خاطرات تلخ کارتر از شکست نیروهای امریکایی در طبس
Øضور نظامی امریکا در اردیبهشت ماه 1359 در صØرای طبس Ú©Ù‡ بدون اطلاع هیچ کشوری در جهان به غیر از انگلستان Ùˆ با هد٠رهایی گروگانهای امریکایی در سÙارتخانه این کشور در تهران انجام شد پس از آنکه با طوÙان شن مواجه شد Ùˆ با تلÙات 8 Ù†Ùری نیروهای امریکایی به سرانجام نرسید، به یک رسوايی بزرگ براي دولت جیمی کارتر مبدل شد. رسوایی بزرگی Ú©Ù‡ شاید در کنار ناکامی دولت ÙˆÛŒ در پایان بخشیدن به 444 روز اسارت اعضای سÙارتخانه این کشور در ایران، اصلی ترین علت شکست ÙˆÛŒ در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری امریکا بود.كارتر در خاطرات خود چنين مي نويسد :روز يكشنبه چهارم نوامبر 1979 (13 ابان 1358) تاريخي است كه من هرگز آن را Ùراموش نخواهم كرد. اوايل ØµØ¨Ø Ø¢Ù† روز برژينسكي گزارش كرد كه سه هزار Ù†Ùر از اÙراطيون، اعضاي سÙارت آمريكا را در تهران كه تعدادشان پنجاه يا شصت Ù†Ùر است، دستگير كرده‌اند. پس از آن ونس Ùˆ من Ùورا اطمينان خاطر Ùˆ ضمانت‌هايي كه قبلا از سوي مقامات ايراني براي ØÙظ جان آمريكائيان به ما رسيده بود، مورد بررسي قرار داديم. ما شديدا نگران Ùˆ ناراØت بوديم، ولي اطمينان داشتيم كه مقامات ايراني، به زودي اشغال كنندگان سÙارت را از Ù…Øوطه سÙارت بيرون مي‌كنند Ùˆ اÙراد ما را آزاد خواهند ساخت.تا جايي كه ما مي‌‌دانستيم هيچ گاه يك دولت ميزبان از كوشش براي ØÙظ جان ديپلمات‌هاي خارجي كه مورد تهديد واقع شده بودند، كوتاهي نكرده است. نخست‌وزير Ùˆ وزير خارجه ايران هر دو صراØتا تعهد كرده بودند كه از كادر Ùˆ اموال ما Ù…ØاÙظت كنند.در يكي دو Ù‡Ùته گذشته Øتي نيروهاي آيت‌الله خميني براي متÙرق كردن تظاهركنندگان در اطرا٠سÙارت آمريكا كمك Ùˆ همكاري كرده بودند. نخست‌وزير بازرگان Øداكثر تلاش خود را براي اجراي تعهدات خود به عمل آورد ولي كاري از پيش نبرد Ùˆ اقدامات او بي نتيجه ماند.به اين ترتيب نگراني ما رو به Ùزوني گذاشت. ما با دولت بازرگان Ùˆ مقاماتي كه عضو شوراي انقلاب بودند Ùˆ در آنجا بود كه سياست‌هاي ملي از سوي رهبران سياسي Ùˆ مذهبي تعيين مي‌شد، تماس Øاصل كرديم، ولي تمام كوشش‌هاي ما بي‌ثمر بود. اشغال كنندگان سÙارت يك شبه بدل به قهرماناني شده بودند. ايت‌الله خميني از عمل آنها ستايش كرد Ùˆ هيچ مقام دولتي Øاضر نبود كه با آنها مواجه شود. بازرگان Ùˆ يزدي با Øالتي توام با ياس Ùˆ انزجار استعÙا كردند.هيچ روشن نبود كه اين مهاجمين Ú†Ù‡ مي‌خواستند. برداشت من اين بود كه آنها ابتدا نمي‌خواستند بيش از چند ساعت در Ù…Øوطه اشغال شده سÙارت باقي بمانند Ùˆ يا آمريكائيان دستگير شده را در اسارت طولاني Ù†Ú¯Ù‡ دارند. معهذا، هنگامي كه انقلابيون هم رزم، آنها را مورد ستايش قرار داند Ùˆ آيت‌الله خميني از آنها Øمايت كرد، آنها عمل غيرقانوني خود را ادامه دادند. گروگان‌گيران در ابتدا هيچگونه Ùكر مشخصي درباره اينكه در ازاء آزادي گروگان‌ها Ú†Ù‡ مي‌خواهند، نداشتند، به جز اينكه بازگشت شاه Ùˆ استرداد اموال وي را مطالبه مي كردند .من روز ششم نوامبر 1979 در دÙتر خاطرات خود نوشتم: «ما اقدامات تلاÙي‌جويانه‌اي را مورد بررسي قرار داده‌ايم، هنوز 570 آمريكايي در ايران داريم. من به شركتهايي كه اين اÙراد را در استخدام داشتند دستور دادم آنها را از ايران خارج كنند.ما همچنين از الجزايري‌ها، سوريه‌اي‌ها، تركها، پاكستاني‌ها، ليبيائي‌ها Ùˆ سازمان رهايي‌بخش Ùلسطين درخواست كرديم در اين امر مداخله كنند. البته ما شاه را طبق درخواست آنان به ايران باز نمي‌گردانديم.اولين Ù‡Ùته ماه نوامبر 1979 من دشوارترين ساعات زندگي خود را مي‌گذراندم. سلامت گروگانهاي آمريكايي در ايران به صورت يك نگراني دائمي در آمده بود. ØµØ¨Ø Ø²ÙˆØ¯ در باغچه‌هاي كاخ سÙيد مشغول قدم زدن مي‌شدم Ùˆ شب‌ها خواب به چشمم راه نمي‌ياÙت.من همواره در اين انديشه بودم كه براي آزادي گروگانها Ú†Ù‡ مي‌شود كرد، بدون اينكه اØساسات Ùˆ شراÙت ملي خود را لكه‌دار سازيم. من به هر پيشنهادي هرچند كه غيرعقلائي Ùˆ مسخره به نظر مي‌رسيد گوش مي‌دادم. از جمله پيشنهادهاي مذكور، تØويل دادن شاه به ايران براي Ù…Øاكمه Ùˆ نيز بمباران اتمي شهر تهران بود.گرچه نمي‌توانستيم روش آيت‌الله خميني را Øدس بزنيم، ولي ما سعي مي كرديم منطقي رÙتار كنيم. پاپ جان پل دوم، با درخواست من مبني بر تماس مستقيم با ايت‌الله خميني مواÙقت كرد. (گرچه آيت‌الله بعدها در سخنراني خود پاپ را مورد نكوهش قرار داد.) همزمان با اين كوشش‌ها، ما خود را براي هر نوع اقدامي نظامي لازم آماده مي‌كرديم. عكس‌هاي ماهواره‌اي گرÙته شد تا موقعيت هواپيماهاي نظامي Ùˆ مناطق استراتژيك ايران دقيقا مورد بررسي قرار گيرد. من تمايلي به خون‌ريزي نداشتم، اما اگر كوچكترين آسيبي به گروگانها مي‌رسيد، اين عمل اجتناب‌ناپذير بود. ايرانيان به من اطلاع داده بودند در صورت هرگونه اقدام نظامي، اÙراطيون، گروگان‌ها را خواهند كشت. لذا تÙكر درباره هرگونه عمل نظامي نيز بي‌Øاصل بود.