ايالات متحده داراي ساختار بسيار پيچيده اي در سياست خارجي است، بسياري از كشورها حتي آنها كه داراي روابط دوستانه و نزديك با آمريكا هستند و يا اينكه از متحدين سياسي و نظامي آن كشور به شمار مي روند، تلاش مي كنند خواسته ها و اهداف خود را به منظور تاثيرگذاري بر سياست خارجي آمريكا از طريق گروههاي فشار و ذي نفوذ دنبال كنند. از جمله اين كشورها مي توان به كشور اسرائيل اشاره كرد. اين كشور به عنوان بزرگترين دريافت كننده كمك هاي مالي و تسليحاتي از ايالات متحده، داراي يك شبكه درهم تنيده ارتباطي در نهادهاي دولتي و غيردولتي آمريكاست. سفارت اسرائيل در آمريكا علاوه بر روابط رسمي، از طريق برقراري و گستردگي روابط دوستانه با پنتاگون، اعضاي كنگره، سناتورها و احزاب سياسي، حمايت و پشتيباني آنها را براي تصويب قوانين مورد نظر خود در زمينه افزايش كمكهاي نظامي و مالي به اسرائيل جلب مي كند. لابي ها در ترسيم سياست خارجي ايالات متحده داراي نقش ترديد ناپذيري هستند و بسياري از رفتارهاي دولتمردان آمريكايي از اعمال نفوذ و فشار اين گروهها متاثر است. از حيث تاريخي دو ديدگاه در خصوص تاريخ فعال شدن لابي يهود در ايالات متحده وجود دارد. برخي معتقدند كه در سال 1951 پس از گذشت چهارسال از تاسيس و ايجاد دولت اسرائيل اين لابيها تشكيل شدند و نظر دوم اعتقاد دارد كه در پي مواضع آيزنهاور رئيس جمهور وقت آمريكا در قبال اسرائيل و وادار كردن آن به عقب نشيني از صحراي سينا پس از تجاوز سه گانه بريتانيا، فرانسه و اسرائيل به اين منطقه، شكل گرفت. از اين پس لابي يهود فعاليت خود را با توجه به اين اصل و شعار اساسي كه “چنين حادثه اي نبايد هرگز به نحوي تكرار شود”، آغاز نمود (يعني بايد كاري كرد كه هيچ مقام آمريكايي نتواند به رژيم صهيونيستي دستور دهد و آن را تحت فشار قرار دهد و يا به كاري وادار كند.) اگر چه لابي يهود حامي اسرائيل در ايالات متحده گروههاي متعددي از جمله (AIPAC كميته امور عمومي اسرائيل- آمريكا)، (NACPAC كميته عمل ملي)، (JINSA موسسه يهودي امور امنيت ملي)، (CUFI يهوديان متحد براي اسرائيل)، و... را شامل مي شود و ليكن بدليل قدرت و نفوذ بلامنازعه آيپك(AIPAC) در دستگاه اجرايي و سياستگذاري ايالات متحده بويژه كنگره از يك سو و عدم فعاليت چشمگير و قابل توجه ساير گروهها و انجام اقداماتي هماهنگ با آيپك يا به عبارتي فعاليت به عنوان زيرشاخه هاي اين گروه از سوي ديگر، تلاش بر آن است تا از نفوذ و تاثير كميته امور عمومي اسرائيل آمريكا (AIPAC) بر ساختار تصميم سازي سياست خارجي آمريكا به عنوان يك ساختار غيررسمي و در عين حال به رسميت شناخته شده در سيستم سياسي ايالات متحده سخن به ميان آيد. اما قبل از ورود به بحث، ضروري است كه از سه كارويژه عمده لابي يهود در آمريكا به شرح زير نام برده شود؛ الف) سازماندهي سياسي فعالان آمريكايي كه از دانشگاهها، مدارس، مراكز آموزشي و خوابگاهها آغاز مي شود. ب) تشكيل شبكه گسترده اي از فعالاني كه در برقراري روابط و گفتگو با ديگران و اقناع آنها، مهارت لازم را داشته باشند. ج) ارائه مطالعات و پژوهش هاي سياسي، همزمان با وقوع هر حادثه. كميته امورعمومي آمريكا- اسرائيل، در آغاز، « كميته صهيونيسم آمريكا براي امور عمومي » ناميده شد. اي. ال. كنين. آن را در سال 1951 بنياد نهاد. هدف از تاسيس كميته آن بود كه نمايندگان كنگره براي اسرائيل كمكهايي فراهم آورند. كميته ياد شده تا اواخر دهه 1960، قدرتمندترين لابي در زمينه سياست خارجي بود و رياست آن را كنين برعهده داشت. AIPAC اواخر دهه 1970، سازماني با شمار اندك بود و تنها محل فعاليت آن واشنگتن بود. اما اكنون داراي بيش از صدكارمند ثابت در هفت مركز است و بودجه آن، نزديك به سيزده ميليون دلار است. لابي ياد شده، قدرتمند و داراي نفوذ، در قوه هاي قانونگذاري و مجريه كشور است. آيپك، نخستين لابي