اين مخالÙت نيز ريشه در عملكرد سابق دولت آمريكا در ايران دارد كه نوعي نارضايتي را در بين مردم دامن زده است. بنابراين Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø¢Ù† عملكرد Ùˆ زوال نارضايتي مزبور از مقدمات بØØ« رابطه ايران Ùˆ آمريكا به شمار مي رود.
نويسنده براي تأييد ديدگاه خود به شواهد تاريخي متعددي اشاره دارد كه تماما Øكايت از مداخله گري آمريكا در Øوادث ايران دارد. با اين Øال مول٠بر آن است كه علل Ùرهنگي مزبور نبايد آمريكا را از نقش Ùˆ جايگاه Øساس ايران غاÙÙ„ سازد. بنابراين تلاش براي بهبود روابط بايد از سوي آمريكا دنبال شود.
در اوايل آوريل1980 ايالات متØده رسما به روابط ديپلماتيك خود با ايران خاتمه بخشيد؛ سÙارت ايران در خيابان ماساچوست در واشنگتن، دي سي، بسته شد Ùˆ ديپلماتهاي ايران آن جا را ترك كردند. دو Ù‡ÙتهRH53D Ùˆ نيم بعد 8چرخ بال سي استاليون آمريكايي ناو هواپيمابر نيمتز 1 كه در ساØÙ„ جنوب شرقي ايران پهلو گرÙته بود، به سوي Øريم تهران پرواز كردند. صد سال روابط ديپلماتيك به پايان غيرمنتظره خود رسيد Ùˆ براي نخستين بار نيروي نظامي آمريكا به ايران هجوم برد. اكنون، يك دهه پس از آن، 2 سÙارت آمريكا بسته مانده است Ùˆ روابط آمريكا - ايران از دشمني شديد تا انزجار ديپلماتيك آشكار در نوسان است.
1- چشم انداز تاريخي
در سال 1970هيچ Ù…Ùسّر آگاهي امكان چنين گسستگي در روابط آمريكا - ايران را Ù…Ø·Ø±Ø Ù†ÙƒØ±Ø¯Ù‡ØŒ در آن انديشه نيز نمي كرد؛ Øتي در سال در كانون تظاهرات مردمي بر ضد شاه Ùˆ رژيم تØت Øمايت آمريكا، ناظران اندكي استدلال مي كردند كه روابط آمريكا – ايران در 1980به پايان خواهد رسيد، يا نيروهاي نظامي آمريكا به ايران Øمله خواهند كرد. به هرØال رابط ديپلماتيك به پايان رسيد Ùˆ لشگركشي نظامي نيز صورت گرÙت.
مجموعه Øوادثي كه بر ايدئولوژي‌ها Ùˆ Ùرهنگ‌هاي سياسي متÙاوت در ايران Ùˆ ايالات متØده مبتني بودند، قطع يك سده روابط قوي ميان دو متØد را شتاب بخشيدند. آرمانهاي ايران براي استقلال سياسي Ùˆ اقتصادي Ùˆ پاي بندي به خودانگيختگي سياسي، در تقابل با سياست‌هاي آمريكا براي دستيابي به منابع Ùˆ جلوگيري از هرگونه تØول اساسي در نظام سياسي ايران قرار گرÙت. ايرانيان با دست يازيدن به قرآن Ùˆ با اعتقاد به Øقانيت جنبش ملي براي رهايي، در صÙو٠ميليوني خود در سرپيچي آشكار از نيروهاي نظامي Ù…Ø³Ù„Ø Ùˆ تØت آموزش آمريكايي ايران در شهرها Ùˆ شهرستان‌ها به راهپيمايي پرداختند. ناظران بين المللي با Ø´Ú¯Ùتگي از گستردگي تظاهرات Ùˆ اعتصابات سال 1357كم كم متوجه جدي بودن انقلاب ايران شدند.
در پي تظاهرات خياباني Ùˆ قيام انقلابي در سالهاي 57-1356ØŒ برخي Ù…Ùسران سرنگوني نهايي شاهنشاهي پهلوي در سال 1357را نقطه عطÙÙŠ در دوستي ايران Ùˆ آمريكا دانستند؛ ديگران سرآغاز مشكلات روابط آمريكا – ايران را در كودتاي تØت Øمايت سيا در مرداد 1332تعيين نمودند، در Øالي كه برخي ديگر به جنگ جهاني دوم اشاره مي كردند. (1) از آن جا كه صاØب نظران بسيار اندكي Øوادث دهه هاي 1340Ùˆ 1350را سرآغاز قيام انقلابي برمي شمردند، بسياري از آمريكايي‌ها ايران 1357 را هم Ø´Ú¯Ùت انگيز Ùˆ هم درك ناكردني مي ياÙتند. سرعت Ùروپاشي نيروهاي Ù…Ø³Ù„Ø 400000 Ù†Ùري تØت آموزش آمريكايي شاه در سال 1357 Ùˆ تظاهرات گسترده ايران در آن سال تقريبا هر صاØب نظر Ùˆ Ù…Øققي را غاÙلگير ساخت. مردم آمريكا مات Ùˆ مبهوت، سقوط شاه را با آميزه اي از Ø´Ú¯Ùتي Ùˆ ناباوري به نظاره نشسته بودند.
پرواز شاه از تهران در دي ماه 1357Ùˆ تشكيل دولت موقت ايران، مسايلي را در اذهان مردم آمريكا كه ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ù…ÙŠ دادند "اوضاع به Øال عادي برگردد" برانگيخت. پذيرش شاه در مركز سرطان نيويورك در مهر 1358 Ùˆ تصر٠سÙارت آمريكا در تهران در سيزدهم آبان همان سال، كه با سقوط دولت موقت همراه گشت، آمريكاييان را بيش از پيش در بهت Ùرو برد. "معضل" ايران، ناگهان پيچيده تر Ùˆ خطرناكتر از آن Ú†Ù‡ پيشتر تلقي مي شد، جلوه گر گشت. به نظر مي رسيد مقامات آمريكا در وزارت امور خارجه Ùˆ كاخ سÙيد "كنترل خود را" بر ايران، يك مشتري مورد اعتماد Ùˆ دوست ديرينه، از دست داده اند. مطبوعات Ùˆ مردم آمريكا مي پرسيدند كه اگر ايران "سقوط كند" پس از آن "نوبت كيست؟"
"بØران گروگانگيري آمريكاييان در ايران" در Øال تبديل شدن به معضلي بلندمدت بود كه مردم آمريكا را به همان ميزان كه ايرانيان را به هيجان آورده بود، خشمگين مي ساخت. [براي آمريكاييان] ايران 1358 كه زماني دوست وهم پيمان نزديك آمريكا بود، به "ملتي راهزن" در خاورميانه Ùˆ "قانون شكن" در جامعه بين المللي كه رهبران آن مسلمان، ايدئولوژي آن بنيادگرايي اسلامي Ùˆ سياست آن "تروريسم" بود، تبديل گشت. (2)
از سوي ديگر، ايرانيان نيز تØليل‌هاي مختلÙÙŠ از Ùروپاشي روابط آمريكا - ايران دارند كه ريشه در اختلاÙات طبقاتي، ايدئولوژيك Ùˆ سياسي آنها دارد. عنوان "شيطان بزرگ" در طول بØران گروگان گيري سالهاي 1358-60 در مورد آمريكا مسجل گشت، اما انزجار ايرانيان از دخالت [آمريكا] در امور ايران ولو از جانب يك متØد در دهه 1300آشكار بود. (3) Ùرهنگ سياسي ايران، با تمركز بر خودبسندگي Ùˆ استقلال از Øكومت بيگانه، به تدريج از Øالت دهه 1300به تظاهرات چشمگير خياباني در دهه 1350تØول ياÙت. خروج شاه از ايران در دي ماه 1357Ùˆ گروگانگيري آبان 1358Ù…Øصول چندين دهه مخالÙت تقريبا مداوم با دخالت اروپاييان Ùˆ سپس آمريكا، در امور اقتصادي، اجتماعي، سياسي Ùˆ Ùرهنگي ايران بود.
در اين ميان، سياست‌هاي آمريكا نسبت به نظام شاهنشاهي از دهه 1300تا دهه 1350تغيير اندكي ياÙت. سياست‌هاي آمريكا پيش از جنگ جهاني اول در گرايش به Øمايت از نظام شاهنشاهي در مقابل نهضت مردمي مشروطه، بازتاب سياستهاي روس Ùˆ انگلستان به شمار مي رÙت، كه تمايل كمتري را به اقدام مستقل نشان مي داد. در دهه 1920شركت‌هاي Ù†Ùتي Ùˆ بنيادهاي مالي آمريكا تلاش بي ثمري انجام دادند تا جايگاهي براي سرمايه گذاري آمريكا "ايجاد كنند". با اين همه، اقدامات ديپلماتيك Ùˆ سياسي آمريكا در پي جنگ جهاني دوم در ايران، نمايانگر علايق Ùزون ياÙته آمريكا در ØÙظ سرمايه گذاري‌هايش در منطقه خليج Ùارس، مي باشد. ضع٠قدرت بريتانيا پس از جنگ جهاني دوم در "اعمال Ù†Ùوذ" بر امور ايران نيز از علايق عمده مقامات واشنگتن به شمار مي آمد.
سياست‌هاي آمريكا در ايران پس از جنگ جهاني دوم، ديگر بازتاب سياست‌هاي بريتانيا Ùˆ شوروي نبوده Ùˆ با يك بازنگري بر موقعيت استراتژيك جغراÙيايي - نظامي ايران Ùˆ موÙقيت اقتصادي آن در مرزهاي اتØاد شوروي Ùˆ Øوزه هاي غني Ù†Ùتي خليج Ùارس متمركز گشت.
رويارويي مناÙع جهاني شوروي Ùˆ آمريكا در جنگ سرد، همچنين دخالت آمريكا در ملي كردن Ù†Ùت ايران، از بازنگري در سياست‌هاي آمريكا در جنگ جهاني اول نشأت مي گرÙت. اين بازنگري بيش از بيش بر مهار شوروي، دستيابي به Ù†Ùت خليج Ùارس Ùˆ ايران Ùˆ ايجاد Øكومت "باثبات" در ايران متمركز بود.
درواقع مأموريت‌هاي نظامي Ùˆ اقتصادي جنگ جهاني دوم زمينه هايي را براي پيشبرد سياست‌هاي بازنگري شده آمريكا در ايران Ùراهم ساخت. (4) نياز به تاكتيك‌هاي جديد تا اندازه زيادي از ماهيت رويارويي طلبانه 1 Ùزون ياÙته Ùرهنگ سياسي ايران Ùˆ در همان اندازه از تØولات سياست قدرت جهاني برمي خواست Ùˆ در پي كودتاي تØت Øمايت سيا در 1332شاه Ùˆ سياست خارجي آمريكا يكسان Ùˆ واØد شدند هرچند كه در 1356مردم ايران هم آماده رويارويي با شاه Ùˆ هم با آمريكا بودند.
در اين نوشتار استدلال خواهيم كرد كه سياست آمريكا نسبت به ايران در Øمايت از نظام شاهنشاهي از 1357 - 1288 تا اندازه زيادي ثابت مانده بود. Øكومت استبدادي شاهان پهلوي، رضاشاه (1304-1320)Ùˆ Ù…Øمدرضاشاه(1320-1357)به تدريج تØولاتي را در تاكتيك‌هاي آمريكا در Øمايت نظام شاهنشاهي ضروري ساخت. با اين همه، در همان دوران، نظر مردم ايران نسبت به نظام شاهنشاهي، نقش قدرت‌هاي خارجي Ùˆ خودشان به Ù†ØÙˆ Ùزاينده اي تغيير ياÙته بود. در واقع اين ظهور Ùرهنگ سياسي اصيل ايران، ابتدا در دهه هاي 1280Ùˆ 1290Ùˆ سپس در دهه 1330تا دهه 1350بود كه مدت‌ها پيش از آن كه عباراتي چون "شيطان بزرگ" يا "مرگ بر آمريكا" تيتر روزنامه هاي عصر آمريكا را تشكيل دهد، آمريكا را منÙور Ùˆ "شيطان ساخته بود".
