در صØراي طبس Ú†Ù‡ گذشت
در شامگاه چهارم ارديبهشت 1359 Ù‡. Ø´ Ù‡Ùت Ùروند هواپيماي غول‌پيكر نظامي سي 130 Ùˆ هشت Ùروند بالگرد نظامي مجهز آمريكايي مرزهاي هوايي نظامي جنوبي ايران را بدون كوچك‌ترين مقاومتي پشت سر گذاشته Ùˆ وارد Øريم هوايي جمهوري اسلامي ايران مي‌گردند. يكي از پاسگاه‌هاي مرزي عبور آنها را گزارش مي‌دهد، اما به دلايلي نامعلوم به آن گزارش ترتيب اثر داده نمي‌شود. هواپيماها Ùˆ بالگردها پس از طي مساÙتي بيش از هزار كيلومتر در Øريم هوايي ايران بدون برخورد با هيچ‌گونه مانعي جهت سوخت‌گيري Ùˆ اØتمالاً براي هماهنگي شروع عمليات در يك Ùرودگاه متروكه، كه در جنگ جهاني دوم در نزديك رباط خان طبس توسط قواي متÙقين ساخته شده بود Ùرود مي‌آيند. توطئه‌گران مجهز به تمامي تجهيزات نظامي Ùˆ Øتي تانك، موتورسيكلت‌هاي پرقدرت سريع Ùˆ سنگين (تريل) اتومبيل جيپ Ùˆ سلاØ‌هاي مختل٠بودند. زمان Ùرود اندكي قبل از نيمه شب چهارم ارديبهشت بود. يك اتوبوس مساÙربري از كوره راه نزديك عبور مي‌كند. با پنتاگون تماس گرÙته شد كه Ú†Ù‡ تصميمي در مورد چهل سرنشين اتوبوس بگيرند، دستور داده شد كه تمامي مساÙران را بازداشت نموده Ùˆ درون يك هواپيماي سي 130 قرار داده Ùˆ به‌طور موقت آنان را از ايران خارج سازند. يكي از ايرانيان Ú¯Ùت: آنها به ما Ú¯Ùتند كه دوباره بر اتوبوس سوار مي‌شويم، يك آمريكايي اتوبوس‌ ما را به نزديك هواپيمايي راند. او به ما Ú¯Ùت: پياده شويم Ùˆ سوار هواپيما گرديم. Øساس‌ترين Ù„Øظات مأموريت Ùرا رسيد. يكي از مساÙران ايراني Ú¯Ùت: ما در Øال سوار شدن به داخل هواپيما بوديم كه ناگهان مشاهده كرديم يكي از هواپيماها آتش گرÙت. Øقيقت مطلب اين بود كه يكي از هليكوپترها در زمين از هواپيماي سي 130 سوخت‌گيري كرده بود، از زمين بلند شد تا هليكوپتر ديگري جهت سوخت‌گيري آماده شود، اما در اين Ù„Øظه خلبان، بالگرد RH-S3D را به سرعت به سوي جلو راند. در اين Ù„Øظه پروانه آن با بدنه هواپيما برخورد نمود Ùˆ در همان موقع هر دو آتش گرÙتند Ùˆ هشت آمريكايي هلاك گرديدند. هم‌چنين قبل از آتش‌سوزي يك كاميون به طر٠جاده مي‌آمد كه راننده‌اش پس از تيراندازي به سوي تانكر متواري شد. تراÙيك غيرمنتظره در جاده‌اي كويري Ùˆ اØتمال Ùاش شدن مأموريت، مرگ كماندوها Ùˆ اØتياج Ùوري به رسانيدن زخمي‌ها به بيمارستان، يك تصميم بسيار دشوار را پيش مي‌كشيد كه آمريكايي‌ها بايد هرچه زودتر صØرا را ترك كنند. زماني باقي نمانده بود تا بدنه هواپيما خنك شود Ùˆ آنها اجساد را بيرون بكشند. در عوض، نجات دهندگان بايد در مرØله اول خود را از