آمريكا كه در نيمه دوم قرن بيستم، ژاپن، كره، ويتنام Ùˆ... را به خاك Ùˆ خون كشيده وبا لشكركشي به بسياري از كشورها، زهر چشم گرÙته بود، در آوريل 1980 ميلادي، مصمم شد طرØ‌هاي نظامي عليه ايران انقلابي را به اجرا درآورد. با وجود آن كه ايرانيان با رهبري Ùˆ هدايت‌هاي امام خميني(ره) قاطعانه Ùˆ بي‌هيچ قيد Ùˆ شرطي، خواستار استرداد شاه، عذرخواهي آمريكا Ùˆ بازگرداندن اموال بلوكه شده Ùˆ اموالي كه شاه از ايران خارج كرده بود، بودند، اما آمريكايي‌ها براي رعايت اصول غاÙلگيري در عمليات نظامي همچنان تظاهر به تمايل برا ÙŠ ØÙ„ مسالمت‌آميز مساله مي‌كردند. «برژينسكي» در يادداشت‌هاي خويش متذكر مي‌شود كه در روزهاي پيش از عمليات نجات، بارديگر، باب مذاكره تازه‌اي را با ايراني‌ها گشوده است تا ‌آنها را اغÙال كند Ùˆ ايراني‌ها اØتمال ندهند كه آمريكا قصد اجراي عمليات نظامي را دارد Ùˆ هم زمان به آمريكايي‌هاي مقيم ايران از راه‌هاي مختل٠توصيه مي‌كردند كه ايران را ترك كنند.
طراØÙŠ Øمله
«برژينسكي» مي‌نويسد: Â«Ø·Ø±Ø Ø¹Ù…Ù„ÙŠØ§Øª كه پس از Ù‡Ùته‌ها بررسي Ùˆ تØليل تهيه شده بود، جمعاً دو روز (از24 تا 26 آوريل 1980 برابر با 4 تا 6 ارديبهشت 1359) طول مي‌كشيد. در شب اول هشت هلي كوپتر Ùˆ سه هواپيماي «130-C» در عمق خاك ايران در وسط بيابان Ùرود مي‌آمدند. بالگردها پس از سوختگيري شبانه به نقطه‌اي در نزديكي تهران پرواز مي‌كردند.»
نيروي دلتا
نيروي دلتا كه نيروي عمل كننده اصلي در زمين Ùˆ يورش به سÙارت بودند Ùˆ در عمليات به كار گرÙته شدند، از پيچيده‌ترين Ùˆ سخت‌ترين آموزش‌ها Ùˆ مهارت‌هاي نظري Ùˆ عملي برخوردار بودند. چنان كه مي‌توان اعضاي آن را اÙراد استثنايي دانست كه به ندرت، ديگران قادرند به چنين ظرÙيت‌هايي برسند. نيروي دلتا آموزش ديده است كه در پشت خطوط دشمن در جبهه جنگ يا در شهر، دست به عمليات ترور، از بين بردن نخبگان، تخريب، انÙجار، شناسايي ونجات ضد تروريسم بزند Ùˆ تا آن زمان، نيروي دلتا همچون يك گروه سري براي مردم Ùˆ Øتي نيروهاي آمريكايي‌ها هم ناشناخته بود.
پيشقراولان
اÙرادي كه به منظور پيشقراول‌هاي جاسوسي به تهران Ùرستاده شدند، تØت آموزش‌هاي دقيق Ùˆ سرويس‌هاي اطلاعاتي قرار گرÙتند كه شامل يادگرÙتن رسوم، امور Ù…Øرمانه، به خاطر سپردن خيابان‌ها Ùˆ بلوارهاي تهران، مطالعه وضع Ùˆ كيÙيت Øمل ونقل در تهران، يادگرÙتن مقدار لازمي از زبان Ùارسي، سيستم پولي ايران، يادگرÙتن زندگي مخÙيانه Ùˆ تبادل رمز Ùˆ مكالمات رمزي Ùˆ... مي‌شد.
