برگي از خروار نقض حقوق‌ بشر در آمريكا



 ميراث فناناپذير بردگان سياه
از همان زمان كه كريستف كلمب دريانورد اسپانيايي تبار، پاي خود را بر قاره آمريكا گذاشت، بردگان و بردگي بخش لاينفكي از اين سرزمين موعود جديد بوده است.  پس از استقلال ايالات متحده از پادشاهي بريتانيا، اين بردگان بودند، كه به آرامي و با مشقت و خون پايه هاي آمريكاي جديد را بنيان گذاشتند و رنجي غيرقابل تحمل، را تحمل كردند . رنجي كه پايه‌هاي يك خشم مقدس از بردگي را در بين سياه پوستان فراهم كرد و در نهايت به ياري آنان در نبردهاي انفصال آمريكا، پيروزي شمالي‌ها و در نهايت لغو برده‌داري انجاميد. اماآيا با اين اتفاق همه چيز در پنجمين دهه از قرن نوزدهم درآمريكا تمام شد.
اعتياد به نيروي كار جهاني
برده‌داري در آمريكا لغو شد، اما كارفرمايان سفيد كه سالها با نيروي كار مجاني خو گرفته بودند، نمي‌توانستند اين وضعيت را تحمل كنند . براي حفظ سود بايد جانشيني كوشا به جاي بردگان پيدا مي‌شد و چه گزينه‌اي بهتر از زندانيان كه حتي بردگان هم حقوقي بيش از آن‌ها داشتند. گرچه اين بار هم به نوعي تاريخ خود را تكرار مي‌كند و زندان‌هاي ايالات متحده انباشته از سياهاني مي‌شود كه خود را انساني‌هايي آزاد مي‌دانستند.
بردگي بار ديگر بازگشته بود.
زندانيان، نيروي كاري انعطاف‌پذير
توسعه صنعتي ايالات متحده در مناطق شرقي اين كشور كه در اثر جنگ‌هاي انفعال نابود شده بود، به ميزان زيادي بر نيروي كار محكومان به خصوص سياه‌پوستان متكي بود. اين محكومان را به هر كسي ‌كه بالاترين رقم راپيشنهاد ‌مي داد، ميفروختند. اين روش تا پايان جنگ جهاني اول در ايالات جنوبي آمريكا متداول بود.
كارفرمايان و كارخانه داران به طور مرتب تاكيد مي‌كردند كه كار محكومان "مطمئن‌تر و مولدتر» از كار آزاد است . در حقيقت بدون وجود نيروي رقابتي مانند كار زندانيان، دستمزدهاي صنايع آمريكايي پائين نمي‌آمد و امكان فعاليت سودآور براي رقابت با كشورهاي اروپايي وجود نداشت .
برده‌داري به شيوه نوين
تاريخ مملو از اردوگاه‌هاي كار اجباري در امپراطوري هاي گوناگون همچون رم باستان، جمهوري توده اي چين، و اتحاد جماهير شوروي است. اما امروز نظام بردگي در زندان‌هاي آمريكا و كارخانه‌هايي با ساعتي 25 سنت برپا شده است.  اين در حالي است كه اغلب زندانيان آمريكا از سياه‌پوستان، مكزيكي تبارها و حتي آسيايي‌ها تشكيل شده است. طبقاتي كه كمترين سهم را از سود جامعه اقتصادي آزاد آمريكا را دارند.
هم اكنون از دو ميليون زنداني آمريكايي، نزديك به يك ميليون نفر ‌در كارخانه‌هاي مرتبط با زندان‌ها در حال كار كردن هستند و اغلب آن‌ها درآمدي كمتر از يك دلار در روز دارند. اين درحالي است كه حتي ممكن است، پولي به آن‌ها پرداخته نشود. در اين مدت يك زنداني به كجا مي‌تواند شكايت كند؟
در آمد تمام كارخانه‌هاي زندان آمريكا به بيش از دو ميليارد دلار مي‌رسد كه تمام به جيب دولت فدرال و محلي و هم چنين مسئولان زندان‌ها مي‌رود.
رونق كار ساخت زندان