اين وضع مي‌رهانيدند. پس به سوي هواپيماي سي 130 رÙتند Ùˆ سوار آن شدند Ùˆ پا به Ùرار گذاشتند. يكي از كساني كه در اين مأموريت نقش داشت، با Øضور جيمي كارتر در مصاØبه مطبوعاتي پس از عمليات ناÙرجام نجات، جزئيات چندي از اين مأموريت را Ùاش نمود، اما وزير دÙاع آمريكا Ù€ هارولد براون Ù€ سري‌تر برخورد مي‌نمود Ùˆ كم‌تر اطلاعات مي‌داد. Øضور كارتر در يك مصاØبه مطبوعاتي، آن هم درست چند ساعت پس از Ùرار آمريكايي‌ها از خاك ايران با چشماني سرخ Ùˆ ورم‌كرده Øاكي از بي‌خوابي، خشم، ترس Ùˆ نااميدي نشان دهنده اين موضوع بود كه مي‌خواست به عوامل خود در درون ايران بÙهماند كه عمليات عقيم مانده Ùˆ آنان را از ادامه برنامه باز دارد. نكته ديگر اين كه پس از آن از سوي كارتر Ùˆ هارولد براون اعلام گرديد كه اسناد طبقه‌بندي شده Ùˆ سري در صØنه عمليات باقي مانده، بالگردها مورد Øمله واقع شده Ùˆ همراه با اسناد باقي مانده نابود گرديدند. بالگردها مأموريت داشتند تا كماندوها را به اردوگاه دومي بعد از سوخت‌گيري در Ù…Øلي كه مخÙي‌گاه كوهستاني نام داشت Ùˆ خارج از تهران بود منتقل سازند تا از ردگيري رادارها Ùˆ نيروهاي دÙاعي ايران در امان باشند. برخي از اÙراد نجات توسط كاميون‌هايي به Ù…Øوطه سÙارت امريكا در ايران (لانه جاسوسي) آورده مي‌شدند؛ هرچند كه اين وسائل نقليه از كجا مي‌آمدند، مسئله‌اي سري بود. درست در زماني كه بالگردها بر Ùراز لانه جاسوسي پديدار مي‌شدند، مأموران نجات قصد ناتوان نمودن مأموران Ù…ØاÙظ را داشتند، سپس گروگان‌ها Ùˆ تيم مهاج را به وعده‌گاهي كه مشخص شده بود با هواپيما منتقل مي‌نمودند. روز جمعه پنجم ارديبهشت 1359 Øدود ساعت 12 نيم روز از تهران به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي يزد خبري مبني بر وجود چند هواپيما Ùˆ هليكوپتر آمريكايي در Ùرودگاه متروكه Øوالي طبس كه مساÙرين اتوبوسي را به گروگان گرÙته‌اند، گزارش شد. در ساعت 3 بعدازظهر همان روز از مركز سپاه يزد پنج Ù†Ùر به سرپرستي Ù…Øمد منتظر قائم (Ùرمانده سپاه اين ناØيه) عازم Ù…ØÙ„ Øادثه شدند، در Øوالي Ù…ØÙ„ Øادثه آنان با تعدادي از پاسداران كميته برخورد نمودند، عده‌اي از اÙراد ژاندارمري نيز در منطقه Øضور داشتند، اما هيچ ‌يك به Ù…ØÙ„ هواپيما Ùˆ هليكوپتر نزديك نشده بودند، زيرا در همان هنگام چند Ùانتوم در ارتÙاع زياد در Øال پرواز بر Ùراز منطقه بودند. اÙراد ژاندارمري منطقه به پاسداران اعزامي مي‌گويند: منطقه ناامن است Ùˆ بايد با مركز تماس بگيرند. اگر Ùانتوم‌ها ايراني هستند مشخص شود Ùˆ مطلع گردند كه منطقه را