بیرون کند، می‌گÙت اعلیØضرت Ùقط سلطنت کند، ولی Øکومت کار دولت است؛ مصدق هم کسی نبود Ú©Ù‡ بخواهد سلطنت را از روی زمین برچیند، نه این Øر٠را می‌زد Ùˆ نه این ادعا را می‌کرد Ùˆ اصلا تÙکرش هم این نبود، تیپ آقای دکتر مصدق را می‌دانید، یا خواندید یا بخوانید، اصلا چنین چیزی نبود؛ خب آمدید یک همچین دولتی را برداشتید، ساقط کردید Ùˆ سرنگون کردید Ùˆ بعد هم دوباره شاه را با همه این دیکتاتوری Ùˆ استبداد Ùˆ جلادی آوردید، خب مردم هم همه این چیز‌ها در ØاÙظه‌شان بوده، ماجرای کاپیتولاسیون را می‌دانند، ماجرای پانزده خرداد خونین Ùˆ Øمایت امریکا از شاه در آن سرکوب بی‌رØمانه را ماجرای دستگیری Ùˆ تبعید یک مرجع تقلید مذهبی را Ú©Ù‡ به او عشق می‌ورزیدند، همه اینها را از شما دیده‌اند، ماجرای کشتار دانش‌آموزان توسط شما را می‌دانند، همه اینها را دیده‌اند Ùˆ قضایایی از این قبیل Ú©Ù‡ اشاره کردم؛ Øالا رÙتند وارد سÙارتخانه یک همچنین دولتی شدند، وارد سÙارتخانه دولتی نشدند Ú©Ù‡ بگوییم اینها Ú©ÛŒ به ما بدی کرده بودند Ú©Ù‡ شما به آنان بدی کردید؛ بالاخره می‌گویند کلوخ انداز را پاداش سنگ است! شما از Û³Û² تا ÛµÛ·ØŒ بیست Ùˆ پنج سال است به ما ظلم کردید، Øالا یک بار هم ما یک دستی بلند کردیم، Ú†Ù‡ چیز عجیب Ùˆ غریبی رخ داده است در دنیا؟! وارد شدن به آنجا خیلی کار زشتی بوده؟ شما امریکایی‌ها می‌گویید کار زشتی بوده؟ این دیگر خیلی عجیب است! می‌گویید گروگان‌گیری؟ خب شما چرا رÙتاری نکردید Ú©Ù‡ این جوان‌ها را آرام کنید؟ اینها کاری با شما نداشتند، دعوتشان می‌کردید، تعارÙشان می‌کردید، شما آنجا آنقدر امکانات داشتید Ú©Ù‡ عرصه برایتان تنگ نمی‌شد، بعد هم اصلا با دولت تماس می‌گرÙتید شاید مشکل را ØÙ„ می‌کردند؛ پس عامل گروگان‌گیری اساسا خود رÙتار امریکایی‌هاست، چرا باید Ùکر کنند Ú©Ù‡ از ابتدا دانشجویان رÙته بودند آنجا برای گروگان‌گیری؟ اصلا بنای چنین کاری نبود. روز Û±Û³ آبان اما از اینجا به بعد، شما ببینید در تایید آنچه Ú©Ù‡ رخ داده بلاÙاصله Ú†Ù‡ اتÙاقی اÙتاده است: Øمایت‌های گسترده مردم Ùˆ گروه‌ها Ùˆ شخصیت‌ها؛ تقریبا ساعت ده ØµØ¨Ø Ø¨ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ دانشجویان وارد سÙارت شدند، برØسب قراری Ú©Ù‡ من داشتم Ú©Ù‡ باید آنها به Ù…Øض اینکه دیدند اوضاع درست است Ùˆ مشکل خاصی نیست به من اطلاع بدهند Ùˆ من هم بروم آنجا؛ من هم Øرکت کردم از Ù…ØÙ„ÛŒ Ú©Ù‡ من بودم تا آنجا خیابان‌ها شلوغ بود، جمعیت بود، بالاخره طول کشید، تا من برسم Øدود ساعت Û±Û² شد؛ یعنی شاید دو ساعت من در خیابان‌ها بودم؛ جمعیت از Ùاصله خیلی دور راه نمی‌داد Ú©Ù‡ من بروم به سمت سÙارت، یعنی بلاÙاصله Ùˆ برق‌آسا چنان این واقعه در شهر تهران پیچیده بود Ú©Ù‡ گویا هر Ú©Ù‡ شنیده بود، راه اÙتاده بود بیاید این سمت؛ آمدند، تا شب، از شب تا صبØØŒ Ùردا، پس Ùردا، Ù‡Ùته اول، Ù‡Ùته دوم، اینجا دیگر دانشجویان نقش‌آÙرین نبودند. یعنی از این مرØله به بعد این مردم بودند Ú©Ù‡ به هیچ مقامی Ùˆ قدرتی اجازه نمی‌دادند Ú©Ù‡ او تصمیم بگیرد در ارتباط با این واقعه Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ باید کرد. یعنی تمام مدت شبانه روز، نه یک Ù‡Ùته نه دو Ù‡Ùته، چند ماه تمام اطرا٠سÙارت امریکا پر از آدم بود، مردم بر Øسب نوبت دائم آنجا را پر Ù†Ú¯Ù‡ می‌داشتند؛ مردم نذر می‌کردند Ùˆ در نزدیکی‌های سÙارت دیگ‌های غذا می‌آوردند، شام Ùˆ ناهار می‌دادند؛ Ùˆ من مطلعم Ú©Ù‡ در آن کار به هیچ وجه دولت دخالت نداشت؛ چون دولت اگر دستش می‌رسید آنها را بیرون می‌کرد، اصلا مواÙÙ‚ نبود، تا بیاید شام Ùˆ ناهار به آنها بدهد. خود مردم این کار را می‌کردند. ببینید بعد از ورود به سÙارت Ùˆ گرÙتن آنجا، مردم ایران آنقدر Øمایتشان وسیع Ùˆ گسترده بود Ú©Ù‡ امکان نداشت دانشجویان پس از دو سه روز Ùˆ Øتی یک Ù‡Ùته سÙارت را ترک کنند Ùˆ گروگان‌ها را آزاد کنند، از کرمانشاه جمعیتی Øرکت کردند پیاده آمدند تا جلوی سÙارت امریکا Ú©Ù‡ اعلام Øمایت کنند؛ من نمی‌دانم در کدام Øادثه مشابه می‌توانید این را پیدا کنید؟ Ùˆ عجیب‌تر آنکه هیچ گروه سیاسی نبود، الا اینکه Øمایت کرد؛ از دشمن‌ترین گروه‌ها با این دانشجویان، Ú©Ù‡ چریک‌های Ùدایی خلق بودند تا دیگران، سازمان مجاهدین خلق ساعت اول اعلامیه دادند Ùˆ Ù…Øکوم کردند، Ú¯Ùتند این یک Øرکت راست است Ú©Ù‡ از موضع Ú†Ù¾ شروع شده است. مثل اینکه در رانندگی چراغ سمت Ú†Ù¾ را بزنند Ùˆ به راست بپیچند Ù€ می‌گÙتند اینها اصلا امپریالیسم را نمی‌Ùهمند چیست Ùˆ اساسا اینها ساختارشان ساختار مبارزه با امپریالیسم نیست، این شاید ساعت Û±Û² بود اتÙاق اÙتاد، Ú©Ù…ÛŒ بعد نزدیک ساعت سه بعد از ظهر آنقدر Øمایت‌های مردمی در ایران وسیع Ùˆ گسترده شد Ú©Ù‡ همین سازمان مجاهدین خلق اعلامیه صادر کرد Ùˆ عذرخواهی کرد از اعلامیه قبلی Ùˆ Ú¯Ùت ما Øمایت می‌کنیم؛ یعنی سازمان مجاهدین خلق، چریک‌های Ùدایی خلق، گروه‌های سیاسی، Ùرهنگی Ùˆ اجتماعی، هر شخصیتی را Ú©Ù‡ شما نام ببرید آمدند Ùˆ اعلام Øمایت کردند؛ Ùکر نکنید Ùقط توده‌های مردم بودند، Ú©Ù‡ بگویید روی آنها نمی‌شود Øساب کرد - Ú©Ù‡ البته من این نظریه را به هیچ وجه قبول ندارم Ù€ ولی تمام نخبگان هم اعلام Øمایت کردند، ما دÙتری داشتیم در آنجا Ú©Ù‡ شخصیت‌ها می‌آمدند Ùˆ در آن دÙتر، خاطرات Ùˆ یادبود می‌نوشتند، Ùˆ همه آمدند Ùˆ همه را راه دادیم، الا سازمان مجاهدین خلق Ú©Ù‡ ما راهشان ندادیم؛ مسعود رجوی Ùˆ موسی خیابانی Ú©Ù‡ Ù†Ùر اول Ùˆ دوم سازمان بودند چندین ساعت پشت در ماندند Ùˆ ما راهشان ندادیم، Ú¯Ùتیم به خاطر آن اعلامیه اولتان شما یک بازی سیاسی کردید Ùˆ راهشان ندادیم؛ یعنی تمام نخبگان Ùˆ سیاسیون اعلام Øمایت کردند، خب Øالا Ú©Ù‡ مردم، سیاسیون، شخصیت‌ها، همه از شهرهای مختلÙØŒ سراسر ایران، آمده‌اند دور کار را گرÙته‌اند Ùˆ دارند اعلام Øمایت می‌کنند؛ Øالا دانشجویان مسلمان پیرو خط امام Ùکر می‌کنید Ú†Ù‡ می‌توانستند بکنند؟ یعنی به مردم می‌گÙتند بروید خانه‌هایتان؟ مگر کسی از اینها این Øر٠را گوش می‌کرد؟ یا ما بخواهیم آنها را آزاد کنیم؟ اصلا به هیچ وجه امکان نداشت جز آنچه مردم می‌گویند Øرکت دیگری انجام بشود. پس آن بØØ« اول Ú©Ù‡ دانشجویان مسوولش هستند Ùˆ آن وارد شدن به آنجاست، از نظر من کاملا یک Øرکت قابل دÙاع است Ú©Ù‡ مشابه آن هم در دنیا زیاد اتÙاق اÙتاده بود. Ú†Ù‡ کسی می‌خواهد اقدام یک ملت را Ù…Øکوم کند؟ Ùˆ اما گروگان‌گیری ناشی از رÙتار خود امریکایی‌ها بود Ú©Ù‡ این اقدام عکس‌العمل آن رÙتار بود. از آنجا به بعد مردم تصمیم‌گیرنده بودند نه دانشجویان؛ خب مردم را می‌خواهند Ù…Øکوم کنند؟ من نمی‌دانم Ú†Ù‡ کسی می‌تواند به خود اجازه دهد Ú©Ù‡ وجدان عمومی یک ملت را، اØساسات Ùˆ درک عمومی ملت را، Ù…Øکوم کند؟! بالاخره اگر این مملکت متعلق به مردم است Ùˆ تصمیم گیری هم متعلق به مردم است، پس مردم در آن مقطع تشخیص دادند مناÙعشان در این Øرکت است، یعنی Ùرصتی در تاریخ دست داده تا غرور تØقیر شده خودشان را پاسخ دهند، یعنی در برابر تØقیری Ú©Ù‡ امریکایی‌ها نسبت به مردم ایران می‌کردند، اینها هم Ùرصتی به دستشان اÙتاده Ùˆ می‌خواهند پاسخ آن تØقیر را بدهند؛ اگر یک ملتی می‌خواهد از غرور Ùˆ عزت خودش دÙاع بکند آیا قابل ملامت است؟ Ú†Ù‡ کسی می‌خواهد ملامتش کند؟ مردم خارج از ملت ایران؟ آنها Ú†Ù‡ ØÙ‚ÛŒ دارند؟ این مردم ایران‌اند Ú©Ù‡ می‌توانند نسبت به کشورشان تصمیم بگیرند. اینها در آن زمان برای مناÙع خودشان این تشخیص را دادند Ùˆ به جا هم تشخیص دادند. (می‌خواهم بØØ« را جمع‌بندی کنم، Ùکر نمی‌کردم تا به اینجا طولانی شود.) یکی از نتایج اشغال لانه اگر Ùرصت بیشتری بود من قدری روی مناÙع این داستان هم ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒâ€ŒØ¯Ø§Ø¯Ù…ØŒ یعنی برکاتی Ú©Ù‡ برای ایران داشت. تشتت‌ها Ùˆ درگیری‌ها وضع عجیبی در کشور داشت، همه هم نگران بودند؛ ناگهان با این Øرکت یک روØÛŒ دمیده شد Ùˆ یک انسجام Ùˆ ÙˆØدتی در داخل کشور ایجاد شد. یعنی کسانی Ú©Ù‡ دشمن هم بودند Ùˆ با هم می‌جنگیدند، Ùˆ تا دیروز در دانشگاه تهران آنها یک طر٠اسلØÙ‡ جمع کرده بودند Ùˆ آن یکی در طر٠دیگر، در این قضیه آمدند در کنار هم؛ یعنی وقتی یک Øرکتی اینقدر ÙˆØدت بخش است Ùˆ یک مردمی هم آن را برای خود مثل آب Øیات تشخیص دادند Ùˆ به سمتش رÙتند، چرا ما Ùکر می‌کنیم مردم ایران اشتباه کردند آن Øمایت وسیع Ùˆ گسترده را انجام دادند؟ پس مردم Ùˆ امام همه Øمایت کردند. چرا پیش از وقوع Øادثه، آن را به اطلاع امام نرساندیم؟ دو نکته در اینجا وجود دارد؛ اولا اینکه آیا دانشجویان می‌خواستند این مساله را قبل از وقوع Øادثه به اطلاع امام برسانند، بله صØت داشت؛ اینها می‌خواستند به اطلاع امام برسانند، چون آن زمان دانشگاه‌ها چند قسمت شده بودند، یعنی بخش‌هایی بودند Ú©Ù‡ در شعار‌هایشان به نوعی می‌Ùهماندند Ú©Ù‡ خلاصه ما امام خمینی را قبول نداریم؛ چون صریØا نمی‌توانستند بگویند ما رهبری را قبول نداریم، تمام ملت ایران رهبری امام را قبول کرده بودند Ùˆ خود آنها هم قبل از پیروزی انقلاب اعلامیه داده بودند Ú©Ù‡ ما همه رهبری امام خمینی را در مبارزه ضد امپریالیستی (آن‌ها Ú©Ù‡ ضد امپریالیسم بودند Ù€ واقعا یا در شعار؟ Ù€ می‌گÙتند در مبارزه ضد امپریالیستی Ùˆ دیگران به بیان دیگر) پذیرÙتیم. ولی بنایشان بر این نبود Ú©Ù‡ Øر٠امام را گوش دهند، Øال در میان دانشجویان، بخشی Ú©Ù‡ بخش قابل ملاØظه Ùˆ وسیعی هم بود، کسانی بودند Ú©Ù‡ هم عنصر انقلابی Ùˆ مبارز، هم مسلمان، هم علاقه‌مند به امام Ùˆ هم امام را قبول داشتند! یعنی امام را «قبول» داشتند، نه از باب اینکه مثلا امام ولی Ùقیه است Ùˆ Øکمش طوری است Ú©Ù‡ باید اطاعت شود، این طور نبود، اصلا آن روز آن دانشجویانی Ú©Ù‡ مثل شما بودند این ØرÙ‌ها را هنوز یاد نگرÙته بودند، آنها خود امام خمینی را قبول داشتند؛ Ú†Ù‡ آن ØرÙ‌ها را (ولایت Ùقیه Ùˆ ولی Ùقیه) می‌زدیم Ùˆ Ú†Ù‡ نمی‌زدیم، او را قبول داشتند. روزی من به یک آقایی Ú¯Ùتم Ú©Ù‡ آن جوان‌ها می‌گÙتند این چیزی Ú©Ù‡ شما می‌گویید اگر امام خمینی است، او را ما از دل Ùˆ جان قبول داریم Ùˆ اصلا اØتیاجی به آیه Ùˆ روایت هم نداریم، ما خود او را قبول داریم. طبعا این دانشجویان مایل بودند اول بÙهمند Ú©Ù‡ امام اگر مواÙÙ‚ است این کار انجام بشود. آمدند پیش من Ú©Ù‡ شما بروید با امام صØبت کنید Ùˆ ببینید نظر امام چیست، من Ú¯Ùتم Ú©Ù‡ به نظرم این کار درستی نیست Ú©Ù‡ با امام در میان بگذاریم، تصور کنید من به امام Ú¯Ùتم؛ اگر امام بÙرمایند نه کار غلطی است Ùˆ این کار را نکنید در این صورت مشکلی نداریم؛ اما اگر Ùرض کنید Ú©Ù‡ امام این کار را می‌پسندند، همانطور Ú©Ù‡ شما هم Ùکر کردید کار خوبی است، چون برای اعلام اعتراضمان به امریکایی‌ها هم این تنها راه است Ùˆ راه دیگری نداریم، Ùرضا امام اگر مثل شما این کار را بپسندد، در جایگاه رهبر یک کشور Ùˆ رییس یک مملکت آیا این درست Ú©Ù‡ به کسی بگوید برو سÙارت امریکا را بگیر Ùˆ اÙرادی Ú©Ù‡ آنجا هستند را هم Ù†Ú¯Ù‡ دار؟ این کار درست است؟ امام بر Ùرض هم اگر در دل این کار را پسندیده بداند به Ù„Øاظ عر٠سیاسی ناگزیر است بگوید نخیر چنین کاری نکنید. پس با این Ùرض Ú©Ù‡ این کار، کار پسندیده‌ای است چرا برویم Ùˆ امام را در مقابل سوالی قرار دهیم Ú©Ù‡ ناگزیر باشد جواب منÙÛŒ بدهد؟ Ú†Ù‡ این کار بد باشد Ùˆ Ú†Ù‡ خوب؛ شما این سوال را نکنید Ùˆ من هم از امام نمی‌پرسم. مگر شما می‌خواهید Ú†Ù‡ بکنید Ú©Ù‡ نمی‌شود جبرانش کرد؟ شما Ú©Ù‡ نمی‌خواهید کسی را بکشید یا جایی را خراب کنید، می‌خواهید وارد سÙارت امریکا شوید، خب اولین Ù„Øظه‌ای Ú©Ù‡ این کار را کردید، امام مطلع می‌شود؛ اگر نظرشان این بود Ú©Ù‡ کار غلطی است بلاÙاصله اطلاع می‌دهند Ú©Ù‡ بیایید بیرون Ùˆ کار درستی نیست، یا خود ایشان اعلام می‌کنند Ùˆ یا به دولت می‌گویند؛ شما هم می‌آیید بیرون. این هیچ ضرری ندارد بلکه این مزیت را هم دارد Ú©Ù‡ یک قشر دانشجوی مسلمان کاری را Ú©Ù‡ خود می‌پسندید، چون رهبرش Ú¯Ùت نه آن را کنار گذاشت، Ùˆ این بد هم نیست، امریکایی‌ها هم بÙهمند Ú©Ù‡ در ایران Ùˆ در درون مردم این ظرÙیت وجود دارد Ú©Ù‡ هر Ù„Øظه علیه امریکا قدمی بردارند اما رهبر مملکت جلویش را گرÙته. اما اگر کارتان خوب بود Ùˆ امام هم پسندید، نمی‌گوید بیایید بیرون، ØرÙÛŒ نمی‌زند؛ هم کار خوب انجام شده Ùˆ هم به پای امام نوشته نشده، چرا ما کاری کنیم Ú©Ù‡ در عر٠بین‌الملل درست نیست این کار به نام امام ثبت شود؟ در این صورت همه خواهند Ú¯Ùت Ú©Ù‡ خب اگر شما این سÙارت را قبول نداشتید می‌گÙتید آن را ببندند Ùˆ تعطیلش کنند. نمی‌دانم این منطق من چقدر درست بود، اما بالاخره آن دوستان را متقاعد کرد؛ پذیرÙتند Ú©Ù‡ با امام در میان نگذاریم. خب دانشجویان رÙتند Ùˆ کارشان را انجام دادند Ùˆ به من هم اطلاع دادند Ùˆ من هم Øرکت کردم. تماس از داخل لانه با دÙتر Øضرت امام وقتی وارد آنجا شدم، اولین کاری Ú©Ù‡ کردم تلÙÙ† زدم به دÙتر امام در قم؛ عرض کردم Ú©Ù‡ مرØوم Øاج سیداØمد آقا بیایند پای گوشی، گوشی را گرÙتند Ùˆ Ú¯Ùتم من الان داخل سÙارت امریکا هستم، همراه دانشجویانی هستم Ú©Ù‡ آمده‌اند وارد اینجا شده‌اند Ùˆ شما به اطلاع امام برسانید؛ اگر اصل این کار را کار نادرستی می‌دانند همین Øالا جواب دهید Ùˆ اینها می‌روند بیرون، ولی اگر با اصل کار مخال٠نیستند ولی نمی‌دانند این دانشجویان Ú†Ù‡ کسانی هستند (به خاطر‌‌ همان نکته‌ای Ú©Ù‡ Ú¯Ùتم آن موقع در دانشگاه‌ها همه جور گروه‌های سیاسی بودند) Ú¯Ùتم اگر امام نسبت به خود دانشجویان اطلاعی ندارند Ùˆ نمی‌دانند اینها Ú©ÛŒ هستند، خدمتشان بÙرمایید Ú©Ù‡ من اینها را می‌شناسم Ùˆ تاییدشان می‌کنم، اینها همه هم مطیع شما هستند Ùˆ هم مقلد شما هستند Ùˆ هرچه شما بÙرمایید انجام می‌دهند، Ú†Ù‡ Øالا بروند بیرون Ùˆ Ú†Ù‡ هر وقت دیگر Ùˆ از طر٠من به امام نسبت به دانشجویان اطمینان بدهید؛ مرØوم Øاج اØمد آقا - پشت تلÙÙ† نمی‌دانم شاید هیجان‌زده شدند Ùˆ یا تعجب کردند، Ùˆ یا هر چیز دیگری Ù€ Ú¯Ùتند گوشی را Ù†Ú¯Ù‡ دار تا من بروم Ùˆ برگردم؛ من هم گوشی را Ù†Ú¯Ù‡ داشتم، ایشان رÙت، نمی‌دانم دو، سه یا پنج دقیقه طول کشید Ùˆ برگشتند. این چند دقیقه Ú©Ù‡ مرØوم Øج اØمد آقا رÙتند تا بر گشتند اگر بگویم Ú©Ù‡ تمام Ù†Ùس‌ها در سینه‌ها Øبس شده بود Ùˆ همه میخکوب شده بودند (منظورم کسانی هستند Ú©Ù‡ اطرا٠من Ùˆ اطرا٠اتاقی Ú©Ù‡ از آنجا تلÙÙ† می‌زدم جمع شده بودند) چندان مبالغه نیست. امام از اشغال لانه Øمایت کردند Øاج اØمد آقا وقتی برگشتند Ùقط این جمله را Ú¯Ùتند: امام Ùرمودند «بگویید خوب جایی را گرÙتید Ù…ØÚ©Ù… Ù†Ú¯Ù‡ دارید» توصی٠میزان شادی، شور Ùˆ هیجان دانشجویان در آن Ù„Øظه Ú©Ù‡ این جمله را شنیدند برای من بسیار دشوار است چون از نظر خودشان کاری کرده بودند کارستان Ùˆ Øالا امام هم آن را تایید کرده است. بعدا مرØوم Øاج اØمدآقا به من Ú¯Ùت Ú©Ù‡ «آقای موسوی برای من چیز عجیبی بود، من وقتی رÙتم به امام موضوع را اطلاع دهم دیدم امام سلام آخر نماز را می‌دهند، با خودم Ú¯Ùتم منتظر بمانم Ùˆ بپرسم؛ همین Ú©Ù‡ نماز امام تمام شد نشستم Ùˆ Ú¯Ùتم Ú©Ù‡ آقای موسوی پشت خط است Ùˆ این موضوع را می‌گوید؛ امام بلاÙاصله این جمله را Ú¯Ùتند Ú©Ù‡ به Ùلانی بگویید خوب جایی را گرÙتید، Ù…ØÚ©Ù… Ù†Ú¯Ù‡ دارید.» Øاج اØمد آقا می‌گÙت «من بعدا Ùکر کردم Ú©Ù‡ چطور امام این تصمیم را گرÙت Ùˆ مثلا به من Ù†Ú¯Ùت به آقای موسوی بگویید Ú©Ù…ÛŒ صبر کند Ùˆ من هم نمازم را بخوانم Ùˆ شما هم در این Ùاصله با شورای انقلاب تماس بگیر، یا مثلا با دولت تماس بگیر، یا با چند Ù†Ùر از شخصیت‌های درجه یک سیاسی کشور تماس بگیر Ùˆ از آنها بپرس تا من هم نماز دومم را بخوانم Ùˆ Ùکر کنم Ùˆ بعدا جواب دهم» Ùˆ البته از نظر ما هم کاملا قابل قبول بود Ú©Ù‡ بگویند Øتی نیم ساعت بعد تماس بگیرید Ùˆ Øاج اØمدآقا می‌گÙت Ú©Ù‡ من تعجب کردم Ú©Ù‡ چطور امام هیچ یک از این دستور‌ها را نداد Ùˆ تأمل نکرد Ùˆ Øتی به من Ù†Ú¯Ùت اØمد صبر Ú©Ù† تعقیبات نمازم را بخوانم، نماز عصر را هم بخوانم Ùˆ بعدا جواب بدهم Ùˆ خودت هم در این Ùاصله Ùکر Ú©Ù†... این یک طر٠قضیه، Ú©Ù‡ به هر Øال امام به هر دلیلی بوده تایید کردند؛ Ùˆ اما اگر Ùرض کنید Ú©Ù‡ امام یکی دو روز هم تاخیر می‌انداختند؛ آیا با آن اتÙاقی Ú©Ù‡ در اطرا٠سÙارت اÙتاد، با آن اجتماعات، با آن هیجان عمومی مردم Ú©Ù‡ بعد از تهران به شهرستان‌ها کشیده شد، آیا واقعا برای امام تصمیم‌گیری مشکل نمی‌شد؟ نمی‌گویم امام نظرش را نمی‌گÙت، اگر معتقد بود این کار غلط است Øتما می‌گÙت من نظرم این است، آخرش این بود Ú©Ù‡ اØترام می‌گذاشت به مردم Ùˆ می‌گÙت من نظرم اینست کار درستی نیست، Øالا مردم هر جور خودشان می‌دانند؛ یا بÙرمایند به نظر من درست نیست، ولی شورای انقلاب تصمیم بگیرد، امام این کار را می‌کرد اگر نظرش این بود Ú©Ù‡ کار درستی نیست؛ اما به هر Øال این هم نکته‌ای بود Ú©Ù‡ اگر امام بعدا می‌خواست در برابر هیجان عمومی ملت قرار بگیرد، طبعا یک مشکل دیگری را هم به وجود می‌آورد، این مساله Ùرعی بود Ùˆ از آن می‌گذرم. این اتÙاق اÙتاد با این Ø´Ø±Ø Ùˆ توضیØات Ú©Ù‡ Ú¯Ùتم (Ú©Ù‡ عرض کردم Ùرصت هم نیست به جنبه‌های مثبت آن بپردازم). یک توضیØاتی هم در رابطه با ایرادات بیخود! البته شما اگر این ایرادات را بگیرید طبیعی است، چون خیلی اطلاع ندارید از وضعیت آن موقع؛ ولی بعضی‌ها ØرÙ‌هایی را می‌دانند Ùˆ از واقعیت آن اطلاع دارند ولی بی‌جهت به صورت اشکال Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒâ€ŒÚ©Ù†Ù†Ø¯: اشغال لانه، علت Øمله عراق به ایران! اول اینکه اگر اشغال لانه نبود جنگ ایران Ùˆ عراق اتÙاق نمی‌اÙتاد؛ یعنی ظاهرا این عده هیچ اطلاعی از اوضاع عراق Ùˆ ایران Ùˆ اهدا٠Øزب بعث ندارند Ùˆ گمان می‌کنند Ú©Ù‡ Øزب بعث یک Øزب دست‌نشانده امریکایی بوده مثل رژیم شاه، Ùقط منتظر بوده Ú©Ù‡ امریکایی‌ها بگویند Øمله Ú©Ù† به ایران؛ Ùˆ گویی Øمله کردن یک دولت، یک کشور، یک ارتش، به یک کشور چیزی است Ú©Ù‡ اگر امروز بگویند Ùردا انجام می‌شود! مگر می‌شود؟ اگر یک ارتشی هم بخواهد Øمله کند به جای دیگر، این طور نیست Ú©Ù‡ هر Ù„Øظه تصمیم بگیرد Ú©Ù‡ این کار را انجام دهد Ùˆ آن هم به دستور امریکا. همه می‌دانیم Ú©Ù‡ در آن زمان با همه روابطی Ú©Ù‡ رژیم بعث با امریکا داشته اما کاملا وابستگی‌اش به شوروی بود Ùˆ این طور نبود Ú©Ù‡ مثل Øکومت شاه باشد در برابر امریکایی‌ها، ولی نکته مهم اینست Ú©Ù‡ قبل از اشغال لانه عراقی‌ها علامت‌هایی داده بودند Ú©Ù‡ همه می‌Ùهمیدند Ú©Ù‡ عراق در Ù¾ÛŒ Øمله به ایران است، عراق از زمان شاه هم دنبال Øمله به ایران بود؛ عراق همیشه از قدیم‌الایام مشکل ارتباط دریایی داشت، Øال Øزب بعث هم آمده در منطقه Ùˆ ادعای بزرگی هم داشته، همیشه دنبال چنین چیزی بوده؛ همیشه مشکل ارتباطات دریایی داشته Ú©Ù‡ Ùکر می‌کرده از طریق گرÙتن خوزستان خودش را به خلیج Ùارس برساند، نکته دیگر هم اینکه خب یک منطقه Ù†Ùت‌خیزی را به اشغال خودش درآورد Ùˆ در زمان شاه هم این اقدام را کرد؛ من خاطرم هست Ú©Ù‡ در قم بودیم، ارتش شاه Øرکت کرد Ú©Ù‡ برود به مرزهای ایران Ùˆ عراق (چون عراق تهدید کرده بود) در آن زمان Øضرت امام یک سخنرانی دارد Ù€ گویا Ú©Ù‡ بعضی‌ها گمان کرده بودند Øالا Ú©Ù‡ روØانیون Ùˆ علما با شاه در Øال مبارزه هستند، لابد اگر عراق Øمله کند ما همه جانب عراق را می‌گیریم Ù€ امام در آنجا جمله‌ای دارد Ú©Ù‡ اگر کسی کوچک‌ترین طمعی به خاک ایران بکند، ما طلبه‌ها با همین عبا‌هایمان خاک آن کشور را به توبره می‌کشیم؛ یک سخنرانی بسیار تندی علیه عراق دارد زمانی Ú©Ù‡ عراق می‌خواست Øمله کند به ایران Ùˆ از تهران هم بعضی از لشگر‌ها به سمت مرز‌ها Øرکت کردند، ولی طولی نکشید شاه در یک سÙری در الجزایر با صدام نشستند Ùˆ بالاخره صدام را راضی کرد Ú©Ù‡ جنگ اتÙاق Ù†ÛŒÙتد. به هر Øال رژیم بعث از قبل از انقلاب اسلامی هم طمع به خاک ایران داشت. همچنین بسیاری از Øوادث دیگر Ú©Ù‡ چون زمانشان بعد از اشغال لانه بوده همه را ارتباط می‌دهند به این Øادثه Ùˆ می‌گویند از آثار‌‌ همان Øادثه است. تبلیغات انØراÙÛŒ امریکا از این نکته هم به سرعت عبور می‌کنم، وقتی این Øادثه رخ داد غربی‌ها Ùˆ به خصوص امریکا در دنیا شروع کردند به پخش یک سلسله مطالب به این خاطر Ú©Ù‡ هم به مردم امریکا Ùˆ هم به دنیا بگویند Ú©Ù‡ این Øرکت عظیمی Ú©Ù‡ رخ داده Ùˆ این موج عظیمی Ú©Ù‡ در سراسر ایران علیه امریکا به راه اÙتاده مربوط به مردم ایران نیست. اشغال لانه نقشه شوروی‌ها Ùˆ به تØریک آنها بوده است! Ùˆ این را یک گروه مارکسیست وابسته به شوروی Ú©Ù‡ از طر٠سÙارت شوروی تØریک می‌شود انجام داده است. شروع کردند به منتشر کردن این مطلب در مجلات Ùˆ روزنامه‌هایشان؛ البته این را هم عرض کنم Ú©Ù‡ به خاطر ندارم در مجلات معتبر غربی باشد، ولی به هر Øال بود؛ Ùˆ در این میانه Ùکر کردند من رهبر دانشجویان هستم، در Øالی Ú©Ù‡ این اشتباه بود Ùˆ من رهبر دانشجویان نبودم؛ من همراه دانشجویان بودم Ù€ شما می‌دانید دانشجویان اصلا رهبرپذیر نیستند!! شما خودتان را می‌شناسید! (البته منظورم این است Ú©Ù‡ Ùردی مثل بنده را به عنوان رهبر نمی‌پذیرند) من همراه آنها بودم، بعضی از آنها پیش از انقلاب با من ارتباط داشتند، در جلسات تÙسیر من می‌آمدند، همین طور بعد از پیروزی انقلاب با من مرتبط بودند؛ این قضیه را هم اول تصمیمش را گرÙته بودند وقتی آمدند پیش من، Ú¯Ùتند شما بروید با امام در میان بگذارید؛ من همراه Ùˆ مشاورشان بودم Ùˆ مثل آنها وقتی این مساله را شنیدم به نظرم خیلی کار پسندیده‌ای آمد. از نظر من خیلی کار جالبی بود، غربی‌ها آمدند Ùˆ Ú¯Ùتند این کار شوروی‌هاست، کار کمونیست‌هاست Ùˆ Ùلانی Ù€ یعنی بنده Ù€ این روØانی سرخ در مسکو تØصیل کرده - Øتی نام دانشگاه Ùˆ جای کلاس را هم Ú¯Ùته بودند!! Ù€ Ùˆ از نظر خانواده هم نوشتند پدر او عضو دموکرات‌های آذربایجان بوده Ùˆ در آن Øادثه اشغال آذربایجان کشته شده Ùˆ از این چیز‌ها! Ùˆ این هم یک عنصر وابسته به کا.Ú¯.ب است، اسمش این است Ùˆ ارتباط هم دارد؛ (نام آن طر٠ما را هم Ú¯Ùته بودند!!) بنده اولین سالی Ú©Ù‡ به عنوان نماینده Øضرت امام در أمر Øج Ùˆ امیرالØاج رÙتم Øج، به Ù…Øض اینکه وارد عربستان شدیم روزنامه‌های عربستان شروع کردند Ùˆ همین مطالب را پخش کردند Ú©Ù‡ این روØانی Ú©Ù‡ به عنوان سرپرست Øجاج آمده اینجا، یک روØانی کمونیست است Ùˆ...خب اقدامات ما هم در عربستان Ú©Ù‡ بنا به دستور امام بود داستانی شنیدنی دارد... این مساله آن موقع اتÙاق اÙتاد Ùˆ ما Ú¯Ùتیم Ú©Ù‡ غربی‌ها دشمنند Ùˆ باید هم از این ØرÙ‌ها بزنند؛ بالاخره وقتی به کسی مشتی بزنند او یک آخ Ú©Ù‡ می‌گوید! مشتی خوردند Ùˆ Øالا آخ می‌گویند؛ رÙتیم Ùˆ وارد عربستان شدیم Ùˆ Ú¯Ùتیم خب با این اقداماتی Ú©Ù‡ ما داریم آنجا انجام می‌دهیم، هر دولت دیگری جز عربستان بود هم همین کار‌ها را علیه ما می‌کرد. مطبوعات زرد غربی اسناد معتبر مخالÙان اصلاØات! ولی ناگهان دیدیم مسلمان‌ها در داخل کشور همین ØرÙ‌ها را کتاب کردند؛ من نمی‌دانم این غربی‌ها Ú©Ù‡ اینقدر بدند Ùˆ اینقدر نامسلمانند Ùˆ اینقدر چنین Ùˆ چنانند Ú©Ù‡ آن آقا بالای منبر می‌گÙت این کلمه «دموکراسی» چون غربی است من Øالم به هم می‌خورد از آن، یعنی غربی Ú©Ù‡ آنقدر آلوده است Ú©Ù‡ Øتی کلمات Ùˆ الÙاظش هم Øال آنها را به هم می‌زند، Øالا چطور شده این نویسندگان غربی Ú©Ù‡ آقایان یک در میان می‌گویند اینها همه صهیونیستند، (البته همین طور قربة الی الله (!) می‌گویند بدون اینکه بدانند نویسنده کیست، به صر٠اینکه این نویسنده غربی است Ùˆ چیزی بگوید Ú©Ù‡ به مذاق این آقایان خوش نیاید، می‌گویند اینها صهیونیستند Ùˆ Øتی بعضی‌هاشان نمی‌دانند صهیونیست یعنی Ú†Ù‡!) ولی‌‌ همان نویسندگان غربی Ùˆ همان مطبوعات غربی به اینجا Ú©Ù‡ می‌رسد آنقدر معتبر می‌شوند Ú©Ù‡ Øتی مطبوعات زردشان اسناد معتبری می‌شود برای Ù…Øققینشان! همین آقایان یک آقایی را Ú©Ù‡ سال‌ها در این مملکت خدمت کرده Ùˆ از پاکی Ùˆ طهارت به یک قدیس می‌ماند، چون سخنش Ùˆ اقداماتش به مذاقشان خوش نیامده می‌گویند صهیونیست است! در این مملکت اتÙاقات عجیب Ùˆ غریبی رخ داده! از شدت تقوای این آقایان یه خدا باید پناه برد، به هر Øال دیدیم کتابی را منتشر کردند Ùˆ این مطالب را آنجا پخش کردند Ú©Ù‡ Ùلانی چنین بوده Ùˆ چنان بوده؛ Ú¯Ùتیم خب اینها Ú©Ù‡ ما را می‌شناسند Ùˆ می‌دانند ما کجا بودیم Ùˆ کجا نبودیم! آنقدر در این کتاب‌هایشان وقاØت Ùˆ گستاخی به خرج دادند Ú©Ù‡ Ú¯Ùتند این Ùرد از طر٠شوروی مطالبی را به امام خمینی القا کرده است! یعنی می‌خواستند در ذهن مردم جا دهند Ú©Ù‡ مواضع ضد امریکایی امام خمینی تØت تاثیر القائات این شخص بوده Ú©Ù‡ او هم وابسته است به کا.