نامه کیسینجر درباره همکاری شاه و آمریکا با کردها

نسرین رضایی

سند منتشر شده، حاوی متن تلگرافی است که هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی آمریکا در دولت نیكسون به ریچارد هلمز، سفیر آمریکا در تهران برای مذاکره با محمدرضا شاه پهلوی درباره میزان کمک‌ها به حزب دموکرات کردستان عراق ارسال کرده است.کیسینجر در این نامه هلمز را مامور کرده است تا درباره اعلام آمادگی ایالات متحده برای کمک به کرد‌ها با شاه گفت‌و‌گو کند.
در بخشی از متن نامه کیسینجر به هلمز آمده است: به شاه ایران بگویید که ایالات متحده در نظر دارد تا علاوه بر ادامه کمک‌های بلاعوض خود به کردها، مبلغی تا سقف یک میلیون دلار را برای امداد به پناهندگان اختصاص دهد.ایالات متحده تمایل دارد تا این میزان هزینه همان‌گونه که شاه ایران پیشنهاد آن را داده بود، صرف تهیه غذا و دیگر مایحتاج مورد نیاز آنها شود.
کیسینجر در نامه خود به هلمز تاکید می‌کند که مسئولیت خرید و تحویل این مایحتاج باید به عهده دولت ایران باشد. مشاور امنیت ملی آمریکا در ادامه توضیحات خود به سفیر کشورش در تهران خاطرنشان کرده است که به شاه ایران بگویید ایالات متحده همچنین آماده انتقال هوایی سلاح‌ها و مهمات نظامی کوچک با ارزش 900 هزار پوند به ساواک است.
کیسینجر از هلمز می‌خواهد تا پیش از اینکه این پیشنهاد را به کردها اعلام کند، نظر شاه را در مورد مساله اعلام خودمختاری زودهنگام کردها بخواهد و آن را گزارش دهد. وی می‌نویسد: ایالات متحده تصور نمی‌کند که اعلام زود‌هنگام خودمختاری کردها به نفع آمریکا و ایران باشد. او منافع آمریکا را ، کمک به کردها در به‌رسمیت شناختن حق مذاکره با دولت بغداد و تضعیف دولت حاکم می‌داند.
کیسینجر در عین حال تاکید می‌‌کند که ایجاد حکومت خودمختار و مستقل کرد در عراق و نوعی تقسیم بندی دائمی  این کشور، منافع طولانی مدت اقتصادی را به همراه نخواهد داشت.و اینکه نه ایران و نه ایالات متحده قصد ندارند تا تمامی درهای روابط خود با حکومت عراق  که مطمئنا منافع زیادی را برای دو کشور به همراه دارد، ببندند.
در پانزدهم مارس 1970 به دنبال انعقاد معاهده‌ای پانزده ماده‌ای میان بارزانی و صدام حسین، درباره به‌رسمیت شناخته شدن قومیت و زبان کردها و موقعیت برابر آنها با اعراب تاکید شد. قانون اساسی جدید 1970 عراق،حق مردم کرد و حقوق تمام اقلیت‌های درون عراق متحد را به رسمیت شناخت.
اما در سال 1971هنگام عقد قرارداد بین رژیم بعث و نمایندگان کردها، روشن شد که مسائل کلیدی مانند کنترل کردها بر نیروهای تامین امنیت محلی، دریافت سهم مناسبی از درآمد نفت و شراکت در قدرت ملی جزو  قرارداد نیست. رژیم بعث عرب‌ها را به‌سمت کردستان کوچ داد و سعی کرد ملامصطفی بارزانی رهبر کردها را ترور کند.