روز هشتم نوامبر يعني دو روز پس از اشغال سÙارت، كوشش‌هاي ما براي نجات ان گروگان‌ها آغاز شد. اغلب پيشنهاد‌هاي رسيده غيرعملي بود Ùˆ يا باعث كشته‌شدن تعداد زيادي از طرÙين مي‌گشت.اينكه سÙارت در منطقه مسكوني پرجمعيتي واقع شده ود Ùˆ غيرقابل دسترسي بودن Ù…Øوطه سÙارت كه در مساÙتي بيش از 600 ميل از نزديك‌ترين Ù…ØÙ„ مناسب براي Ùرود هواپيما بود، از مشكلات اساسي به شمار مي‌رÙت. ضمن اينكه با وجود نظارت دائمي ما به Ù…Øوطه سÙارت، اطلاع دقيقي از Ù…ØÙ„ نگهداري گروگان‌ها نداشتيم. اÙرادي كه از گروگان‌ها Ù…ØاÙظت مي‌كردند، در انجام وظيÙÙ‡ خود مصمم Ùˆ پيوسته در Øال آماده‌باش بودند. تصميم گرÙتيم كه در صورت Ù…Øاكمه علني گروگان‌ها كه بارها توسط اÙراطيون عنوان شده بود، كليه راههاي داد Ùˆ ستد Ùˆ تجاري با ايران را از بين ببريم. بدين منظور نقشه‌هاي تÙصيلي Ùˆ وضع ساØلي ايران را مورد بررسي قرار داديم. مين‌گذاري كليه بنادر ايران از نظر من بهترين Ùˆ مطمئن‌ترين راه مختل‌كردن هر نوع رÙت آ‌مد كشتي‌ها به بنادر ايران بود. چه، خنثي‌كردن مين‌ها به وسيله ايران Ùˆ يا Øتي كمك گرÙتن از Øاميان بالقوه ايران تقريبا غيرممكن بود.Ù…Øاصره دريايي همانند مين‌گذاري مي‌توانست موثر باشد،ولي اين امر موجب درگيري با كشتي هاي متعلق به كشورهاي مختل٠مي‌شد. بي‌ترديد برخي از كشتي‌ها آسيب مي‌ديدند Ùˆ در صورت مقاومت در راه شكستن خط Ù…Øاصره غرق مي‌شدند.اØتمال ديگري كه وجود داشت اين بود كه ايران گروگان‌ها را مجازات Ùˆ يا اعدام كند. براي مقابله با اين امر من آماده Øمله مستقيم نظامي به ايران بودم. در نتيجه عكس‌هاي هوايي از پالايشگاه‌هاي Ù†Ùت Ùˆ ديگر هدÙهاي استراتژيكي دقيقا مورد بررسي Ùˆ مداقه قرار گرÙته بود.شرايط ايران براي رهايي گروگان‌ها عبارت بود از: _ استرداد شاه به ايران به منظور Ù…Øاكمه Ùˆ مجازات كه Øتما منجر به اعدام وي مي‌شد. _ بازگرداندن اموال شاه به ايران. _ عذرخواهي آمريكا براي جناياتش عليه مردم ايران Ùˆ پرداخت خسارات ناشي از آن.من هيچ گاه اين خواست‌ها را جدي تلقي نكردم، زيرا Øيثيت Ùˆ شراÙت ملي ما را لكه‌دار مي‌ساخت. در چنين شرايط دشواري ÙˆØدت Ùˆ يكپارچگي ملي ضروري بود Ùˆ من كوشش داشتم Øمايت همگان را به Ù†Ùع دولت خود بسيج كنم. انتقادات «كيسينجر» در Øضور ديپلمات‌هاي خارجي Ùˆ مطبوعات، نگراني‌هايي را به وجود آورده بود. اظهارات وي به ويژه «ونس» را عصباني مي‌كرد.من با كيسينجر ملاقاتي كردم Ùˆ نياز به Øمايت Ùˆ ÙˆØدت همگاني را به او متذكر شدم، Ùˆ اين ملاقات به درخواست من صورت گرÙت. او Ú¯Ùت كه پاره‌اي از انتقادات منتشره از مصاØبه‌هايي استخراج شده است كه قبل از مسئله بØران گروگان‌ها انجام شده بود. عليهذا وي به من اطمينان داد كه طي دوره بØران از ابراز چنين عقايدي خودداري خواهد كرد، گرچه پس از گذشت مدتي كوتاه، اوضاع به گونه سابق برگشت.ما موÙÙ‚ شده بوديم كه Øضور 6 ديپلمات آمريكايي را كه در آن وقت در سÙارت كانادا پناهنده شده بودند، مخÙÙŠ Ù†Ú¯Ù‡ داريم (برخي از سازمان‌هاي خبرگزاري از وضع اين ديپلمات‌ها آگاهي داشتند ولي بر اساس تقاضاي من از اÙشاي اين اطلاعات خودداري ورزيدند.) در ماه ژانويه (دي Ùˆ بهمن) كه خيابان‌هاي تهران آرام شده بود، زمان آن نيز رسيده بود كه گروگان‌ها را از آنجا نجات دهيم. اين يك داستان واقعي از عمليات سري بود Ùˆ عوامل مخÙÙŠ امريكا براي تمرين Ùˆ پياده كردن برنامه خروج كانادايي‌ها Ùˆ آمريكائيان به ايران اعزام شدند. اين عوامل Ùˆ آنهايي كه بايد آزاد مي‌شدند، بايستي با تغيير قياÙÙ‡ Ùˆ اسناد جعلي مجهز مي‌شدند Ùˆ همچنين آنها بايد آموزش لازم را مي‌ديدند تا بتوانند مقامات ايراني را متقاعد كنند كه آنان مساÙرين عادي از كشورهاي مختل٠هستند.يكي از عوامل به عنوان تبعه آلمان البته با پاسپورت جعلي اعزام شد. وي يك نام ساختگي كه اسم دوم آن با Øر٠H شروع مي‌شد، برگزيد. در گمرك، يكي از مامورين جلوي وي را گرÙت Ùˆ Ú¯Ùت كه عجيب است كه در يك پاسپورت آلماني Øر٠اول به جاي نام كامل به كار برده شود. وي هرگز به موردي مانند آن بر نخورده است. به دليل سوءظن اين مامور، از عامل ما بازجويي بيشتري به عمل آمد. ولي عامل ما كه Øضور ذهن خوبي داشت، به وي Ú¯Ùت: «خوب، والدين من وقتي كه من بچه بودم، نام مرا هيتلر گذاشتند Ùˆ از زمان جنگ تا به امروز به من اجازه داده شده كه نام كامل خود را پنهان كنم.» مامور گمرك به او لبخندي زد Ùˆ با دست به وي اجازه ورود به ايران را داد.