از اين رو از نظر اكثر ايرانيان، سالهاي 7-1356دوران پيروزي ملي به شمار مي آيد؛ پيروزي در براندازي شاه "شكست ناپذير" Ùˆ شادماني در تØقق آرمان‌هاي ديرين Ùˆ اعتماد به Ù†Ùس جديد. اظهار تنÙر از شاه Ùˆ آمريكا، از خاطره جمعي ايراني از كودتاي تØت Øمايت سيا در 1332Ùˆ مداخلات بعدي در سياست، جامعه Ùˆ اقتصاد ايران برمي خاست. ايرانيان، بدين معني ضد آمريكا به شمار مي رÙتند كه مخال٠آمريكايي سازي گسترده Ùˆ تند ايران بودند. (5)
ايرانيان ضدآمريكا نبودند، يعني با مردم آمريكا ضديتي نداشتند. شعارهاي خياباني اين نبود كه "مرگ بر آمريكايي‌ها" يا "مرگ بر آرمان‌هاي آمريكا، قانون اساسي Ùˆ اعلاميه Øقوق بشر آن"ØŒ يا "مرگ بر طبقه متوسط آمريكا"ØŒ يا "مرگ بر كارگران Ùˆ دانشجويان آمريكايي"ØŒ بلكه شعارهاي "مرگ بر شاه" Ùˆ "مرگ بر كارتر" بر اشخاصي متمركز بود كه كاملا مظهر مشكلات سياسي Ù‡Ùت دهه گذشته قلمداد مي گشتند. رئيس جمهور كارتر، نماد تمامي رؤساي جمهوري پيشين آمريكا بود كه Øمايت بدون شرطي از اشرا٠سالاري Ùاسد Ùˆ رشوه خواري پهلوي انجام مي دادند. رئيس جمهور كارتر مظهر سيا، سازمان عمران بين المللي آمريكا، 1 ستادهاي Ùرماندهي هيأت اعزامي به ارتش وگروه مستشاري كمك‌هاي نظامي 2 بود كه در امور داخلي ايران دخالت مي كرد. كارتر مظهرتأييد كنگره از سيستم‌هاي تسليØاتي بسيار پرهزينه Øتي براي كشور ثروتمند Ù†Ùتي چون ايران بود. باور نداشتند كه اين رييسان جمهورها، سازمان‌ها، مشاوران Ùˆ سناريوها "نمايندگان واقعي" ايده آليسم آمريكا Ùˆ جانشينان باسكرويل‌ها يا جردنها، از مبلغان كليساي پرسبيتري 3 آمريكا باشند. (6)
تاريخ روابط دوستانه آمريكا با شاه، دربار پهلوي Ùˆ نخبگان ايران براي آمريكايي‌ها از طريق مقالات مجله تايمز Ùˆ مصاØبه هاي شبكه هاي CBSÙˆABC باشاه كاملا شناخته بود. اما تاريخ روابط خصمانه آمريكا نسبت به مردم ايران از ديد عموم آمريكاييان كه در ايران كار يا زندگي نمي كردند، كاملا پنهان مانده بود. موضوعات مردم پسندي چون استقلال سياسي، Ùرهنگي Ùˆ اقتصادي، مبارزه ايرانيان براي تسلط بر تاريخ خود Ùˆ ØÙ‚ دستيابي به رشد اقتصادي Ùˆ اجتماعي هرگز در برنامه هاي اخبار شامگاهي Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ú¯Ø±Ø¯ÙŠØ¯ Ùˆ در خلاصه اطلاعات Øكومت آمريكا نيامد. (7)
اØساس برآشÙتگي Ùˆ خشم عميقي كه بسياري از آمريكاييان در برابر ايران Ùˆ ايراني‌ها بروز مي دادند، بيشتر Øاكي از ضع٠درك آمريكاييان بود تا عمق دلهره Ùˆ اضطراب از ايران. ژرÙاي مبارزه Ùˆ شدت اØساسات ايران، هنوز هم مورد بي توجهي Ùˆ سوء درك اكثر آمريكاييان از جمله مقامات رسمي آن قرار دارد. در تبيين روابط دوگانه آمريكا با شاه از يك سو Ùˆ با عموم مردم از سوي ديگر، بايد به خاطر داشت كه ايران از نقشي ويژه براي سياستگذاران آمريكا برخوردار بود.
Øتي از نخستين اظهارات رييس جمهور Ùرانكلين روزولت به مشاوران عالي رتبه خويش در خلال كنÙرانس تهران در 1322در مورد "تجربه ايران"ØŒ مستشاران نظامي، اقتصادي Ùˆ سياسي آمريكا نقش برجسته اي در معادله روابط Øكومتي آمريكا – ايران داشتند. (8) در واقع نامهاي نورمن شوارزك٠1 Ùرمانده نيروهاي ژاندارمري-1942)يا كلارنس ريدلي 2 (Ùرمانده نيروهاي ارتش –1947) دكتر آرتور ميلسپو 3 (مستشار مالي آمريكا4-1942)ماركس وستون تورنبرگ 4 يا توكيلد ريبر 5 صÙØات "برنامه هاي توسعه Ùˆ تاريخ معاصر ايران" را بدون كسب اعتبارشايسته اي براي ور رÙتن با نهادهاي اقتصادي، اجتماعي Ùˆ سياسي، ايران لكه دار كرده اند. (9)
Ú¯ رچه اين امر براي مردم ايران ناشناخته مي نمود، ايران آينه تمام نماي روابط بين المللي Ùˆ سياست خارجي آمريكا(بين57-1321)گشته بود. باز هم با وجود روشن نبودن براي آمريكاييان، بسياري از ايرانيان عميقا به استقلال ملي Ùˆ آزادي Ùرهنگي دل بسته بودند. جنگ جهاني دوم Ùˆ لايØÙ‡ ملي كردن Ù†Ùت در مجلس در Ùروردين 1330،بار ديگر واكنشي را در ميان شمار زيادي از ايرانيان برانگيخت. تقريبا همه قدرتهاي خارجي از جمله اتØاد شوروي اهميت لايØÙ‡ قانوني 1330را ناديده گرÙتند. در Øالي كه آمريكا اين عمل را Øمله اي به "مناÙع جهاني" آمريكا Ùˆ اروپا تلقي كرد، اين لايØÙ‡ گواهي عيني براي ايرانيان بود كه بدان طريق مي توانند وضعيت خود را تغيير داده Ùˆ شخصا به آرمانهاي ملي خويش دست يابند. قانون ملي كردن [Ù†Ùت]ØŒ قدرت سياست خياباني را به مردم، آشكارا نشان داد.
اين نوشتار بر آنست كه زوال مداوم چهره آمريكا را در مقام Øامي اكثريت مردم ايران Ùˆ آرمانهاي آنها براي تعيين سرنوشت خود Ùˆ Ùروپاشي نهايي طرÙداري از آمريكا را در ميان مردم ايران نشان دهد. "Ùرخنده شماري" آمريكا Ùˆ شهروندان آن در دهه 1290درست در مقابل "اهريمن شماري" سياستهاي آمريكا Ùˆ ترديد Ùراگير نسبت به نيات آمريكا در دهه 1360قرار مي گيرد.
براي ايرانيان چهره خيرخواهانه آمريكا در طول زمان به سه دليل به چهره اي مغرض تبديل شد: 1) يك قرن Øمايت خلل ناپذير از رژيم پادشاهي به رغم دشمني Ùزاينده مردم با Ùساد پهلوي؛2) سوءظن عميق Ùˆ در موارد متعدد، دشمني با Ùرهنگ سياسي ايران؛ Ùˆ 3) يك سده پاي بندي "به مناÙع استراتژيك جهاني" آمريكا، كه به Ù†ØÙˆ Ùزاينده اي در مقابل مناÙع اكثريت مردم ايران قرار داشت. چنين سياستها Ùˆ مداخله جوييهايي به شكل گيري Ùرهنگ سياسي ضدآمريكايي در ايران منجر گشت.
نخستين تØولات قابل توجه در روابط آمريكا - ايران در سالهاي 8-1268بود، هنگامي كه از كارمندان آمريكايي در تبريز Ùˆ تهران خواسته شد تا در مبارزه براي "عدالت برابر در چهارچوب قانون" به جاي مشروطه خواهان از پادشاهي Øمايت كنند. دومين تØول قابل توجه در سالهاي 32-1330اتÙاق اÙتاد، هنگامي كه آمريكا بار ديگر تصميم گرÙت تا به جاي مشروطه خواهان، در مبارزه براي "ايران براي ايرانيان" از پادشاهي Øمايت كند. (10) تا سال 1341Ù…Øمدرضا پهلوي جبهه ملي Ùˆ Øزب توده را از صØنه بيرون رانده بود، او پارلمان Ùˆ ارتش را تصÙيه Ùˆ لايØÙ‡ اصلاØات ارضي را Ù…Ø·Ø±Ø ÙƒØ±Ø¯. "انقلاب سÙيد" شاه در بهمن 1342ØŒ اصلاØات آمريكا - شاه را در42-1332به اوج خود رسانيد. البته، قيام 1342Ùˆ نهضتهاي چريكي بعدي با آغشتن "انقلاب سÙيد" به خون، نشان داد كه اصلاØات آمريكايي Ùˆ مردم ايران در تضاد با يكديگر قرار دارند. سومين تØول عمده در انقلاب 7-1356روي داد كه به تصر٠سÙارت آمريكا در آبان 1358انجاميد. به هرØال، روابط اوليه ميان دو Øكومت Ùˆ مردم دو كشور كاملا با آرامش آغاز شد.
2- مشروطيت، تبريز و قضيه باسكرويل ،8-1286
در سال 1262نخستين سÙير آمريكايي پس از تسليم استوارنامه Ùˆ Øمايت از سوي Øكومت قاجار وارد تهران شد.(11) در آخرين دهه هاي قرن نوزدهم اين سÙير به Ù†ØÙˆ Ùزاينده اي به Ùعاليتهاي تجاري ميان آمريكا Ùˆ ايران، به ويژه تجارت ميوه Ùˆ Ù…Øصولات كشاورزي علاقه مند شد. در اين ميان هيچ اقدامي براي دخالت در رقابت انگلستان - روسيه يا ياري ايران در برنامه نوسازي صورت نگرÙت. در 1286در آغاز نهضت مشروطه تØولي روي داد. سÙير آمريكايي مقيم در تهران درخواست كرد تا كنسولي در استان شمال غربي، آذربايجان، در شهر تبريز مستقر شود تا بتواند اطلاعات بهتري از جهت گيري نهضت مشروطه به دست آورد، با مهاجران آذري از ميادين Ù†Ùتي Ùˆ شهر باكو ارتباط برقرار سازد Ùˆ به وضع كميته تبليغاتي نسبتا بزرگ تبريز Ùˆ اروميه رسيدگي كند. (12)
اين درخواست Øاكي از علاقه جديد به اوضاع سياسي ايران Ùˆ نقش آمريكاييان در آن بود.
در بهار 1286ويليام دوتي 1 نخستين كنسول آمريكايي، وارد تبريز شد. در آن هنگام تبريز با دو Øكومت كاملا مختل٠اداره مي شد. از يك سو شاه قاجار در تهران Øاكم بيگلربيگي را براي تنظيم Ùˆ جمع آوري ماليات Ùˆ ØÙظ نظم Ùˆ قانون منصوب كرده بود. از سوي ديگر انجمن يا كميته اي مردمي شامل تجار، كسبه Ùˆ صاØبان ØرÙØŒ Ùرماندهي شبه نظاميان Ù…Øلي را در اختيار گرÙته Ùˆ بر روند ماليات ستاني نظارت Ùˆ اØكام قضايي را در موارد لازم صادر مي كرد.
