در اولين برخورد با مسئله گروگانگيري، امريكا با اشاره به قدرت نظامي خود ايران را تهديد به حملات مسلحانه نمود. دانشجويان مسلمان پيرو خط امام اعلام كردند در صورتيكه آمريكا به مقاصد نظامي خود جامة عمل بپوشاند كلية گروگانها را اعدام انقلابي خواهند كرد؛ و چون با تضييقات اقتصادي و حملات سياسي، آمريكا نتوانست مسئله گروگانها را حل نمايد بيشتر هم خود را به تهديد ايران از موضع نظامي قرار داد. از اينرو بدواً بوسيلة كشتيهاي جنگي و بعد با همدستي اقمار اروپائي خود خليجفارس را محاصره نظامي نمود و صحبت از اعزام نيروهاي واكنش سريع به ايران كرد. اين نيرو از صد و ده هزار نفر نظاميان زبدة آمريكائي تشكيل شده بود كه در اسرع وقت ميتوانستند عملياتي را كه در هر منطقه ضروري باشد انجام دهند و بدواً تشكيل اين نيرو بخاطر حمله نظامي به ايران، بستن دهانه خليجفارس، تصرف چاههاي نفت، و مراكز مهم اقتصادي ايران بود. مكري سفير ايران در شوروي با اشاره به همين تهديدات و اقدامات آمريكائي اعلام نمود اگر آمريكا دست به چنين اقدام احمقانهاي بزند ما ناگزيريم چاههاي نفت خود را منفجر كنيم و اين فاجعة بزرگي است براي كشورهاي غربي كه حياتشان بستگي به نفت ما دارد. آمريكا از اواخر ديماه 58 ناوگان ششم و هفتم خود را با پنج گروه عمليات نظامي مستقيماً به طرف خليجفارس اعزام داشت كه در رأس هر يك از اين گروههاي نظامي يك ناو هواپيمابر بزرگ قرار داشت در همين زمان آمريكا براي تدارك و حمله به ايران پايگاههاي خود را در مصر، عمان و اسرائيل تقويت نمود و پايگاههاي جديدي در خاك سومالي و كنيا گشود. نهم ژانويه مصادف با اواسط ديماه، آمريكا به كليه ناوگان جنگي مستقر در پايگاههاي آمريكائي و ژاپن فرمان داد كه به طرف اقيانوس هند حركت كنند؛ نقشه اين بود كه ضربت عمدهاي به معادن ايران در جنوب وارد گرديده و منابع نفتي ما بمباران شود، و در صورت لزوم با مينگذاري و غرق كشتي تنگة هرمز مسدود گردد و همچنين فرودگاههاي اصفهان و شيراز مورد حمله هوائي واقع گردد. پس از حركت اين ناوگانها كارتر دستور داد نيروي دريائي امريكا سريعاً مينگذاري قسمتهائي از خليجفارس را شروع نمايد تا كمكم محاصرة كامل دريائي ايران عملي شود. براي اين كار امريكا گروه عظيمي از متخصصين مينگذاري خويش را به خليج فارس گسيل داشت و مينها به كار گذارده شد، به طريقي كه به كشتيهاي آمريكائي و متحدين آن آسيبي نرساند و كشتيهائي كه به سوي ايران حركت ميكنند مورد هجوم قرار گيرند. در پي اين اقدامات در هفتم بهمن ماه 58 آمريكا يك اسكادران از ناوهاي جنگي خود را به سرپرستي ناو هواپيما بر كرال و 30 فروند ناوشكن و موشكانداز و مينگذار از اقيانوس آرام به طرف سنگاپور گسيل داشت و ناو هواپيمابر فرستام با هزار تفنگدار و 80 هواپيما در همين زمان وارد اسكندريه شد. انگليس نيز براي مدد به نيروي دريائي آمريكا يك اسكادران از ناوهاي خود را به طرف خليجفارس اعزام داشت. روزهاي تهديدآميز و پرمخاطره در پي هم سپري ميشد. در 25 فروردين ماه كشف گرديد كه آمريكا، اسرائيل و آلمان براي رهائي گروگانها متحداً در پي اقداماتي هستند. خلاصه طرح چنين بود: حمله با هليكوپتر به تهران و فرود چند هليكوپتر بر بام جاسوسخانة آمريكا و در همان زمان پرواز بمبافكنهاي آمريكائي بر فراز چاههاي نفت و رها نمودن گروگانها بوسيلة كماندوهائي كه قبلاً با پاسپورتهاي جعلي وارد ايران شده بودند. در اواخر فروردين ماه كارتر ضمن تذكاريهاي تا آخر ارديبهشت ماه به ايران مهلت داد كه گروگانها را آزاد نمايد والّا آماده فشارهاي شديد نظامي بشود. كارتر به متحدان خود خبر داده بود كه گروگانها تا 26 ارديبهشت ماه برابر با 15 مي آزاد خواهند شد و در صورت عدم آزادي گروگانها از اين تاريخ به محاصرة دريايي كامل ايران اقدام خواهد شد. اما روزهاي قبل از اين تاريخ، كارتر آخرين دستورات را در مورد عجيبترين و ناكامترين عمليات كماندوئي تاريخ معاصر با هدف آزادسازي گروگانها صادر كرده بود.
منبع: غائله چهاردهم اسفند 1359، ظهور و سقوط ضد انقلاب، انتشارات نجات، 1377، ص 228 تا 230.