Ú¯.ب Ùˆ شوروی‌ها! من نمی‌دانم دعواهای ما در داخل مملکت، در داخل یک خانواده Ú†Ù‡ بوده است Ú©Ù‡ آقایان را تا این Øد بی‌تاب کرده است؟ مگر ØرÙÛŒ Ú©Ù‡ ما زدیم، Ú©Ù„ آن Øر٠چه بوده؟ این بوده Ú©Ù‡ رأی مردم را به آنها بدهید، این را هم من Ù†Ú¯Ùتم بزرگتر‌ها Ú¯Ùتند؛ آیا پاسخش اینست Ú©Ù‡ شما Øتی امام خمینی را هم زیر سوال ببرید Ú©Ù‡ مواضع ضد امریکایی امام هم تØت تاثیر القائات این شخص بوده؟ در ابتدا عرض کردم، امروز هیچ پروایی از دروغ Ú¯Ùتن ندارند Ú©Ù‡ دروغ بگویند Ùˆ Ùردا معلوم شود! بالاخره من سوابقم در این کشور معلوم است Ùˆ شاید در میان همه کسانی Ú©Ù‡ بعد از پیروزی انقلاب مسوولیت داشتند کمترین مساÙرت‌های خارجی را من داشتم، عمده‌ترین مساÙرت من Øج بوده است. آن وقت یک بیچاره‌ای را وادار می‌کنند Ú©Ù‡ کتاب بسازد Ùˆ در آن کتاب بنویسد Ú©Ù‡ Ùلانی تØصیلاتش در مسکو بوده است Ùˆ در برلین شرقی Ú†Ù‡ می‌کرده است Ùˆ... خب امریکایی‌ها Ú©Ù‡ این ØرÙ‌ها را می‌زنند Ùˆ می‌گویند من کمونیستم، آنها دشمن ما هستند، ولی این نویسنده، آن کس Ú©Ù‡ پول به او داده است، آن کسانی Ú©Ù‡ امروز او را به عنوان یک Ù…Øقق معرÙÛŒ می‌کنند Ùˆ هر روز اراجی٠تازه‌ای از او یا بنام او در سایت‌هاشان می‌نویسند درباره اینها Ú†Ù‡ باید Ú¯Ùت؟ اگر من هم خدای نخواسته به تقلید از ادبیات آنها بخواهم بگویم یا بنویسم باید بگویم آنان ایادی استکبار جهانی Ùˆ مزدوران امریکا هستند، ولی من چنین چیزی نمی‌گویم، من می‌گویم چرب Ùˆ شیرین قدرت چنان آنان را از خود بیخود کرده است Ú©Ù‡ – نَسÙوا اللهَ ÙَأَنساهÙÙ… Ø£ÙŽÙ†ÙÙسَهÙÙ… – Ù€ خدا را Ùراموش کرده‌اند خدا هم آنان را از خود بیخود کرده است... اشغال لانه Ø·Ø±Ø Ø®ÙˆØ¯ امریکایی‌ها بوده است! اما ناگهان در این یکی دو سال اخیر، در همین سال ۸۸، دیدیم یک تØلیلگری Ú©Ù‡ معلوم نیست کجا این تØلیل‌ها را یاد گرÙته، آمده است Ùˆ می‌گوید اشغال سÙارت امریکا Ø·Ø±Ø Ø®ÙˆØ¯ امریکا بوده!! یعنی این داستان به این درازی Ú©Ù‡ تا Øال همه از بزرگ Ùˆ Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ امام Ùˆ مأموم در این مملکت از آن به عنوان یک Øرکت توÙنده علیه امریکا Ùˆ شکستن بت امریکا Ùˆ به تعبیر امام انقلاب دوم Ùˆ... یاد کرده Ùˆ می‌کنند Øالا ناگهان معلوم شده این Ø·Ø±Ø Ø¯Ø³Øªâ€ŒÙ¾Ø®Øª خود امریکایی‌ها بوده است! تا دیروز می‌گÙتند کار شوروی‌ها بوده، امروز می‌گویند کار خود امریکایی‌هاست! یعنی این امریکایی‌ها یک مشت Ù…ØÚ©Ù…ÛŒ به دهان خودشان زده‌اند! چیزهای عجیب Ùˆ غریبی دیده Ùˆ شنیده می‌شود Ùˆ مانده‌ایم این آدم‌ها از کجا آمده‌اند؟ ولی همانطور Ú©Ù‡ عرض کردم نه به آنها می‌گویم نوکر امریکا Ùˆ نه به اینها می‌گویم ... آنچه می‌شود Ú¯Ùت این است Ú©Ù‡ چرب Ùˆ شیرین قدرت آنچنان را آنچنان‌تر کرده است. به هر Øال، این آدم آمده Ùˆ Ú¯Ùته Ú©Ù‡ Ùلانی وابسته به امریکایی‌هاست؛ چرا؟ می‌گوید چون این روش اشغال سÙارتخانه‌ها را در دانشگاه‌های امریکا تدریس می‌کنند؛ Ú†ÛŒ را تدریس می‌کنند؟ Øالا شما دانشجویید، من نبودم، ببینید اینکه این آدم می‌گوید اصلا چیست، یک ترمی است؟ یک واØد درسی از دروس دانشگاهی؟ است، Ú†Ù‡ چیزی است؟ می‌گوید هر‌گاه امریکایی‌ها می‌خواهند Øمله نظامی به جایی بکنند اول به ایادی‌شان می‌گویند بروند سÙارتش در آن کشور را بگیرند Ùˆ بعد این بهانه شود برای Øمله نظامی Ùˆ این را در امریکا تدریس می‌کنند! من نمی‌دانم این کار دستور می‌خواهد یا تدریس؟! این عملیات تدریس نمی‌خواهد دستور می‌خواهد؛ خب Ùرض کنیم اصلا این را تدریس می‌کنند؛ خب چرا موقعی Ú©Ù‡ امریکا می‌خواست به اÙغانستان Øمله کند از این درس‌ها استÙاده نکرد؟ یعنی الکی پول خرج کردند Ùˆ در دانشگاه‌هاشان واØد درسی گذاشتند Ùˆ درس خواندند ولی هیچ از این درس‌ها استÙاده نکردند؛ خب در عراق چی؟ چطور آن نظامیان امریکایی Ú©Ù‡ آن درس‌ها را خوانده‌اند Ùˆ اصلا روØشان هم خبر ندارد Ú©Ù‡ این سردار ما از تØصیلات Ùˆ آموزش‌های آنان مطلع است(!)ØŒ چرا موقع Øمله نظامی به عراق، اول نرÙتند سÙارت امریکا در عراق را اشغال بکنند؟ امریکا Ùقط در ایران به ایادی‌شان Ú¯Ùت بروید سÙارت امریکا را اشغال کنید؟ چرا؟ چون ما قصد Øمله به ایران داریم، مگر امریکا Øمله نظامی کرد به ایران؟ آن بیچاره‌ها آمدند با چند هواپیما در طبس Ùˆ مخÙیانه آمدند Ú©Ù‡ گروگان‌ها را ببرند، Ùˆ آن هم نشان از عمق بی‌تدبیری امریکا بود، من همیشه Ùکر می‌کردم Ú©Ù‡ آخر آنها چطور چنین نقشه‌ای را کشیدند در Øالی Ú©Ù‡ آن زمان اطرا٠سÙارت همیشه پر از آدم بود؛ چطور می‌خواستند وارد آنجا شوند Ùˆ آن گروگان‌ها را از دست دانشجویان خارج کنند؟ اØتمال نمی‌دانند Ú©Ù‡ در‌‌ همان Ù„Øظه گروگان‌ها کشته شوند؟ به هر Øال یک کار بی‌تدبیرانه انجام دادند، ولی Øمله نظامی نکردند به ایران؛ یعنی ایران جنگی با امریکایی‌ها آغاز نکرد، ولی آن سردار Ú¯Ùته Ú©Ù‡ بله این Ø·Ø±Ø Ø®ÙˆØ¯ امریکایی‌هاست؛ بعد دیده Ú©Ù‡ این Øر٠خیلی Øر٠بدی است، Ùˆ گویا این Øر٠را همان جا Ùˆ در‌‌ همان جلسه خلقش کرده Ùˆ از خودش در آورده، یعنی قبلا ننشسته‌اند با هم Ùکر کنند Ú©Ù‡ آیا این Øر٠را بزنیم یا نه! بعد با خود Ú¯Ùته‌اند Ú©Ù‡ خب امام Ú©Ù‡ خیلی Øمایت کرد از این کار پس Ú†Ù‡ کنیم؛ Ú¯Ùته بله امام تا دید این کار اتÙاق اÙتاده Ùˆ دارد انقلاب را از بین می‌برد (چون طبق توضیØات خودش می‌گوید این اتÙاق زمانی رخ داد Ú©Ù‡ دولت Ùˆ ملت آماده نبودند Ùˆ برای مملکت اØتمال خطر عظیمی بود Ùˆ این Øادثه می‌توانست کار انقلاب را یکسره کند!) به همین دلیل امام متوجه شد Ùˆ بلاÙاصله پرید Ùˆ سوار بر موج شد! Ùˆ این موج را به دست گرÙت؛ یعنی کاری Ú©Ù‡ اینقدر خطرناک بوده را بلاÙاصله امام تبدیل کرده به کاری به Ù†Ùع انقلاب. خب اگر چنین بود دیگر چرا امام آن همه تعری٠و تجلیل کرد؟ یعنی یک سردار باید کارش به جایی برسد Ú©Ù‡ این تعابیر را بگوید Ùˆ آن را جسارت به امام نداند؟ اینها چطور Ùکر می‌کنند Ùˆ می‌گویند Ú©Ù‡ امام را قبول دارند Ùˆ ØرÙ‌هایی غلیظ‌تر از ما در وص٠امام می‌زنند ولی امام را کسی معرÙÛŒ می‌کنند Ú©Ù‡ تا دیده موجی به راه اÙتاده سوار بر موج شده؟! […] خدا رØمت کند مرØوم آقای خلخالی را، می‌گÙت آدم وقتی یک دروغ می‌گوید می‌بیند بد شد، دروغ دوم را می‌گوید Ú©Ù‡ اولی را پنهان کند می‌بیند باز هم نشد دروغ سوم را می‌گوید Ùˆ همینطور تا هزار تا دروغ می‌گوید ولی می‌بیند نه تنها دروغ اول پنهان نشد بلکه نهصد Ùˆ نود Ùˆ نه دروغ دیگر هم Ú¯Ùت. من نمی‌دانم این اشخاص می‌Ùهمند Ú†Ù‡ می‌گویند؟ نمی‌Ùهمند؟ چون این ØرÙ‌ها خیلی تØلیل‌های بدی دارد؛ آن امریکایی‌ها، امریکایی بودند Ùˆ ما را نسبت می‌دادند به شوروی؛ اینها را باید بگوییم کجایی هستند Ú©Ù‡ ما را می‌گویند امریکایی؟ Ùˆ این Øرکت مگر چیست Ú©Ù‡ شما از آنهایی Ú©Ù‡ انجامش دادند Ùˆ امروز هم ادعایی ندارند، یا در زندانند Ùˆ یا رÙتند Ù¾ÛŒ زندگی‌شان Ùˆ یا مثل بنده در کنج اتاقی نشسته‌اند Ùˆ کاری به کسی ندارند چرا اینقدر عصبانی هستید؟ آخر ما Ú©Ù‡ جایی دستمان نیست Ú©Ù‡ اینقدر نگرانید Ùˆ Ùکر می‌کنید باید یک جوری این چهره‌ها را تخریب کنید Ùˆ از نظر مردم ساقطشان کنید؟ من نمی‌دانم اینها کیستند؟ خودشانند Ùˆ یا کسان دیگری هستند؟ به هر Øال هیچ چیز نمی‌توان Ú¯Ùت. یک روز می‌گویند این کار (اشغال لانه) کار شوروی‌ها است Ùˆ روز دیگر می‌گویند این کار، کار امریکایی‌هاست، معلوم نیست در این اردوگاه Ú†Ù‡ اتÙاقی اÙتاده است Ú©Ù‡ تا این Øد بی‌تابند تا این Øد ضد Ùˆ نقیض Øر٠می‌زنند Ùˆ برای تخریب هر چیزی Ùˆ هر کسی Ú©Ù‡ مطابق خواسته‌ها Ùˆ هوا‌هاشان نیست هر رطب Ùˆ یابسی می‌گویند Ùˆ به هر چیزی Ú†Ù†Ú¯ می‌زنند؟ همیشه ما (ملت) را تØقیر کردند Ùˆ متهم کردند در اینجا نکته دیگری هم خارج از بØØ« وجود دارد؛ شما عزیزان همه در سن Ùˆ سال Ùرزندان من هستید، یک نکته‌ای را من به شما بگویم، Ùˆ آن اینکه خارجی‌ها به ما خیلی جÙا کردند، بد‌تر از همه آن کارهایی Ú©Ù‡ Ú¯Ùتم اینکه به ما القا کردند Ùˆ این طور Ùهماندند Ú©Ù‡ شما خودتان هیچ چیز نیستید! یعنی ما هر کار بزرگی Ú©Ù‡ در این مملکت دیدیم انجام شده، بعد از مدتی زمزمه‌هایی Ùˆ تبلیغاتی Ùˆ تØلیل‌هایی شد Ú©Ù‡ Ùلان دولت این کار را کرد Ùˆ یا Ùلان کشور این کار را کرد Ùˆ یا این وابسته به Ùلان دولت بوده، یعنی مثلا دوران مصدق را Ú©Ù‡ من تا Øدودی دیدم، با آن همه شور Ùˆ هیجانی Ú©Ù‡ نسبت به او بود، سال‌ها بعد بیایند Ùˆ بگویند او اصلا وابسته بوده Ùˆ Ùراماسونر بوده Ùˆ...! یعنی در میان شما مردم ایران اصلا هیچ شخصیتی نیست Ú©Ù‡ بتواند کاری کرده باشد Ùˆ آن هم آن کار عظیمی Ú©Ù‡ مصدق کرد؛ همیشه، من هرچه به گذشته‌ها هم نگاه می‌کنم، می‌بینم هر آدمی Ú©Ù‡ آمده است Ùˆ یک تاثیری گذاشته است، هر مقطعی Ú©Ù‡ مردم ایران یک کاری کرده‌اند همین طور بوده؛ همین مشروطه ایران را امروز دست بر نمی‌دارند؛ یعنی یک ملتی از ستم ناصرالدین شاه - نمی‌دانم Ú†Ù‡ بگویم درباره‌اش! Ù€ Ùˆ این قاجاریه خبیث به تنگ آمدند Ùˆ بالاخره آمده‌اند Ùˆ اول Ú¯Ùته‌اند ما عدالتخوانه می‌خواهیم، بعد Ú©Ù… Ú©Ù… Ú¯Ùته‌اند ما قانون می‌خواهیم، بعد چیزهایی در دنیا دیده بودند، از آنها یاد گرÙتند Ùˆ Ú¯Ùتند ما مشروطه می‌خواهیم Ùˆ علماء برجسته Ùˆ طراز اول شیعه هم Øمایت کردند Ùˆ به هر Øال یک Øرکت عظیم بود جنبش مشروطه؛ به نتیجه هم رسیده، به هر Øال پیروز شدند، ولی امروز Ú†Ù‡ ØرÙ‌هایی برای تØری٠آن Øرکت عظیم Ú¯Ùته می‌شود، ما Ùکر می‌کنیم وقتی Øرکتی در یک مقطعی پیروز می‌شود باید همیشه الی الابد به دنبال آن پیروزی باشد Ùˆ هیچ Øادثه تلخی هم رخ ندهد، خب بعد از مشروطه Ùˆ پیروزی آن، داستان رضاخان پیش آمد، ولی رضاخان Ú†Ù‡ ربطی به مشروطه دارد؟ انگار اگر نهضت مشروطه نبود پدیده رضاخان هم پیدا نمی‌شد؛ قاجاریه در معرض زوال Ùˆ سقوط بود Ùˆ قابل علاج هم نبود اما این Ú†Ù‡ ربطی دارد به نهضت مشروطه؟ بعد از گذشت این همه سال‌ها یکی آمده Ùˆ می‌گوید Ú©Ù‡ این انگلیسی‌ها مشروطه را به ایران آوردند... هر کس چیزی می‌گوید، یعنی این مردم ایران خودشان این درک Ùˆ Ùهم Ùˆ این شخصیت Ùˆ توانایی را نداشتند Ú©Ù‡ یک نهضتی را Ùˆ یک جنبشی را سرو سامان دهند؛ همیشه همین طور بوده Ùˆ نسبت به مردم ایران این جÙا شده است؛ زمانی هم کسی آمد بنام مرØوم دکتر شریعتی، این همه در این مملکت شورآÙرینی کرده، Ùکر داده Ùˆ به هر Øال یک نسلی را متوجه اسلام کرده، Ùˆ خب بله آن اسلامی Ú©Ù‡ مثلا در مهدیه مرØوم کاÙÛŒ بود را به مردم نمی‌گÙت، جور دیگری بود. تØلیل Ùˆ تعری٠و تÙسیرش طور دیگری بود. وقتی مدتی می‌گذرد، باز شروع می‌کنند Ú©Ù‡ شریعتی هم اصلا وابسته بوده، اصلا ساواک او را آورده!! Ùˆ این ØرÙ‌های عجیب Ùˆ غریب. خب بگویید شریعتی اشتباه داشته تØلیل درستی از اسلام نداده. من بیش از اینکه دلم به Øال آن شخصیت‌ها بسوزد، دلم به Øال خودمان می‌سوزد Ú©Ù‡ معنای این ØرÙ‌ها اینست Ú©Ù‡ شما مردم اصلا لیاقت انجام این کار‌ها را ندارید - Ùˆ من عذرخواهی می‌کنم Ú©Ù‡ از این بیان استÙاده می‌کنم Ù€ Ùˆ معنای این ØرÙ‌ها این است Ú©Ù‡ شما‌ها هیچ وقت نمی‌توانید کاری به این بزرگی بکنید Ùˆ در همه این کار‌ها دستی از خارج بوده؛ (قدیم‌ها رواج داشت بین مردم Ú©Ù‡ همیشه می‌گÙتند انگلیسی‌ها هستند) این خیلی بد است، مگر مردم ایران Ú†Ù‡ Ú©Ù… دارند؟ چرا نمی‌توانند خودشان کاری کنند؟ در همین سال‌های اخیر هم این موضوع را دیدیم، تا یک اتÙاقی می‌اÙتد Ú©Ù‡ خود مردم هم می‌بینند شاهکار کردند، سریع می‌گویند این کار از خارج است، پولش هم از خارج است، عدد Ùˆ رقم‌هایی هم می‌گویند Ú©Ù‡ مثل‌‌ همان آقا ... این اعداد Ùˆ ارقام را هم نمی‌دانند چقدر است! ما یک همسایه Øجره (اتاق خواب وزندگی طلبه مجرد) داشتیم Ú©Ù‡ می‌گÙت: «صد میلیارد (!!!) شیعه مرتضی علی...» Øالا اینها هم می‌آیند یکباره می‌گویند Ú©Ù‡ یک میلیون دلار از عربستان سعودی به دستور امریکا گرÙته‌اند، قرار است پنجاه میلیون دلار(!!!) دیگر هم بگیرند؛ آخر مرد مؤمن عدد Ùˆ رقم نمی‌دانی؟ یا میلیون Ùˆ میلیارد دلار را نمی‌دانی؟! Ù€ به قول یکی از نویسنده‌ها Ù€ تو Ùکر کردی آنجا هم ایران است Ú©Ù‡ هرکس هرچقدر بخواهد پول بگذارد در جیبش؟! همین طور پول خرج کند؟ پنجاه میلیون دلار؟!! من واقعا متأثر می‌شوم Ú©Ù‡ این ØرÙ‌ها را می‌زنند، یعنی می‌خواهند بگویند Ú©Ù‡ ما مردم ایران برای انجام یک کاری - Øالا Ùرض کنیم اصلا کار٠ما غلط باشد Ù€ خودمان عرضه نداریم انجام دهیم؟ Øتما باید پول از کسی بگیریم تا کار غلط را انجام دهیم؟ خب بگو این کار غلط است، بگو شما اشتباه می‌کنی Ùˆ کارت درست نیست، Ú†Ù‡ دلیلی دارد Ú©Ù‡ بگویی نه اصلا شما کسی نیستید Ú©Ù‡ بتوانید کاری انجام دهید Ùˆ Øتی کار غلط را هم باید از خارج به شما Ú©Ù…Ú© کنند؛ اگر درست باشد هم شما می‌گویید خارجی‌ها بودند Ùˆ غلط باشد هم همین طور، مگر ما مردم ایران Ú†Ù‡ گناهی کرده‌ایم Ú©Ù‡ همیشه باید تØقیر شویم؟ امریکایی‌ها Ú©Ù… تØقیرمان کردند؟ اینها هم گویا از امریکایی‌ها یاد گرÙته‌اند! ببخشید Ú©Ù‡ از بØØ« دور شدیم. من در اینجا مایل هستم Ú©Ù‡ نظر خودم را هم عرض کنم، همیشه در این سال‌ها به دلیل اینکه من سکوت کرده‌ام، البته [در ابتدای جلسه مجری] Ú¯Ùتند ده سال، ولی خیلی بیشتر از ده سال است، من در روزنامه سلام شاید تنها یک بار یک سرمقاله به نام خودم نوشتم، آن هم چون خیلی‌ها مخالÙØ´ بودند من نام خودم را گذاشتم Ú©Ù‡ معلوم باشد اگر اشتباه است، اشتباه از من باشد؛ Ùˆ آن هم ظاهرا در انتخابات مجلس چهارم بود، در آن انتخابات ما بدجوری شکست خوردیم Ùˆ رقبای ما هم خیلی خوب جوری پیروز شدند؛ دعوا‌ها شروع شد Ùˆ Ú¯Ùته شد تقلب شده Ùˆ از این قبیل ØرÙ‌ها، من Ú¯Ùتم Ú©Ù‡ به بودن یا نبودن تقلب کاری ندارم ولی نه پیروزی آنها Ùˆ نه شکست ما ناشی از تقلب نبود، بله اگر تقلب نبود (ما Ú©Ù…ÛŒ بیشتر رأی داشتیم Ùˆ آنها هم Ú©Ù…ÛŒ کمتر، ولی نه ما به پیروزی می‌رسیدیم Ùˆ نه آنها شکست می‌خوردند)Ø› بلاÙاصله یادداشتی نوشتم Ùˆ تبریک Ú¯Ùتم به طر٠مقابل Ùˆ Ú¯Ùتم دستتان درد نکند، بالاخره انتخابات را برگزار کردید Ùˆ ما هم امیدواریم از این به بعد انشاءالله از این اتÙاقاتی Ú©Ù‡ رخ داده دیگر رخ ندهد، Ùˆ این دعایمان هم مثل بقیه دعا‌هایمان مستجاب نشد! آن موقع هم بنا نبود من مطالب را با نام خودم بنویسم، این سکوت گاهی باعث می‌شود در رابطه با بعضی از مواضع من هم خلط مبØØ« شود. رابطه با امریکا آری یا نه؟ من در رابطه با موضوع ارتباط با امریکا یک نظر شخصی دارم؛ اما در مورد اینکه راجع به این موضوع در Ø³Ø·Ø Ú©Ø´ÙˆØ± چگونه باید تصمیم گرÙت هم یک نظر دارم. در رابطه با امریکا شخصا معتقدم تا امریکا به یک Ù†ØÙˆ قابل قبولی برای مردم ایران این ستم‌های گذشته را جبران نکند، من هیچ نظر مثبتی نسبت به امریکا ندارم، من همچنان امریکا را ستمگر Ùˆ ظالم می‌دانم، ممکن است بÙرمایید خب دیگران هم ظالم‌اند، بله درست است اما امریکا اولا در سال Û±Û³Û³Û² با کودتا علیه یک دولت ملی Ùˆ باز گرداندن یک دیکتاتور به ایران سرنوشت سیاهی را برای ما رقم زد Ùˆ این دخالت ظالمانه را تا سال ÛµÛ· ادامه داد، از سرکوب خونین قیام پانزده خرداد سال Û´Û² Øمایت کرد Ùˆ در سال ÛµÛ· با تمام توان برای جلوگیری از پیروزی انقلاب از شاه Øمایت کرد Ùˆ پس از پیروزی انقلاب تا امروز همچنان ستمکارانه با ما رÙتار کرده است Ùˆ بنای هیچ رابطه معقول Ùˆ انسانی با ما ندارد، این هم برمی‌گردد به‌‌ همان خصلتی Ú©Ù‡ Ú¯Ùتم، امریکایی‌ها - البته مردم امریکا را نمی‌گویم، Øاکمیت امریکا Ù€ آنقدر مغرور Ùˆ متکبر هستند Ú©Ù‡ خودشان را آقای دنیا می‌دانند، معتقدند این آقای دنیا با مردم دنیا هرگونه رÙتار کند ØÙ‚ دارد Ùˆ آقا هم بنا نیست Ú©Ù‡ از کسانی Ú©Ù‡ آقا نیستند عذرخواهی کند Ùˆ بگوید Ú©Ù‡ ببخشید مثلا Ùلان روز به شما سیلی زدم؛ امریکایی‌ها اصلا بنا ندارند Ú©Ù‡ نسبت به آن گذشته‌ای Ú©Ù‡ داشتند Ùˆ ستم‌هایی Ú©Ù‡ به ما کردند Ùˆ آن تØقیرهایی Ú©Ù‡ کردند، ذره‌ای عذرخواهی Ùˆ عقب‌نشینی کنند؛ می‌خواهند بگویند ما همچنان‌‌ همان امریکا هستیم Ùˆ شما هم‌‌ همان ایران زمان شاه باشید Ùˆ آن وقت ما با هم دوست هستیم! من با ملاØظه آنچه Ú¯Ùتم معتقدم امریکایی‌ها باید ستم‌هایی را Ú©Ù‡ بر ما کرده‌اند جبران کنند. از همه مهم‌تر از تØقیرهایی Ú©Ù‡ نسبت به ما داشتند باید عذرخواهی کنند Ùˆ در Øال Øاضر هم کاری به کار ما نداشته باشند، ما مشکلاتمان را خودمان در داخل باید ØÙ„ کنیم Ùˆ به خواست خدا ØÙ„ خواهیم کرد. اما این نظر شخصی من است؛ اینکه ما باید با امریکا رابطه برقرار کنیم یا نه، اگر من در جایگاه چنین تصمیم‌گیری بودم، به خود اجازه نمی‌دادم بر اساس نظر شخصی خودم تصمیم بگیرم؛ من البته روش بر گذشته‌ها صلوات را نمی‌پسندم، من می‌گویم Ú©Ù‡ اگر با هم دوست بودیم Ùˆ در عالم دوستی کسی جÙا کرد، خیلی راØت بلاÙاصله می‌توان Ú¯Ùت بر گذشته‌ها صلوات؛ اما وقتی دشمن، دشمنی می‌کند، بعد از آن همه ظلم Ùˆ ستم Ùˆ جنایت، Ùˆ بعد از آن همه تØقیر (برای مثال من یک خاطره هرگز از یادم نمی‌رود، زمانی Ú©Ù‡ شاه را در یک سÙری در کنار رییس‌جمهور امریکا Ú©Ù‡ یادم نیست کدامیک بودند دیدم تلویزیون نشان می‌داد؛ آنقدر این منظره تØقیر‌آمیز بود Ú©Ù‡ علیرغم همه Ù†Ùرتم از شاه خیلی به من برخورد، به هر Øال این شاه یک مملکت است، چرا در برابر رییس‌جمهور امریکا آنقدر ذلیل ایستاده Ùˆ او هر Ú†Ù‡ می‌خواهد می‌گوید؟) خب این همه تØقیر‌ها را ما بیاییم Ùˆ بگوییم بر گذشته‌ها صلوات؟! Ùˆ در ضمن او (امریکا) آدم هم نشده! یعنی کاش اینطور بود Ú©Ù‡ اگر می‌گÙتیم بر گذشته‌ها صلوات از Ùردا با ما مثل آدم رÙتار می‌کردند؛ باز‌‌ همان غرور Ùˆ تØقیر Ùˆ خصلت‌ها را دارند؛ ولی اگر من در جایگاه تصمیم‌گیری بودم به خود اجازه نمی‌دادم Ú©Ù‡ نظر شخصی‌ام را بر مردم ایران تØمیل کنم؛ من الان نمی‌دانم Ú©Ù‡ مردم ایران اکثرا Ú†Ù‡ چیزی را می‌خواهند، اما معتقدم Ú©Ù‡ باید جلوی این بØØ« را باز کرد، مردم Ùˆ نخبگان Ùˆ صاØبنظران Ùˆ آنهایی Ú©Ù‡ اهل تØلیلند، بیایند در رسانه‌های عمومی این موضوع را بشکاÙند، همین ØرÙÛŒ Ú©Ù‡ من زدم Ú¯Ùته بشود، طر٠مقابل هم Øر٠مقابل را بگوید؛ آنقدر این بØØ« در میان جامعه Ù…Ø·Ø±Ø Ø¨Ø´ÙˆØ¯ تا به Ø´Ú©Ù„ÛŒ معلوم شود مردم ایران نظرشان چیست، یا مخالÙند با رابطه با امریکا، یا نه، می‌گویند ما علیرغم همه این گذشته‌ها می‌خواهیم رابطه برقرار کنیم. در آن صورت من Ùˆ امثال من اصلا ØÙ‚ نداریم به مردم بگوییم چرا می‌خواهید رابطه برقرار کنید، این ØÙ‚ مردم ایران است Ú©Ù‡ در رابطه با سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند Ùˆ این بزرگترین چیزی است Ú©Ù‡ امام همیشه رویش تاکید داشته، اولین Øر٠امام است Ùˆ آخرین Øر٠امام هم همین بوده Ú©Ù‡ مردم باید تصمیم بگیرند؛ هیچ‌ کس ØÙ‚ ندارد بر مردم چیزی را تØمیل کند. امام جمله‌ای دارد Ú©Ù‡ من آن را به بعضی از دوستان می‌گویم تعجب می‌کنند Ùˆ باورشان نمی‌شود، امام می‌گوید اگر مردم چیزی را بخواهند Ùˆ ما آن چیز را به زیان مردم دانستیم، ØÙ‚ نداریم جلوی آن را بگیریم، ولو اینکه می‌دانیم به زیانشان است. مردم خودشان ØÙ‚ دارند Ú©Ù‡ چیزی را بخواهند یا نخواهند. اگر به زیانشان هم باشد خودشان می‌خواهند؛ این خیلی بهتر است از اینکه تو آنچه را Ú©Ù‡ مردم می‌خواهند به آنان ندهی Ùˆ آن چیزی Ú©Ù‡ Ùکر می‌کنی به Ù†Ùعشان است را بدهی ولو واقعا هم به Ù†Ùعشان باشد؛ چون در این صورت مردم هیچ قدمی جلو نمی‌روند Ùˆ پیشرÙت نخواهند کرد، لذا آنچه را Ú©Ù‡ مردم خودشان می‌خواهند به‌‌ همان باید برسند Ùˆ اگر هم بد بود خودشان به این برسند Ú©Ù‡ بد بوده است Ùˆ آنگاه قدم بعدی را درست بردارند. من در این مساله معتقدم باید این بØØ« را آزاد بگذارند، اگر کسی آمد Ùˆ ØرÙÛŒ زد مثل Øر٠من آزاد باشد Ùˆ اگر هم کسی آمد Ùˆ Ú¯Ùت نه این Øر٠بیخود است Ùˆ در روابط بین کشور‌ها Ùراز Ùˆ نشیب وجود دارد Ùˆ مناÙع را باید در نظر گرÙت Ùˆ امروز مناÙع چیز دیگری است، علیه او هم ØرÙÛŒ نزنیم Ú©Ù‡ تو ضع٠نشان دادی Ùˆ ترسو هستی Ùˆ مرعوب امریکایی‌ها هستی Ùˆ از این چیز‌ها به او نگوییم، اصلا در عالم سیاست این ØرÙ‌ها جایی ندارد، یعنی Ú†Ù‡ Ú©Ù‡ مرعوب امریکا هستی؟ خب او می‌گوید من بررسی می‌کنم می‌بینم مناÙع ما در برقراری این رابطه است؛ این نظر اوست، بگذارید همه، ØرÙ‌هایشان را بزنند، اگر برآیندش این بود Ú©Ù‡ مردم خواستار رابطه با امریکا هستند، ما Ú©ÛŒ هستیم Ú©Ù‡ جلویش را بگیریم؟ اگر هم Ú¯Ùتند ما نمی‌خواهیم با چنین Øکومتی رابطه برقرار کنیم باز هم ØÙ‚ مردم است. پاسخ به چند سوال در ادامه من Øاضر هستم به سوالات پاسخ بدهم، هر چند دانشجو را کسی جز خدا نمی‌تواند قانع کند! به نظر می‌آید طولانی شدن جریان اشغال سÙارت از ثمرات آن کاست، اÙشای اسناد خرابکاری‌های امریکا در ایران می‌توانست بهتر به گوش کشورهای دیگر برسد اما تØت‌الشعاع خود ماجرای گروگان‌گیری قرار گرÙت Ùˆ امریکا توانست از آن بهره برداری سیاسی کند، نظر شما چیست؟ پاسخ: البته من عذرخواهی می‌کنم Ú©Ù‡ Ùراموش کردم، در ابتدای بØØ« می‌بایست یادی می‌کردم از دوستانی Ú©Ù‡ از اÙراد مؤثر در واقعه اشغال لانه بودند Ùˆ الان بعضی در زندانند مثل آقای دکتر میردامادی، دکتر امین‌زاده، Ùˆ کسان دیگر Ú©Ù‡ یاد همه‌شان را گرامی می‌داریم Ùˆ امیدوار هستیم Ú©Ù‡ خداوند همه را سرÙرازانه نجات بدهد؛ بعضی از‌‌ همان دوستان هم شهید شدند، Ú©Ù‡ یاد همه آنها را هم گرامی می‌داریم. در مورد طولانی شدن زمان اشغال سÙارت، ممکن است اعتراض درست باشد؛ من البته دلیلی دارم Ú©Ù‡ بتوانم بگویم این اعتراض درست نیست؛ اما چون من اصل قضیه را صØÛŒØ Ù…ÛŒâ€ŒØ¯ÛŒØ¯Ù… Ùˆ به هر Øال کار آنها را تایید می‌کردم، Ùˆ تا آخر هم همراه‌شان بودم، Ùˆ همچنان به درستی آن کار معتقدم، Ùˆ همچنان معتقدم تنها کاری بوده است در آن روز Ú©Ù‡ می‌توانستیم انجام دهیم Øتی به عنوان یک آخ Ú¯Ùتن در برابر همه ستم‌های امریکا، در همین Øد یک آخی Ú¯Ùتیم، Ùˆ نه بیشتر. Ùلذا من همچنان معتقدم کار درستی بود؛ اما اینکه مدت زیادی طول کشیده Ùˆ پیامد‌هایش چگونه بوده، نه در اختیار من بوده Ùˆ نه در اختیار دانشجویان، این قضایا معلول یک سلسله Øوادثی است Ú©Ù‡ بعد Ù¾ÛŒ در Ù¾ÛŒ رخ داده Ùˆ مانع می‌شده از اینکه یک تصمیم عاجلی گرÙته شود. یادم می‌آید، امام در ایامی Ú©Ù‡ بیمار شدند Ùˆ آمدند تهران، بنی‌صدر هم رییس‌جمهور شد Ù€ البته پس Ùˆ پیش وقایع را Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ú©Ù†ÛŒØ¯ Ù€ بنی‌صدر به دنبال این بود Ú©Ù‡ این قضیه [اشغال سÙارت] را به Ù†ØÙˆÛŒ ØÙ„ کند؛ دانشجویان نگران بودند Ú©Ù‡ به Ø´Ú©Ù„ بدی ØÙ„ شود، یعنی چون آن روØیه لازم نبود در رییس‌جمهور ایران، به نوعی ØÙ„ شود Ú©Ù‡ ما با عذرخواهی Ùˆ پشیمانی اینها را آزادشان کنیم؛ مواظب بودند Ú©Ù‡ این اتÙاق Ù†ÛŒÙتد. از طرÙÛŒ هم امام مریض بودند Ùˆ دانشجویان هم به خودشان اجازه نمی‌دادند