روز 28 ژانويه به من گزارش رسيد كه 6 آمريكايي (پناهندگان سÙارت كانادا) از ايران خارج شدند. در همان روز ابوالØسن بني صدر به رياست جمهوري انتخاب شد. تا هنگامي كه كانادائي‌ها Ùˆ عوامل اطلاعاتي ما نيز از ايران خارج نشده بودند، ما نمي‌توانستيم اين خبر را منتشر كنيم كه ماموريت نجات اوليه ما موÙقيت‌آميز بود. ولي وقتي كه بالاخره اين خبر در روز 31 ژانويه منتشر شد، «كنت تيلور» سÙير كانادا در ايران Ùˆ ديگر كانادايي‌هاي با شهامت، Ùورا وجهه‌اي قهرمانانه ياÙتند.روز 22 مارس، پس از اينكه تمام تلاش هاي ما براي مذاكره با مقامات ايراني بي‌ثمر مانده بود «ماندل»، «ونس Ùˆ من گزارشي از Ùرماندهان نظامي در مورد آخرين برنامه‌هاي نجات گروگان‌ها درياÙت داشتيم كه خيلي موجه‌تر از برنامه‌هايي بود كه در اوايل بØران به ما ارايه شده بود. ولي كار بيشتري لازم بود كه اين برنامه‌ها تكميل شود Ùˆ من هنوز متقاعد نشده بودم كه بايستي وارد عمل شويم.يكي از مكان‌هاي اØتمالي براي Ùرود آمدن گروه نجات ما، كوير دور اÙتاده‌اي بود كه در Øدود 200 ميلي جنوب تهران واقع شده است. طبق عكس‌هاي هوايي، اين مكان براي Ùرود آمدن هواپيماهاي Øمل Ùˆ نقل در شب به Øد كاÙÙŠ صا٠و Ù…Ø³Ø·Ø Ø¨ÙˆØ¯ØŒ لذا مورد توجه قرار گرÙت. من اجازه دادم كه يك هواپيماي كوچك براي بررسي مقدماتي اين منطقه كويري از نزديك، به آنجا پرواز كند Ùˆ مستقيما استقامت Ùˆ Ù…Ø³Ø·Ø Ø¨ÙˆØ¯Ù† آنجا را آزمايش كند. من هنوز تصميم نهايي خود را نگرÙته بودم Ùˆ علاقه داشتم كه عمليات تمريني Ùˆ برنامه‌ريزي ادامه يابد.روز دوم آوريل گزارشي به من رسيد مبني بر اينكه هواپيماي كوچك ما در ارتÙاعي كوتاه پرواز كرده Ùˆ در كوير به زمين نشسته است Ùˆ Ù…Øوطه‌اي را كه قرار بود عمليات اØتمالي نجات گروگان‌ها انجام گيرد، مورد بررسي قرار داده است Ùˆ جالب اينكه دراين عمليات، اØدي آنهاد را نديده Ùˆ شناسايي نشده‌اند. اين هواپيما پس از انجام موريت به سلامت بازگشت. خلبان هواپيما گزارش كرد كه Ù…ØÙ„ مورد نظر جايي است مطلوب، Ø³Ø·Ø Ø¢Ù† مستØكم Ùˆ صا٠و به Øد كاÙÙŠ دور اÙتاده Ùˆ از جاده‌اي كه در نزديكي آن واقع شده به ندرت استÙاده مي‌شود. ما تصميم گرÙتيم برنامه ماموريت نجات گروگان‌ها را تكميل كنيم Ùˆ پس از جمع‌آوري تجهيزات مورد نياز خود، گروه اعزامي را آماده سازيم.براي من روشن بود كه شوراي انقلاب هيچ كاري در زمينه آزادي گروگان‌ها انجام نخواهد داد. از اين رو تصميم گرÙتم وارد عمل شوم. روز 11 آوريل من Ùˆ مشاورين طراز اولم برنامه نجات گروگان ها را مجدا مرور كرديم. در اتاق كابينه، ماندل، براون، برژينسكي_ كريستوÙر Ùˆ رئيس سازمان اطلاعاتي سيا _ استانÙيلد ترنر _ ژنرال ديويد جونز، هاميلتون جوردن Ùˆ جودي پاول در كنار من نشسته بودند. (ونس به يك مرخصي كه شديدا نياز داشت، رÙته بود.)گروگان‌گيران اÙراطي تهديد كردند در صورتي كه هرگونه اقدامي براي رهايي گروگان‌ها صورت گيرد، «Ùورا همه گروگان‌ها را از بين خواهند برد Ùˆ همين تهديد، ما را مجبور كرد هرگونه عمليات را با Øداكثر اØتياط طراØÙŠ Ùˆ برنامه‌ريزي كنيم.ژنرال جونز Ú¯Ùته بود كه كوتاه‌ترين تاريخ براي آماده كردن همه كارها 24 آوريل است. من به همه Ú¯Ùتم زمان آن Ùرا رسيده است كه گروگان‌هايمان را به خانه برگردانيم، زيرا سلامت Ùˆ ØÙظ جان آنها Ùˆ هم چنين شراÙت ملي ما Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª.هنگامي كه ونس از مرخصي بازگشت، نسبت به تصميم من در زمينه نجات گروگان ها اعتراض كرد Ùˆ تقاضا نمود نظريات خود را در شوراي امنيت ملي Ù…Ø·Ø±Ø Ø³Ø§Ø²Ø¯. در جلسه‌اي كه پانزدهم آوريل تشكيل شد، وي استدلال كرد كه ما بايستي صبور باشيم Ùˆ دست به كاري نزنيم كه زندگي Ùˆ جان گروگان‌ها را به مخاطره بيندازد ولي اÙراد ديگر روي نظر پيشين خود ايستادگي كردند.تمام تلاش‌ما اين بود كه اقدامات مربوط به آزادي گروگان ها مخÙÙŠ بماند Ùˆ به اÙرادي كه اجبارا از رÙت Ùˆ آمد هواپيماها Ùˆ هلي كوپترها مطلع مي‌شدند، Ú¯Ùته بوديم كه اين Øركات مربوط به عمليات مين گذاري است. عصر شانزدهم آوريل براي بررسي كامل عمليات در اتاق بررسي موقعيت (اتاق وضعيت) تشكيل جلسه داديم كه ليه دو ساعت Ùˆ نيم به طول انجاميد، من مخصوصا تØت تاثير ژنرال جيمزوات، ژنرال Ùيليپ گاست Ùˆ سرهنگ چارلز بكويت كه رهبري عمليات را داشتند قرار گرÙتم.در توضيØات دقيقي كه از عمليات دادند، ابهام‌هايي كه در Ù†Øوه اجراي Ø·Ø±Ø ÙˆØ¬ÙˆØ¯ داشت، مرتÙع شد. از اين رو ضمن قبول Ùˆ تائيد كامل Ø·Ø±Ø Ø¨Ù‡ آنها دستور دادم كه آن را به مرØله اجراء در آورند Ùˆ آنها را مطمئن ساختم كه هنگام اجراي Ø·Ø±Ø Ù‡ÙŠÚ†Ú¯ÙˆÙ†Ù‡ دخالتي از جانب كاخ سÙيد نخواهد شد.