تمرين‌هاي مكرر
اعضاي دلتا بارها Ùˆ بارها عمليات را تكرار Ùˆ تمرين كردند. طراØÙŠ استاديوم Ùوتبال امجديه در نزديكي سÙارت Ùˆ تمرين عقب نشيني از سÙارت بـــراي سوار شدن به بالگردها در استاديوم، دست كم يك صدبار انجام شد، يك صد بار سÙارت ساختگي در ميدان تير مورد Øمله قرار گرÙت Ùˆ صدها Ùˆ صدها بار اÙراد از ديوار 9 Ùوتي كه ساخته شده بود، بالا رÙتند Ùˆ پايين پريدند. طراØÙŠ ديوار سÙارت Ùˆ انÙجار آن به Ù†Øوي كه به آساني كاميون‌ها از آن عبور كنند، بارها Ùˆ بارها توسط يك متخصص انÙجار انجام شد.
كسانيكه نقش پاسداران ايراني را بازي مي‌كردند، در Øال گشت در اطرا٠ديوار ساختگي سÙارت مورد Øمله قرار گرÙتند. اÙراد از بالاي ديوار بالا رÙتند Ùˆ به ساختمان‌هاي ساختگي Øمله شد Ùˆ آنجا خيلي زود پاكسازي شد Ùˆ بالگردها Ùرود آمدند. رنجرها در يك منظره ساختگي، باند Ùرودگاه را در اختيار داشتنــد Ùˆ هواپيــماهاي «141-C»با موÙقيت همه را سوار كردند. تمرين براي Ù‡Ùتمين بار كاملاً بدون اشكال انجام شد.
تجاوز اوليه
چون اين ترديد وجود داشت كه هواپيماهاي «130-C» كه 300 گالن سوخت را در مخازن عظيم خود جاي مي‌دادند، بتوانند براي سوختگيري بالگردها در كوير Ùرود آيند Ùˆ اØتمال آن مي‌رÙت كه پوسته خارجي زمين، نتواند وزن آنها را تØمل كند Ùˆ در نتيجه، قادر به Ùرود يا پرواز مجدد نباشند، لذا يك هواپيما با همان وزن به كوير رÙت Ùˆ Ùرود آمد Ùˆ Ù…ØÙ„ را بررسي كرد. عكس گرÙت Ùˆ از خاك آن نمونه‌برداري كرد Ùˆ در سي Ùˆ يكم مارس با اطلاعات كامل از كوير بازگشت. در اين پرواز آزمايشي، وقتي هواپيما Ùرود آمده بود، ‌آنها چراغ‌هاي مخصوصي را كه از قبل ساخته بودند در كوير كارگذاشتند. اين چراغ‌ها به گونه‌اي طراØÙŠ شده بود كه از درون يك هواپيماي «130-C» مي‌شد آنها را با كنترل از راه دور؛ يعني از Ùاصله دو يا سه مايل روشن كرد. اين چراغ‌ها كه منطقه Ùرود را مشخص مي‌كردند، Øجم كوچكي داشتند.
جزئي از طرØ
چارلي بكويث مي‌نويسد: «هر ايراني Ù…Ø³Ù„Ø Ø¯Ø± داخل Ø·Ø±Ø Ø¨Ø§ÙŠØ¯ كشته مي‌شد، ما نمي‌رÙتيم كه نبض آنها را بگيريم Ùˆ ضربان قلبشان را بشماريم. ما آنقدر گلوله خرج آنها مي‌كرديم تا مسأله‌اي برايمان به وجود نياورند. وقتي كه عمليات شروع شود، تعداد زيادي از ايراني‌ها براي آوردن كمك پا به Ùرار مي‌گذارند، دلتا وظيÙÙ‡ دارد كه مثل آبكش آنها را سوراخ سوراخ كند؛ اين Ø·Ø±Ø Ø¨ÙˆØ¯Â».
روزهاي آخر
چارلي بكويث مي‌نويسد: «در روزهاي آخر، روش بازكردن درها، Ù…ØÙ„ كليدها Ùˆ بازكردن Ù‚Ùل‌ها را مي‌دانستيم Ùˆ تمرين‌هاي زيادي هم در اين مورد انجام شده بود Ùˆ مي‌گويد، برنامه كار نگهبانان را در دست داشتيم ومØÙ„ زندگي آنها را مي‌دانستيم.»