با افزايش تعداد زندانيان و سودآور بودن فعاليت‌هاي كارخانه‌هاي زندان شركت‌هاي خصوصي آمريكايي وارد كسب و كار زندان‌سازي شده‌اند. هم اكنون نزديك به 150 زندان خصوصي در 28 ايالت آمريكا است كه در مجموع 116 هزار نفر ‌از در آن زنداني هستند .
شايد اين ارقام درك اين نكته را كه چرا در دهه نود ‌3300 زندان جديد با هزينه اي ‌معادل 27 ميليارد دلار ساخته شده است را آسان سازد.
تركيب زندانيان
12 درصد از زندانيان آمريكايي سياه پوست ،3/6 سفيد پوست و 86 درصد كل آنها از اقليتهاي قومي مهاجر تشكيل شده است. كشور امريكا در حالي كه فقط 5 درصد از جمعيت جهان را دارد اما 25 درصد از كل زندانيان جهان را در زندانهاي خود جاي داده و اسير كرده است.
با وجود بهره كشي آشكار از زندانيان آمريكايي و فعاليت گروه هاي متعدد حقوق بشر درآمريكا نه تنها اعتنايي به اين مسئله از سوي نهاد هاي حقوق بشر وجود ندارد، بلكه آمريكا تبديل به محاكمه گر ساير كشورهاي جهان شده است . بي اعتنايي كه اگر از سر غرض نباشد بي ربط به سودهاي ميلياردي زندگي آمريكايي نيز نخواهد بود.
جمعيت سياه پوستان در آمريكا از جوامعي است كه نرخ رشد بالايي دارد و به طور روزافزون زياد مي‌شود. البته آمارهاي متفاوتي در مورد تعداد سياهپوستان در آمريكا ذكر مي‌شود مثلاً عده‌اي تعداد آنها را 30 ميليون كه 12 درصد از مردم ايالات متحده را تشكيل مي‌دهند عنوان مي‌كنند در حالي كه عده‌اي صرفاً در حدود 9 درصد مردم ايالات متحده را از سياهان مي‌دانند . در هر صورت آنچه مسلم است رشد روزافزون آنها به علت بالا بودن ميزان زاد و ولد است و اين رشد در ايالتهاي جنوبي و غربي بيشتر است به حدي كه در اين ايالتها 17 درصد جمعيت را سياهان تشكيل مي‌دهند.
دهه 1960 سالهاي جنبش سياهان و تلاش آنان در جهت كسب حقوق اجتماعي خويش بود. در اين سالها رهبراني مانند مالكوم ايكس و مارتين لوتركينگ توانستند موفقيت‌هايي كسب كنند و به طور كلي در اين سالها سياهان توانستند قدري از لحاظ قانوني وضعيت خود را ترقي ببخشند.
تبعيض هايي كه قانوني هستند
پيش از اين سالها سياهان هنوز به واسطه قانون تحت تبعيض نژادي قرار داشتند، تبعيضهاي شغلي اجرا مي‌شد و غيرقانوني نبود، سياهان حق رأي نداشتند و قوانين نژادپرستانه در مورد آنان به اجرا گذاشته مي‌شد، مطابق اين قوانين بر جداسازي مدارس سياهپوستان و سفيدپوستان تأكيد مي‌شد. در طول اين سالها سياهان خواهان مدارس آزاد، پايان تبعيض نژادي در استخدام و حق رأي بودند.
البته تلاشهاي اين سالها موفق نيز بوده است هر چند كه در عمل اثر چنداني حاصل نمي‌شود ولي در قوانين تغييراتي حاصل مي‌شود در 1964 هرگونه تبعيض شغلي مبتني بر رنگ، مليت، نژاد و... ممنوع اعلام مي‌گردد. به آنان حق رأي داده مي‌شود و نيز در برخي ايالات اجازه تأسيس مدارس مشترك داده مي‌شود كه در آن سياهان و سفيدپوستان در كنار هم درس بخوانند.
پس از دهه 1960 هر چند جنبش‌هاي سياهان به كلي خاموش نمي‌گردد ولي از اثر آن كاسته مي‌شود و جامعه سياه هنوز هم با تبعيض نژادي دست و پنجه نرم مي‌كند.
چرا يك سياه پوست 7 سال كمتر از يك سفيد پوست عمر مي كند
تبعيض نژادي در عرصه اشتغال هنوز هم وجود دارد، ميزان دستمزدها تفاوت مي‌كند و به طور كلي تبعيض‌آميز است. سياهان در برنامه‌هاي آموزشي پذيرفته نمي‌شوند.