تنها درخواست من اين بود كه مرا Ù„Øظه به Ù„Øظه در جريان امر قرار بدهند. كليه برنامه‌ها Ùˆ تمرين‌هاي مقدماتي اين Ø·Ø±Ø ØªÙƒÙ…ÙŠÙ„ شده بود Ùˆ زمان براي اجرا نيز مناسب بود Ùˆ من به موÙقيت اين Ø·Ø±Ø ÙƒØ§Ù…Ù„Ø§ اميدوار بودم. هواپيماها در مصر Ùˆ عمان كه دوست ما Ùˆ همجوار ايران بودند مستقر شده بودند، بدون آنكه رهبران مصر Ùˆ عمان از نيت اصلي ما اطلاع داشته باشند، طبق Ú¯Ùته ما آنها چنين مي‌پنداشتند كه اين برنامه به منظور كمك‌رساني به مجاهدان اÙغاني Ùˆ يا مين گذاري در سواØÙ„ ايران است.بديهي است كه نقشه‌دقيق ساختمان سÙارت ما در ايران در اختيارمان بود. ولي به منظور اطلاع از مكان نگهداري گروگان‌ها اØتياج به اطلاعات دقيقي داشتيم كه زنان Ùˆ سياه پوستان كه قبلا در ايران جزو گروگان‌ها بودند Ùˆ قبل از عيد Ù…Ø³ÙŠØ Ø¢Ø²Ø§Ø¯ شده بودند، در اين زمينه نتوانستند كمكي به ما بكنند Ùˆ به طور كلي، اطلاعي از Ù…ØÙ„ نگهداري گروگان‌ها نداشتند.ولي اقبال با ما ياري كرد Ùˆ براي اولين بار يكي از عوامل ما در ايران (كه به دليل امنيتي از اÙشاء نام او خودداري مي‌كنم) كه شناخت كاملي از سÙارت ما نيز داشت، توانست Ù…ØÙ„ دقيق هر يك از گروگان‌ها _ تعداد Ù…ØاÙظين Ùˆ خصوصيات آنها Ùˆ برنامه روزانه گروگان‌ها Ùˆ Ù…ØاÙظين را دقيقا در اختيار ما بگذارد.از طر٠ديگر عوامل ما كه قبلا به عناوين متÙاوت تجاري Ùˆ خبرنگاري Ùˆ ... به ايران رÙت Ùˆ آمد مي‌كردند، اطلاعات دقيقي در زمينه Ù…ØاÙظين گروگان‌ها در اختيار ما گذاشته بودند. بر اساس اين اطلاعات از ميزان جديت Ùˆ دقت در مراقبت از گروگان‌ها Ùˆ Ù…Øوطه سÙارت توسط دانشجويان كاسته شده بود Ùˆ يك Øمله غاÙلگيرانه Øتما موÙقيت‌آميز به نظر مي‌رسيد.عكس‌هايي كه مرتبا توسط ماهواره‌ها مي‌گرÙتيم، به خوبي نشان مي‌داد كه طولاني شدن مدت گروگان‌گيري Ù…ØاÙظين را كسل Ùˆ خسته كرده است Ùˆ آن شور Ùˆ هيجان اوليه ديگر وجود ندارد.در چنين شرايطي نيروي ماهر Ùˆ آموزش‌ديده ما مي‌‌توانستند در تاريكي شب Ùˆ با استÙاده از وسايل نورزا اÙراد ما را از دانشجويان تشخيص دهند Ùˆ امكان آزادي آنها را Ùراهم سازند.بدين منظور ما اØتياج به شش هلي‌كوپتر بزرگ داشتيم كه در مركز تهران پرواز كنند Ùˆ گروه نجات را همراه با سه Ù†Ùر گروگان آمريكايي مستقر در وزارت خارجه Ùˆ گروگان‌هايي كه در سÙارت بودند پس از آزادي به Ù…ØÙ„ امني منتقل سازند.مشكل اساسي، عبور از دريا Ùˆ كشورهايي بود كه در مسير قرار داشت تا به مركز تهران برسيم. براي رÙع اين مسئله در نظر گرÙتيم هشت هليكوپتر بزرگ كه Ùقط شش Ùروند آن در عمليات رهاسازي گروگان‌ها شركت مي‌كردند Ùˆ دو عدد ديگر براي ذخيره در نظر گرÙته شده بود، توسط هواپيماي Øمل Ùˆ نقلي كه در عمان داشتيم، به منطقه دور اÙتاده‌اي كه صØراي شماره يك ناميده شده Ùˆ قبلا توسط پرواز آزمايشي ما دقيقا مورد بررسي قرار گرÙته بود، منتقل كنيم.تنها نقطه ضع٠اين منطقه، جاده Ùرعي Ùˆ خاكي بود كه به ندرت براي عبور Ùˆ مرور مورد استÙاده قرار مي‌گرÙت. البته در اين زمينه، گروه نجات آمادگي‌اين را داشت كه در صورت عبور Ùˆ مروري در اين جاده در Øين عمليات، عابرين را توقي٠نموده، وسيله نقليه آنها را دور از انظار مخÙÙŠ كرده Ùˆ پس از اطمينان از اينكه نمي‌توانند در راه نجات گروگان‌ها اخلالي به وجود آورند، آنها را آزاد سازند. من در اين مورد دستور اكيد داده بودم كه به هيچ عنوان به هيچ عابر بيگناهي نبايد آسيبي برسد Ùˆ از خونريزي بر Øذر باشند.طبق برنامه، هلي‌كوپترها غروب روز پنجشنبه 24 آوريل ساعت ده Ùˆ نيم ØµØ¨Ø Ø¨Ù‡ وقت واشينگتن پرواز مي‌كردند Ùˆ شش ساعت بعد به Ù…ØÙ„ عمليات مي‌رسيدند. Ùاصله اين پرواز از بØر عمان تا Ù…ØÙ„ عمليات 600 ميل بود كه Øداكثر ظرÙين پرواز اين گونه وسايل هوابرد است.شش Ùروند هواپيماي 130 _ C كه Øامل نود Ù†Ùر اعضاء گروه نجات، به علاوه سوخت Ùˆ وسايل Ùˆ تجهيزات بود، در Ù…ØÙ„ عمليات به هليكوپترها مي‌پيوست، سپس گروه Ùˆ لوازم از هواپيماهاي 130 _ C هليكوپتر‌ها منتقل مي‌شدند Ùˆ هواپيماها خاك ايران را ترك مي‌گÙتند. آنگاه هليكوپترها به سمت شمال Ùˆ يكي از كوه‌هاي نزديك به پرواز در مي‌آمدند Ùˆ ساعت 4 ØµØ¨Ø Ø¨Ù‡ مقصد مي‌رسيدند Ùˆ تا روز بعد در همانجا مخÙÙŠ مي‌ماندند. اين Ù…ØÙ„ØŒ دور اÙتاده Ùˆ كاملا خالي از سكنه بود Ùˆ اØتمال شناسايي گروه نجات بسيار كم بود.ارتباط بين پنتاگون Ùˆ گروه نجات از طريق ماهواره Ùˆ ساير وسايل ارتباطي Ùوري بود. من نيز گزارش‌هاي خود را تلÙني از طريق ژنرال جونز Ùˆ هارولد براون درياÙت مي‌كردم.