ورود آقاي دوتي تأثير اندكي بر مبارزه ميان Øاكم منصوب از طر٠شاه Ùˆ انجمن منصوب از طر٠مردم داشت. هنگامي كه دوتي ضروري مي ديد يكي از آن دو را در امور رسمي مخاطب قرار دهد، اين دوگانگي مشكلاتي را براي او ايجاد مي كرد. در ژوئن 1907دوتي به دليل ارجاع مسأله اي شخصي به انجمن Ùˆ نه Øاكم شهر مورد بازخواست سÙير مقيم در تهران Ùˆ وزارت خارجه واشنگتن قرار گرÙت. او براي آزاد كردن خدمتكار كنسول، به انجمن مراجعه كرده بود. خدمتكار به دست مأموران انجمن، ظاهرا به دليل برهم زدن ص٠نان Ùˆ بي اØترامي به يك خانم Ùˆ اسلام شلاق خورده Ùˆ سپس دستگير شده بود. (13) Øاكم شهر نمي توانست كه كار زيادي براي ØÙ„ اين مسأله انجام دهد در Øالي كه انجمن مستقيما دست اندركار امور Ù…Øلي بود، دوتي از انجمن خواست تا از اين هتك Øرمت Ùˆ دستگيري پوزش بطلبد كه انجمن آن را رد كرد؛ اندكي بعد، خدمتكار بدون پوزش انجمن آزاد شد.
دوتي در مورد مبلغان آمريكايي در تبريز Ùˆ اروميه با مشكلي بزرگتر از مشكل انجمن روبه رو بود. در همان سال جوان Ùارغ التØصيلي از دانشگاه ينستون به نام هاوارد باسكرويل 2 تØت عنوان معلم مخصوص مدرسه اي به سرپرستي ساموئل ويلسون 3 وارد تبريز شده بود. ورود باسكرويل در كانون نهضت مشروطه براي وي، مديران مدرسه Ùˆ كنسول آمريكا مسأله اي Øساس شد.
در واقع اقدامات بعدي باسكرويل Ùˆ مرگ او به دست نيروهاي شاه، مسايل را نه تنها براي دوتي بلكه براي همه در تبريز Ùˆ اروميه بسيار بغرنج ساخت. (14) به هر Øال، Øوادث دوران مشروطه كار اين مدرسه را هم چنان مختل كرده بود. در ژوئن 1908Ù…Øمدشاه دستور داد تا ساختمان مجلس را در Øالي كه نمايندگاني در آن جلسه داشتند، به توپ ببندند. از پاييز 1287تا دي ماه آن سال شهر تبريز به Ù…Øاصره ارتش شاه درآمد. طي چندماه غلات Ùˆ Ù…Øصولات كمتري وارد شهر شد Ùˆ در عين Øال خطوط پست Ùˆ تلگرا٠نيز مرتب كنترل مي شد. در بهمن 1287شهر دچار Ù‚Øطي قريب الوقوع بود Ùˆ مردم به تدريج دچار نااميدي مي شدند. (15)
باسكرويل بسيار تØت تأثير Øوادث تاريخي كه در تبريز Ùˆ ايران در Øال وقوع بود، قرار گرÙت. از بهمن تا اسÙند ماه او Ùˆ آرتورمور، 1 روزنامه نگار انگليسي، شروع به تعليم پياده نظام ستارخان، Ùرمانده نيروهاي ملي گراي تبريز، كردند. باسكرويل به زودي درياÙت كه او نمي تواند وظاي٠آموزشي خود را در مدرسه پسرانه ادامه داده Ùˆ هم زمان در مبارزه مشروطه خواهان شركت كند. در دهم Ùروردين 1288او دو نامه با عنوان معلمي خويش نوشته Ùˆ در آنها لزوم كمك به نيروهاي انقلابي Ùˆ ستارخان را در شكستن Ù…Øاصره شهر خاطر نشان ساخت. يك نامه به ويلسون، ماÙوق او، Ùˆ ديگري به ويليام دوتي، كنسول آمريكا ارسال شد. ويلسون در همان روز طي نامه اي او را از تصميمش بر Øذر داشت Ùˆ خطرات جاني را گوشزد نمود، دوتي نيز تلگراÙÙŠ به سÙارت آمريكا در تهران Ùرستاد. (16)
باسكرويل به خواستهاي ويلسون پاسخ Ù…Øكمي در روز بعد داده، قصد خود را در پيوستن به ياري نيروهاي ستارخان تكرار كرد. سه روز بعد، دوتي در جستجوي باسكرويل به ميادين نظامي رÙت Ùˆ او را ياÙته شخصا از او خواهش كرد تا در تصميم خود تجديد نظر كند، يا Øداقل، پاسپورت خود را تØويل دهد. باسكرويل با اØترام از همكاري با او خودداري كرد Ùˆ از دوتي خواست تا راه او را در پيش گيرد. (17)
از Ùروردين 1288،تلگراÙهاي دوتي به تهران Ùˆ واشنگتن دي سي در مورد باسكرويل Øاوي اظهار نظرهاي خشم آميز در مورد رÙتار اين جوان آمريكايي Ùˆ درخواست راهنمايي براي برخورد با اين شهروند خاطي بود.
يك امر براي دوتي بسيار Ø®Ùت آور بود؛ او به واشنگتن نوشت كه چگونه باسكرويل از دايره المعارÙهاي دوتي Ùˆ ديگر كتب كتابخانه كنسول استÙاده كرده است. تنها در اوايل Ùروردين بود كه دوتي درياÙت كه باسكرويل اطلاعاتي را از كتابخانه كنسول در مورد Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø§Ù…ÙˆØ± پياده نظام، ساخت بمب Ùˆ استÙاده بهينه تر از سلاØهاي سبك به دست مي آورده است. (18)
در نخستين ساعات 31Ùروردين 1288باسكرويل Ùˆ جمعي از شاگردان او در مدرسه پسرانه، با رÙتن به اطرا٠شهر در جستجوي راهي از ميان خطوط Ù…Øاصره برآمدند. نيروهاي شاه متوجه اين گروه كوچك شده، آتش گشودند كه در اين بين باسكرويل از ناØيه سينه به سختي هد٠قرار گرÙت؛ او ده دقيقه بعد در همان Øال كه در آغوش يكي از شاگردان پيشين خود بود، جان سپرد.
برگزاري مراسم يادبود در دو روز بعد در كليساي پرسبيتري Øايز اهميت بود. صدها تن از مردم براي اداي اØترام به مسيونرها Ùˆ باسكرويل Øضور ياÙتند. در روز سوم در مراسم تشييع جنازه، هزاران تبريزي شامل اعضاي انجمن، اÙسران نظامي، ستارخان، شخصيتهاي تبريز Ùˆ نيروهاي انقلاب مساÙت بين مدرسه پسرانه تبريز تا زمينهاي مبلغان را كه باسكرويل در آن به خاك سپرده شد، پيمودند. رهبران انجمن تبريز، Ùرماندهان نظامي از جمله ستارخان، سران اصنا٠و جماعات تبريز Ùˆ شاگردان مدرسه، همگي Øضور داشتند؛ در اين مراسم سخنرانيهاي آتشيني در باره آزادي ØÙ‚ انقلاب Ùˆ برقراري مشروطه انجام شد، Ùريادهاي كارگران Ùˆ دانش آموزان خروشيد Ùˆ ستارخان Ùˆ ويلسون سخنان مهمي بيان كردند.
مرگ باسكرويل در سي Ùˆ يكم Ùروردين 1288شقاق موجود قبلي را در ميان مبلغان آمريكايي Øادتر ساخت؛ برخي از مشروطيت Ùˆ Øقوق مجلس ملي هواداري كرده ديگران پشتيبان Øقوق اشرا٠زمين دار Ùˆ شاه بودن. مكاتبات مسيونرها نشان مي دهد كه اين اختلا٠بين مبلغاني كه در "تخصصهاي" پزشكي Ùˆ آموزشي Ùعاليت مي كردند Ùˆ آن گروه كه در كار تبليغ امور ديني بودند، هرگز به طور كامل برطر٠نشد، در Øالي كه دسته نخست طرÙدار انجمن Ùˆ Øكومت مستقل Ù…Øلي تقويت ياÙته، بودند، دسته اخير پادشاهي Ùˆ برتري موجود ملاكين بودند. (19)
در سال 1337،جمعي از ايرانيان تصميم گرÙتند تا مراسم بزرگداشت درگذشت باسكرويل را برپا كنند. هنگامي كه كنسول آمريكا در تبريز اطلاعاتي در مورد باسكرويل از پرينستون در خواست نمود، همكاري اندكي با وي شد كه Ø´Ú¯Ùتي اش را برانگيخت.
البته، سÙير آمريكا در سي Ùˆ يكم Ùروردين 1338در مراسم يادبود تبريز شركت جست Ùˆ مدرسه پسرانه اي به نام مدرسه هاوارد باسكرويل نام گذاري گشت. (20)
3- Ù†Ùت، سياست قدرت Ùˆ Ùرهنگ سياسي 32-1330
دوران 32-1330نقطه عطÙÙŠ در روابط آمريكا - ايران بود. پيش از ملي سازي ميادين Ù†Ùتي آبادان در سال 1330Ùˆ ظهور دولت ملي گراي مصدق، آمريكا از نظر شاه Ùˆ اشرا٠زميندار، متØدي قابل اعتماد در دوره پس از استعمار Ùˆ از نظر طبقات پايين Ùˆ متوسط، كشوري صاØب Ù†Ùوذ Ùˆ قدرتمند در دربار پهلوي تلقي مي شد. در واقع اعتبار آمريكا به صدها سال كارآموزشي Ùˆ پزشكي، به ويژه خاطره جانÙشاني هاوارد باسكرويل Ùˆ Ùعاليتهاي جردن در كالج البرز تهران برمي گشت. ورود تيمهاي مستشاري نظامي Ùˆ مالي از نظر ايرانيان، اقدامات دوران جنگ تلقي مي شد Ùˆ تأثير اندكي در مخدوش ساختن چهره دوست خيرخواه Ùˆ قدرتمند داشت. با اين كه، كودتاي تØت Øمايت سيا در 1332تصوير آمريكا در اذهان Ùˆ قلوب اكثريت مردم ايران را به سختي تغيير داد. مرگ باسكرويل در 1288Ùˆ اقدامات كنسول تبريز اين باور عمومي را تقويت كرد كه سياست خارجي آمريكا بازتابي از ديدگاه شهروندان آمريكا نيست. كودتاي تØت Øمايت سيا در 1332طبقات متوسط ايران را متقاعد ساخت كه آمريكا در واقع مخال٠ازمانهاي ملي گرايانه ايران بوده Ùˆ تمامي آمريكاييها باسكرويل نيستند. در واقع اين كودتا دومين پديده بيدار كننده نسبت به مشكلات سياست قدرت با "ابرقدرتها" در قرن بيستم بود. (21)
در آغاز "بØران" ملي سازي در 30-1328 نگلستان Ùˆ مجلس ايران بØØ« در مورد امتياز Ù†Ùت را آغاز كردند. آمريكا موضع "بي طرÙÙŠ" در پيش گرÙت Ùˆ سرانجام طرÙين براي ØÙ„ اين اختلا٠به آمريكا رجوع كردند. دستيابي به Ù†Ùت منطقه Ùˆ ايجاد سدّ Ù†Ùوذي در برابر شوروي در منطقه، سياست خارجي دو ستوني آمريكا را تشكيل مي داد. اين "ستونها" مبتني بر تصميمات دولت ترومن در 1947بود تا دستيابي آمريكا را به مناطق توليد Ù†Ùت در خاورميانه گسترش داده Ùˆ با هر هزينه اي مانع هرگونه اقدامات ممكن شوروي براي Ù†Ùوذ يا Øركت به سوي خاورميانه شود.(22) اضاÙÙ‡ شدن ايران به دكترين ترمن در 1947ØŒ برنيات آمريكا در مورد "Øمايت" Ùˆ نيز "سرمايه گذاري" تأكيد گذارد.
