جسي ونچورا، فرماندار سابق مينسوتا در كتاب جديد خود، روند افشاگري اسناد آمريكايي را ادامه داده و پرده از رازهايي برداشته كه آمريكاييها تلاش زيادي براي پنهان نگه داشتن آنها انجام داده بودند. در اين مجموعه كه متشكل از اسناد سرّي دولتي است و «63 سند كه دولت نميخواهد شما آن را بخوانيد» نام دارد، جسي ونچورا با اطمينان كامل درصدد به اثبات رساندن آن چيزي است كه در طول فعاليتش در دولت آمريكا با آن مواجه بوده. او همراه خوانندگان كتاب، اسنادي را ورق ميزند تا نشان دهد پشت درهاي بسته سياست چه اتفاقاتي ميافتد. وي همراه ديك راسل، علاوه بر ارايه اطلاعات و اسناد نسبتاً محرمانه دولتي درباره مسايل ديگري هم بحث ميكند؛ مثلاً برنامههاي فوق محرمانه سازمان جاسوسي آمريكا براي كنترل بر مردم عادي، برنامهريزي نظامي براي حمله هواپيماهاي جنگي و مقصر جلوه دادن تروريستهاي كوبايي براي اين حملات و چندين مورد ديگر، نمونههايي از اين موضوعاتند. گرچه اين اسناد اكنون در دسترس همگان قرار گرفته و ديگر از كسي پوشيده نيستند، اما منتقدان اميد زيادي ندارند كه سران مملكتي آمريكا تغييري در روشها و خطمشيهاي خود به وجود بياورند. خواننده با مطالعه اين كتاب به بسياري از مقاصدي پي ميبرد كه پشت تصميمات و اتفاقات سياسي كشوري پنهان است كه ادعاي برقراري دموكراسي و صلح جهاني دارد. مثلاً در اين كتاب، مدارك ارايه شده اثبات ميكنند كه دولت آمريكا با كشتن سربازان خود و همچنين انسانهاي عادي و غيرمسلح سعي ميكرد تجاوز به كوبا را توجيه كرده و كشور مورد هجوم قرار گرفته را مقصر نشان دهد. جان اف كندي، رييس جمهور وقت آمريكا براي اينكه اوضاع را طبيعي و سران آمريكايي را ناراحت و بيتقصير جلوه دهد، بالاترين مقام نظامي كشور را از پستش بركنار كرد تا خود را از كوچكترين اشتباهي هم تبرئه كند. چندي است كه نويسندگان آمريكايي دست به انتشار كتابهايي ميزنند كه از رازهاي پشت پرده سران آمريكايي پرده برميدارد و مردم جهان را با حقيقت كشوري كه دم از آزادي و صلح جهاني ميزند آشنا ميسازد. منتقدان زيادي معتقدند كه شناخت كشور آمريكا، بهويژه براي مردمي كه در آن زندگي ميكنند بسيار مهم است و يكي از اين راهها انتشار كتابهايي از اين دست است تا مردم متوجه شوند حرفهاي كساني كه در انتخابات به آنان راي دادهاند حقيقت ندارد و سياست آمريكايي چيزي وراي ظواهر است. در اين كتاب، ونچورا و راسل، تيمي را تشكيل دادهاند تا بدون محدوديت و ترس از دست دادن شغل دولتيشان، از فسادهاي دولت بگويند و رازهايي را برملا كنند كه شايد تنها گوشهاي از اسنادي باشند كه در دست آنهاست. اين دو نويسنده در كتاب خود بين اعمالي كه دولت انجام ميدهد و عمليات سياسي سازمان جاسوسي آمريكا ارتباط برقرار ميكنند و اين سوال را مطرح ميكنند كه چرا سازمان سيا بايد براي پوشاندن اشتباهات دولت دست به كشتار و ترور افرادي بزند كه در واقع هيچ جنگ يا خصومتي با آنها ندارد؟ از طرفي، اين دو نويسنده براي اينكه به يك مجموعه از شبهات درباره حادثه يازدهم سپتامبر پاسخ دهند، تحقيقاتي را انجام دادند تا با ارايه اسنادي بتوانند حرف خود را اثبات كنند. ونچورا در بخشي از كتاب مينويسد: «سوالي كه از روز نخست ذهن مرا درگير كرد اين بود كه چگونه ممكن است ابر قدرت نظامي جهان بيش از يك ساعت شاهد حضور هواپيمايي ناشناس در حريم هوايي كشورش باشد و هيچ عكسالعملي نشان ندهد؟» به هر حال اين كتاب نبايد تنها يك روايت داستاني پنداشته شود، زيرا نويسندگان اين كتاب شواهد و مداركي مستند ارايه كردهاند تا شايعاتي را به اثبات برسانند كه هميشه درباره افراد سياسي بر سر زبانهاست. حقايقي درباره پيشينه قدرتهاي سياسي و تبانيهاي گوناگوني كه براي رسيدن به اهدافي خاص در آمريكا صورت ميپذيرد و از آن جمله ميتوان به