شب عيد كاميون‌هايي كه توسط عمال ما در تهران خريداري Ùˆ در انباري در نزديكي تهران نگهداري مي‌شد، به Ù…ØÙ„ اختÙاي گروه نجات آمده Ùˆ آنها را به شهر مي‌آورد. در زماني كه از پيش مشخص شده بود، گروه نجات، هم زمان وارد ساختمان وزارت خارجه Ùˆ Ù…ØÙ„ سÙارت مي‌شد Ùˆ با انجام عملياتي، گروگان ها را آزاد مي‌كرد. سپس با استÙاده از ارتباط راديويي كه بين گروه نجات Ùˆ هليكوپترها بود، هليكوپترها در مكان تعيين شده به زمين مي‌نشست Ùˆ اÙراد ما را به Ùرودگاه متروكي در نزديكي شهر تهران مي‌برد Ùˆ از آنجا دو Ùروند هواپيماي C_ 140 آمريكائي‌ها را از طريق پرواز برÙراز مناطق كويري عربستان سعودي به جاي امني منتقل مي‌كردند Ùˆ هلي كوپترها در ايران به جا گذاشته مي‌شدند.من در نظر داشتم كه پس از پايان موÙقيت‌آميز برنامه‌رهاسازي گروگان‌ها، سعودي‌ها را در جريان امر بگذارم. ونس از خطري كه متوجه جان گروگان ها بود، ابراز نگراني مي‌كرد Ùˆ در موÙقيت اين برنامه ترديد داشت. او همواره ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ù…ÙÙŠ داد كه در صورتي كه من تصميم مي‌گرÙتم، براي نجات جان گروگان‌ها به قوه قهريه متوسل شوم، از مين‌گذاري سواØÙ„ ايران استÙاده شود Ùˆ Øتي در چند مورد مرا تهديد به استعÙا كرده بود. به هر Øال، من به نظرياتش ارج مي‌نهادم Ùˆ Ù…Øتاج ايده ها Ùˆ خدماتش بودم، از اين رو به كار خود ادامه داد ولي مشروط به اينكه ØÙ‚ اعتراض به پاره‌اي از سياست‌هاي متخذه در مورد ايران پيوسته برايش Ù…ØÙوظ باشد.يكي از شرايط موÙقيت اين Ø·Ø±Ø ÙƒÙ‡ همواره مرا نگران مي‌كرد اين بود كه تا آخرين مرØله سري باقي بماند. ولي من مجبور شدم اين Ø·Ø±Ø Ø±Ø§ با يكي ديگر از سران دول در ميان بگذارم.منشاء اين Ùكر از آنجا سرچشمه گرÙت كه يك اÙسر انگليسي كه در خدمت سلطان عمان بود، به لندن گزارش كرده بود كه ما هواپيماهايي مجهز به تجهيزات جنگي براي مجاهدين اÙغان به عمان Ùرستاده‌ايم Ùˆ در نتيجه عماني‌ها Ùˆ انگليسي‌ها از اين خبر برآشÙته بودند Ùˆ من مجبور شدم «وارن كريستوÙر» را براي اداي توضيØات به لندن بÙرستم تا با خانم «مارگارت تاچر» نخست وزير Ùˆ «لرد كارينگتون» وزير امور خارجه انگليس وارد بØØ« Ùˆ مذاكره شود Ùˆ مقصد واقعي ما را از Ùرستادن اين هواپيماها به عمان براي آنها روشن سازد.در يك مورد ديگر ما نگران شديم كه خبر درز كرده است Ùˆ آن داستان يك ماموريت نجات در Øوالي مرز عراق بود كه هنگام ضبط برنامه راديويي كه در سراسر ايران پخش مي‌شد، به گوشمان رسيد. ولي خيلي زود متوجه شديم كه اين مطلب چيزي به جز نقل يك داستان تخيلي از روزنامه واشنگتن استار نبوده است. روز چهارشنبه 23 آوريل (3 ارديبهشت) من آخرين گزارش اطلاعاتي را در مورد آزادي گروگان‌ها از طر٠ايران درياÙت كردم.گزارش Øاكي از اين بود كه امكان آزادي گروگان‌ها ظر٠پنج يا شش ماه آينده بعيد است، از طر٠ديگر عوامل ما در ايران نسبت به موÙقيت Ùˆ Ø·Ø±Ø Ø¢Ø²Ø§Ø¯ÙŠ گروگان ها بسيار خوشبين بودند. روز بعد كه روز اجراي عمليات بود، دلم مي‌خواست كه تمام Ù„Øظاتم را به درياÙت گزارش پيشرÙت كار گروه نجات بگذرانم، ولي براي اينكه نشان داده شود كه هيچ واقعه غيرعادي وجود ندارد، مجبور بودم برنامه عادي روزانه خود را طبق معمول دنبال كنم. روي اين اصل، از برژينسكي خواستم كه Ù„Øظه به Ù„Øظه توسط يادداشت مرا در جريان امر قرار دهد Ùˆ كوشش مي‌كردم نشان دهم كه Øواسم متوجه وظاي٠جاري از جمله ملاقات خصوصي با رهبر Øزب كارگر اسرائيل «شيمون پرز» Ùˆ ملاقات با گروهي از رهبران آمريكاي لاتين در زمينه برنامه مبارزه با تورم است. ذيلا برخي از يادداشت‌هاي برژينسكي در روز اجراي عمليات كه نظريات من نيز در Øاشيه آن اضاÙÙ‡ شده بود، نقل مي‌كنم (ساعات نقل گزارش‌ها به وقت واشنگتن است):ساعت 35/10_ آخرين گزارش اطلاعاتي در زمينه مراØÙ„ اوليه. پرواز طبق برنامه انجام مي‌شود. ساعت 12_ صر٠ناهار با Øضور ونس _ معاون او _ براون‌_ برژينسكي_ جودي پاول. گزارش نخست Øاكي از اين است كه اØتمالا هلي كوپتر‌ها مجبور خواهند شد كه در جايي نرسيده به Ù…ØÙ„ تعيني شده قبلي Ùرود آيند. با وجوديكه اداره هواشناسي هوا را خوب گزارش داده بود، ولي هليكوپترها به هواپيماي باري Øامل بازگشته اند كه به علت نقص Ùني ديگر قابل استÙاده براي ادامه ماموريت نيست Ùˆ ديگري در صØراي جنوب منطقه عمليات رها شده است. (در طول اين مدت ما مطلع نشديم كه سرنشينان هلي‌كوپتر رها شده، Ú†Ù‡ سرنوشتي پيدا كرده‌اند Ùˆ اين مسئله بسيار ما را نگران كرده بود.)