آمريكا بدون نقاب



در پيشگفتار كتاب «آمريكا بدون نقاب» چنين آمده است:
پاييز سال 1379، هنگامي كه پاورقي 38 قسمتي «آمريكا بدون نقاب» در روزنامه كيهان به زير چاپ مي‌رفت، كسي تصور نمي‌كرد كمتر از يك سال بعد واقعه 11 سپتامبر 2001 در آمريكا و رخدادهاي پس از آن، درستي آنچه را در اين سلسله نوشتار آمده بود، به اثبات مي‌رساند و آمريكا در واكنش – يا به بهانه – اين واقعيت دست به اقداماتي مي‌زند كه نقاب از چهره اين قدرت استكباري برمي‌دارد و ماهيت آن را، به صورت عريان و بي‌نقاب در معرض ديد و قضاوت افكار عمومي جهانيان قرار مي‌دهد.
آمريكا بعد از واقعه 11 سپتامبر 2001 كه هيمنه ابرقدرتي و لاف برخورداري از قدرت افسانه‌اي اطلاعاتي و امنيتي اين دولت زورگو و خونريز را به چالش جدي كشانده بود، صورتك پرفريب «ليبرال دمكراسي» را از چهره برداشت و در نقش يك ديكتاتور و رژيم توتاليتر – يعني آنگونه كه واقعاً بود – پا به ميدان گذاشت. در پي اين اقدامات غيرقابل توجيه و به دور از معيارهاي عقلاني و اخلاق انساني، آنان كه در چنبره فريب رسانه‌هاي غربي، آمريكا را «فرشته» مي‌پنداشتند، انگشت حيرت به دندان گزيدند و با صاحبنظران باريك‌بين و ناظران ژرف‌انديش همصدا شدند كه در پس اين چهره فرشته‌نما، چه «ديو» بدسيرتي پنهان شده است و... باز هم، مثل هميشه، حق با امام راحل ما – رضوان‌الله تعالي عليه – بود كه آمريكا را «شيطان بزرگ» معرفي كرده بود.
نويسنده كتاب، اثر خويش را «بهشت غربزدگان، آنگونه كه من ديدم» توصيف مي‌كند و درباره انگيزه خود از تأليف آن مي‌گويد؛ «اين كتاب را براي آتش بياران معركه آمريكا نوشته‌ام»...
«آمريكا بدون نقاب» بخشي از ره آورد اقامت 21 ساله نويسنده كتاب در آمريكاست و نگاهي از نزديك به سازوكار دولت، روابط اجتماعي و مناسبات سياسي و اقتصادي اين كشور دارد و تناقض‌هاي آشكار ميان شعار و عملكرد دولت آمريكا در عرصه‌هاي داخلي و بين‌المللي را بازگو مي‌كند.
نويسنده، اگر چه به عنوان يك ناظر حاضر در صحنه، پيرامون آنچه طي 21 سال اقامت خويش در آمريكا شاهد بوده است، سخن مي‌گويد ولي در بيان مطلب و گزارش ماجرا، از اشاره به اسناد و مدارك و شواهد و قرائن قابل مراجعه براي خوانندگان، دريغ نمي‌ورزد.»
سيدهاشم ميرلوحي نويسنده كتاب «آمريكا بدون نقاب» به بررسي مفاهيم واژه‌هاي دمكراسي، آزادي، حقوق بشر، تبعيض نژادي، آگاهي سياسي، نقش رسانه‌ها بر افكار عمومي مردم پرداخته و وضعيت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آمريكا را بررسي كرده و سپس به بررسي جنبه هايي از روابط آن كشور با جمهوري اسلامي ايران پرداخته است.
كتاب آمريكا بدون نقاب در قطع وزيري و در 335 صفحه به نگارش درآمده است.
