سيا از آغاز حضورش در ايران عصر پهلوي ارتباط مستقيمي با سفارت امريكا در تهران پيدا كرد و در واقع بخشي از سفارت امريكا در تهران در اختيار سيا قرار داشت. در بسياري از امور ميان اعضاي رسمي سفارت و عوامل سيا هماهنگي لازم برقرار بود. با اين حال سيا در فعاليتهايش از استقلال عمل كافي برخوردار بود و چه بسا فعاليتهاي پرشماري از آن، از ديد و اطلاع اولياي سفارت مخفي ميماند. به عبارت ديگر سيا در گزارش اقدامات و فعاليتهايش در امور مختلف به اولياي رسمي سفارت امريكا در تهران الزام و اجباري نداشت. با اين حال اين به مفهوم تقابل و يا تضاد سفارت و سيا نبود بلكه طرفين در امور بسياري در هماهنگي با يكديگر عمل ميكردند و گزارشات و اقدامات و فعاليتهاي آنان در عملكرد و خط مشي طرفين تأثيري انكارناپذير و به سزا داشت. در همان حال ميان سفارت و نمايندگي سيا در تهران و وزارت خارجه امريكا و نيز سازمان مركزي سيا در امريكا هم ارتباط تنگاتنگ قابل توجهي وجود داشت و اساساً با مجموع تعامل اطلاعاتي و فعاليتهاي سياسي طرفين بود كه سياستها و تصميمسازيهاي ريز و درشت دولتمردان و سياستگذاران امريكا در مورد ايران به مورد اجرا گذاشته ميشد و در ارتباط و تعامل حكومت ايران با آن كشور تصميم لازم اخذ ميشد. در همان حالي كه سفارت عمدتاً از طريق مستقيم و آشكار، روابط امريكا با حكومت ايران را تنظيم ميكرد مجموعه گزارشات و اطلاعات سيا از شئون مختلف زندگي ايرانيان دولتمردان آن كشور را قادر ميساخت رفتار سياسي فيمابين را براساس دادههاي اطلاعاتي مذكور طبقهبندي و تنظيم كرده به كار بندند. در رابطه با حكومت ايران هم علاوه بر اينكه رؤساي وقت سيا در ايران ارتباط و تماس مستقيم و منظمي با شاه داشتند. برخي ديدگاهها و خواستههاي آنان هم از طريق مجاري رسمي سفارت امريكا درتهران به اطلاع مقامات ايراني ميرسيد. در همان حال روابط سيا و سفارت امريكا درتهران با ساواك هم از قاعدههاي مشابه پيروي ميكرد. ساواك كه ارتباط اطلاعاتي ـ امنيتي تنگاتنگي با سيا داشت در هماهنگي اطلاعاتي ميان سيا، سفارت و حكومت ايران نقش قابل اعتنايي ايفا ميكرد. اسناد بر جاي مانده نشان ميدهد كه سيا، سفارت آمريكا در تهران و حتي وزارت خارجه آن كشور در گزارشات و اطلاعات واصله از ساواك در زمينه حضورشان در ايران بهرهفراواني ميبردند و برخي از مهمترين جنبههاي زندگي ايرانيان وحتي شناخت ويژگيها و مسائل پرشمار مربوط به مجموعه حاكميت، دولت، دربار و شخص شاه از كانال ساواك در اختيار سيا و مقامات سفارت و وزارت امور خارجه امريكا قرار داده ميشد. وزارت امور خارجه در امريكا با مسئولان سيا در ايران جلسات و مذاكرات منظمي داشت و در همان حال سمينارهاي متعددي با شركت كارشناسان، متخصصان و نمايندگان فيمابين تشكيل ميشد كه درباره اوضاع سياسي، استراتژيكي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مباحث و مسائل گوناگوني مطرح و مذاكره ميكرد و از جمعبندي اين گونهجلسات و مذاكرات بود كه درنهايت استراتژي و دكترين امريكا در رابطه با ايران شكل ميگرفت و به مورد اجرا گذاشته ميشد. با اين توضيح كه مباحث مطروحه در اينگونه سمينارها و جلسات اساساً برپايه اطلاعات و گزارشاتي بود كه از سوي مأموران و نمايندگي سيا و سفارت امريكا در تهران تهيه و ارسال شده بود. در اين باره هماهنگي منظم و تعريف شدهاي ميان طرفين وجود داشت. در مواردي وزارت امور خارجه و سازمان مركزي سيا در امريكا فهرستي از سرفصلهاي مهم اطلاعاتي ـ امنيتي مورد نياز را در اختيار