بارزانی که از دهه 1960 با آمریکا و شاه ایران در تماس بود،بار دیگر جهت دریافت کمک علیه بغداد به آنها مراجعه کرد. ایران و آمریکا کردها را به شورش علیه بغداد ترغیب کردند و میلیون‌ها دلار سلاح، پشتیبانی لجستیکی و بودجه مالی برای آنها تهیه کردند. بر اساس اسنادی که پیش از این منتشر شده،سازمان سیا در عرض سه سال 16 میلیون دلار پول به کردهای عراق و ایران داد و جمعا 90 درصد سلاح‌های کردها توسط آنها تهیه شد. نیکسون،رییس جمهور وقت آمریکا،کسینجر و شاه امیدوار بودند کردها غلبه پیدا نکنند. همانگونه که در نامه کیسینجر به هلمز  به آن مستقیما اشاره شده است، آنها ترجیح می‌دادند شورشیان فقط تا آنجا پیش بروند که برای کشیدن شیره عراق کافی باشد. در مارس ۱۹۷۴ مصطفی بارزانی با حمایت شاه ایران و آمریکا درگیری جدیدی علیه حکومت عراق آغاز کرد که با پیروزی‌های بزرگی همراه بود.
یکی دیگر از اسناد منتشر شده در آرشیو کتابخانه نیکسون نامه‌ای است حاوی ترجمه متن عربی برنامه حزب دموکرات کردستان عراق در تاریخ 16 آوریل 1974 که پس از پیروزی در مقابل دولت بغداد برای کیسینجر ارسال شده است. در این نامه به علل اعلام خودمختاری و عواملی که باعث ایجاد درگیری‌های مجدد میان کردها و عراق شده بود، به طور مفصل اشاره شده است. در همان سال قانون خود مختاری در منطقه کردستان به تصویب رسید. اين قانون‌ وعده داد که کردی زبانی رسمی خواهد بود و در مدارس تدریس خواهد شد. با این اقدامات، هویت و حقوق کردها در عراق وسیعتر از کشورهای همسایه به‌رسمیت شناخته شد.
چنانکه "لاری اورست" در کتاب "آمریکا، خاورمیانه، نفت و قدرت" نوشته، سال 1975 شورش کردها جدی‌ترین تهدیدی را که تا آن موقع رژیم بعث به‌خود دیده بود، بوجود آورد. سال‌ها بعد اسنادی منتشر شد که نشان می‌داد حدود 45 هزار نیروی کرد با کمک دو دسته نظامی از ایران، نزدیک به 100 هزار سرباز ارتش عراق را زمین‌گیر کرد. در پی آن اقتصاد و ارتش عراق بطور جدی تحت فشار قرار گرفت. نامه مشاور امنیت ملی آمریکا به هلمز در سال 1974 نشان می‌دهد که کيسینجر و شاه خواهان جنگ همه‌جانبه یا فروپاشی عراق نبودند، بلکه می‌خواستند عراق را به عدم همکاری‌ با روس‌ها مجبور کنند و با این کار به دیگران در منطقه نشان دهند که وابسته به شوروی بودن فایده ندارد . شاه می‌‌‌خواست ثابت کند که ایران قوی‌ترین قدرت خلیج فارس و قابل اتکاءترین ژاندارم منطقه برای آمریکا است. همچنین می‌خواست در معاهده سعد‌آباد که طبق آن کنترل تمامی راه آبی شط ‌العرب مابین دو کشور را به عراق داده بود، تجدیدنظر کند.
شاه قصد داشت لحظه‌ای که با دشمن خود بر سر مشاجرات مرزی به توافق رسید کردها را رها کند. هشت ساعت پس از آنکه عراق با شروط آمریکا و ایران که در توافقنامه الجزایر در سال 1975 فرمولبندی شده بود، موافقت کرد، شاه و آمریکا کمک‌های خود(حتی کمک‌های غذایی) به کردهای عراق را قطع کرد و مرز ایران را بستند و راه عقب‌نشینی کردها را مسدود کردند. دولت عراق می‌دانست که در صورت همکاری با شاه ایران و دولت نیکسون،کردها کنار گذاشته خواهند شد، اما کردها بسیار دیر متوجه این موضوع شدند.

منبع: سايت تاريخ ايراني

چاپ                       ارسال براي دوست

نظرات كاربران
نام

ايميل
نظر

 

مسئولیت محتوا و مواضع مندرج در مقالات بر عهده نویسندگان بوده و درج آنها در این پایگاه به مفهوم تأیید آن نمی باشد. Copyright © second-revolution.ir, All Rights Reserved