Øضور «اوباما» نه تنها براى سیاه پوستان امریکا Ú©Ù‡ براى همه زخم خوردگان از Øکومت بوش یک اتÙاق نو به Øساب آمد Ùˆ پیروزى خلا٠انتظارش را بسیارى از Ù…ØاÙÙ„ØŒ زمین لرزه اى سیاسى پنداشتند Ú©Ù‡ باورهاى دیرینه درباره نگاه Øکام امریکا را زیر Ùˆ رو کرد Ùˆ دنیاى دیگرى را براى مردم امریکا Ùˆ جهانیان به ارمغان آورد.
پشت پرده
اما قاطبه Ù…Øققان تاریخ امریکا مى دانستند Ú©Ù‡ ساختار قدرت در این سرزمین خارج از اراده یک Ùرد است. زیرا نقش اصلى را در گردش سیاست ها، مؤسسات Ùˆ بنیادها برعهده دارند. گروه هایى از نخبگان سیاسى آن سرزمین مرکب از رؤساى جمهورى سابق، پیشکسوتان سیاسى Ùˆ اقتصادى، بانکداران Ùˆ صاØبان صنایع کلان Ùˆ کارخانه هاى تسلیØاتى Ùˆ رؤساى سابق Ùˆ Ùعلى «سیا» در Ø´Ú©Ù„ گیرى سیاست جهانى این کشور نقش دارند Ú©Ù‡ روزانه Ùˆ ساعت به ساعت تØولات داخلى Ùˆ خارجى را رصد کرده Ùˆ تجزیه Ùˆ تØلیل مى کنند.
نخستین گام براى تغییر در مراکز قدرت امریکا نیز از سوى همین گروه ها برداشته شد. سیاست جنگ طلبانه هشت ساله «بوش» اندک اعتبارى نه در داخل Ùˆ نه در خارج امریکا براى Ù…ØاÙظه کاران باقى نگذاشت.
تابوت جنازه سربازان امریکایى Ú©Ù‡ از عراق Ùˆ اÙغانستان رسید تظاهرات خشم آلود صدها هزار Ù†Ùرى را در خود امریکا Ùˆ سایر نقاط غرب رقم زد. شکست در بØران هاى بین المللى وقتى با رکود اقتصادى عجین شد Ú©Ù„ سیستم سیاسى امریکا را در خطر قرار داد. پیدا بود Ú©Ù‡ این اوضاع نابسامان را دیگر جمهوریخواهان نمى توانستند بهبود بخشند. نماینده اى از Øزب دیگر مى بایست کارگردان صØنه شود Ùˆ آبروى از دست رÙته را برگرداند. چنین Ùردى باید از نظر رÙتار، کردار Ùˆ پندار درست نقطه مقابل «بوش» باشد Ùˆ Ú†Ù‡ بهتر Ú©Ù‡ از میان پایین ترین طبقه اجتماعى امریکا Ùˆ ستمدیده ترین اقلیت هاى آن سرزمین انتخاب شود. اما آیا به راستى باراک اوباما Ú©Ù‡ با مأموریت ترمیم چهره امریکا قدرت گرÙته است توان انجام چنین تغییرى را دارد Ùˆ انتظار Ù…ØاÙÙ„ خاورمیانه Ú†Ù‡ اندازه واقع بینانه است.
Ùرضیه بØØ« Øاضر این است Ú©Ù‡ انتظار تغییر در سیاست خارجى امریکا تصورى باطل است. نگاهى به تاریخ بعد از جنگ جهانى دوم (Û±Û¹Û´Ûµ) مؤید این نظریه است Ú©Ù‡ دموکرات ها برخلا٠آنچه Ú©Ù‡ از نامشان برمى آید به اندازه جمهوریخواهان در زمینه مداخلات نظامى در امور کشورها Ùˆ طراØÙ‰ عملیات هاى برون مرزى نقش داشته اند.
با مرگ ناگهانى روزولت رئیس جمهورى دموکرات زمان جنگ امریکا، معاونش «ترومن» زمامدار شد. با انتشار آرشیوهاى Ù…Øرمانه زمان جنگ آشکار گشت Ú©Ù‡ ژاپن قبل از پایان جنگ از طریق واسطه هایى به متÙقین پیشنهاد ØµÙ„Ø Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ بود ولى ترومن Ú©Ù‡ امریکا را جهانمدار بعد از جنگ Ùˆ وارث قدرت اروپا مى پنداشت، چنین پیشنهادى را قبول نکرد Ùˆ به منظور آماده سازى برنامه هاى جهانگشایانه امریکا دو بمب اتمى را Ú©Ù‡ آن موقع در انØصار امریکا بود، بدون اخطار قبلى بر دو شهر ژاپنى «هیروشیما» Ùˆ «ناکازاکى» ÙرواÙکند Ùˆ صدها هزار مردم بى دÙاع را خاکستر کرد.
