پس از آغاز كار مجلس، فشارهاي داخلي و خارجي، به ويژه از سوي آمريكا و همپيمانانش براي حل مسئله گروگانها وارد مرحلهي جديدي شد. در 9 مرداد 1359 نامه نمايندگان كنگره آمريكا كه به امضاي 185 نفر رسيده بود، قرائت شد. نمايندگان كنگره در نامه خود اظهار كرده بودند: «ما از تمامي موضوعات مهم داخلي كه در برابر دولت شما قرار دارد آگاه هستيم، از شما مصرانه ميخواهيم براي موضوع گروگانها، بهترين و بالاترين اولويت را قائل شويد». آقاي هاشمي رفسنجاني كه در آن زمان رياست مجلس را برعهده داشت، دربارهاين نامه نكاتي بيان كرد كه موضعگيري نيروهاي ارزشي اصولگرا نيز محسوب ميشد. وي گفت: «من در پاسخ اين نامه به كاردار سفارت سوئيس، كه آن را آورده بود، از جانب خود مطالبي را گفتم. ولي جواب نهايي بايد نظر شما نمايندگان باشد. من به نمايندگان گفتم كه اعضاي كنگره، موظف هستند به مردم آمريكا بگويندكه دولت آمريكا دروغ ميگويد كه [ادعا ميكند] ما در تلاش هستيم تا بحران بينالمللي را برطرف كنيم. آمريكا از آن روزي كه در ايران مسئله گروگانها پيش آمد، نه تنها تلاش براي رفع بحران نكرده است، بلكه دائماً اقدام به تشديد بحران ميكند و ملت ايران هم شاهد تجاوزهاي ديگر آمريكا هستند». هاشمي سپس تأكيد كرد كه به مسائلي مانند بلوكه كردن پولهاي ايران در بانكهاي آمريكا، ندادن قطعات و لوازم يدكي پيشرفته، تحريم سياسي و اقتصادي، تبليغات عليه ايران، ماجراي طبس، كودتاي نوژه و ضرب و شتم دانشجويان ايراني مقيم آمريكا اشاره كرده است. چند روز بعد، دو تن از نمايندگان كنگره آمريكا، دوباره نامهاي خطاب به هاشمي نوشتند و آن را از طريق دو تن از سفراي خارجي به دست وي رساندند. اما نكته مهم آن بود كه اين اقدامات در فضاي انقلابي آن روز ايران مفيد نبود و موجب خشم و بدگماني مردم و مسئولان ميشد. حال آنكه مقامات آمريكايي با تصور اينكه چنين كارهايي موجب جلب نظر مسئولان ايراني و نرم كردن آنها ميشود، تلاش داشتند تا بيشترين بهره ممكن را از آن ببرند. ميزان خشم و سوءظن برخي نمايندگان تا آن اندازه بود كه يكي از آنان پيشنهاد كرد كه نامه نمايندگان كنگره آمريكا در جلوي نمايندگان پاره شود. در مقابل اين واكنشهاي تند، افرادي مثل آقاي هاشمي كه در عين انقلابي بودن از تيزبيني و فراست برخوردار بودند، براي قانع كردن محافل جهاني و پاسخگويي به جو انقلابي داخلي از روشهاي هوشمندانهاي استفاده ميكردند. وي در يك سخنراني در مجلس شوراي اسلامي گفت: «اگر شما [نمايندگان كنگره] ميگوييد كه تحت فشار دولت آمريكا حركت نميكنيد، بلكه تحت فشار مردم كشور خود هستيد، اين خوب است، ولي چرا آزادي جاسوسان را از ما ميخواهيد؟ مگر ما تحت فشار ملت خود نيستيم كه آنها را به گروگان گرفتهاند؟» در همين زمان، حملههاي نيروهاي صدام به مرزهاي كشورمان نيز افزايش مييافت و با وجود شدت تنشهاي مرزي، كارشكنيهاي بنيصدر و مخالفتهاي او با شهيد رجايي ـ نخستوزير ـ و مناقشات احزاب و گروههاي كوچك و بيريشه با اساس نظام و انقلاب ادامه داشت و امكان پيشبرد امور را با مشكل مواجه كرده بود. سرانجام نمايندگان مجلس در تاريخ 10 شهريور 1359 در جلسه علني خود به برنامه نمايندگان كنگره آمريكا پاسخي مفصل دادند. در اين نامه، سوابق دخالتهاي آمريكا در ايران بررسي شده و اين كشور مسئول گرفتاريها و بنبستهاي جهاني و از جمله در ايران دانسته شده بود. نمايندگان با يك موضعگيري صريح و قاطعانه، آمريكا را از هر گونه توطئه و برنامهريزي براي تجاوز، منع كرده بودند و از نمايندگان كنگره آمريكا خواسته بودند تا خسارات وارده بر ايران را بررسي كرده و حقوق ملت ايران را پرداخت نمايند.
منبع: حسن خداوردي، روابط ايران و آمريكا، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1388، ص 192 تا 194.