يكي از ديده‌باني‌هاي ايراني متوجه پرواز دو هواپيماي ما كه بدون چراغ Ùˆ در ارتÙاع كم پرواز مي‌كنند، شده است. (Ùرستنده جاسوسي ما در ايران، Ùرستنده‌هاي راديويي را در سراسرايران ضبط مي‌كرد)ساعت 15/15 دقيقه نيروي دريايي تصور مي‌كند، دو هليكوپتري كه از كار اÙتاده‌اند، به وسيله بقيه هلي‌كوپتر‌ها كه بر زمين نشسته‌اند، از زمين برداشته شده‌اند Ùˆ Ùعلا 6 هليكوپتر در راه اجراي ماموريت هستند. قرار است ظر٠نيم ساعت وضعيت صØرايي شماره يك به ما گزارش شود.خبري از آژير هوايي ژاندارمري كه دو هواپيماي ما را ديده بودند، نيست (ايرانيها پاسگاه‌هاي كوچكي در شهرها Ùˆ روستاها دارند كه ما بدون هيچ مشكلي از كنار آنها گذاشتيم.)تمام هواپيماهاي C_ 130 به زمين نشستند. در اين Ùاصله به اولين مسئله برخورد كرديم. زيرا بلاÙاصله پس از به زمين نشستن هواپيماها، يك اتوبوس كه Øدود 40 تا 44 Ù†Ùر سرنشين دارد، يك كاميون سوخت Ùˆ سپس يك وانت از آنجا عبور كردند. دو وسيله آخر به نظر رسيد متعلق به قاچاقچيان بنزين باشد Ùˆ هر دو راننده به Ù…Øض مشاهده ما، به وسيله وانت Ùرار كردند Ùˆ بعيد است كه به پليس اطلاع دهند.سرهنگ «بكويت» بر اين عقيده است كه اين رانندگان Ùكر كرده‌اند گروه ما پليس ايران است ولي بايستي مساÙرين اتوبوس را كه توقي٠كرده‌ايم، از هرگونه اقدامي كه منجر به دادن اطلاعاتي به پليس شود، باز داريم. اين واقعه صرÙا يك بدشانسي غيرمترقبه است. ما اين Ù…ØÙ„ را Ù‡Ùته‌ها تØت نظر داشتيم Ùˆ رÙت Ùˆ آمد در اين جاده Ùرعي به ندرت به چشم مي‌خورد.براون Ùˆ برژينسكي بر اين عقيده‌اند دليلي براي متوق٠كردن عمليات در شرايط Ùعلي وجود ندارد، نتايج مشورت Ùˆ گزارش‌هاي بعدي توسط برژينسكي به رئيس جمهوري اطلاع Ùˆ كسب دستور خواهد شد. در Øاشيه من با پيشنهاد انتقال سرنشينان اتوبوس به وسيله هواپيماي C_ 130 تا پايان برنامه نجات گروگان‌ها مواÙقت كردم، تا پس از خاتمه ماموريت به ايران باز گردانده شوند.21/16 _ ژنرال جونز به وسيله ژنرال وات ( كه در مصر بود Ùˆ عمليات را Ùرماندهي مي‌كرد) مطلع شده شده كه همه چيز در Ù…ØÙ„ صØراي شماره يك تØت كنترل است. هيچ كس زخمي يا كشته نشده است. وسيله نقليه‌اي كه با دو راننده Ùرار كرده بودند، به شهري كه در 15 ميلي Ù…ØÙ„ واقع شده بود Ùˆ در آنجا يك پست ژاندارمري كه شب ها خالي است، رÙته است. چهار هليكوپتر، ساعت چهار به وقت Ù…Øلي سوخت‌گيري كرده بود Ùˆ دو Ùروند ديگر در Øال سوخت‌گيري بود (يكي از اين دو هليكوپتر موقتا به علت گردباد ØŸ مجبور شده بود به زمين بنشيند، ولي بعدا با تلاشي كه به عمل آورده بود، به ديگران پيوست Ùˆ اين امر باعث تاخير در برنامه شد، ولي اين امر، مسئله مهمي نبود.)وات انتظار دارد كه همه‌چيز ظر٠40 دقيقه با موÙقيت به پايان برسد. وي گزارشي درياÙت كرده است كه علامت سبز داده شده است.45/16_ براون به برژينسكي اظهار داشت: من Ùكر مي‌كنم عمليات به وضعيتي رسيده است كه بايستي متوق٠شود. يكي از هليكوپترها با مشكل Ùني مواجه شده است (اشكال هيدروليك) Ùˆ بدين ترتيب ما كمتر از 6 هليكوپتر مورد نياز در اختيار داريم.براي باز گرداندن گروه نجات از هواپيماهاي C_ 130 استÙاده خواهد شد. از رئيس جمهور درخواست مي‌شود كه ظر٠چند دقيقه براي لغو ماموريت اتخاذ تصميم كند (با توجه به اينكه عمليات بايستي در طول شب پايان پذيرد.)50/16_ پس از درياÙت گزارش كامل از برژينسكي، رئيس جمهوري تقاضاي اطلاعات كامل از براون وجونز نمود. خاصه در اين زمينه خواهان توصيه Ùرمانده زميني شد (بكويت Ùˆ وات در مصر هر دو با توجه به برنامه عمليات كه نيازمند به Øداقل 6 هليكوپتر بود، توصيه كردند كه عمليات لغو شود.)57/16_ رئيس جمهوري خطاب براون Ú¯Ùت: بهتر است با پيشنهاد مواÙقت كنيم، ماموريت لغو مي‌گردد.در اين موقع، معاونت رياست جمهوري _ كريستوÙر _ پاول Ùˆ جردن در اتاق مطالعه كوچك من به من Ùˆ برژينسكي پيوستند، ونس Ùˆ براون نيز بعدا به آنجا آمدند. گرچه به سبب شكست ماموريت، ما متاثر Ùˆ غمگين بوديم، ولي خدا را شكر مي‌كرديم كه تلÙات جاني نداشته‌ايم.18/17_ براون به رئيس جمهوري اطلاع مي‌دهد كه معلوم نيست Ú†Ù‡ بر سر يكي از هليكوپترها Ùˆ سرنشينان آن آمده است.32/17_ رئيس جمهوري با يك تلÙÙ† مطمئن با جونز تماس مي‌گيرد Ùˆ اطلاع Øاصل مي‌كند كه كليه خدمه از هليكوپتر خارج نشده‌اند. وي دستور داد كه از هرگونه اقدامات نظامي بيهوده جلوگيري شود Ùˆ با استÙاده از پوشش هوايي براي رهايي جان خدمه بدون هيچ برخوردي اقدام كنند.