ايستگاه سيا و نيز سفارت امريكا در تهران قرار ميدادند تا براساس راهنمائي ارائه شده دادههاي اطلاعاتي تهيه و در اختيار مركز قرار داده شود. براي نمونه سازمان مركزي سيا در امريكا در نامهاي كه در 27 ارديبهشت 1356 / 17 مه 1977 براي سفارت امريكا در تهران ميفرستد سرفصلهاي مورد نياز اطلاعاتي وزارت امور خارجه و سيا در مورد ايران را به شرح ذيل تعيين كرده و تقاضا ميكند اولياي آن سفارت به ياري مأموران سيا درتهران اطلاعات خواسته شده را با مطالعه در موارد اطلاع داده شده براي مركز ارسال دارند. سري سرپرست سازمان مركزي اطلاعات (CIA) كميته منابع انساني طبقهبندي: سري تاريخ: 17 مه 1977 27 ارديبهشت 1356 دفتر رئيس از: ادوراد، اس، ليتل به: ويليام اچ. سوليوان ـ سفير امريكا ـ تهران درموقع ارسال «بررسيFOCUS ايران» براي جك ميكلوس (كاردار) در ژانويه، سرپرست سازمان مركزي اطلاعات (CIA) اشاره كرد كه يك ليست اوليه با ارجحيت مسائل اطلاعات ملي براي سفارت تهيه خواهد شد. ضميمه، ليست مزبور است كه به وسيله كميته منابع انساني با نظر مأمور اطلاعات ملي براي خاور نزديك و جنوب آسيا تهيه شده است. چون ليست فشرده است ترتيبي براي ارجحيت منظور نشده است. راهنما جدا از بررسي FOCUS تهيه شده و در فرم اسكلتوار به نظر ميرسد. ما اميدواريم كه اين ليست براي شما به عنوان نموداري از مسائل هماهنگ شدة بين سازماني، مهمترين احتياجات اطلاعاتي واشنگتن را در برداشته باشد. يك راهنماي مفصلتر براساس منظمي از طريق كانالهاي سازماني براي شما تهيه شده است. همچنان كه در برنامه FOCUS تجربه كسب ميكنيم، اميدواريم كه اين ارزيابيهاي گزارشي كار هيئتهاي خارج از كشور را سهلتر و آسانتر سازد. نظرات شما در مورد اين موضوع ماية خوشوقتي من است. سري راهنما: ايران ليست زيرين سرفصلهاي مورد علاقه جامعه اطلاعاتي و امور خارجه ميباشد. الفـ سياسي الفـ داخلي 1ـ هدفها و سياستهاي درازمدت شاه و مشاورين اصلي او، نظامي و غير نظامي. 2ـ تصميمات اساسي سياسي، ملي، امنيتي و اقتصادي به وسيله چه كساني و چگونه گرفته ميشود. 3ـ نقشي كه ساواك در دولت بازي ميكند. 4ـ نقش دولت ايران در موضوع حقوق بشر. 5ـ برنامهريزيهاي آينده و فعل و انفعالات شخصي كه جانشين را تعيين ميكند. بـ خارجي 1ـ منابع تهديدات نظامي خارجي براي ايران. 2ـ موازنه قدرتها در منطقه به نحوي كه ايران را متأثر ميسازد. 3ـ روابط با اتحاد شوروي و كشورهاي خليج فارس، خصوصاً عربستان سعودي و عراق. 4ـ روابط با هند، پاكستان، افغانستان و تركيه ب ـ اقتصادي الف ـ برنامههاي رشد اقتصادي، بويژه، استراتژي و سياستهاي فروش شركت ملي نفت ايران. ب ـ طرهايي كه براي توسعه اتمي ريخته شده. 3ـ قابليتهاي نظامي نيروهاي مسلح سلطنتي ايران. 1 از ميان سفيران امريكا در تهران حداقل سه تن پيش از انتصاب به اين مقام در سازمان سيا عضويت داشتند كه از آن ميان ريچارد هلمز مشهورترين آنهاست، ريچارد مككارا هلمز كه در امريكا به ديگ شهرت داشت برادرش در سوئيس همكلاسي محمدرضا شاه پهلوي بود. از اواخر دهة 1930 م در سازمانهاي اطلاعاتي ـ جاسوسي امريكا جذب شد و از آغاز تأسيس سيا در 1947 به استخدام آن درآمد و به سرعت از مسئولان درجه اول سيا شد و در 1962 به معاونت عملياتي سيا ارتقاء مقام يافت و نهايتاً در 30 ژوئن 1966 به عنوان رئيس سيا منصوب گرديد. وي در ميان اعضاي بلندپايه سيا تحت عنوان «سلطان مطلق جاسوسان» لقب داشت. ريچارد هلمز در تمام دوراني كه در رياست سيا بود از حكومت ايران سخت پشتيباني ميكرد و شاه نيز متقابلاً با او احساس نزديكي فزايندهاي داشت. ريچارد هلمز طي سالهاي 1345 ـ 1351 ش/ 1966 ـ 1972 م. به مدت هفت سال رئيس سيا بود و طي اين سالها بارها به ايران مسافرت كرد. آگاهان به امور ريچارد هلمز را «يكي از دو مرد آگاه جهان» ميدانستند. نفر بعدي رئيس كا.