با وجود تلاشهاي كميته فرصتهاي برابر شغلي و استخدامي (EEOC) اوضاع تبعيض نژادي در اين زمينه رو به وخامت مي‌رود. در مقايسه با يك سفيدپوست يك سياهپوست شانس كمتري براي پايان تحصيلات و يافتن يك شغل آزاد دارد در حالي كه 2 برابر احتمال دارد كه يك ولگرد بشود. او كمتر از درآمد يك سفيدپوست را در صورت اشتغال خواهد گرفت و به طور متوسط 7 سال كمتر عمر خواهد كرد.
نرخ بيكاري براي سياهان و آسيايي‌ها كه اقليت نژادي محسوب مي‌گردند و عليه آنها تبعيض نژادي رواج‌ دارد بالاتر از سفيدپوستان است. نرخ بيكاري اين اقليتها 13 درصد است در حالي كه در مورد سفيدپوستان نرخ بيكاري به كمترين ميزان خود يعني 6 درصد رسيده است.  مطابق آمار سياهان متقاضي وامهاي خود اشتغالي بايد براي دريافت وام 3 برابر سفيد پوستان تلاش كنند و اين خود نشان مي‌دهد كه در ارائه خدمات بانكي و ارائه تسهيلات وام و... نيز به نوعي تبعيض نژادي اعمال مي‌گردد.
محله هاي سياه پوستان معجوني از درد و رنج
اين همه فقط آماري است كه در مورد تبعيض نژادي در عرصه اشتغال و كار مي‌توان ذكر كرد . به راحتي مي‌توان فهميد وقتي كه گروهي از لحاظ اشتغال در محدوديت قرار گيرند، دستمزد آنان كمتر باشد، امكان اشتغال آنها كمتر باشد و از شرايط كاري بدتري نيز به هنگام اشتغال رنج ببرند وكارشان سخت‌تر باشد در اين حالت اين گروه از جامعه عقب خواهند ماند، دچار كمبودهاي ديگري مي‌شوند، سطح آموزش در آنها پايين مي‌آيد، ميزان سواد، نرخ مطالعه، ميزان رفاه اجتماعي و... كاهش مي‌يابد و در عوض آمار جنايات، جرمها و... افزايش مي‌يابد. فقر بر سر آنان سايه خواهد افكند و گرسنگي آنها را در برخواهد گرفت.
وقتي به محله‌هاي سياه‌پوستان در ايالات متحده و در شهرهاي بزرگ و پرتجمل و ثروتمندي مانند نيويورك توجه مي‌شود ديگر از آن همه رفاه آمريكايي خبري نيست . رنگهاي سپيد و سرخ به رنگ‌هاي سياه و سوخته تبديل مي‌شود ساختمانهايي با پنجره‌هاي شكسته، دردهاي سوخته و ديوارهاي سياه توجه را به خود جلب مي‌كند . مثل اين كه در اين محله‌ها آتش‌سوزي مكرر اتفاق افتاده است.
سياهان نيز مثل سفيدها از حيث وضعيت اقتصادي در رفتار اجتماعي و ويژگيهاي فرهنگي با وجود مشتركات، باز هم تقسيم‌بندي‌ها و تفاوتهايي دارند، در آمريكاي امروزي سياهان بورژوا و مرفه‌ نيز ديده مي‌شود، سياهان تحصيلكرده، دانشمند، استاد، مهندس، سياستمدار و هنرمند و... بسيارند . ولي در مجموع اين سياهان بورژوا معرف اكثريت جامعه سياه ايالات متحده نيستند بلكه اكثريت سياهان را طبقات پايين و حتي مادون متوسط تشكيل مي‌دهند و در محله‌‌هايي زندگي مي‌كنند كه تقريباً فراموش شده به نظر مي‌رسد.  در جامعه سياهان از همان ابتدا گروهي از حد متوسط اجتماعي بالاتر رفتند ولي تعداد اين گروه نسبت به كليه سياهان ايالات متحده بسيار اندك است . حتي در دوره‌ برده‌داري عده‌اي سياهان آزاد يافت مي‌شدند كه به نحوي از انحاء توانسته بودند از برده بودن خلاص شوند هرچند اينان ديگر برده نبودند ولي باز هم در درجه‌هاي بالاي موقعيت‌هاي اجتماعي قرار نمي‌گرفتند.
