نماینده دانشگاه تربیت معلم آقای سیدنژاد بود و نماینده دانشگاه علم و صنعت آقای محمود احمدینژاد. آنها معتقد بودند که تسخیر سفارت امریکا در آن مقطع موضوعیت ندارد و مساله ما امروز چپها هستند و باید حمله به منافع شوروی را در دستور کار قرار دهیم.
روز نهم خرداد 1351 ريچارد نيكسون رئيس جمهور وقت امريكا وارد تهران شد. اين سفر در شرايط خاصي صورت گرفت: از يك سو شاه باخروج انگلستان از خليج فارس در پاييز1350، خلاء قدرتي در منطقه احساس ميكرد و اصرار داشت با كمك امريكا اين خلاء را پر كند؛ از سوي ديگر پيمان دوستي عراق و شوروي در فروردين 1351 به امضأ رسيد و سلاحهاي روسي به بغداد سرازير شد.
در ابتداي انقلاب و زمان حكومت دولت موقت، در سرتاسر كشور، حركتهايي ميشد تا جو سياسي جامعه را ملتهب و پيچيده كند. بعدها معلوم شد كه مركز تمامي اين فتنهها و جريانات ضدانقلابي، در سفارت آمريكا در تهران است؛ در حاليكه موضع منافقانه آمريكا نسبت به انقلاب اسلامي مانع از روشن شدن چهره واقعي آمريكا در ميان مردم گرديده بود.
وقتي آقاي بازرگان در اعتراض به واقعه تسخير لانه جاسوسي استعفا دادند، با شناختي كه از ايشان داشتم مطمئن بودم اين اقدام يك حركت تاكتيكي براي گرفتن امتياز و تحت فشار قرار دادن دانشجويان خط امام بود. هنوز در شوراي انقلاب و بسياري از اركان مديريتي كشور عناصر سازشكار و غيرمتعهد به راه امام وجود داشتند و ميدانستم كه اگر فرصت يابند با توجه به فضاي سياسي آن روزها جوسازي را آغاز كرده و زمينه را براي اعمال فشار فراهم خواهند كرد.