در صورت Øمله هوايي از طر٠ايران قبل از Øمله مستقيم Ùˆ سرنگوني هواپيماهاي ايراني، اقدام به يك نمايش قدرت بكنند (پيش بيني اين عمليات به منظور ØÙظ جان خدمه هليكوپتري بود كه تصور مي‌كردم در صØراي ايران رها شده بود) من آماده بودم تا در صورت لزوم، نيروي هوابرد نظامي را براي ØÙظ جان خدمه هليكوپتر به Ù…ØÙ„ اعزام دارم. (منابع جاسوسي ما گزارش كردند كه هليكوپتري كه در صØرا به زمين نشسته است، دارد علامت مي‌دهد)با توجه به لغو انجام ماموريت گروه نجات، بØثي در زمينه چگونگي توجيه ماموريت Ùˆ لغو آن براي ايران Ùˆ مردم آمريكا در گرÙت. (من درين Ùكر بودم كه پس از خروج گروه نجات از ايران، لازم است ايرانيان را تسكين دهم.)58/ 17_ جونز با استÙاده از خط ويژه به رئيس جمهوري اطلاع داد كه يكي از هليكوپترها با هواپيماي C_130 تصاد٠كرد Ùˆ منجر به از بين رÙتن تعدادي از اÙراد شده است Ùˆ ممكن است وضع از اين هم ناگوارتر شود. سرنشينان اين هواپيما به هواپيماي C_130 ديگري منتقل شدند. (از Ùرط ناراØتي Øالم به هم خورد. هر تاخير جزئي از آن طر٠در رساندن خبر برايم ساعت‌ها به طول مي‌انجاميد Ùˆ همچنان كه منتظر گزارش‌هاي دقيق‌تر در مورد تعداد كشته شدگان بودم، Ùقط دعا مي‌كردم).21/18_ رئيس جمهوري از طريق جونز اطلاع Øاصل مي‌كند كه تعدادي از اÙراد بر اثر تصاد٠كشته شده‌اند. اين اÙراد شامل خدمه هواپيما _ خلبان هواپيماي C_130 Ùˆ تعدادي از اعضاء گروه نجات بودند. بقيه اÙراد به وسيله يكي ديگر از هواپيماها از Ù…ØÙ„ خارج مي‌شوند. (هنگام آماده شدن براي پرواز بر اثر ايجاد گرد Ùˆ غبار ناشي از Øركت پروانه هليكوپتر Ùˆ كم شدن ديد خلبان يكي از هليكوپترها با قسمت جلوي هواپيما برخورد كرده Ùˆ منجر به سوختن هر دو وسيله مي‌گردد، به Ù†Øوي كه خارج كردن اجساد كشته شدگان را غيرممكن مي‌سازد) بقيه اÙراد با پنج هواپيماي C_ 130 عازم مصيره، كه جزيره كوچكي در درياي عمان است، Øركت كردند. مدت توق٠اÙراد ما در صØرا سه ساعت بود .05/19_ جونز اطلاع داد. كه Øداقل 6 Ù†Ùر كشته شده‌اند. گروه نجات ساعت ده بعد از ظهر به مصيره مي‌رسيد. 45/19_ گروهي كه در اتاق كابينه بدون Øضور رياست جمهوري گرد هم آمده بودند، مشغول تهيه بيانيه‌ها Ùˆ اطلاعيه‌هاي لازم در اين زمينه بودند.(من به تنهايي در دÙتر كوچك خود نشسته بودم Ùˆ مشغول تهيه Ùهرستي از تمام كارهايي بودم كه بايستي انجام شود. از جمله اينكه به گروگان‌هاي ما صدمه اي وارد نشود، عوامل ما در تهران مصون بمانند. رهبران ساير دول منطقه را از آنچه گذشته است، آگاه سازم. برخي از رهبران آمريكا را در جريان واقعه قرار دهم Ùˆ نهايتا جريان را به اطلاع اÙكار عموي برسانم ولي در وهله اول بايستي گروه نجات را بدون اينكه شناخته شوند، از ايران خارج مي‌كرديم.)5/20_ رئيس جمهوري به جمع گروهي كه در اتاق كابينه تشكيل جلسه داده بودند پيوست (من به دنبال رئيس سازمان سيا Ùرستادم تا معلوم كند Ú†Ù‡ مدت وقت لازم است تا گروه نجات از ايران خارج شود.)05/11_ ترنر به گروه مي‌پيوندد. بØØ« در زمينه موقعيت در ايران Ùˆ بازتاب بيانيه‌هاي مورد نظر انجام مي‌گيرد اما مدت طولاني در مورد زمان صدور اعلاميه‌ها صر٠كرديم. ضرورت داشت تا خروج كامل گروه عمليات ما از ايران، از اعلام هر خبري در اين زمنيه خودداري شود. Ùˆ سپس در اولين Ùرصت ،‌لازم بود با اعلاميه Ùˆ بيانيه‌هاي خود هر نوع واكنش شديد ايرانيان را تعديل كنيم Ùˆ از اينكه ماموريت گروه نجات به شكل اغراق‌آميزي به صورت يك Øمله تمام عيار نظامي تلقي شود، جلوگيري به عمل آوريم. چه، در غير اين صورت اØتمال داشت به گروگان‌آسيب برسد. از طرÙÙŠ بايد به اÙراد خود در تهران كه داراي كاميون، تجهيزات راديويي Ùˆ ديگر وسايل مورد طوءظن بودند اطلاع مي‌داديم تا Ùرصت ØÙاظت از جان خود را به دست مي‌آوردند.)05/23_ براون گزارش جامع‌تري ارايه داد. شمارش تمام كاركنان هليكوپتر انجام شد_ 8 Ù†Ùر آنها كشته Ùˆ 3 Ù†Ùرشان سوخته بودند._ رئيس جمهوري تصميم مي‌گيرد كه بيانيه‌ها Ùˆ اعلاميه‌ها را ساعت 2 ØµØ¨Ø ØµØ§Ø¯Ø± كند. سپس وقت را به ساعت يك ØµØ¨Ø ØªØºÙŠÙŠØ± مي‌دهد. تماس با اعضاي كنگره Ùورا شروع مي‌شود. ماموريت ما به علت يك سري وقايع غيرقابل پيش‌بيني Ùˆ ناگوار لغو شد.ولي اØتمال زيادي براي كسب توÙيق وجود داشت _ هيچگونه زنگ خطري تا پس از دو تا سه ساعت بعد از خروج اÙراد ما از ايران به صدا در نيامد. هنوز هم از يادآوري خاطرات آن روز آزرده خاطر مي‌شويم، اميد موÙقيت زياد بود، ولي وقايع ناگوار Ùˆ عجيب، شهامت گروه نجات، شرمساري ناشي از شكست Ùˆ بالاتر از همه مرگ Ùاجعه‌آميز اÙراد ما در كوير همه Ùˆ همه در خاطرم نقش بسته است. من براي چند ساعت موÙÙ‚ شدم بخوابم Ùˆ ØµØ¨Ø Ø²ÙˆØ¯ آماده شدم تا از طريق تلويزيون آنچه را كه رخ داده بود، براي مردم آمريكا ØªØ´Ø±ÙŠØ ÙƒÙ†Ù…. من تمام مسئوليت را شخصا به عهده گرÙتم. آنچه را كه روي داده بود، ØªØ´Ø±ÙŠØ ÙƒØ±Ø¯Ù… Ùˆ دلايل خود را براي اين تلاش Ø´Ø±Ø Ø¯Ø§Ø¯Ù…. من عملي را كه ايران مركب شده بود به دنيا يادآوري كردم Ùˆ داوطلباني را كه با شهامتي بي‌نظير، زندگي خود را از دست داده بودند، مورد ستايش قرار دادم.