نخستين نكته اي كه در مشاهده و بررسي كتاب « آمريكا بدون نقاب » جلب توجه ميكند ، طرح روي جلد آن است . طرح ، كودك آمريكايي ناقص الخلقه اي را نشان ميدهد كه در نتيجه كاربرد سلاحهاي اورانيومي در جريان عمليات آزادسازي كويت توسط آمريكا ، اينگونه متولد شده است . اين طرح بيش از آنكه جنايات وحشيانه آمريكا در همان عمليات و در سالهاي مداخله آن كشور در عراق را نشان دهد ، حس ترحم و دلسوزي را براي كودكان آمريكايي برمي انگيزد. در حاليكه طي بيست سالي كه از زمان عمليات آزادسازي كويت تاكنون ميگذرد و به ويژه در سالهاي پس از سقوط صدام هزاران كودك عراقي بر اثر فقر ، بي غذايي تحميلي و يا در زير حملات و بمبارانهاي آمريكائيها جان خود را از دست داده اند . شايد اگر از تصاوير كودكان فلج و گرسنه و جان باخته عراقي كه دسترسي به آنها نيز مشكل نبوده استفاده مي شد بهتر مي توانست معرف چهره آمريكاي بدون نقاب باشد .
كتاب آمريكاي بدون نقاب در شرايطي منتشر شده كه منطقه خاور ميانه به ويژه دو كشور عراق و افغانستان شاهد وحشيانه ترين جنايات از سوي نيروهاي آمريكايي است و اين جنايات بهتر از هر عاملي براي نشان دادن چهره عريان آمريكا و عيان ساختن آمريكاي بدون نقاب موثر بود . اما از بررسي اين دو جنايت در كتاب حاضر اثري نيست . اين در حالي است كه چاپ جديد كتاب مربوط به سال جاري ( 1389 ) ‌است و ناشر كتاب فرصت كافي براي انعكاس جنايات آمريكا در اين دو كشور داشته است .
نكته ديگر نارسايي هايي است كه در بررسي رويدادهاي ايران ديده مي شود . در اين كتاب از 37 سال سلطه نظامي و سياسي و فرهنگي آمريكا بر ايران عصر پهلوي تنها به بررسي سطحي نقش آمريكا در كودتاي 28 مرداد پرداخته شده و پس از انقلاب نيز موضوعاتي چون جنگ تحميلي ، نقش آمريكا در حمايت از صدام ، حمايت آمريكا از سازمان مجاهدين خلق و ترورهايش در ايران ، موضوع پشتيباني كاخ سفيد از شبكه هاي براندازي داخل كشور ، هزينه هاي هنگفتي كه در آمريكا صرف ايجاد اغتشاش و بحران در داخل جمهوري اسلامي ايران مي شود ، مجالي براي بررسي نيافته و يا نويسنده به صورت گذرا از كنار آنها عبور كرده است .
اين كتاب در نشان دادن نفوذ صهيونيسم در هيات حاكمه آمريكا و تصميماتش موفق بوده اما به نقش موثر امريكا در حمايت از جنايات 62 ساله اسرائيل در خاور ميانه چندان در خور نپرداخته است .
از اين رو كتاب آقاي سيد هاشم ميرلوحي اگرچه بيانگر ماهيت « امريكاي بدون نقاب »‌است ولي ايشان توانسته اند نقاب را تنها در بخشي از چهره آمريكا كنار بزنند و در عريان كردن تمامي چهره آن كشور و دولتمردانش توفيق زيادي نداشته اند .هرچند كه اثر ايشان در شرايط حساس تحولات جاري جهان معاصر ، ارزشمند است .


 

منبع: آمريكا بدون نقاب

چاپ                       ارسال براي دوست

نظرات كاربران
نام

ايميل
نظر

 

مسئولیت محتوا و مواضع مندرج در مقالات بر عهده نویسندگان بوده و درج آنها در این پایگاه به مفهوم تأیید آن نمی باشد. Copyright © second-revolution.ir, All Rights Reserved