گ.ب بود. ريچارد هلمز به دنبال رسوايي واترگيت از مقامش عزل شد(20 نوامبر 1972) و مدت كوتاهي بعد به عنوان سفير امريكا درتهران منصوب شد. 2 ورود ريچارد هلمز به تهران به عنوان سفير جديد امريكا اوج دوران قدرت محمدرضا شاه پهلوي محسوب ميشد. شاه به عنوان ژاندارم منطقه در دفاع و حمايت از اهداف و خواستههاي غرب و امريكا در منطقه براي خود رسالتي قائل بود ودر همان حال فعاليتهاي مشترك سيا، ساواك، موساد و نيز اينتليجنت سرويس انگلستان در منطقه در يكي از حساس ترين مقاطع خود قرار گرفته بود. يك سال پيش از ورود هلمز به تهران كانوي رئيس سابق سيا در تهران جاي خود را به نيكولاناتزيوس با نام مستعار ويليام برومل داده بود كه عضو كهنهكار سيا محسوب ميشد و از شاخصترين اعضاي سيا در سراسر جهان به شمار ميرفت. او پيش از آن در ايستگاههاي سيا در كره جنوبي، آرژانتين و هلند خدمات شاياني براي سيا انجام داده بود. با ورود ويليام برومل به ايران بودكه ايستگاه منطقهاي سيا از قبرس به تهران منتقل شد و از آن پس تهران به مركز فرماندهي دستگاه جاسوسي ـ اطلاعاتي امريكا در منطقه خاورميانه تا مشرق دور ارتقاء مقام يافت. وجود ريچارد هلمز در تهران در همين مقطع اهميت و حساسيت قابل توجه ايران را براي مراجع اطلاعاتي ـ جاسوسي و وزارت امور خارجه امريكا آشكار ميكند. 3 ريچارد هلمز تا ژوئن 1977 / 1355 ش. مقام سفارتش را درتهران حفظ كرد. 4 در دوران وي بود كه علاوه بر گسترش فعاليتهاي سيا در شئون مختلف سفارت امريكا در تهران نيز نقش بسيار برجستهاي در گسترش روابط ايران و امريكا بر عهده گرفت. پژوهشگران و آگاهان به امور براي سفارت امريكا در تهران در پيشبرد اهداف اطلاعاتيـ جاسوسي آن كشور در ايران و منطقه خاورميانه نقش قابل توجهي قائل شدهاند. حضور و فعاليت گستردة مأموران سيا در پوششهاي مختلف سياسيـ ديپلماتيك در سفارت و نيز حضور چهرههاي برجسته سيا به عنوان سفير و كاردار و نظاير آن در ايران اين فرضيه را سخت قوت مي بخشد كه مسائل اطلاعاتيـ امنيتي و جاسوسي در روابط ايران و امريكا جايگاه بيبديلي داشت. منصور رفيعزاده آخرين نماينده ساواك در امريكا تأكيد دارد كه سفارت امريكا در تهران در درجه اول به عنوان پايگاهي براي انجام فعاليتهاي جاسوسي ـ اطلاعاتي سيا در ايران انجام وظيفه ميكرده است.5 اين مهم البته از ديد ساواك و حكومت ايران پنهان نبود و چه بسا جهت پيشبرد اهداف فوق مساعدتهاي قابل اعتنايي هم در اختيار آن قرار ميگرفت. 6 علاوه بر سفارت امريكا در تهران حداقل سه نمايندگي سياسي ديگر آن كشور در شهرهاي مختلف ايران فعاليتهاي سياسي، اطلاعاتي ـ جاسوسي پرشماري در راستاي اهداف سيا به انجام ميرسانيدند و در هر يك از اين نمايندگيها مأموراني از سيا حضور داشتند و فعاليت اطلاعاتي ـ جاسوسي اين مراكز تحت هدايت سفارت امريكا در تهران قرار داشت. اين نمايندگيها در شهرهاي تبريز، اصفهان و شيراز واقع بود. طي سالهاي پاياني حكومت در شهرهاي ديگر هم فعاليتهاي سياسي ـ اطلاعاتي امريكاييان گسترش يافت. 7 سفارت امريكا درتهران داراي شش بخش مجزا بود كه عبارت بودند از: «1ـ بخش امور سياسي 2ـ بخش نظامي 3ـ بخش اقتصادي و بازرگاني 4ـ كميسيون مشترك ايران و امريكا 5ـ بخش كنسولي و 6ـ بخش امور اداري. 