به هر Øال در 1330مذاكرات ميان گروه اعزامي مصدق Ùˆ شركت Ù†Ùت ايران - انگليس پيشرÙت چنداني نداشت.
در پايان اسÙند 1330لايØÙ‡ ملي كردن Ù†Ùت به اتÙاق آراء در مجلس ايران تصويب Ùˆ مصدق "مرد روز" ايران شد. مقامات سÙارت آمريكا نگراني شديد خود را به واشنگتن اعلام داشته Ùˆ پيشنهاد كردند تا يك هيأت عالي رتبه "بي طرÙ" آمريكايي براي كمك به جلوگيري از درگيري تشكيل شود. آقاي آوريل هريمن 1 Ùردي بود كه واشنگتن او را در تيز 1330به تهران Ùرستاد تا در مورد ØÙ„ Ùˆ Ùصل اختلا٠به مذاكره بپردازد.
دوران هريمن در تعيين جهت سياست آمريكا، با اهميت به شمار مي آمد. آمريكا مي توانست سه سياست را در سال 1330در پيش بگيرد:1) سياست "موازنه منÙÙŠ" مصدق؛2)سياست انگليس در پرداخت غرامت؛ يا 3)سياست درگير شدن سياسي Ùˆ اقتصادي مضاع٠در امور ايران Ùˆ ايجاد "ايران جديد". در سال 1330اين سياست مصدق بود كه مطلوب واقع شد در Øالي كه "امتيازات" Ùˆ سياستهاي انگلستان براي مصدق Ùˆ پارلمان ملي گرا، پذيرÙتني بود. گرچه سياستگذاران آمريكا در 1330آشكارا در Øمايت از مداخله جويي ترديد ورزيدند، سياست آمريكا در 1331درگير شدن مضاع٠را براي مقابله با Ù†Ùوذ شوروي Ùˆ "استوار ساختن" نظام پادشاهي مطلوب ياÙت. در 1332سه Øادثه سياست آمريكا را در دخالت اقتصادي Ùˆ نظامي بيشتر در امور ايران شتاب بخشيد: 1 )ناكامي مأموريت هريمن Ùˆ شكست مذاكرات Ù†Ùت؛ تغيير سÙير هري گريدي Ùˆ2)گسيل سÙير هندرسون Ùˆ 3)پايان روابط ديپلماتيك انگلستان با ايران.
مصدق Ùˆ مجلس كاملا مخال٠امتياز Ù†Ùت Ùˆ مصمم به رويارويي با انگلستان بودند. بين تير تا شهريور 1330هريمن كوشيد تا مواضع قابل مذاكره اي براي طرÙين به دست آورد ولي در اين امر ناكام ماند. در خلال تØريم انگلستان در مورد Ù†Ùت ايران در 1330ØŒ مسدود كردن مجموعه داراييهاي استرلينگ ايران، ورود بزرگترين ناو جنگي انگلستان به خليج Ùارس از هنگام جنگ جهاني دوم Ùˆ Ø·Ø±Ø Ø¯Ø¹ÙˆÙŠ برضد ايران در ديوان لاهه، مصدق به لاهه سÙر كرده Ùˆ سپس به واشنگتن رÙت Ùˆ در صدد ياÙتن متØداني جهاني در اروپا Ùˆ آسيا برآمد. در دوران تصدي سÙير هندرسون كه از شهريور 1330آغاز شد، آمريكا موضع "بي طرÙÙŠ" را كنار گذارد Ùˆ در آبان 1331به Ùكر راههاي بركناري مصدق اÙتاد. (23) Ùˆ در تيرماه 1332آمريكا با همÙكري انگلستان "عمليات آژاكس" را طراØÙŠ كرد در مرداد 1332تيمهاي مهم متعددي از اطلاعات آمريكا در تهران آماده عمليات كودتا بودند.
موÙقيت اقدامات سياسي - رواني تيم آمريكايي در 28مرداد به دنبال ناكامي در عمليات 25مرداد معلوم Ùˆ شناخته شده است. اما مجادلات تند بعدي ميان برخي مقامات سيا Ùˆ سÙير هندرسون در مورد اقدامات مختلÙÙŠ كه مي بايست پس از كودتاي تØت Øمايت سيا صورت مي پذيرÙت، چندان روشن نيست. (24)
اصولا، برخي از مقامات سيا خواهان نرمش در پاكسازي مجلس Ùˆ ارتش بودند، به اين اميد كه برخي از ظواهر رهبري ملي گرايانه را در Øكومت ØÙظ كنند. استدلال آنها براين باور مبتني بود كه با Øذ٠مصدق Ùˆ ياران نزديك وي، Øمايت مردمي از مصدق مخلوع وجود نخواهد داشت Ùˆ اين امر منجر مي شود تا قطعا تهديداتي برضد آزمونهاي سياستهاي آمريكا Ùˆ نظام سلطنتي Øاكم ايجاد شود. نظر هندرسون آن بود كه پيش از سرمايه گذاري آمريكا در ايران Ú†Ù‡ از طريق شركتهاي Ù†Ùتي Ùˆ Ú†Ù‡ از طريق كمكهاي نظامي - امنيتي بيشتر، مي بايست تمامي مظاهر مخالÙت با سلطنت را به طور كامل، به ويژه از مجلس Ùˆ ارتش، از بين برد. هندرسون، همسو با ديگر مقامات وزارت خارجه اØساس ميكرد كه در درازمدت، ملي گرايي Ùˆ به ويژه "سياست عدم تعهد" آشكارا مصدق را روياروي مناÙع اقتصادي Ùˆ نظامي آمريكا قرار خواهد داد. (25)
از سوي ديگر برخي مقامات سيا مشكلات بزرگتر را Ùقط در هرگونه سركوب گسترده نهضت ملي مي ديدند. در واقع اين مقامات استدلال مي كردند كه آمريكا [در اين صورت] Ùقط مخالÙان را به شاه "تسليم كرده" Ùˆ در صورت اعمال تصÙيه هاي برنامه ريزي شده در مجلس Ùˆ ارتش زمينه هايي را براي مشكلات عمده تر در آينده Ùراهم خواهد ساخت.(26) [در اين ميان] واشنگتن استدلال سÙير را پذيرÙت Ùˆ سياست خود را بر اين مبنا به اجرا گذارد.
بØثهاي Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ پس از كودتاي 1332در تهران Ùˆ واشنگتن بسيار آموزنده است. با بازانديشي اين امر اينك روشن تر از سال 1332است كه "اتخاذ گزينه Ù…Øدود" در پاكسازيها كار معقول تري بود. در شرايط دهه 1950به دنبال جنگ كره، Øاد شدن "جنگ سرد" Ùˆ مك كارتيسم اين امر قابل درك است كه تصميم براي انجام دادن تصÙيه هاي گسترده از طريق آغاز "عصر آمريكا" در ايران چگونه صورت گرÙت، از اين رو اØساسات ضد كمونيستي در ميان رده هاي بالاي Ù…ØاÙÙ„ ديپلماتيك آمريكا به شدت اØساس مي شد.
ژنرال Ùضل اللّه زاهدي، كه سيا در اجراي كودتا بسيار بر او متكي بود، بين سالهاي 34-1332كنترل نظامي Ùˆ سياسي كاملي را بر ايران به دست آورد. او در برخي شهرها Øكومت نظامي مستمري ايجاد كرد، ارتش را تجديد سازمان داد، پاكسازيهاي گسترده اي در مجلس Ùˆ ارتش انجام داد Ùˆ زمينه هاي تشكيل سازمان اطلاعات Ùˆ امنيت كشور، ساواك، را براي سال 1336Ùراهم ساخت.
در همان دوران در آذر 1333چهار شركت Ù†Ùتي بزرگ امريكا Ùˆ شماري از شركتهاي كوچكتر تواÙقنامه اي را با انگلستان Ùˆ پادشاهي اعاده شده، امضا كردند. انگلستان را در قالب بريتيش پترليوم 1 Ùˆ ورود شماري از شركتهاي Ù†Ùتي آمريكا را به ميادين آبادان Ùراهم ساخت. اين توÙقنامه خاتمه اي بر پيشگامان Ù†Ùت در دهه 1300Ùˆ آغازي براي "عصر آمريكا" در ايران بود. (27)
مصدق Ùˆ جبهه ملي نخستين قربانيان كودتاي 1332Ùˆ تواÙقنامه Ù†Ùتي 1333بودند. البته در درازمدت بسياري از برجستگان ايراني، از جمله بسياري از نويسندگان، تØصيل كردگان، اÙسران نظامي Ùˆ ديوان سالاران 2 قرباني كودتا: تصميمات هندرسون واقدامات زاهدي شدند. از ايرانيان بسيار Ùعال در دوره 32-1321 Ú†Ù‡ با نام "ملي گرايي" Ùˆ Ú†Ù‡ "سوسياليست" صدها تن دستگير، Ù…Øاكمه Ùˆ Ù…Øكوم شده Ùˆ در مواردي اعدام گشتند. با اين همه، سياست "دست آهنين" زاهدي تغيير چنداني در Ùرهنگ سياسي ايران پديد نياورد. در واقع، دوره زاهدي، همچون دهه 1310Ùˆ دوران استبداد رضاشاه گروهها را مجبور ساخت تا خود را با سازماندهي ديگر باره تاكتيكهايشان را براي دستيابي به اهدا٠خودبسايي Ùˆ استقلال باز تعري٠كنند. در اين ميان Ù…Ùهوم اÙراطي تر انقلاب به تدريج به گوش خورده Ùˆ به طور جدي Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯. پادشاهي Ùˆ به همراه آن، سياست قدرت آمريكا مي بايست باژگون به مبارزه طلبيده مي شدند.
براي مردم ايران Ùˆ براي سياستگذاران آمريكا، اين تصميم - در انتخاب بين Øمايت از شاه يا Øمايت از مجلس - تأييد مجددي بر قضيه پيشين باسكرويل بود كه واشنگتن شاه را برگزيد. تÙاوتهاي كيÙÙŠ در روابط آمريكا - ايران در دوره هاي 1288Ùˆ 1332به ورود دو عامل جديد در سياست قدرت آمريكا برمي گشت:
1)Ùعاليتهاي شديد شد كمونيستي ( از Ù…Øدودسازي اتØاد شوروي Ùˆ نيروهاي تندرو در ايران؛ Ùˆ2) سياست Ù†Ùتي (دسترسي به منابع Ù†Ùتي ايران Ùˆ خليج Ùارس)Ø› هيچ كدام از اين دو عنصر در سال 1288Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ø¨ÙˆØ¯ØŒ Øال آن كه هر دو مسأله، روياروي سياستگذاران آمريكا در سال 1332قرار گرÙته بود.
گرچه تصميم به Øمايت از شاه قاجار در 1288تصميمي سياسي بود، سياستهاي آمريكا در 4-1332اساسا اقتصادي Ùˆ نظامي به شمار مي آمدند.