در زمينه سياست خارجي نيست ولي يكي از قدرتمندترين لابي ها، به شمار مي آيد. مجله فورچون (طي سالهاي 1998 و 1999)، آيپك را دومين لابي قدرتمند آمريكا (پس از انجمن بازنشستگان آمريكا با 33 ميليون عضو) معرفي كرد. آيپك در مقام يكي از لابي هاي متمايل به سياستمداران اسرائيلي قرار دارد، اگر چه در برخي موارد، اختلاف نظراتي بين اين لابي و دولتمردان تل آويو پيش مي آيد. (نظير آنچه در سال 1982، اتفاق افتاد و آيپك از طرح صلح خاورميانه ريگان حمايت كرد و تل آويو آن را رد نمود.) آيپك همواره بر آن بوده است تا مدافع منافع و سياست هاي اسرائيل در خاورميانه باشد. آيپك كه از همان بدو تاسيس، هدف خود را مبارزه براي تصويب قوانين در جهت حمايت از اسرائيل اعلام كرده، مادر تمامي سازمان هاي يهودي آمريكا و در واقع بزرگ ترين آنهاست. اين سازمان مسئول هماهنگي و برنامه ريزي جهت فعاليت تمامي سازمان هاي يهودي آمريكا و همچنين مسئول اصلي جمع آوري كمك و اعانه براي اسرائيل به شمار ميرود كه با ارتباط تنگاتنگ با بيش از شصت اتحاديه ديگر، مسئول ايجاد كانال هاي جديد براي نفوذ رژيم صهيونيستي نيز ميباشد. اين كميته داراي دفاتر و مراكز منطقه اي در سراسر آمريكا و اورشليم مي باشد كه هر يك تحت مديريت يك نفر اداره مي شود. هر كدام از اين دفاتر در برگيرنده چند شعبه مي باشند كه امور آنها را با دفتر مركزي هماهنگ مي كند. بخش هاي مهم اين سازمان عبارتند از: حوزه قانونگذاري، سياست خارجي، امور سياسي، بخش ارتباطات، بخش توسعه و گسترش و رهبري سياسي، مقر اصلي اپيك در كاپيتال هيل واشنگتن دي سي مي باشد و اين موقعيت، امتياز ويژه اي را براي دستيابي و دسترسي سهل تر به هرم قدرت به اين سازمان داده است. ايپك اعضاي خود را از بين صهيونيست ها (يهوديان و غيريهوديان) گزينش مي كند كه همه آنها در يك چيز اتفاق نظر دارند و آن حمايت از اسرائيل و كاناليزه كردن سياست خارجي آمريكا در راستاي منافع اين رژيم مي باشد. زماني كه از اعضا و عناصر سازمان ايپك سخن به ميان مي آيد، فهرستي طولاني از اسامي افراد و اشخاص بانفوذ در سياست خارجي آمريكا به چشم مي خورد. آيپك يك كنفرانس سالانه برگزار مي نمايد و در آن به تعيين خط مشي كلي كميته مي پردازد كه اين خط مشي ها با جلسات و برنامه هاي آموزشي مختلفي همراه است كه محيط مناسبي براي آموزش اعضاء و آشنايي آنها با فرآيند لابي گري مي باشد. كمك به بقاء اسرائيل با ادعاي تنها كشور دموكراتيك خاورميانه، حمايت از اسرائيل در مقابل تهديدات احتمالي، تربيت نسل آينده رهبران حامي و طرفدار اسرائيل، آموزش كنگره ايالات متحده در خصوص روابط اسرائيل و آمريكا، تقويت اسرائيل از طريق كمكهاي نظامي، تشويق سياستمداران آمريكا در جهت بزرگ جلوه دادن خطر تروريسم در منطقه، توسعه روابط آمريكا و اسرائيل، حمايت از به رسميت شناخته شدن بيت المقدس به عنوان پايتخت اسرائيل، تلاش براي پايان دادن به انزواي اسرائيل در سازمان ملل و حمايت از پروسه صلح خاورميانه با فشار بر دولت آمريكا به نحوي كه منافع اسرائيل را تامين نمايد را مي توان از اهم فعاليت هاي آيپك در قبال اسرائيل نام برد. به گونه اي كه لوايحي كه تاكنون با تلاش اين لابي و به نفع اسرائيل در كنگره به تصويب رسيده است، به صد مورد بالغ مي شود كه فقط يك مورد آن تصويب مبلغ سه ميليارد دلار براي امنيت اسرائيل و ايجاد يك سيستم تدافعي توسط اين رژيم در برابر سلاح هاي غيرمتعارف مي باشد. گروههاي يهودي آمريكا مستقيما و بدون واسطه با كاخ سفيد ارتباط مي گيرند. آنها با استفاده از توانايي هاي شخصي و حرفه اي بالاي خود با يهوديان مقيم آمريكا همكاري دارند. نشست هايي را با رئيس جمهوري و ديگر دست اندركاران سياست خارجي آمريكا در خاورميانه، ترتيب مي دهند و با ملحوظ كردن خواسته ها و توجهات كاخ سفيد، تلاش هاي سياسي و اقدامات خود را گسترش مي دهند.