يكي از راههاي معدود مطرح شدن سياهان و پيدا كردن موقعيت‌ اجتماعي از سوي آنان موسيقي شعر و تئاتر است. سياهان كه ديگر راههاي مطرح شدن در اجتماع را بر روي خود مسدود مي‌بينند و كمتر مي‌توانند در جامعه به اصطلاح آزاد ايالات متحده فرصت رشد و پيشرفت پيدا كنند «در شعر، در تئاتر، در موسيقي و در صحنه‌ها و عرصه‌هاي مختلف هنر اعلام حضور و ابراز وجود مي‌كنند و در ورزش نيز شهره آفاق هستند» در غير اين صورت اهرمهاي نامرئي جامعه كه بسيار از آنها از آبشخور تبعيض نژادي و سياستها و فرهنگ‌هاي اجتماعي ناشي از آن ارتزاق مي‌شوند همواره سياهپوستان را در همان محله‌هاي فراموش شده و در لجنزار جنايت و فحشا و مواد مخدر و ديگر آسيب‌هاي اجتماعي محصور و محبوس خواهند داشت.
فقر مشخص‌ترين و بارزترين خصوصيت محله‌هاي سياهان
فقر مشخص‌ترين و بارزترين خصوصيت محله‌هاي سياهان و به طور كلي جامعه سياهان آمريكا است. مطابق برخي آمارها 50 درصد كودكان سياه با فقر دست و پنجه نرم مي‌كنند، حقوق و درآمد سياهان 50 درصد حقوق سفيدپوستان است.
با چنين آمار و حشتناكي نبايد انتظار داشت كه تربيت و آموزش اين كودكان به خوبي صورت گيرد و به راحتي مي‌توان حدس زد كه بسياري از آنان تحصيلات چنداني نخواهند داشت و عده كمتري هستند كه در تحصيلات موفق مي‌شوند و يا مي‌توانند به دانشگاه راه پيدا كنند.  با وجود اين شكست تحصيلي در همه محله‌ها گسترده است اما فراگيري آن در محلات فقيرنشين شهري بيشتر است به عنوان مثال آمار در بخش فقيرنشين لس‌آنجلس نشان مي‌دهد كه 75 درصد دانش‌آموزان به آموزش متناسب با مقطع ابتدايي دست نمي‌يابند. اين در حالي است كه بخش عمده‌اي از سياهان هنوز به وضع اسفناكي فقيرند .
از نظر سطح درآمد، از نظر درصد بالاي بيكاري، و از نظر خانه مسكوني هنوز سياهان وضع بسيار نامساعدي دارند مثلاً مطابق آمار در دهه 80 و 90 ميلادي بيش از 60 درصد سياهان زير خط فقر بوده‌اند در حالي كه اين آمار براي سفيدپوستان 12 درصد است. ميانگين درآمد متوسط سياهان در سال 15211 دلار بوده است در حالي كه در همان دوران ميانگين درآمد سفيدپوستان به طور متوسط 24603 دلار بوده است.
به هر حال سياهان آمريكايي تا حدود زيادي در آتش جبر سياه بودن و آثار و تبعات تاريخي و اجتماعي آن گرفتارند. اين تبعيضات تاريخي و اجتماعي همه ناشي از تبعيض نژادي مي‌باشد.
نا اميدي از اميد به زندگي
ميزان اميد به زندگي در آمريكا بين سياهان 4 سال كمتر از سفيدپوستان است و اين مسلماً ناشي از درآمد كمتر اين اقشار و دسترسي كمتر آنان به خدمات بهداشتي و تغذيه مناسب است. نرخ بيكاري سياهان نسبت به سفيدپوستان نزديك به دو برابر گزارش شده است كه براي جوانان زير 20 سال به بالاي 40 درصد بيكاري مي‌رسد. 55 درصد سياهپوستان مالك خانه نيستند در حالي كه فقط 35 درصد سفيدپوستان چنين وضعيتي دارند.
 

 

چاپ                       ارسال براي دوست

نظرات كاربران
نام

ايميل
نظر

 

مسئولیت محتوا و مواضع مندرج در مقالات بر عهده نویسندگان بوده و درج آنها در این پایگاه به مفهوم تأیید آن نمی باشد. Copyright © second-revolution.ir, All Rights Reserved