از نظر ايرانيان عمل گرا دهه 1330زمان سازماندهي مجدد خود براي مقابله با سياست دخالت گسترده آمريكا در Øيات ايران، بود. Ùرهنگ سياسي ايران با ناكاميهاي جنگ جهاني اول Ùˆ سپس با Ùعال شدن مجلس در جنگ جهاني دوم خود را تطبيق داده بود. به دنبال كودتاي 1332Ùˆ "دوران Ùترت" زاهدي، Ùرهنگ سياسي مخالÙت، چنان كه در ادبيات Ùˆ هنر Ùˆ نيز نهضتهاي سياسي ايران منعكس شده است، به تدريج در اين امور تمركز ياÙت:1)لزوم براندازي پادشاهي؛2)ارزيابي كامل نقاط ضع٠و قوت سياست آمريكا نسبت به ايران Ùˆ جهان سوم؛و3) ارزيابي مجدد Ùعاليت سياسي در ايران، در اين ميان مجلات زيرزميني يا "كوچك" به تدريج از اواخر دهه 1330ظاهر شدند Ùˆ در اين زمان دانشجويان ايراني در اروپا Ùˆ آمريكا انجمنها Ùˆ كلوپهاي Ùرهنگي خود را تجديد سازمان دادند. نشانه هاي Ùعاليت روستايي در ميان روستاييان Ùˆ گروههاي زيرزميني شهري جديد در گزارشهاي مطبوعاتي Ù…Øلي Ùˆ ملي ظاهر شد. شكل گيري ساواك در 1339بازسازي گروههاي مستشاري نظامي آمريكا در يك واØد يا ARMISHMAAG (ستاد Ùرماندهي هيأت اعزامي به ارتش - گروه مستشاري كمكهاي نظامي)در 1337Ùˆ پيمان همكاري متقابل بين آمريكا Ùˆ ايران، هركدام واكنشي در برابر جهت گيريهاي جديد جريان مخالÙت ايران Ùˆ تØولات در Ùرهنگ سياسي اعلام مخالÙت ايران بود.
به هرØال پيش از بررسي روابط آمريكا Ùˆ جمهوري اسلامي لازم است تا مروري بر سالهاي بØراني 1357تا 1360بيÙكنيم، يعني سالهاي سقوط نهايي شاه Ùˆ استقرار نهايي جمهوري اسلامي؛ در اين ميان، سومين مرØله تØول Ùرهنگ سياسي ايران نيز بررسي خواهد شد
4- انقلاب ايران: از پادشاهي به جمهوري اسلامي 60-1357
براي سومين بار در قرن بيستم، ايرانيان به خيابانها مي ريختند تا مقاصد خود را براي داشتن Øكومت مستقل ايراني اعلام كنند. روابط شاه با مردم ايران به دنبال مخالÙتهاي ماهانه، سپس Ù‡Ùتگي Ùˆ روزانه Ùˆ در نهايت Ù„Øظه به Ù„Øظه با شاه، خانواده Ùˆ دربار او Ùˆ با تصميم هندرسون در 1332Ùروپاشيده Ùˆ از هم گسست.
از ژنرال هايزر در دي ماه 1357خواسته شد تا عملياتهاي نظامي را در برابر آشوبهاي سياسي در Øال تجمع در بيرون ديوارهاي ستاد عالي Ùرماندهي در مركز تهران هدايت كند. (28) در 26دي ماه 1357Ù…Øمدرضا پهلوي Ùˆ خانواده وي ايران را ترك كردند Ùˆ بااين ترك پادشاهي نيز به پايان رسيد. در 12بهمن 1357آيت الله خميني وارد ايران شد تا جمهوري اسلامي را پي بريزد. شعار "شاه رÙت، امام آمد" تقريبا بر ديوار تمامي خيابانهاي ايران نوشته شده بود. سياست گذاران آمريكا Ùˆ كاخ سÙيد به شيوه هاي متضادي به ظهور جمهوري اسلامي واكنش نشان دادند: ابتدا تأييد ضمني Ùˆ سپس ابراز نارضايتي آشكار.
براي دو سال پيش از سال 1357ØŒ ايرانيان به Ù†ØÙˆ روزاÙزوني مهارت Ùˆ عزم خود را براي تØميل سياست مسجد Ùˆ خيابان به كاخ پهلوي Ùˆ ميزكار ساليوان، سÙير آمريكا، نشان دادند. هيچ تصويري نتوانست شكوه پيروزي دو سال تظاهرات Ùˆ درگيريها را بهتر از آوارگي بين المللي شاه نشان دهد. خروج شاه از تهران در 26دي ماه، سرآغاز سÙر پرماجراي ذلت بار Ùˆ تØقيرآميزي براي خاندان پهلوي بود. آنها كه به دهه ها منزلت با شكوه Ùˆ اØترام شاهانه در پايتختهاي جهان خو گرÙته بودند، براي درخواست پناهندگي دائم از كشوري به كشور ديگر ره مي سپردند. وزارت خارجه آمريكا در پذيرش شاه مردد بود Ùˆ سرانجام از دادن اجازه ورود به شاه خودداري كرد. بخشي از اين ترديد به دليل گزارشهاي پياپي از سÙارت آمريكا در تهران در مورد تلاش براي توقي٠كاركنان Ùˆ ساختمان سÙارت در بلوار درخت كاري شده تخت جمشيد در مقابل بازگرداندن شاه بود.
به هرØال، دوستان متØد آمريكايي شاه تصميم گرÙته بودند راه خويش را انتخاب كرده Ùˆ به انزواي شاه پايان دهند. شاه، Ù…Øور كشمكش سياسي Ùˆ اقتصادي بي سابقه در روابط آمريكا - ايران گشته بود. ديپلماتهاي وزارت خارجه به دليل خاطره سال 1332ايران، در مورد هرگونه طرÙداري از شاه هشدار مي دادند، Øال آن كه دوستان قدرتمند شاه در صنعت بانكداري آمريكا ختم سريع سÙرهاي تØقيرآميز شاه مي خواستند. مشاوران كاخ سÙيد كارتر كه معمولا در پيوندهاي مهم قبلي در روابط شاه - آمريكا به ديده ترديد مي نگريستند، در ردي٠دوستان Ùˆ Øاميان متØد شاه قرار گرÙتند. (29) مقرر شد تا به شاه "به دلايل بشردوستانه" اجازه ورود به آمريكا داده شود.
در آذر 1357 مسأله باقي مانده جز تعيين زمان دقيق ورود شاه به نيويورك، نبود.
در دي ماه 1357كاخ سÙيد به ژنرال هايزر قائم مقام Ùرماندهي نيروهاي ناتو در اروپا دستور داد تا به ايران رÙته Ùˆ سه مأموريت را به انجام برساند: (1ارزيابي نقاط ضع٠و قوت نظامي Ùˆ استراتژيك ايران؛ (2ØÙظ Ùرماندهي نظامي به هر صورت ممكن از طريق جلب Øمايت نظاميان براي بختيار Ùˆ جلوگيري از هرگونه تلاش براي كودتا؛ Ùˆ (3ارزيابي وضعيت سياسي Ùˆ اقتصادي متØول باتوجه خاص به ميدانهاي Ù†Ùتي. (30)
به طور كلي هايزر در مأموريت خود براي دستيابي به هر سه هد٠از جمله جلوگيري از كودتاي نظامي موÙÙ‚ گرديد. (31) در بهمن 1357موضع آمريكا عبارت بود از "به انتظار نشستن Ùˆ مشاهده" جهت گيريهاي جديد رهبران نوظهور ايران. در پي درگيريهاي 22-20بهمن ماه 1357بين پرسنل نيروي هوايي Ùˆ گارد شاهنشاهي، شاپور بختيار با هم دستي آمريكا به پاريس گريخت Ùˆ دولت موقت ايران با نخست وزيري مهدي بازرگان Ùˆ وزارت خارجه ابراهيم يزدي روي كار آمد. در Ùروردين ماه 1358ايرانيان به استقرار جمهوري اسلامي رأي دادند Ùˆ پرچم جديدي طراØÙŠ شد Ùˆ برنامه هايي نيز براي تنظيم قانون اساسي جديد شكل گرÙت. از تمامي ظواهر اوضاع معلوم بود كه انقلاب مردمي ايران با اندكي تأخير در Øال پيش رÙتن به جلو بود.
از بهمن تا آبان 1358Øكومت دوگانه شوراي انقلاب اسلامي Ùˆ دولت موقت ملي گرا به طور روزاÙزوني به Øكومت تك Øزبي شوراي انقلاب تبديل مي شد. تقاضاهاي مكرر بازرگان Ùˆ يزدي از سÙارت آمريكا براي ØÙ„ مسأله مواÙقتنامه هاي وام بين آمريكا - ايران Ùˆ خريد تسليØات، برخي از مقامات آمريكا را كه مي پنداشتند بهتر است دولت موقت به جاي بستن Øسابهاي بانكي Ùˆ خريد Ø³Ù„Ø§Ø Ø¯Ø±ØµØ¯Ø¯ اداره امور كشور برآيد، سردرگم ساخت. (32) به هرØال، با تأملي دقيق، اين امر روشن مي شود كه بازرگان Ùˆ يزدي به دنبال بازيابي قدرت نظامي Ùˆ مالي "از دست رÙته" خود بودند كه به آنها اجازه مي داد شوراي انقلاب را زمين گير سازند.
از سوي ديگر شوراي انقلاب نيز درصدد اÙزايش پايگاه قدرت خويش از طريق گسترش كنترل خود بر كميته هاي Ù…Øلي، دسته هاي خياباني سازمان ياÙته يا Øزب الهي ها Ùˆ تشكيل نيروي شبه نظامي ملي پاسداران برآمد. موÙقيتهاي Ùزاينده شورا، دولت بازرگان - يزدي را مغلوب ساخت Ùˆ در اين Øال دخالتهاي پيوسته Ùˆ آشكار آيت الله خميني در امور ملي، مثل انتقاد از برخي سازمانهاي Ú†Ù¾ گرا در مرداد 1358Ùˆ طرÙداري از عمليات بر ضد[ انقلابيون] كرد در شهريور 1358ØŒ گرÙتاريهاي دولت موقت را دوچندان ساخت.
در واقع تركيب "تذكرات" Ø´Ùاهي آيت الله خميني Ùˆ Ùعاليت زيربنايي شورا هر دو دست دولت موقت را بست Ùˆ در نتيجه دولت، موقعيت خود را در معرض اتهامات "تزلزل"ØŒ "عدم قاطعيت" Ùˆ Øتي رابطه با سيا قرار داد، كه درستي اتهامات اخير بعدها ثابت شد. (33) از اين رو در آبان 1358در تقاضاهاي مردمي Ùزاينده براي دستورهاي ØµØ±ÙŠØ Ø¯ÙˆÙ„ØªÙŠ يا "اقدام انقلابي" Ùˆ پايان دادن به ترديدهاي دولت موقت جاي هيچ Ø´Ú¯Ùتي نبود. "عرصه سياسي" در برابر ائتلا٠ملي گراي بازرگان Ùˆ يزدي شكل گرÙته بود. به طور روزاÙزوني براي بسياري از ناظران روشن مي شد كه دولت موقت Ù…Øكوم به ناكامي است. در پي توصيه هاي هايزر موضع رسمي آمريكا Øمايت از دولت موقت اعلام مي شود Øال آنكه موضع واقعي آمريكا "انتظار Ùˆ مشاهده" جهتي بود كه مبارزات سياسي داخلي سير خواهند كرد: جهت گيري به سوي قانون گرايي ليبرال Ùˆ سكولار يا جهت گيري به سوي وطن پرستي Ù…ØاÙظه كار ديني. آمريكا براي رسيدن به پاسخ ناگزير نبود انتظار زيادي بكشد.