8 ديگر نمايندگيهاي مهم و مراكز سياسي و ديپلماتيك امريكا در تهران و ساير نقاط ايران عبارت بود از: 1ـ كنسولگري امريكا در تبريز 2ـ كنسولگري امريكا در اصفهان 3ـ كنسولگري امريكا در شيراز 4ـ كنسولگري امريكا در مشهد 5ـ انجمن كارمندان امريكايي 6ـ سازمان ارتباطات بينالمللي 7ـ سازمان مبارزه با مواد مخدر 8ـ دفتر وابسته كشاورزي امريكا در تهران.» 9 در اين مراكز و نمايندگيها كه افراد پرشماري در پوششهاي مختلف خدمت ميكردند سيا مأموران متعددي داشت كه در پوششهاي سياسي، اقتصادي، ديپلماتيك و ... وظايف محوله در امور اطلاعاتي ـ جاسوسي را به انجام ميرسانيدند. از منابع اطلاعاتي و كسب خبر سفارت امريكا در تهران و نيز سيا در بخشهاي مختلف كشور، عوامل و عناصر ايراني مرتبط با سفارت بود. در اسناد و مدارك بر جاي مانده از سفارت امريكا در تهران اسامي و مشخصات افراد پرشماري ذكر شده است كه با سفارت در تماس دائمي و منظمي بودند و اخبار و اطلاعات ارزشمندي را از حوزه فعاليت خود در اختيار آنان قرار ميدادند. برخي از مهمترين فعالان سياسي مخالف، روشنفكران، اساتيد و مديران دانشگاهها، رجال و كارگزاران دولتي وحكومتي در زمره اين افراد بودند. سفارت امريكا در تهران و نيز سيا در موارد متعدد با كمترين مشكل اطلاعات ذيقيمت قابل توجهي از اين منابع و رابطين خود به دست ميآوردند. بسياري از كساني كه در امريكا تحصيلات عاليه خود را پشت سر گذارده بودند، روابط نزديكتري با سفارت و نمايندگان پيدا و پنهان سيا در تهران و ساير نقاط كشور داشتند اطلاعات ارائه شده از سوي رابطين و دوستان ايراني سفارت و سيا در تغذيه اطلاعاتيـ جاسوسي سيا اهميتي انكار ناپذير داشت. 10 در يك مورد سفارت امريكا در تهران از مهدي هروي نام ميبرد كه «مأموران گوناگون سفارت با او آشنايي» تامي داشتند. او كه تحصيلات دانشگاهياش را در ا مريكا انجام داده بود «در اوايل سال 1975 به عنوان مشاور با نمايندگان امريكا در سومين كنگره حزب ايران نوين كار ميكرد.» و بعدها پس از تأسيس حزب رستاخيز اين مهم را در حزب جديد بر عهده گرفت و روابط اطلاعاتياش را با سفارت كماكان حفظ نمود. 11 سفارت امريكا و سيا در ايران از اين دوستان ايراني وفادار بسيار داشتند. سفارت امريكا در تهران تا پايان دوران سلطنت محمدرضا شاه كماكان از حضور و وجود فعال اين رابطين و خبررسانان سود ميبرد و حكومت ايران و نيز ساواك هم هيچگاه مانعي بر سر راه اين ارتباطات كه چندان پنهان هم نبود ايجادنكردند. بدين ترتيب اولياي سفارت و نيز نمايندگان و مأموران سيا در ايران تا واپسين روزهاي عمر رژيم پهلوي از مزيت اين منابع اطلاعاتي ارزشمند كه عمدتاً حساسترين و كليديترين پستهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي را در اختيار داشتند كماكان بهره بردند. ضمن سياسي و بويژه مخالفين ميانهرو حكومت هم ارتباطات بسياري با سفارت امريكا در تهران داشتند و اين تماسها تا آخرين روزهاي عمر رژيم پهلوي ادامه داشت. پانوشتها: 1ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، جلد دوم، صص 210ـ 216. 2ـ سينتيا هلمز، خطارات همسر سفير، صص 3ـ 6. 3ـ همان، ص 217. 4ـ مجموعه اسناد لانه جاسوسي امريكا، جلد 8، صص 94ـ 95. 5ـ اسكندر دلدم، پيشين، صص 24ـ 29. 6ـ يوسف ترابي، صص 91ـ 93. 7ـ همان، صص 95ـ 102. 8ـ همان، صص 102ـ 108. 9ـ مجموعه اسناد لانه جاسوسي امريكا، جلد 17، صص 107ـ 108. 10ـ همان، صص 108ـ109. 11ـ همان، ص 109.