Ú©Ù‡ در آن شرایط بØرانی بیماری مدام با امام مرتبط باشند، امام هم چون خودشان به طور Ùعال نمی‌توانستند در این قضیه برخورد کنند، Ùˆ نیز اگر می‌خواستند بگذارند به عهده دانشجویان Ùˆ یا به عهده رییس‌جمهور، این هم خوب نخواهد بود، به هر Øال رییس‌جمهور با دانشجویان نباید رودرروی هم قرار بگیرند؛ او شأنش شأن ریاست‌جمهوری است، این زمان در آستانه انتخابات مجلس شورا بودیم، امام Ùرمودند این مساله را واگذار می‌کنم به مجلس، مجلس Ú©Ù‡ تشکیل شد به این قضیه رسیدگی کند Ùˆ باز یک مدتی این قضیه به تاخیر اÙتاد. یعنی از این نوع قضایا از‌‌ همان اوایلی Ú©Ù‡ می‌شد در مورد آزادی این گروگان‌ها Ùˆ چگونگی آزادی آنها بØØ« کنیم زیاد اتÙاق اÙتاد. مثلا باز یادم می‌آید در مجلس در کمیسیونی Ú©Ù‡ تشکیل شد Ú©Ù‡ من رییس آن بودم، برای اینکه چگونه این گروگان‌ها را آزاد کنیم، یعنی آیا همینطور آزادشان کنیم Ú©Ù‡ بروند یا چیزی بنویسیم [شرطی بگذاریم] Ú©Ù‡ امریکایی‌ها Ú†Ù‡ بکنند Ùˆ ما Ú†Ù‡ کنیم، چون خیلی هم اØتمال می‌رÙت به Ù…Øض آزادی گروگان‌ها، آنها ادعاهایی بکنند؛ روزی Ú©Ù‡ قرار بود ما در مجلس نتیجه تصمیم آن کمیسیون را گزارش کنیم Ùˆ بعد مجلس تصمیم بگیرد، در همین روز صدام اولین Øمله‌های موشکی را آغاز کرد - البته این وقایع را با ضریب خطای چند درصد بپذیرید، بالاخره یا آغاز Øمله موشکی صدام بود Ùˆ یا Øمله از نوع دیگر، به هر Øال نکته همین بود Ù€ Ú©Ù‡ این Øمله باعث شد نمایندگان خوزستان Ú©Ù‡ همیشه مثل خود خوزستانی‌ها انسان‌هایی هیجانی Ùˆ اØساساتی Ùˆ پرشور هستند، Ùˆ Øدود ده دوازده Ù†Ùر بودند، مجلس را بهم ریختند Ú©Ù‡ صدام Øمله کرده است Ùˆ این Øمله‌ها هم زیر سر امریکایی‌هاست Ù€ چون آن زمان تصور عده‌ای اینطور بود Ú©Ù‡ Øتما امریکایی‌ها صدام را وادار کردند به Øمله، البته اینکه امریکایی‌ها راضی بودند از این Øمله یا نه بØØ« دیگری است، Ú†Ù‡ بسا آنها خیلی هم راضی Ùˆ خوشØال بودند Ú©Ù‡ انقلاب اسلامی توسط صدام مچاله Ùˆ مهار شود Ùˆ پای امریکایی‌ها هم در کار نباشد؛ ولی اینکه دستور هم به این کار دادند یا نه آن را نمی‌دانم، خلاصه اینکه هیجان Ùˆ ولوله‌ای در مجلس راه اÙتاد Ú©Ù‡ چرا در Øالی Ú©Ù‡ صدام Øمله کرده است Ùˆ امریکا دستش در کار است شما می‌خواهید گروگان‌ها را آزاد کنید؟ مردم دزÙول Ú†Ù‡ شدند Ùˆ مردم خرمشهر Ú†Ù‡ شدند Ùˆ خلاصه شور Ùˆ ولوله‌ای به راه انداختند Ú©Ù‡ مجلس ناگزیر تسلیم آن هیجانات شد Ùˆ Ú¯Ùت Ú©Ù‡ باز مدتی تاخیر بیندازیم. می‌خواهم بگویم Ú©Ù‡ خیلی از این Øوادث Ùˆ تاخیر‌ها دیگر در اختیار دانشجو‌ها نبود، بله ممکن بود اگر مدت کوتاه‌تر می‌شد مشکلات کمتر می‌شد Ùˆ اینها چیزهایی است Ú©Ù‡ من نه کسی را ملامت می‌کنم Ùˆ نه Øالا برای ما Ù†Ùعی دارد Ú©Ù‡ بØثش را بکنیم، چون بنا نداریم Ú©Ù‡ Ùردا باز برویم سÙارتخانه دیگری را بگیریم Ú©Ù‡ در اشغال بعدی زود‌تر آزاد بکنیم؛ کاری است Ú©Ù‡ شده، می‌Ùرمایید زود‌تر آزاد می‌کردیم بهتر می‌شد؟ شاید می‌شد؛ شاید بد‌تر می‌شد؟ این بØØ« الان دیگر نتیجه‌ای ندارد. Øضرتعالی در مقطعی ØÚ©Ù… امیرالØاج را از امام داشتید، در صورتی Ú©Ù‡ اولین سÙر Øج خودتان هم‌‌ همان موقع بود؛ از آنجا Ú©Ù‡ در آن زمان Øج Ùˆ ارتباط با عربستان، جنگ Ùˆ مسائل سیاست خارجی در شرایط خاصی قرار داشت، چگونه بود Ú©Ù‡ چنین ØÚ©Ù…ÛŒ برای شما صادر شد؟ Ùˆ بØث‌های برائت از مشرکین Ú©Ù‡ در Øج Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯. همچنین در مقطع بعدی ØÚ©Ù… دادستان Ú©Ù„ کشور را از امام دریاÙت کردید، طبق قانون اساسی قبل از بازنگری ØÚ©Ù… دادستان Ú©Ù„ کشور را رهبری صادر می‌کرد Ùˆ شرط دادستانی مجتهد بودن بوده است. پاسخ: به امام ایراد می‌گیرید یا به من؟!! مجری: به هر Øال تØلیل خود شما چیست از این تصمیم؟ پاسخ: ببینید در آن مقطع یادم می‌آید Ú©Ù‡ آقای هاشمی رÙسنجانی رییس مجلس اول شده بود، Ùˆ من هم نایب رییس بودم؛ می‌گÙتیم Ú©Ù‡ خب آقای هاشمی به عمرش تا Øال نماینده مجلس نبوده Ú†Ù‡ رسد به رییس مجلس؛ Øالا Ú†Ù‡ می‌توانستیم بکنیم؟ بالاخره نمی‌شد Ú¯Ùت کسانی بیایند نماینده مجلس شوند Ú©Ù‡ قبلا نماینده مجلس بوده‌اند، Ùلان آقا رییس‌جمهور شد، بار اول هم بود Ú©Ù‡ رییس‌جمهور می‌شد، تازه آقای بازرگان در بین همه مسوولان بیش از همه کار دولتی کرده بود، یعنی در دولت دکتر مصدق مرØوم بازرگان هم بودند اما نه آنقدر دوامی داشت Ùˆ نه مسوولیت آنچنانی داشتند، خب امام ایشان را منصوب کرده به عنوان نخست‌وزیر آن هم نه نخست‌وزیر یک کشور آرام، نخست‌وزیر یک کشور بهم ریخته‌ای Ú©Ù‡ به قول خودش می‌گÙت من ماشین بنزم Ùˆ باید یک جاده آسÙالته باشد Ùˆ من روی آن راه بروم؛ امام بالاخره سنگین Ùˆ سبک کرده Ùˆ ایشان را مناسب تشخیص داده. در آن زمان خیلی از کسانی Ú©Ù‡ مسوولیتی بر دوششان گذاشته می‌شد، در آن Ø³Ø·Ø Ø§Ø² کار، اولین بارشان بود؛ بله اتÙاقا من در رابطه با Øج تا پیش از آن هنوز Øج نرÙته بودم، امام هم این را می‌دانست Ùˆ به خود امام هم عرض کردم؛ اما ایشان این تصمیم را گرÙتند. - البته اینها را من می‌گویم از باب اینکه صداقت به خرج داده باشیم، ولی می‌دانم Ú©Ù‡ Ùردا می‌گویند ببین Øکومت اینها این طوری بود! Ù€ من به امام عرض کردم Ú©Ù‡ من در تمام عمرم Øتی دعوا با کسی نکردم Ú©Ù‡ بروم کلانتری، Ùˆ Øالا قرارست دادستان Ú©Ù„ کشور بشوم؟ من نمی‌دانم چطور دعوا می‌کنند Ùˆ چطور شکایت می‌کنند Ùˆ کجا می‌روند شکایت می‌کنند؛ امام Ùرمودند نه، می‌روید Ùˆ یاد می‌گیرید. بالاخره این تصمیم را گرÙتند؛ مرØوم شهید بهشتی Ù€ رØمه‌الله‌علیه Ù€ شد رییس دیوان عالی کشور Ùˆ اصلا سابقه این کار را نداشت؛ آقای موسوی اردبیلی شد دادستان Ú©Ù„ کشور Ùˆ اصلا سابقه این کار را نداشت؛ خود امام خمینی مگر چند بار سابقه رهبری داشت؟!! بله واقعا هم همین طور بود، مثلا جنگ شروع شده، خب می‌Ùرمایید می‌رÙتیم Ùرماندهان Ùراری ارتش شاه را می‌آوردیم تا جنگ را اداره کنند؟ چاره‌ای نبود، یکی از مشکلات جنگ همین بود Ú©Ù‡ مردم Ùˆ جوان‌ها همین طور اتوبوس سوار می‌شدند Ùˆ می‌رÙتند جنوب، یعنی Øتی مجال نمی‌دادند در تهران کسی اینها را سازماندهی کند، شور Ùˆ هیجان دÙاع از کشور آنقدر بود Ú©Ù‡ این جوان‌ها راه می‌اÙتادند Ùˆ می‌رÙتند آنجا Ùˆ در آنجا کسانی Ú©Ù‡ تا اندازه‌ای سر در می‌آوردند، می‌زدند توی سر خودشان Ú©Ù‡ چطور به اینها آموزش دهند Ùˆ اینها را سازماندهی کنند؛ ولی چون جنگ بود Ùˆ Øمله کرده بودند به کشور نمی‌شد صبر کنیم Ú©Ù‡ Øالا این جوان‌ها اینجا اول یاد بگیرند بعد بروند برسند به رده Ùرماندهی! همین‌هایی Ú©Ù‡ آن زمان Ùرمانده جنگ بودند، همان جا در جبهه Ùرمانده جنگ شدند Ùˆ قبلا اصلا جنگ Ùˆ نقشه جنگ Ùˆ عملیات را نمی‌دانستند؛ طوری هم بود Ú©Ù‡ ارتش هم با اینکه همه می‌آمدند به جبهه اما آن اطمینان خاطر Ùˆ طمأنینه وجود نداشت Ùˆ ممکن بود دخالت کردن‌های آنها هم مشکل‌ساز شود؛ اول انقلاب، به ویژه در مورد جنگ آنقدر هم هیجان Ùˆ نگرانی بود Ùˆ هم کشور در معرض خطر بود، مثل این بود Ú©Ù‡ خانه‌ای آتش گرÙته Ùˆ هیچ یک از اعضای خانه یک روز هم سابقه آتش‌نشانی ندارند Ùˆ نمی‌دانند Ú©Ù‡ آتش را چگونه باید خاموش کرد Ùˆ اثاث را مثلا خارج کرد، اما اهل خانه هیچ‌وقت نمی‌آیند بایستند Ùˆ نگاه کنند به آتش Ùˆ کاری نکنند چون تا Øال آموزش ندیده‌اند؛ در آن Ù„Øظه هرکس هر کاری به عقلش می‌رسد برای نجات از آتش سوزی انجام می‌دهد، در این بین ممکن است دامن خودش هم آتش بگیرد Ùˆ خودش هم بسوزد اما به هر Øال از Ù„Øاظ اØساس Ùˆ وجدانش می‌خواهد کاری انجام بدهد. در جنگ هم همینطور بود، همه اØساس می‌کردند باید در جنگ نظر دهند؛ من یک بار رÙتم خدمت Øضرت آیت‌الله منتظری، Ú©Ù‡ آن زمان Ù‡Ùته‌ای دو روز می‌رÙتم، چون جلسه درسی داشتند Ùˆ من شرکت می‌کردم؛ در یکی از این جلسات ایشان شروع کردند به ایراد گرÙتن، چون در جنگ جایی به مشکل خورده بود، ایشان نقشه آورده بودند Ùˆ به من نشان می‌دادند Ùˆ می‌گÙتند Ú©Ù‡ «چرا سپاه Ùˆ ارتش Øرکت نمی‌کنند بروند از مندلی به بغداد، صد کیلومتر راه هم بیشتر نیست Ùˆ جاده هم صا٠است...»