در شبانگاهي در اوايل آبان 1358هنري پرچ 1 مدير بخش ايران در وزارت خارجه آمريكا وارد ايران شد تا اخبار بدي را به بازرگان Ùˆ يزدي اعلام كند. آمريكا تصميم گرÙته بود تا به دلايل بشردوستانه به شاه اجازه ورود به آن كشور را بدهد؛ تندرستي او دچار اختلال شده Ùˆ آمريكا براي او مراقبت پزشكي با تجربه اي را كه او نمي توانست در طي اقامت خود در مكزيك درياÙت كند، Ùراهم ساخته بود. پرچ خواست تا دولت موقت، Ù…ØاÙظت كاÙÙŠ را از تمامي پرسنل سÙارت در قبال هرگونه اقدامي براي گروگانگيري Ùراهم آورد. (34)
باور اين مسأله براي بازرگان Ùˆ يزدي دشوار بود؛ نه تنها آنها مشكلات مداومي از جانب شوراي انقلاب Ùˆ آيت الله خميني داشتند، بلكه اكنون با اقدام قوي تر متØد خود رودرروي يك بØران ملي خطرناك Ùˆ بالقوه اي قرار گرÙته بودند. آنها هر دو، پرچ را در مورد دلايل پذيرش شاه در آمريكا Ùˆ درخواست ØÙاظت از سÙارت كاملا بازخواست كرده Ùˆ وي را مطمئن ساختند كه دولت موقت در مدتي نه چندان دور در كنترل كميته هاي Ù…Øلي قرار خواهد گرÙت.
در واقع آنها از دادن هرگونه تضميني براي پرچ در مورد اين كه سÙارت آمريكا از هر گونه Øمله خصمانه مصون خواهد بود، خودداري نمودند. (35) پرچ با ابلاغ پيام دولت موقت به آمريكا بازگشت Ùˆ Øوادث 13Ùˆ 15آبان گويا طبق برنامه پديدار گشتند: شاه در آبان وارد آمريكا شد، سÙارت آمريكا در 13آبان اشغال گرديد Ùˆ دولت موقت ايران در 15آبان Ùروپاشيد.
براي 444روز بعد روابط آمريكا - ايران عمدتا بر "بØران گروگان گيري" متمركز شد. توجه رسانه ها شديد بود Ùˆ شبكه ABCبرنامه شامگاهي ويژه اي( با عنوان، "Night line) براي پوشش قرار دادن اين Øادثه ترتيب داد. (36) وزارت خارجه آمريكا تماس مداومي با خانواده هاي گروگانها برقرار كرده Ùˆ گاه Ùˆ بيگاه آنها را براي دادن اطلاعات به واشنگتن مي آورد Ùˆ با گذاشتن كمكهاي روان شناختي در اختيار آنها، كنÙرانسهايي مطبوعاتي را تنظيم مي نمود.(37) سازمان خصوصي Ùˆ غيرانتÙاعي " "No Greater Loveمستقر در آمريكا از اقدامات خاص براي اين خانواده ها Øمايت كرد Ùˆ كليسا اقدام به مبادله نامه بين گروگانها Ùˆ خانواده هاي آنها در آمريكا نمود.
واكنش گسترده به گروگان گيري وواكنشهاي آمريكادرتاريخ معاصراين كشوربي سابقه بود. از زمان بمباران پرل هاربور بدين سوي، مردم آمريكا هرگز چنان سريع يا چنان شديد به بØراني بين المللي واكنش نشان نداده بودند. در واقع، Ù…Ùسران خبري 7دسامبر1941را با 4نوامبر 1979 (13 آبان 1357) هم سان دانسته،پيشنهادهايي براي دستگيري گسترده شهروندان ايراني]مقيم آمريكا[ÙˆØبس دربازداشتگاههاي موقت ژاپني - آمريكايي سابق، ضرب Ùˆ شتم آمريكاييهاي ايراني تبار، پرتاب سنگ به خانه هاي ايرانيان، پنچر كردن لاستيك اتومبيلهاي ايرانيان Ù…Ø·Ø±Ø Ø³Ø§Ø®ØªÙ‡ØŒ گاه Ùˆ بيگاه به اخراج تمامي كساني كه از تبار ايراني بودند، اشاره مي كردند. Øتي برخي پيشنهادØمله به ايران را براي گرÙتن گروگان Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÙŠ ساختند. Ùضاي Ù†Ùرت تقريبا نامعقولي از هر آن Ú†Ù‡ اسلامي يا ايراني بود به تدريج به Ø³Ø·Ø Ùعاليتهاي ضدژاپني دهه 1940رسيد.
از اين رو، پس از پنج ماه مذاكرات ناموÙÙ‚ براي رهايي گروگانها، دولت كارتر تصميم گرÙت تا كماندوهاي نظامي به تهران بÙرستد تا "اسراي آمريكايي ما را نجات دهند." واكنش عمومي در اين باره بسيار مثبت بود؛ راه ØÙ„ نظامي براي آمريكا مورد بØØ« واقع شد، گرچه وزارت خارجه آمريكا همواره با هشدار نسبت به چنين اقداماتي، راه Øلهاي ديپلماتيك را براي مشكل سياسي گروگان گيري ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ù…ÙŠ داد؛ با اين همه، هنگامي كه اخبار شكست 2ارديبهشت 1359 (22 آوريل 1980 ) با آتش گرÙتن چرخ بالها Ùˆ هواپيماي ترابري در عمليات "صØراي شماره 1به آمريكاييان رسيد، Øمايت مردمي از كارتر به شدت تنزل ياÙت.
با ادامه بØران گروگان گيري اميدهاي كارتر براي انتخاب مجدد در دشت كوير ايران، كاملا مدÙون گشت.
روابط آمريكا با ايران در 18Ùروردين 1359متوق٠شد؛ البته، مأموران آمريكايي از جمله عوامل اطلاعاتي آمريكا با بني صدر رييس جمهور جديد ايران Ùˆ صادق قطب زاده وزير خارجه تØصيل كرده آمريكا در تماس بودند. از Ùروردين تا مهر، آمريكا ارتباط خود را با نمايندگيهاي مختل٠جمهوري اسلامي ايران از طريق ميانجيها ØÙظ كرد.
در پي تهاجم عراق در 31شهريور 1359به استان خوزستان Ùˆ اÙزايش نارضايتي عمومي در مورد مسايل ØÙ„ نشده Ùقر، آوارگي Ùˆ بيكاري، در مهرماه همان سال آيت الله خميني Ú¯Ùتگوي بيشتر با الجزايريها در مورد تبادل Ù…Øتمل گروگانها با پس اندازهاي خارجي ايران در انگلستان Ùˆ آمريكا را پذيرÙت. در دي ماه 1359بيشتر اختلا٠ديدگاهها ØÙ„ شده بود. همزمان با نخستين دقايق آغاز به كار رييس جمهور ريگان، 53گروگان آمريكايي در مسير خود براي خروج از Ùضاي هوايي ايران بودند. كارتر تاوان "گناهان خود" را پرداخت Ùˆ ايران به دستيابي مجدد به اكثر داراييهاي مسدود شده Ùˆ تسليØات تØويل نشده خود اميدوار گشت. سرانجام ثابت شد كه راه ØÙ„ اقتصادي Ùˆ سياسي Ùˆ نه نظامي، كليد ØÙ„ مسأله گروگان گيري بوده است.
مشكلات ايران با مسأله گروگان گيري پايان نپذيرÙت. در داخل كشور، نگراني Ùزاينده از ناتوانيهاي جمهوري اسلامي در ØÙ„ مسايل بنيادين در مورد Øقوق بشر، موجب بروز Øوادث متعدد بي ثبات كننده Ùˆ تظاهرات ضدØكومتي گرديد. از اسÙند تا خرداد 1360جنبش مجاهدين خلق متشكل از اÙراد 15تا 30ساله برخاسته از طبقات پايين Ùˆ متوسط به Ù†ØÙˆ روزاÙزوني مردم را برمي انگيخت تا در برابر جمهوري Ùˆ آيت الله خميني تظاهرات نمايند. در خرداد 1360گروگانهاي آمريكايي بازگشتند؛ پول Ùˆ تسليØات خريداري شده ايران هنوز در دست آمريكا بود Ùˆ آيت الله خميني با موÙقيت عرصه سياسي را از مخالÙان پاك مي كرد. آمريكا به دنبال نوعي ثبات سياسي در ايران بود Ùˆ در عين Øال چشم آن داشت كه جنگ به طور روزاÙزون متغير Ùˆ بي ثبات عراق – ايران روند خود را طي كند.
در سالهاي 1360-1368،روابط آمريكا - ايران بر چهار موضوع متمركز گشت:
(1اقدامات مداوم ايران براي پايان بخشيدن به "دوران پهلوي" از طريق بازگرداندن تمام داراييهاي خارجي ايران Ùˆ تسليØات خريداري شده به ايران؛ (2عزم ايران به ياÙتن نقش غالب در منطقه به ويژه چونان سرمشقي براي دولتهاي اسلامي ديگر؛ (3گرايش آمريكا بر Ù…Øدود ساختن جنبشهاي تندرو در كشورهاي خاورميانه Ùˆ در عين Øال ادامه دسترسي بر Ù†Ùت خليج Ùارس؛ Ùˆ (4تمايل آمريكا به Ù…Ø³Ù„Ø ÙƒØ±Ø¯Ù† Ùˆ كمكهاي نظامي به هر كشوري كه خواهان پيشبرد مناÙع سياسي Ùˆ اقتصادي آمريكا در مقابل مناÙع شوروي باشد.
تعهد ايدئولوژيك رهبري ايران به اجراي سياست اسلامي ونيزتوسعه سرمايه داري، آمريكا را در موضع غيرعادي مخالÙت با سياستهاي خارجي ايران ولي Øمايت از برنامه هاي داخلي آن قرار داد. موضع نخست، آمريكا را بر آن مي داشت كه دست بالا را در مخالÙت با "تروريسم ايراني" Ùˆ گسترش شبه نظاميان اسلامي - مردمي، يا Øزب اللهيان در سراسر خاورميانه در پيش بگيرد؛ به رغم آن كه آمريكا مي دانست كه عراق آغازگر جنگ ايران - عراق بوده Ùˆ به كشتيها در خليج Ùارس از جمله كشتي آمريكايي استارك Øمله كرده است، با وجود اين با Øمايت از عراق در جنگهاي زميني Ùˆ دريايي كوههاي زاگرس Ùˆ خليج Ùارس، با ايران به مخالÙت برخاست.
سياست قدرت در روابط آمريكا - ايران مبتني بر تواناييهاي ايران در ØÙظ ثبات سياسي Ùˆ اقتصادي Ùˆ در عين Øال Øمايت از متØدان خود در منطقه Ùˆ ديگر نقاط بود. عزم ايران در "آموختن درسي براي ديگر ملل"ØŒ به ويژه براي عربستان سعودي، اردن Ùˆ عراق پايان ناپذير به نظر مي رسيد. در نهايت، ايران كاملا درصدد برآمد تا خود را به طور جدي تر بيش از پيش درگير مسايل جهان اسلام، عرب، Ø¢Ùريقا Ùˆ آسيا كرده Ùˆ پيوندهاي نزديكتري با رژيمهايي چون سوريه، ليبي، يمن Ùˆ الجزاير، يا پاكستان، مالزي Ùˆ اندونزي برقرار سازد.
در خلال سالهاي 1368-1360آمريكا درصدد مهار انقلاب اسلامي به شيوه هاي مختل٠بود: با Øمايت از عراق در جنگ ايران - عراق، با رويارويي با ايران در سازمان ملل متØد با استناد به موارد نقض Øقوق بشر، با به تأخير انداختن بازگرداندن پس اندازها Ùˆ تسليØات خريداري شده ايران Ùˆ با "تروريستي" خواندن تمام اقدامات منطقه اي ايران. از سوي ديگر، آمريكا درياÙته بود كه ايران بالقوه تندرو Ùˆ انقلابي است. ايران شاه را برانداخته Ùˆ با موÙقيت با Øضور آمريكا - ناتو در خاورميانه به مبارزه پرداخته بود.