من مي‌خواستم به مجرد بازگشت اعضاي گروه نجات، آنها را ملاقات كنم. از اين رو بدون اطلاع‌رسانه‌هاي گروهي، روز يكشنبه 27 آوريل (7 ارديبهشت) براي ديدن آنها به Ù…Øلي مخÙÙŠ پرواز كردم. هويت اعضاي گروه سري Ù†Ú¯Ù‡ داشته شده بود، هنگامي كه از هليكوپتر پياده شدم، سرهنگ بكويت منتظرم بود، او واقعا يك Ùرد Ù…Øكم Ùˆ قوي بود Ùˆ سابقا در تيم Ùوتبال دانشگاه جورجيا بازي مي‌كرد Ùˆ دوران كودكي خود را در Ùاصله چند ميلي پلينز (نام شهر كوچي در آمريكا) گذرانده بود. او با وارد شدن به ارتش Ùˆ به مخاطره انداختن جان خود در كليه كارهاي پرمخاطره خويشتن را وق٠ميهنش كرده بود. جانه او مي‌لرزيد Ùˆ اشك از گونه‌هايش سرازير شده بود. او را در آغوش كشيدم Ùˆ هر دو گريستيم.وي Ú¯Ùت: آقاي رئيس جمهوري! من متاسÙÙ…. شما را مايوس كردم. من با تمام وجودم از تلاش او Ùˆ اÙرادش قدرداني كردم.وي سپس ادامه داد: _ آيا اجازه خواهيد داد ما بار ديگر به Ù…ØÙ„ برگرديم Ùˆ ماموريت را انجام دهيم؟به او Ú¯Ùتم البته در صورت ضرورت يقينا مانند گذشته روي گروه او Øساب خواهم كرد. بكويت به من اظهار داشت: پس از اينكه آخرين هليكوپتر در كوير از كار اÙتاد، Ùورا تصميم گرÙت توصيه كند عقب‌‌نشيني شود ولي هيچ شك Ùˆ ترديدي نداشت كه تصميم وي درست بوده است.من پرسيدم: چرا بقيه هليكوپترها را از بين نبرده بودند؟ وي ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯ كه هليكوپترها پر از مواد منÙجره بودند Ùˆ هر نوع آتش يا انÙجار براي هواپيماي C_ 130 كه زندگي آنان به آن بستگي داشت، مخاطره‌انگيز بود.من همچنين با پنج Ù†Ùر از ايرانياني كه در اين ماموريت‌ما را ياري داده بودند، ملاقات كردم. آنها نيز ابراز علاقه مي‌كردند كه برگردند Ùˆ به ما كمك كنند. من دور زدم Ùˆ با يك يك اÙراد مذاكره كردم Ùˆ از سوي ملت آمريكا، از كار قهرمانانه آنا قدرداني به عمل آوردم. آنها در كار خود ماهر Ùˆ استاد بودند Ùˆ من درنگ نمي‌كردم كه زندگي خود را به دست آنها بسپارم.از آن پس ما با اخبار جعلي Ùˆ نادرستي در مورد عمليات مواجه شديم كه مجبور بوديم به آنها پاسخ گوئيم. يكي از اين اخبار مربوط به اتهامي بود كه شايع كردند Ùˆ Ú¯Ùتند كه من دستور داده‌ام برنامه آزادي گروگان ها لغو شود Ùˆ آن را غيرعملي ساخته بودم در صورتي كه سرهنگ بكويت Ùˆ اÙرادش مايل بودند مامويت را ادامه دهند Ùˆ ان را به مرØله اجراء در آورند.ولي علي رغم اعتراضات آنان، من دستور لغو آن را صادر كرده بودم. براون از بكويت خواسته بود كه به برخي از پرسش‌هاي روزنامه‌نگاران پاسخ بدهد، ولي بكويت عادت كرده بود كه هويت خود را مخÙÙŠ نگهدارد. اما تØت شرايط موجود بكويت اصرار داشت مرا ببيند Ùˆ ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ù‡Ø¯ كه چرا اكنون برخلا٠گذشته تمايل پيدا كرده است كه نظرياتش را علني سازد. هنگامي كه وي در دÙتر رياست جمهوري Øضور داشت تعريÙÙŠ از من كرد كه Ùكر مي‌كنم هر گز از آن برتر نخواهم شنيد. او با شرمندگي Ú¯Ùت: _ من Ùˆ اÙرادم به اين نتيجه رسيده‌ايم كه رياست جمهوري كشورمان همچون Ùولاد، سخت Ùˆ قوي است.يكي از مشكل ترين وظايÙÙŠ كه به عنوان رئيس جمهوري با آن رو به رو بودم، مجلس ترØيمي بود كه روز 9 ماه مه در قبرستان ملي «آرلينگتن» براي 8 Ù†Ùر نظامي كه در ايران كشته شده بودند، برگزار شد. قرار بود همه خانواده كشته‌شدگان در اين مراسم شركت داشته باشند Ùˆ من با تمام وجود غم آنان را اØساس مي‌كردم.من مي‌خواستم به آنها تسليت بگويم Ùˆ از آنان تشكر كنم. ولي نگران بودم كه برخي از آنها ممكن است به سبب اينكه من كسي بودم كه دستور اجراي ماموريت نجات را صادر كرده بودم با من برخوردي توهين آميز داشته باشند. هنگاميكه «روزالين» Ùˆ من وارد اتاق انتظار شديم، من همسران Ùˆ كودكان Ùˆ پدران Ùˆ مادران مرداني كه شجاعت آنان را مشاهد كرده بوديم، ديديم. يكي از همسران جوان پيش آمد Ùˆ دستانش را به سوي من دراز كرد. او را در آغوش گرÙتم.به نظر مي‌رسد هم آنان بيشتر نگران اØساسات من بودند تا غم خودشان. اØساسي عميق از سپاس Ùˆ قدرشناسي نسبت به مرداني شجاع كه از دست رÙته بودند Ùˆ خانواده‌هايشان كه اطرا٠من بودند، تمام وجودم را در بر گرÙت. Øساسيت Ùˆ شهامت آرام آنان به صورتي خاص جلوه‌اي بود از Ùداكاري داوطلبانه Ùˆ شراÙت مردان Ùˆ زناني كه در نيروهاي Ù…Ø³Ù„Ø Ù…Ø´ØºÙˆÙ„ انجام وظيÙÙ‡ بودند Ùˆ خود را وق٠ØÙظ Ùˆ نگهداري آزادي براي همه كرده بودند.
منبع: رجا نیوز پنجم اردیبهشت 1389