؛ من هم خودم رÙته بودم Ùˆ مندلی را دیده بودم Ùˆ همان جا هم برای آن بازدید نزدیک بود جانمان را از دست بدهیم؛ همان جا هم به من با دوربین آن جاده را نشان دادند Ùˆ صد کیلومتر هم مساÙت بود، من هم با خودم Ú¯Ùتم آقای منتظری Øر٠بدی Ú©Ù‡ نمی‌زنند، می‌گویند چرا از مندلی از جاده به این صاÙÛŒ صد کیلومتر نمی‌روند تا بغداد را بگیرند، می‌روند از این شیار‌ها Ùˆ کوه‌ها می‌گذرند؛ ما هم آمدیم تهران به عنوان یک ایراد مهم به Ùرماندهان به آقای رضایی Ú¯Ùتیم آقای منتظری، قائم مقام رهبری اینطور می‌Ùرمایند؛ آقای رضایی Ú¯Ùت خب همین جاده صا٠بیشترین آسیب‌رسانی را به نیروهای ما دارد Ùˆ ما را از همه طر٠می‌بینند Ùˆ می‌زنند! Ùˆ در جنگ Ú©Ù‡ نمی‌روند در چنین جایی Ú©Ù‡ از آسمان Ùˆ زمین Ùˆ Øتی تانک‌ها در اطرا٠به راØتی ما را بزنند؛ چند ایراد گرÙت Ùˆ من هم دیدم بله ایشان راست می‌گوید. Øالا ممکن است بگویید آقای منتظری Ú©Ù‡ نظامی نبودند چرا دخالت می‌کردند؛ از این زاویه نگاه نکنید، از این زاویه ببینید Ú©Ù‡ جنگی شده Ùˆ همه هم خودشان را نسبت به مملکت مسوول می‌بینند Ùˆ با همه وجودشان می‌خواهند از این کشور دÙاع کنند Ùˆ آقای منتظری هم همین طور Ùˆ این را هم کس دیگری به ایشان اطلاع داده بود. اما مهم اینست Ú©Ù‡ به خودش اجازه می‌داد این Øر٠را بزند Ùˆ اØساس مسوولیت می‌کرد Ùˆ این را ابراز می‌کرد. بقیه مسائل هم Ú©Ù… Ùˆ بیش از این قبیل بود؛ پزشک اطÙال ما می‌شد وزیر امور خارجه، از این موارد زیاد داشتیم در این سال‌ها Ùˆ Ùقط بنده در این وسط گناهکار نبودم! این سوال هر Ú†Ù‡ باشد، ایراد٠به جایی است؛ اما ما راه دیگری نداشتیم. شما Ú©Ù‡ در ارتباط تنگاتنگ با دانشجویان بوده‌اید توصیه‌تان به ما دانشجویان نسل سوم خط امام در انجمن اسلامی چیست؟ پاسخ: من قبلا هم خدمت عزیزان Ú¯Ùته‌ام، ØرÙÙ… تکراری است؛ اما ابتدا خاطره‌ای عرض می‌کنم؛ یادم می‌آید با مرØوم آقای مطهری قبل از پیروزی انقلاب جلوی مسجد قبا ایستاده بودیم برای رÙتن به یک جایی، در همان جا Ú©Ù‡ منتظر بودیم به مناسبتی صØبت از آقای بازرگان شد، آقای مطهری هم همان طور Ú©Ù‡ می‌دانید به آقای بازرگان خیلی علاقه‌مند بود Ùˆ یکی از کسانی Ú©Ù‡ توصیه‌اش در Øضرت امام برای انتخاب آقای بازرگان خیلی مؤثر بوده مرØوم آقای مطهری بود، چون امام هم به علم Ùˆ هم به تقوای مرØوم آقای مطهری خیلی اطمینان داشت، آقای مطهری جمله‌ای Ú¯Ùت Ú©Ù‡ «تÙاوت آقای بازرگان با Ùلان آقای روØانی - Ú©Ù‡ نام نمی‌برم Ù€ اینست Ú©Ù‡ آقای بازرگان سیاستش را از دل مذهبش بیرون می‌آورد Ùˆ مذهب او را وادار می‌کند Ú©Ù‡ وارد Ùعالیت‌های سیاسی Ùˆ اجتماعی بشود Ùˆ این خیلی Ùرق دارد با کسی Ú©Ù‡ مذهبش از درون سیاستش بیرون بیاید»؛ یعنی می‌خواهد بگوید Ú©Ù‡ آقای بازرگان یک انسان مذهبی Ùˆ متدین Ùˆ پایبند به اعتقادات دینی Ùˆ آداب Ùˆ مناسکش است Ùˆ در Ù¾ÛŒ انجام‌‌ همان وظای٠مذهبی‌اش جایی هم اØساس می‌کند باید در سیاست هم وارد شود؛ یعنی هم نمازش را به عنوان یک وظیÙÙ‡ دینی می‌خواند، هم روزه‌اش را می‌گیرد، قرآن هم می‌خواند Ùˆ یا هر کار دیگر دینی، در امر سیاست هم دخالت می‌کند؛ این به نظر من خیلی نکته مهمی است. من همیشه در جلسات سالانه هیات مرکزی انجمن این را عرض می‌کردم Ú©Ù‡ شما انجمن «اسلامی» هستید Ùˆ ورودتان به سیاست Ùˆ تلاشتان در عرصه سیاست آن موقعی Ø±ÙˆØ Ùˆ رونق Ùˆ نتیجه مثبت Ùˆ خداپسندانه دارد Ú©Ù‡ از انگیزه‌های مذهبی سرچشمه بگیرد؛ یعنی از دیانتتان بجوشد، چون مسلمان هستید تلاش سیاسی می‌کنید، چون می‌خواهید بنده خدا باشید کار سیاسی می‌کنید Ùˆ نه اینکه چون می‌خواهیم ما هم در این دنیا عرض وجود کنیم، کار سیاسی می‌کنیم از این نکته غاÙÙ„ نباشید. به نظر من اگر انجمن‌های اسلامی Ù€ Ú©Ù‡ از خیلی سال‌های پیش اØساس می‌کردم Ú©Ù‡ لازم است این توصیه را مکرر تاکید کنم Ù€ اگر همه انجمن‌های اسلامی در دانشگاه‌ها این پایه دینی را ابتدا Ù…ØÚ©Ù… کنند، یعنی از Ùعالیتهای مذهبی همیشه شروع کنید، Ù€ مثلا همین مرØوم مهندس بازرگان Ú©Ù‡ از مؤسسین انجمن اسلامی بودند، از جلسات قرآن شروع کردند Ùˆ آنها به قول خودشان چون در آنجا در انجام مناسک دینی‌شان در غربت بودند اول برای اینکه هویت دینی خودشان را پیدا کنند این انجمن‌ها را تشکیل دادند Ùˆ بعد وارد کارهای سیاسی شدند Ù€ لذا من همیشه این را به روشنی می‌بینم Ùˆ می‌دانم Ùˆ بر آن تاکید دارم Ú©Ù‡ تلاش برای اÙزایش دانش مذهبی Ùˆ دینی Ùˆ پایبند بودن به اعتقادات دینی، Ùˆ گذشته از آن هر تلاشی Ú©Ù‡ دانشجو را پایبند به «مناسک» دینی بکند، Ù€ یعنی از مذهب Ùˆ دین صرÙا اعتقادات نباشد، مثل اینکه در قدیم بعضی‌ها Ú©Ù‡ می‌خواستند Ú©Ù…ÛŒ راØت باشند می‌گÙتند باید قلبت پاک باشد! Ù€ قلبتان باید پاک باشد اما اگر Ùقط قلبتان پاک باشد کاÙÛŒ نیست به مناسک هم باید توجه کنید، یعنی در دانشگاه‌ها نماز Ùˆ آداب اسلامی Ùˆ شعائر دینی را رونق دهید، از رونق آنها به کار سیاسی هم بپردازید؛ شاید مقداری به Ù„Øاظ تجربی این Øر٠ملموس نباشد اما من Øتما به شما عرض می‌کنم Ú©Ù‡ آثار کار سیاسی Ú©Ù‡ خاستگاه دینی داشته باشد بسیار بیشتر است تا اینکه ما آدم‌هایی باشیم Ú©Ù‡ Ùقط به خواهیم کار سیاسی انجام دهیم؛ به این توجه کنید Ùˆ پایه‌های کار سیاسی‌تان را هم Ù…ØÚ©Ù… کنید. در Øوادث Ùˆ Ùراز Ùˆ نشیب‌ها هم یأسی به شما دست نخواهد داد. انسان نه در پیروزی‌ها باید خیلی شاد شود Ùˆ نه در شکست‌ها باید مأیوس شود، هرگز؛ هیچ‌گاه به این Ùکر نکنید Ú©Ù‡ روزی هم می‌رسد Ú©Ù‡ هیچ کار نباید بکنید، یعنی باید Ùقط نماز بخوانیم Ùˆ درس بخوانیم Ùˆ همین، هرگز ما چنین روزی را نداریم؛ مسلمان چنین روزی را ندارد. البته باید به مقتضای شرایطی Ú©Ù‡ وجود دارد با عقل Ùˆ منطق Ùˆ تدبیر کار انجام دهید، لزومی ندارد Ú©Ù‡ انسان Ùکر کند هر کاری را در هر شرایطی می‌شود انجام داد Ùˆ باید انجام داد Ùˆ به نتیجه هم می‌رسد؛ نه این طور نیست Ùˆ هر شرایطی اقتضائات خودش را دارد، ‌گاه تند باید رÙت Ùˆ گاهی آرام؛ ما در زندگی پیشوایانمان الگوهای همه اینها را هم داریم. در زندگی امیرالمؤمنین نگاه کنید، امیرالمؤمنینی Ú©Ù‡ از بچگی‌اش در کنار پیغمبر آرام نداشت Ùˆ از زمانی Ú©Ù‡ Ù‡Ùت هشت ساله بود در جمع سالخوردگان تا صØبتی می‌شد اول کسی بوده Ú©Ù‡ بلند می‌شده Ùˆ ØرÙÛŒ می‌زده، بالاخره او در آن موقع یک کودک هشت ساله بوده Ùˆ از ابتدا آن Øضرت علی قَدَر سی ساله نبوده، او از روزی Ú©Ù‡ پیامبر دعوت خود را آغاز کرد آرام نداشت؛ اما زمانی هم می‌رسد Ú©Ù‡ رÙتارش را متناسب با آن زمان تنظیم می‌کند Ùˆ نه به خود یأس راه می‌دهد Ùˆ نه اجازه می‌دهد به دیگران یأس راه پیدا کند. به هر Øال این Ùراز Ùˆ نشیب‌ها هست؛ زمانی با جمع زیادی Ù€ ظاهرا مجلس خبرگان Ù€ خدمت Øضرت امام بودیم، ظاهرا هم آقای مشکینی صØبت کرد، خیلی هم یأس‌آور صØبت کرد؛ بعد Ú©Ù‡ امام شرع کردند به صØبت، Ùرمودند بر خلا٠آقا (یعنی آقای مشکینی) Ú©Ù‡ بسیار مأیوس بودند، قلب من پر از امید است. بعد Ùرمودند شما اگر دوران رضاخان را دیده بودید هیچ‌گاه مأیوس نمی‌شدید. یعنی انسان هیچ‌وقت نباید مأیوس شود، باید همیشه کار خود را انجام دهد، می‌تواند همیشه هم وظای٠سیاسی Ùˆ هم وظای٠مذهبی خود را انجام دهد؛ مجال نیست من بشکاÙÙ… اما اگر انجمن‌های اسلامی روی رشد Ùˆ ارتقاء Ø³Ø·Ø Ø¨Ø§ÙˆØ±Ù‡Ø§ÛŒ دینی Ùˆ هم تعبد به مناسک دینی بیش از گذشته کار بکنند Ùˆ از‌‌ همان پایگاه هم به سیاست بپردازند، انشاءالله Øتما هم موÙÙ‚ می‌شوند. در آخر هم از همگی متشکرم Ú©Ù‡ Øوصله کردید، چون از من با این سنم بعید نیست Ú©Ù‡ Øوصله کنم Ùˆ چند ساعت جایی بنشینم Ùˆ صØبت کنم، اما اگر جوان‌ها این چند ساعت را تØمل کنند، معجزه کرده‌اند!والسلام علیکم Ùˆ رØمة‌الله.
منبع: تاریخ ایرانی