از اين رو ايران، هم متØدي بالقوه 1 در ØÙ„ اختلاÙات Ùˆ تعارضات منطقه اي بود ( Øضور سوريه در لبنان Ùˆ گروگان گيري Øزب الله لبنان) Ùˆ هم دشمن بالقوه اي در بي ثبات كردن نزديكترين متØدان آمريكا ( اردن Ùˆ عربستان سعودي).
نتيجه گيري
يك سده روابط بين آمريكا و ايران با چهره يك "آمريكاي خيرخواه" و "دوست" آغاز گشت، اما سرانجام با چهره يك "قدرت بدخواه" و "شيطاني" به پايان رسيد.
نخست، چهره اي است كه اكثر آمريكاييان از خود Ùˆ سياست‌هاي خارجي آمريكا كه آنها معتقدند براØساس، منصÙانه Ùˆ آگاهانه است، دارند. البته براي ايرانيان، تصوير دوم از آمريكا بسيار مناسبتر است، زيرا آنها مدعي هستند سياستهاي آمريكا اساسا Ùاقد عواطÙØŒ جانبدارانه Ùˆ سخت ناآگاهانه است. اطلاق "شيطان بزرگ" به آمريكا براي آمريكاييهايي كه نمي توانند باور كنند كه Øكومت يا شهروندان آنها شايسته چنان عنوان ناشايستي است، بسيار دردناك است. از سوي ديگر، ايرانيان اين عنوان را بسيار مناسب مي دانند به خاطر آن كه ايران سياستهاي گذشته آمريكا را كلا نيرنگ آميز، گمراه كننده Ùˆ مستكبرانه ياÙته است.
تكامل تاريخي Ùرهنگ سياسي ايران Ùˆ تعهدات ايدئولوژيك ناشي از آن به ØÙ‚ تعيين سرنوشت خويش طي هشتاد سال گذشته از 1368-1284همواره روياروي مناÙع آمريكا Ùˆ سياست قدرت آن قرار گرÙته است. در واقع انقلاب 1357نمايانگر اÙراطي ترين مرØله در تكامل Ùرهنگ سياسي ايران، هم در دستيابي نسبي به آرمانهاي مردمي براي استقلال سياسي Ùˆ هم در دÙاع آن از ميراث اسلامي ايران مي باشد. سرمنشأ يك سده رويارويي با سياست قدرت آمريكا را سه عامل شكل مي دهد:
1. خواست ايران براي استقلال و هويت خود كه هم تصوير "ايران جديدي" را كه آمريكا درصدد پديد آوردن آن رد مي كند و هم بيان يك خوداتكايي است كه هرگونه نياز به آمريكا را مردود مي داند؛
2. تمايل ايران به استقلال داخلي با تمايل به استقلال بين المللي توأم است كه طبق آن ايران مي تواند شرقي باشد يا غربي، يا هم شرقي باشد و هم غربي يا نه شرقي و نه غربي، چه آمريكا آن را بخواهد يا نخواهد؛
3. اعتقاد عميق ايران به اين كه ايران در كنار "امت مسلمان مبارز" متعهد به شركت در مسايل اسلامي بين الملل Ùˆ منطقه اي، از جمله دÙاع از اسلام، امت Ùˆ آرمانهاي اسلامي، مي باشد.
از نظر برخي سياستگذاران آمريكا، هر سه نكته Ùوق بزرگترين مانع بهبود روابط آمريكا - ايران است. از نظر برخي ديگر، ايران گرچه بالقوه خطرناك است اما متØد بالقوه بسيار مهمي در خاورميانه Ùˆ جهان اسلام نيز مي تواند باشد. اين گروه در تبين ابعاد مثبت روابط گذشته آمريكا - ايران مدعي هستند كه صبر Ùˆ انتظار Ùضاي مناسبي را براي بهبود روابط آمريكا - ايران ايجاد خواهد كرد؛ در واقع آنها آشكارا متذكر مي شوند كه امروزه آمريكا بيش از پيش به ايران چونان يك متØد نيازمند است؛ در هر Øال جمهوري اسلامي ايران عامل مهمي در روابط آمريكا Ùˆ خاورميانه بشمار مي آيد Ùˆ به همين علت است كه بايد به Ùرهنگ سياسي ايران عط٠توجه شده Ùˆ با مقامات ايران Ùˆ مردم آن به شكل شايسته اي برخورد شود. ايران همچون ويتنام نقطه عطÙÙŠ در روابط بين المللي آمريكا مي باشد Ùˆ خاطره بسيار تلخ ويتنام نبايد مجددا در اينجا تكرار شود.
يادداشت‌ها
(1) در مورد سقوط شاه و تأثير آن بر روابط آمريكا - ايران نك:
- Afkhami, Gholam R., The Iranian Revolution: Thanatos on a National Scale, Middle EastInstitute, Washington DC, 1985;
- Huyser, Robert E., Mission to Tehran, Andre Deutsch, London, 1986;
- Saikal, Amin, The Rise and Fall of he Shah, Princeton Unviersity Press, Princeton NJ, 1980;
- Sick, Gary, All Fall Down: America's Tragic Encounter with Iran, Random House, New York,1985;
- Zabih, Sepehr, Iran's Revolutionary Upheaval: An Interpretative Essay, Alchemy Books, SanFrancisco, 1979.
در مورد دوره مصدق، ملي شدن صنعت Ù†Ùت Ùˆ كودتاي مرداد 1332نك:
- Abrahamian, Ervand, Iran Between Two Revolutions, Princeton University Press Princeton NJ,1982;
- Bill, James A., The Eagle and the Lion: the Tragedy of American-Iranian Relations, Yale University Press, New Haven CT, 1988;
- Cottam, Richard W., Iran and the United States: A Cold War Case Study, University of Pittsburgh Press, Pittsburgh PA, 1988;
- Halliday, Fred, Iran: Dictatorship and Development, Penguin Press, New York, 1979;
- Keddie, Nikki R., with Yann Richard, Roots of Revolution: An Interpretative History ofModern Iran, Yale University Press, NewHaven CT, 1981;
- Ramazani, R.K., The United States and Iran: The Patterns of Influence, Praeger Publishers,New York, 1982.
(2) See: Dorman, William A. and Farhang, Mansour, The US Press and Iran: Foreign Policy andthe Journalism of Defence, University of California Press, Berkeley CA, 1987.
(3) درخلال جنگ جهاني اول شاعر ايراني ميرزاده عشقي (1303-1272) نوشت: "گستاخي را ببين - غوغايي در غرب برپاست: يكي مي گويد ايران مال من است، ديگري مي گويد مال من است؛" به نقل از:
- Rahman, Muniburu, Post-Revolution Persian Verse, University of Aligarh Press, Aligarh, India,1955, p. 67.
در مورد نويسندگان ايران Ùˆ Ùرهنگ سياسي ايران در قرن بيستم نك:
- Ricks, Thomas M., "Iran: Contemporary Persian Literature", The Literary Review, vol. 18, no. 1,Special Issue (Fall, 1974) and Thomas M. Ricks (ed.), Critical Perspectives on Modern PersianLiterature (Three Continents Press, Washington, DC, 1984).
مضاÙا اين كه قتل رابرت امبري در تهران نمونه اي از Ùرهنگ سياسي متØول ايران Ùˆ خصومت Ùزاينده با دخالت خارجي است. نك:
- Zirinsky, Michael P., "Blood, Power and Hypocrisy: The Murder of Robert Imbrie and American Relations with Pahlavi Iran", International Journal of Middle East Studies, vol. 18, no.3 (August 1986), pp. 275-92.
(4) See: Ricks, Thomas M., "US Military Missions to Iran: The Political Economy of Military Assistance, 1942-1979", in US and Liberation in the Gulf, edited by Leila Meo (Arab-AmericanUniversity Graduates Press, Belmont MA, 1980), pp. 60-90 and Stephen L. McFarland, "Anatomyof and Iranian Political Crowd: The Tehran Bread Riot of December 1942", InternationalJournal of Middle East Studies, Vol. 17, no. 1 (February 1985), pp. 51-65.
مك Ùارلند در مقاله Ùوق نتيجه گيري مي كند كه: "آمريكا پس از دسامبر 1942اقدام به پيگيري يك سياست خارجي به طور روزاÙزون مستقلي از انگلستان در ايران نمود."(61).
(5) See: Albert, David H. ed., Tell the American People (Movement for a New Society), Philadelphia, 1980: and the issues of RIPEH/Review of Iranian Political Economy & History,vols 3 and 4 (1979-80).
(6) نك: جلال آل اØمد، غربزدگي (تهران، بي نا،1340)آل اØمد در اين كتاب Ùرايندها Ùˆ نتايج "مدرنيزاسيون"ØŒ يا به تعبير او "غريزدگي" ايران را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÙŠ كند. او Ùرايند مدرنيزاسيون را به دانه گندم ظاهرا سالم تشبيه مي كند كه در نتيجه ابتلاء به Ø¢Ùات سوراخ Ùˆ مغز آن خالي شده است. نك:
Westoxication' of Iran: Depictions and Reactions of Behrangiض - Larson, Brad, "The, Al-eAhmad and Shariati", International Journal of Middle East Studies, vol. 15, no. 1 (February,1983), pp. 1-23.
(7) See: Bill, op.cit., p. 314.
بيل در اين كتاب به طور مناسبي خاطرنشان مي سازد كه: "تراژدي آمريكا Ùˆ ايران آنست كه هركدام از طرÙين - شمار عظيمي از ايرانيان متعهد به جمهوري اسلامي Ùˆ اكثر آمريكاييان وطن پرست - از Ùهم ديدگاه طر٠مقابل ناكام مانده است. دراين ميان، Øكومتهاي هر دو كشور سياست خارجي خود را در Ùضاي بدگماني، بيزاري، جهل Ùˆ اØساسات شكل مي دهند."
(8) در پس كنÙرانس تهران 1322 رييس جمهور روزولت به ژنرال پاتريك هرلي (Hurley) خاطرنشان ساخت كه "من از ايده استÙاده از ايران همچون الگويي كه براساس سياست ناخودخواهانه آمريكا مي توانيم انجام دهيم، نسبتا هيجان زده شدم". دكتر ميلسپو، مدير هيأت مالي آمريكا در ايران از "ديدگاه" روزولت Øمايت كرد، هنگامي كه اظهار داشت "ايران به دليل موقعيت آن، مشكلات آن Ùˆ عواط٠دوستانه آن نسبت به آمريكا چيزي شبيه يك كلينيك - Ù…ØÙ„ تجربه - براي سياستهاي پس از جنگ رييس جمهور - قصد او براي توسعه Ùˆ ايجاد ثبات در مناطق عقب مانده - مي باشد )يا مي توان آن را اين چنين نمود(." هر دو عبارت در اين منبع ذكر شده اند:
- Motter, T. H. Vail, The Middle East Theatre: The Persian Corridor and Aid to Russia, USArmy in World War Two Series, Washington DC, 1952, p. 445.
(9) Ricks, "US Military Missions to Iran", in US and Liberation.
برخي از كارشناسان ديگر آثار "ور رÙتن" آمريكا را با جامعه، اقتصاد Ùˆ سياست ايران بررسي كرده اند. نك:
- The Iranian Specialists, Bill, Eagle and Cottam, Iran, or the international relations specialist, Halliday, Iran, Barry Rubin, Paved Good Intentions (Oxford University Press, New York, 1980)and Sick, All Fall Down.
(10) See: Ladjevardi, Habib, "The Origins of US Support for an Autocratic Iran", International Journal of Middle East Studies, vol. 15, no. 2 (May 1983), pp. 225-39.
لاجوردي در اين مقاله استدلال مي كند كه اكتبر 1946نقطه عطÙÙŠ در روابط آمريكا - ايران بود، در Øالي كه گازيوروسكي مدعي است كه تنها در سال 1951بود كه "درگير شدن آمريكا در امور ايران به ميزان قابل ملاØظه اي اÙزايش ياÙته بود."