ورود به طبس
هواپيماهاي «130-C»در كوير يك Ùرود آمدند. نيروهاي عملياتي موتورسيكلت‌ها Ùˆ جيبپ‌هاي چهارتني را از هواپيماها تخليه كردند. در اين Øال يك اتوبوس بنز Øامل مساÙر در جاده‌اي در آن نزديكي مي‌آمدند. قبل از آنكه گروه ØÙاظت از جاده به طور كامل مستقر شود، چارلي به لاستيك‌هاي اتوبوس شليك كرده Ùˆ آن را متوق٠كرد Ùˆ مساÙران را پياده كرده Ùˆ تØت مراقبت قرار دادند. در اين Øال يك تانكر بنزين هم نزديك شد كه آن را هم با يك Ø³Ù„Ø§Ø Ø¶Ø¯ØªØ§Ù†Ùƒ هد٠قرار دادند Ùˆ تانكر آتش گرÙت. پس از آن كاميون كوچكتري از راه رسيد Ùˆ به Ù…Øض مشاهده وضع به سرعت دور زد Ùˆ از آنجا دور شد Ùˆ در همين Øال راننده كاميون قبلي كه خود را نجات داده بود نيز با آن گريخت.
نشانه‌هاي شكست
چارلي بكويث مي‌نويسد: «امكان اينكه دو راننده كاميون‌ ما را ديده باشند دليل نمي‌شد كه ماجل Ùˆ پلاسمان را جمع كنيم Ùˆ برگرديم Ùˆ البته ريسكي بود كه من آن را پذيرÙتم.
بالگردها با يك ساعت Ùˆ نيم تأخير رسيدند. اين تأخير براي عملياتي كه همه Ù„Øظه‌ها در آن Ù…Øاسبه شده بود جانكاه بود. شش بالگرد هركدام از جهت متÙاوتي آمدند. اما دو بالگرد هرگز نيامدند. بالگردها با توÙان شن مواجه شده بودند. پس از سوختگيري يكي از آنها هم نقص Ùني پيدا كرد Ùˆ تنها پنج بالگرد براي عمليات مانده بود. با خود Ú¯Ùتم: يا عيسي مسيØØŒ دستم به دامنت... ما Ùقط پنج بالگرد داريم كه مي‌توانند پرواز كنند...
شكست
تصميم به لغو عمليات گرÙته Ùˆ با واشنگتن Ùˆ مراكز Ùرماندهي هماهنگ مي‌شود. خلبانان «130-C» موتورهايشان را گرم مي‌كردند Ùˆ گـــرد Ùˆ غبار در اطرا٠پراكنده مي‌شد. ساعت تقريباً 2: 40 بامداد بود. در ميان تندبادي (كه وزيدن گرÙت) يكي از بالگردها را ديدم كه از زمين بلند Ùˆ به سمت Ú†Ù¾ كج شد Ùˆ به آرامي به عقب خزيد سپس صداي مهيبي بلند شد، صداي انÙجار بمب نبود، صداي شكستن نبود. صداي چيزي بود كه با يك ضربه متلاشي شود؛ يك انÙجار بنزين، گلوله آتشين آبي رنگ مثل بالن به هوا رÙت. ظاهراً بالگرد سرگرد شاÙر كه تازه عنصر آبي را سوار كرده بود به «130-C» برخورد كرد. Øرارت خيلي زياد بود، يكي ديگر از بالگردها كه در Ùاصله نزديكي به Ù…ØÙ„ انÙجار بود. هر Ù„Øظه امكان داشت آتش بگيرد... هوا مثل روز روشن شده بود... اÙراد عنصر آبي طبق تعليماتي كه ديده بودند، سريعاً در همان Ù„Øظه اول از هواپيما خارج شده Ùˆ بعضي Ù…Ø¬Ø±ÙˆØ Ø´Ø¯Ù†Ø¯. مساÙران ايراني هم در نزديكي جاده ايستاده Ùˆ نظاره‌گر بودند.