همكاريهاي سازمان جاسوسي آمريكا و ارتش اين كشور اشاره كرد كه نويسندگان مانور زيادي روي آن دادهاند. مابين اين افشاگريها و اسنادي كه در كتاب آورده شده، نويسندگان براي مخاطبانشان روشن ميسازند كه دو حزبي بودن كشور آمريكا حرفي بياساس و پوچ است و دموكراتها و جمهوريخواهان گرچه تظاهر ميكنند كه مخالف هم هستند ولي در اوج نزاع و كشمكش به صورت پنهان يك گروه را تشكيل ميدهند و اهدافشان به يك سمت گرايش دارد. دولت ايالات متحده آمريكا خصوصاً در چند دهه اخير و بعد از پايان جنگ سرد، به شدت ادعا دارند كه به صورت كاملاً دموكراتيك مملكت را اداره ميكنند و در روابط خارجي خود هم به همين گونهاند، اما نويسندگان اين كتاب با تمركز بر پنجاه سال اخير، درصدد نشان دادن اين موضوع هستند كه دولتمردان آمريكايي به نام دموكراسي دست به چه اعمالي زدهاند. بسياري از اتفاقاتي كه در اين كتاب نوشته شدهاند يا در نقطه مقابل آن چيزي است كه در كتابهاي تاريخ مدارس و دانشگاههاي آمريكا تدريس ميشود يا در هيچجا به ثبت نرسيدهاند. اين همان نكتهاي است كه اين كتاب را از ساير آثار متمايز كرده و به همين علت اميد ميرود كه اين كتاب به فروش بسيار بالايي دست پيدا كند. از طرف ديگر، كسي كه با دقت اين كتاب را مطالعه كند متوجه خواهد شد كه اغلب اتفاقات سياسي مانند قطعات يك پازل و در ادامه هم هستند كه ميتوان آنها را كنار هم قرار داد و به تصويري كلي از سياستهاي آمريكايي دست يافت. جان اف كندي، جنگ ويتنام، حوادث يازدهم سپتامبر و اسنادي كه در اين كتاب آورده شده، آنچنان خوب در هم تنيده شدهاند كه هر فردي را به تجديدنظر در فرضيات خود درباره شيوه اداره كشور آمريكا ترغيب ميكند. اين كتاب سوالات فراواني را براي مخاطب به وجود ميآورد و از طريق آنها با زيركي به نتايجي مهم ميرسند؛ «چرا مسؤولان آمريكايي بعد از حادثه يازدهم سپتامبر ساكت نشستند و تحقيقات زيادي در اينباره انجام ندادند و به سرعت متهماني را در خارج از كشورشان براي اين عمليات به ظاهر تروريستي يافتند؟ اين يكي از سوالاتي است كه با مطالعه كتاب «63 سند كه دولت نميخواهد شما آن را بخوانيد» بيش از پيش به وجود ميآيد و براي پاسخ به آن مداركي آورده ميشود. اما سوالات بيجواب خوانندگان تنها چيزي نيست كه بعد از خواندن اين كتاب از بين ميروند، بلكه آنچه بسيار كمرنگ خواهد شد اعتماد و اعتقادي است كه برخي مردم آمريكا و ديگر نقاط جهان به كشوري دارند كه بزرگترين ادعايش، داشتن دموكراتترين حكومت جهان است. منتقد آمريكايي سايت آمازون هم با متفاوت خواندن اين كتاب درباره آن نوشته است: «هر شخصي كه نميخواهد به شعور و ذكاوتش توهين شود بايد اين كتاب را بخواند تا بتواند با ديدي وسيعتر به جريانهاي سياسي نگاه بيندازد.» اما اينها تنها مواردي نيستند كه در كتاب «63 سند كه دولت نميخواهد شما آن را بخوانيد» مورد بحث قرار ميگيرند و موضوعاتي چون نظام اجرايي سازمان جاسوسي آمريكا هم در اين كتاب مطرح ميشوند كه ميتوانند نظر بسياري را به خود جلب كنند. همچنين هركسي كه ميخواهد درباره رسانههاي جمعي آمريكا و ساز و كارهاي آنها بيشتر بداند نبايد اين كتاب را از دست بدهد، زيرا ونچورا به عنوان مجري يك برنامه تلويزيوني علاوه بر صحبت از سياست، از رسانهاي مينويسد كه بيش از هر چيز در تلاش است حقايق را از عموم مردم پنهان كند يا به سانسور آنها بپردازد. از طرفي اگرچه اين كتاب اثري ادبي با نثري فاخر نيست، ولي بايد ذكر كرد كه هدف ونچورا و راسل هم از نوشتن اين كتاب چنين نكاتي نبوده و اكثر منتقدان مانند اين دو نويسنده معتقدند كه اين كتاب بايد نوشته ميشد تا مخاطب بتواند به چيزهايي دست پيدا كند كه دولت نميخواهد كسي آن را بخواند. اين كتاب 320 صفحهاي توسط انتشارات اسكاي هورس چهارم آوريل سال 2011 به چاپ رسيده است.