- Gasiorowski, Mark J. "The 1953 Coup d'Etat in Iran", International Journal of Middle EastStudies, vol. 19, no. 3 (August 1987), pp. 261-86.
(11) See: Grayson, Benson Lee, United States-Iranian Relations, (University Press of America, Washington DC, 1981), pp. 13-5.
(12) قتل مبلّغ پرستبوري آمريكايي Ùˆ بنيامين لاباري در اطرا٠شهر سلماس در آذربايجان غربي - در شمال اروميه در روز 9مارس 1904آسيب پذيري شهروندان آمريكايي را در مقابل Øملات انتقام جويانه Ùˆ نياز به نزديكتر بودن وزارت خارجه را بر جامعه بزرگ آمريكائيان Ùˆ منطقه آشوب زده غرب ايران به اثبات رسانيد؛ قضيه لاباري سرانجام در 1908Ùيصله ياÙت. نك:
- United States, National Archives and Records Administration (hereafter US, NARA) Department of State, "Telegram from Pearson to Hay, Tehran March 13, 1904", Papers Relatingto the Foreign Relations of the United States (Washington, DC, 1904), p. 657.
(13) US, NARA, Department of State, Numerical and Minor Files, 1906-10, Microcopy 862, Roll 482, Case No. 5931/13, William F. Doty to the Assistant Secretary of State/Tabriz, June 13, 1907(received July 5, 1907).
(14) گزارش زير مبتني است بر تØقيقاتي كه در مراكز زير انجام شده است: جامعه تاريخي پرستبوري( ÙيلادلÙيا، (PAآرشيو ملي (واشينگتن دي سي) Ùˆ در آرشيو آلومني (Alumni)در كتابخانه سيلي ماد (S. Mudd)دانشگاه پرينسيتون (پرينستون NJ)
(15) نك: اميرخيزي، اسماعيل، قيام آذربايجان و ستارخان،(تبريز،1339)و:
- Browne, Edward G., The Persian Revolution, Cambridge University Press, Cambridge 1912.
(16) Presbyterian Historical Society (hereafter PHS), Persia Letter: West Persia Missions, 1909,vo. 204, Howard C. Baskerville to Rev. Samuel Wilson/Tabriz, March 30 and April 1, 1909.
(17) US, NARA, Department of State, Numerical and Minor Files, Microcopy 862, Roll 483,Case No. 5931/377, Resident Jackson to Assistant Secretary of State/Tehran, April 3, 1909.
(18) Ibid., Case No. 5931/379, Robert Speer to Assistant Secretary of State, New York, April 7,1909 and H. Wilson to Robert Speer, Washington DC, April 9, 1909.
(19) PHS, West Persia Mission, vol. 204, no. 69, Rev. John N. Wright to Robert Speer, Tabriz toNew York, April 22, 1909.
(20) Princeton University, Seely Mudd Library and Alumni Archives on the "Baskerville File" of1958-9 correspondence between Princeton's public relations office, the Near Eastern StudiesDepartment and the US Consul Harold G. Josif/Tabriz regarding the April 20, 1959, ceremonies.See S. R. Shafagh, Howard Baskerville: The Story of An American Who Died in the Cause ofIranian Freedom and Independence, (n.p., n.d.), 27 pp.
(21) مرسوم است كه نخستين "مراØÙ„ بيداري" دوره 1907-1890 مي باشد، هنگامي كه تجار، روØانيون Ùˆ روشنÙكران ايراني اقدام به مخالÙت سازمان ياÙته با شاه Ùˆ دخالتهاي خارجي نمودند. اين دوره با تØريم ملي تنباكو در2-1890آغاز Ùˆ با معاهده روس Ùˆ انگليس در 1907پايان ياÙت؛ مورد اخير ايران را به "Øوزه Ù†Ùوذ" روس در شمال ايران Ùˆ "Øوزه Ù†Ùوذ" انگلستان در جنوب ايران تقسيم كرد. شركت انگلستان در تقسيم ايران را تجار روØانيون Ùˆ روشنÙكران به خوبي درك كردند، كساني كه به طور جدي بر Øمايت بريتانيا در ايجاد موازنه در مقابل سلطه روسيه بر ايران Øساب باز كرده بودند. دومين مرØله "بيداري" با دخالت آمريكا بر ضد مصدق Ùˆ Øمايت از شاه صورت گرÙت.
(22) See: United States, Department of State, Foreign Relations of the United States, 1951, Vol.V: The Near East and Africa, (Government Printing Office, Washington DC , 1982) forinformation on US petroleum Policy in the Near and Middle East, pp. 1-342.
(23) در مورد مخالÙت هندرسون با كودتا نك:
Etat', P. 276ض - Gasiorowski, 1953 Coupd
(24) See: Hemerl, Robert G., "U.S. Policy, the Nationalization of Iranian Oil and the Overtghrowof the Mossadegh Government", unpublished MS, American Unviersity, 1982, pp. 144-50.
نويسنده مجموعه مصاØبه هايي را در واشينگتن دي سي با جاسوس سابق سيا هاوارد "راكي" استون (H. R Stone) در پاييز 1981Ùˆ بهار 1982در مورد "مباØØ« داغ" Ùˆ Øوادث پس از كودتا انجام داده است. در مورد نظرات استون در مورد كودتا همچنين نك:
- Kwitny, Jonathan, Endless Enemies: the Making of an Unfriendly World, congdon & Weed,New York, 1984, pp. 174-7.
(25) در مي 1951معاون وزير خارجه در بخش خاور نزديك، آسياي جنوبي Ùˆ امور Ø¢Ùريقا جرج مك كي (G. C McChee) در Øضور بخش اجرايي كميته امور خارجه گواهي داد كه ايران در " 1951بيش تر Ùˆ بيش تر، نه به سوي ارتباط Ùˆ همكاري با روسيه، بلكه به سوي نوعي بي طرÙÙŠ گرايش خواهد ياÙت Ùˆ اين بدان معناست كه ما نمي توانيم در مورد ايران، در Øكم Øلقه اي از سيستم امنيت جمعي كه درصدد ايجاد آن هستيم، Øساب كنيم."
- United States, House of Representatives, Committee on Foreign Affairs, The Middle East, Africa and Inter-American Affairs, Selected Executive hearings of the Committee, 1951-6, vo. 16(Government Printing Office, Washington DC, 1980), p. 53.
(26) See: Cottam, Iran, pp. 261-3.
كاتم در آنجا اظهار مي دارد كه "وضعيتي كه تصميم به براندازي مصدق بدينسان مي تواند ايجاد كند، به راستي يك وضعيت تاريخي است" Ùˆ اين كه "سياست آمريكا تاريخ ايران را به شكلي بنيادين متØول ساخت".
(27) در مورد تاريخ Ùشرده بسيار عالي در مورد مناÙع آمريكا در منابع Ù†Ùتي ايران از دهه 1920تا 1950نك:
- Elwell-Sutton, L. P., Persian Oil: A Study in Power Politics, Laurence & Wishart, London, 1965.
(28) Huyser, Mission, p. 225.
(29) براي اطلاعاتي در مورد علايق بانكداري جهاني نسبت به ايران، شاه Ùˆ انقلاب ايران، به ويژه علايق ديويد راكÙلر Ùˆ چيس مان هاتان نك:
- Hulbert, Mark, Interlock: the Untold Story of American Banks, Oil Interests the shah, Money,Debts and the Astounding Connections Between Them (Richarson & Snyder, New York, 1982).
در مورد نقش ريچارد نيكسون، ديويد راكÙلر Ùˆ هنري كيسينجر در ترغيب كاخ سÙيد به ديدگاه ايشان نك:
- William Scawcross's The Shah's Last Ride: the Fate of and Ally (Simon & Schuster, New York,1988), pp. 151 and 240.
(30) Huyser, Mission, pp. 88, 133 and 287. See Sepehr Zabih, The Military and the IranianRevolution (Routledge & Kegan Paul, 1988) for the Iranian generals' views of the HuyserMission.
(31) در خلال سقوط دولت سايه شاپور بختيار در روز 22بهمن 1357زيبيگنيو برژنسكي مشاور امنيت ملي كارتر، چارلز دانكن معاون وزير دÙاع Ùˆ ديويد جونز رييس با ژنرال هايزر در مورد اØتمالات كودتا بر ضد ائتلا٠بازرگان - آيت الله خميني صØبت كردند. هايزر پاسخ داد او در صورتي مي تواند آن را انجام دهد كه بودجه نامØدود، 10هزار Ù†Ùر از بهترين نيروهاي آمريكا، 12-10ژنرال برگزيده آمريكا Ùˆ Øمايت ملي يكپارچه را در اختيار داشته باشد، كه اين ايده كنار گذاشته شد. نك:
- Huyser, Mission, p. 283
(32) مصاØبه خصوصي با جان گريوز (J. Graves)مدير آژانس اطلاعاتي آمريكا در ايران61- 1357Ùˆ بالاترين مقام رسمي آمريكا در ميان 53گروگان آمريكايي مصاØبه بين سالهاي 1982Ùˆ 1983در ويرجينيا، روستون صورت گرÙت.
(33) مهدي بازرگان، ابراهيم يزدي Ùˆ سÙير ايران در سوئد اميرانتظام بنا به دلايلي غير از اعتراضات آيت الله خميني Ú¯Ùتگوهايي را با مأموران سيا بين مرداد Ùˆ مهر 1357انجام دادند. اين ملاقاتها را بعدا دانشجوياني كه سÙارت آمريكا را تصر٠كردند، به صورت سند چاپ كردند.
- Bill, Iran, pp. 290-2
(34) در 4سپتامبر 1979تلگراÙÙŠ از سÙارت آمريكا از بروس لاين جن (B. Laingen )كاردار آمريكا، به وزير خارجه ونس، از تهران به واشينگتن دي سي Ùرستاده شد Ùˆ در آن لاين جن استدلال كرد كه نبايد آمريكا به شاه اجازه دهد تا در "اين زمان" به دليل اØتمال تلاش براي گروگانگيري وارد آمريكا شود بلكه بايد آن را تا بهار 1980به تأخير انداخت. استدلال لاين جن بر مشاهدات او از كميته هاي Ù…Øلي Ùˆ ناتواني دولت موقت در كنترل بر خيابانها مبتني بود. لاين جن به واشينگتن توصيه كرد كه "دلايل بشردوستانه" بايد به مثابه توجيه هرگونه پذيرش شاه در آمريكا Ù…Ø·Ø±Ø Ø´ÙˆØ¯. براي اطلاعات بيشتر در مورد مكاتبات لاين جن با واشنگتن در مورد اØتمال گروگان گيري نك:
- Hulbert, Interlock, pp. 141-3
(35) مصاØبه خصوصي با مهدي بازرگان Ùˆ ابراهيم يزدي در پنجم ژانويه 1980در تهران - ايران.
(36) شبكه ABCظاهرا براي چندين ماه در انتظار ياÙتن "Øادثه واقعي" بود تا در برنامه "شامگاهي "Nightlineبر آن تمركز كند. گروگان گيري در تهران، طبق اظهار Ù…Ùسر اخبار شبكه ABCخشمي تمام عيار بود. مصاØبه خصوصي در واشينگتن دي سي در آوريل .1980
(37) مصاØبه هاي خصوصي با شماري از خانواده هاي گروگانها در واشينگتن دي سي، به ويژه با خانواده گريوز ,(Graves)بين ژانويه Ùˆ دسامبر .1980
* اين مقاله ترجمه بخشي از كتاب زير است:
Farsoun, Samih & Mehrdad Mashayekhi (eds), Iran: Political Culture in The IslamicRepublic, "Power Policy And Political Culture: U.S.A-Iran", by: Thomas M. Ricks, (London &New York, Routledge), 1992.