اخبار شكست
هاميلتون جردن درباره شكست عمليــات نجات مي‌نويسد: «از ØµØ¨Ù€Ù€Ù€Ø Ø§Ù…Ø±ÙˆØ² (24 آوريل 1980/ 4 ارديبهشت 1359) نمي‌توانم هيجان خود را پنهان كنم. نزديك ظهر (كه به وقت ايران نيمه شب بود) رئيس‌جمهوري من را اØضار كرد Ùˆ وقتي كه وارد دÙترشدم، او را خيلي ناراØت Ùˆ اÙسرده ديدم. پيش از اينكه من سخن بگويم، خود او شروع به صØبت كرد Ùˆ Ú¯Ùت: «الان خبر بدي به من داده‌اند. دو بالگرد ما در شروع عمليات سقوط كرده است.» از شنيدن خبرها گيج Ùˆ مبهوت شدم... كارتر پشت ميز خود نشست Ùˆ چند ثانيه سكوت برقرار شد، هركسي در درون خود به عاقبت كار مي‌انديشيد Ùˆ ياراي سخن Ú¯Ùتن نداشت. اين سكوت مرگبار را صداي زنگ تلÙÙ† شكست. كارتر گوشي را برداشت Ùˆ Ú¯Ùت: «ديويد (جونز)ØŒ Ú†Ù‡ خبر؟»
ما ØرÙ‌هاي جونز را نمي‌شنيديم ولي Øالت چهره كارتر Ùˆ پريدگي رنگ او نشان مي‌داد كه خبرهاي بدي مي‌شنود. كارتر Ù„Øظه‌اي چشمانش را بست Ùˆ در Øالي كه به زØمت آب دهانش را قورت مي‌داد، پرسيد: «آيا كسي هم مرده است؟» همه به دهان Ùˆ چشمان او زل زده بوديم. گوشي تلÙÙ† را گذاشت. هيچ كس از او سؤالي نكرد تا اينكه خود كارتر پس از چند ثانيه سكوت Ú¯Ùت: «مصيبت تازه‌اي پيش آمده. يكي از بالگردها به يك هواپيماي «130-C» خورده Ùˆ آتش گرÙته Ùˆ اØتمالاً چند Ù†Ùري هم كشته شده‌اند...»
بازگشت
در تمام راه بازگشت، اØساس پوچي Ùˆ پژمردگي مي‌كردم، يأس بر وجودم سايه اÙكنده بود. گريه‌ام گرÙت. اين موقعي بودكه نشستم Ùˆ با تمام وجودگÙتم: «يا عيسي Ù…Ø³ÙŠØ ØªÙˆ مي‌داني كه Ú†Ù‡ گندي بالا آمده است. ما واقعاً باعث شرمساري كشور خودمان شديم.» خودم را بسيار Øقير اØساس مي‌كردم. نمي‌خواستم صØبت كنم يا كار ديگري انجام دهم. Ùقط اØساس مي‌كردم كه ديگر آبرويي برايم باقي نمانده بود. در اين عمليات هشت تن از آمريكايي‌ها در كوير كشته شدند.
پيام امام
«ملت رزمنده ايران، دخالت نظامي آمريكا را شنيديد Ùˆ عذرهاي كارتر را نيز شنيديد. اينجانب كه كراراً Ú¯Ùته‌ام كارتر براي وصول به رياست جمهوري Øاضر است به هر جنايتي دست بزند Ùˆ دنيا را به آتش بكشد. شواهد آن يكي پس از ديگري ظاهر شده Ùˆ مي‌شود. اشتباه كارتر در آن است كه گمان مي‌كند با دست زدن به اين مانورهاي اØمقانه مي‌تواند ملت ايران را كه براي آزادي Ùˆ استقلال خويش Ùˆ براي اسلام عزيز از هيچ Ùداكاري رويگردان نيست. از راه خودش كه راه خدا Ùˆ انسانيت است منصر٠كند.»
مسجد شكر
به مناسبت شكست ذلت بار Ùˆ Ùراموش نشدني توطئه نظامي آمريكا، در Ù…ØÙ„ سقوط هواپيما Ùˆ بالگردهاي آمريكايي، مسجدي به همت مردم Ùˆ مسئولان نظام، در Øال ساخت است كه به شكرانه اين موهبت الهي (شكست آمريكا) Ùˆ با اشاره رهبر معظم انقلاب Øضرت آيت الله خامنه‌اي، آن را مسجد شكر نام نهاده‌اند. باشد تا اين بنا براي هميشه در دل كوير براي نسل‌هاي آينده باقي بماند Ùˆ شكرگزار خداوند باشند.
خداوند Ø±ÙˆØ Ù¾Ø±ÙØªÙˆØ Ø§Ù…Ø§Ù… (ره) Ùˆ تنها شهيد اين Øادثه سردار Ù…Øمد منتظر قائم (Ùرمانده اولين گروهي كه از يزد به Ù…ØÙ„ Øادثه اعزام شد) را با شهداي كربلا Ù…Øشور Ùرمايد. ان شاءالله