او نخستین کاربر Ø³Ù„Ø§Ø Ú©Ø´ØªØ§Ø±Ø¬Ù…Ø¹Ù‰ بود Ú©Ù‡ نام خود را به عنوان نخستین «جنایتکار جنگى» در تاریخ معاصر عالم به ثبت رسانید!
براى جلوگیرى از ÙˆØدت دو پاره کره جنگى را شروع کرد Ú©Ù‡ دو میلیون کره اى را به کشتن داد Ùˆ اگر سد مقاومت مردم چین نبود، خیال تصر٠«منچورى» را داشت.
تØت عنوان «دکترین ترومن» (آئین ترومن) Â«Ø·Ø±Ø Ù…Ø§Ø±Ø´Ø§Ù„Â» را در اروپا پیاده کرد Ùˆ پیمان آتلانتیک (ناتو) را ابتکار Ùˆ به بهانه آن اروپا را دنباله رو امریکا کرد Ú©Ù‡ عوارض آن تا امروز دامنگیر اروپاییان است.
برنامه «اصل چهار» Ú©Ù‡ براى سلطه بر کشورهاى جهان سوم بود، قسمتى از همین Ø·Ø±Ø Ù…Ø§Ø±Ø´Ø§Ù„ به Øساب مى آمد.
رئیس جمهورى دموکرات بعدى «کندى» بود Ú©Ù‡ Øکومت شورشیان تایوان را نماینده مردم چین در سازمان ملل قلمداد کرد، براى Ù…ØÙˆ انقلاب کوبا Ùˆ سرنگونى Øکومت مردمى «کاسترو» Øمله «خلیج خوک ها» را تدارک دید Ùˆ بر سر Øمایت شوروى از کوبا، دنیا را تا لبه جنگى هسته اى پیش برد. او آغازگر جنگ خانمانسوز ویتنام بود Ùˆ به جانشینى استعمار Ùرانسه با اعزام مستشاران نظامى قدم به صØنه جنگ مرگبارى گذاشت Ú©Ù‡ میلیون ها تن از مردم هند Ùˆ چین را به کشتن داد.
«جانسون» جانشین دموکرات بعدى او بود که کارش چیزى جز گسترش جنگ ویتنام و سرکوبى منتقدان داخلى امریکا نبود.
کارتر دموکرات وقتى روى کار آمد Ú©Ù‡ ماجراى «واترگیت» جمهوریخواهان را بى آبرو کرده بود. لذا به توصیه مشاوران Ùˆ نخبگان دموکرات او «Øقوق بشر Ùˆ اعاده اخلاقیات» را به عنوان شعار انتخاباتى خویش برگزید. اما دست پخت اصلى کارتر قرارداد «کمپ دیوید» بود Ú©Ù‡ براساس آن دست سادات را در دست «بگین» نخست وزیر اسرائیل گذاشت، پایه ÙˆØدت اعراب سست شد Ùˆ این سرآغاز یک سلسله مصائب خونبار براى ملت Ùلسطین بود. کشتار Ùلسطینى به دست Ùلسطینى، پایمالى عزت عربى، از عوارض دردناک آن است.
سرانجام شکست کارتر در ØÙ„ مسئله تسخیر سÙارت امریکا در تهران توسط دانشجویان، دÙتر Øیات سیاسى اش را در هم پیچید.
آخرین نمونه، «کلینتون» بود Ú©Ù‡ بمباران بى لگام یوگسلاوى، دخالت علنى در عراق Ùˆ اÙغانستان، سر خط سیاست خارجى اش را تشکیل مى داد.
او ضمن Øمایت از رژیم اشغالگر قدس، گره کور دیگرى بر کلا٠سردرگم Ùلسطین انداخت Ùˆ کمپ دیوید دوم را کلید زد.
با توجه به شواهد مسلم تاریخى و آنچه را که بعد از جنگ جهانى به این طر٠ناظر بوده ایم «اوباما» نمى تواند این سیر و قانونمندى سیاست خارجى امریکا را بر هم بزند.
نخستین نشانه این همسویى اوباما با سران پیشین امریکا، Øضور او در کنیست Ùˆ دÙاع ØµØ±ÛŒØ Ø§Ø´ از امنیت اسرائیل بود Ùˆ نشانه دوم خلوت گزینى او در هاوایى آن هم در اوج نسل کشى جنایتکارانه غزه Ùˆ سکوت او بود Ú©Ù‡ نشان داد Ú©Ù‡ او همان قدر با مردم Ùلسطین همدرد است Ú©Ù‡ بوش Ùˆ کلینتون ها Ùˆ نشانه سوم ترکیب عناصر تصمیم گیر در کاخ سÙید است. انتخاب وزیران Ùˆ مشاورانى چون رام امانوئل به هیچ وجه نمى تواند نوید روزهاى روشنى براى مردمان خاورمیانه باشد.