بمباران نكنند، زيرا نيروهاي ايران در آن‌جا هستند. اگرچه اÙراد ژاندارمري Ù…ØÙ„ را ترك نمودند، ولي پاسداران به بالگردها نزديك شدند. در يك سوي جاده دو Ùروند Ùˆ در سوي ديگر چهار Ùروند بالگرد قرار داشت كه يكي از آنها در Øال سوختن بود. از ميان اÙراد اعزامي Ù…Øمد منتظر قائم Ùˆ يك Ù†Ùر ديگر به Ù…ØÙ„ نزديك‌تر شدند Ùˆ مراقب مين‌گذاري اØتمالي بودند تا به خودرو جيپ باقي‌مانده كه Øامل مقداري اسلØÙ‡ Ùˆ مهمات بود رسيدند، آن را روشن نمودند Ùˆ به كنار جاده آوردند، سپس به چند موتورسيكلت تريل كه روي كيلومترشمار آن كاملاً استتار شده بود رسيدند، در اين بين متوجه توÙان شني كه به آنها نزديك مي‌شد گرديدند، از اولين بالگرد كه گذشتند به وسايلي چون لباس Ùˆ ماسك برخورد كرده Ùˆ آنها را به كنار جاده انتقال دادند. سپس Ù…Øمد منتظر قائم Ùˆ يكي از پاسداران با اØتياط داخل يكي از بالگرد شدند كه داخل آن يك تيربار كاليبر 50 سوار شده Ùˆ روي سه پايه نوار Ùشنگ به آن وصل شده Ùˆ كاملاً آماده شليك بود. در گوشه ديگر Øدود 10 كيسه Øاوي قطعات كاليبر 50 سوار شده، چند جعبه Ùشنگ كاليبر 50 تعدادي كي٠مخصوص بي‌سيم صØرايي كه پر از مواد منÙجره آماده انÙجار بود Ùˆ يك كلاسور Ù…Øتوي چند ورقه درجه‌بندي شده ياÙتند. هركدام از آنها با مقداري وسايل Ùˆ اسلØÙ‡ نيروي دريايي امريكا از بالگرد خارج شدند. در اين هنگام توÙان شن تمام شد Ùˆ هوا كاملاً صا٠گرديد. ناگهان سه يا چهار Ùانتوم از روي بالگردها عبور كردند، چرخي زده Ùˆ به سوي آنها بازگشتند Ùˆ با كاليبر 50 به سمت بالگردي كه دستگاه راداري در آن روشن بود شليك كردند. در يك Ù„Øظه آن بالگرد منهدم شد Ùˆ از بين رÙت. Ùانتوم‌ها كه دور شدند دو پاسدار به سرعت Øدود صد متر از آنها Ùاصله گرÙتند Ùˆ روي زمين دراز كشيدند، اما Ùانتوم‌ها همچنان در Øال پرواز بودند Ùˆ به سوي دو پاسدار Ùˆ ديگر نيروهاي اعزامي از سپاه يزد كه داخل جيپ كنار جاده بودند، تيراندازي مي‌نمودند. سرانجام در اثر انÙجار يك راكت، Ù…Øمد منتظر قائم Ùرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي يزد به شهادت رسيد Ùˆ دو تن ديگر زخمي گرديدند كه به طبس انتقال ياÙتند. پيكر مطهر شهيد منتظر قائم شب هنگام بر شن‌هاي كوير آميخته با خون خويش باقي ماند Ùˆ صبØ‌گاهان براي بردن اولين شهيد Øمله نظامي مستقيم آمريكا به ايران، به سوي كوير آمدند Ùˆ اين در Øالي بود كه يك دستش قطع شده Ùˆ پاره‌هاي آهن راكت در قلبش Ùرو نشسته Ùˆ به ديدار ØÙ‚ شتاÙته بود.
منبع: 30 سال جمهوري اسلامي، انتشارات روزنامه جمهوري، بهار 1388.