قرار بود اخبار اشغال سفارت به موقع به همراه نخستين بيانيه براي بخش اصلي اخبار روزانه راديو، يعني اخبار ساعت دو بعدازظهر در اختيار صداي جمهوري اسلامي ايران قرار گيرد. نزديك ظهر گروهي از خواهران پليتكنيك در يكي از اتاقهاي طبقة دوم ساختمان مركزي دور تلفن جمع شده بودند. آنها مأموريت داشتند تلفني با راديو تماس گرفته و از مسئولين مربوطه بخواهند تا خبرنگاراني را به سفارت بفرستند. اين خاطره را يكي از همان خواهران بعداً براي من تعريف كرد. او به راديو تلفن زده تا به آنها بگويد خبر بسيار مهمي دارد و وقتي خواستند تا خودش را معرفي كند، جواب داد: «من يكي از دانشجويان مسلمان پيرو خط امام هستم.» پرسيدند از كجا تلفن ميكند و چه ميخواهد. وي با آرامي پاسخ داد: «از سفارت سابق امريكا و لانة جاسوسي فعلي تماس ميگيرم.» با تعجب پرسيده بودند: «چه گفتيد؟ لطفاً دوباره تكرار كنيد. شوخي ميكنيد؟» وقتي پيام را تكرار كرد، خبرنگار از او خواست تا لحظاتي گوشي را نگه دارد. كمي بعد صداي ديگري را شنيد: «من سردبير بخش خبر هستم. لطفاً پيام خود را تكرار كنيد.» وي تكرار كرد: «ما سفارت امريكا را اشغال كردهايم.» «حتماً شوخي ميكنيد.» «شماره تلفنهاي سفارت را از دفترچه راهنماي تلفن پيدا كنيد. بعد با شماره 820095 تماس بگيريد.» او قبول كرد، گوشي را گذاشت و دوباره تماس گرفت. از شنيدن صداي آن خواهر از آن سوي خط تعجب كرد. ولي فوراً بر خود مسلط شد و گفت: «بسيار خوب، اين خبر جدي است. پيام شما چيست؟» هيجانزده و تحت فشار بودند، با اين حال لبخند از صورتشان دور نميشد. به سختي ميشد باور كرد گروهي از دانشجويان بتوانند به آساني، بدون خونريزي و با اندكي مقاومت سنگر امريكا در ايران را تصرف كنند. بعد از پخش خبر، سراسر بعدازظهر شخصيتهاي مختلف با دانشجويان تماس گرفتند. اين تماسها اكثراً تلفني و بيشتر در حمايت از حركت دانشجويان يا به دليل آشنايي با حجتالاسلام موسوي خوئينيها بود كه اكنون در كنار دانشجويان به سر برده و يا به خاطر اعضاي انجمنهاي اسلامي دانشجويان بود. برخي ديگر دربارة ماهيت اين حركت كنجكاو و در جستجوي هدف آن بودند. چند نفري هم دربارة پيامدهاي اين اقدام ترديد داشتند. آنها هشدار ميدادند دانشجويان درگير مسئلهاي بسيار جدي شدهاند و اين مسئله ممكن است واكنش شديد امريكا را به دنبال داشته باشد. حتي يكنفر (ظاهراً از روحانيون متنفذ) گفته بود آنجا غصبي است و نماز ندارد. «به خاطر كاري كه كردهايد كل كشور را نابود ميكنند.» دانشجوياني كه مسئول تلفن بودند از همة تلفنكنندگان، چه منتقد و چه حامي، به خاطر اينكه تماس گرفتهاند و نظرات خود را ابراز كردهاند تشكر ميكردند و به آنها اطمينان ميدادند قبل از هر اقدام ديگري منتظر نظر امام ميمانند. اگر امام از آنان ميخواستند سفارت را ترك كنند، دانشجويان بيچون و چرا اين كار را ميكردند. به هر حال آنها تا همين الان نيز به هدف خود رسيده بودند. اما يك روز و نيم بعد، وقتي امام حمايت خود را اعلام كردند، هيچ چيز نميتوانست جلوي آنها را بگيرد. شوراي مركزي بعدازظهر همان روز بيانيههاي دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم خود را نيز صادر كرد. اين بيانيهها گزارش پيشرفت عمليات و حوادثي را كه طي روز اتفاق افتاده بود، ارائه ميدادند. در اين حال تيم مدارك و اسناد متشكل از دانشجويان پلي تكنيك به شدت مشغول كار شد. آنها بيشتر اسناد را پيدا كرده و در طبقهبنديهاي كلي جاي داده بودند. به مدت سه شب اين اسناد را در جعبههايي بستهبندي كرده تا در صورت نياز به منطقهاي امن حمل نمايند. در اين هنگام محمد فرصت يافت از اتاق انتهاي راهرو ديدن كند. اتاقي كه امريكاييها به خاطر نابود كردن اسناد، ديسكتهاي كامپيوتري و ميكروفيشها، بيشترين مقاومت را در آن انجام دادند. در اين محل كه كامپيوترهاي بزرگ قدرتمند، وسايل الكترونيكي و سيستمهاي مخابراتي جاي چنداني باقي نگذاشته بود، اسناد رشته رشته شده در كف اتاق و در بشكههاي بزرگ به صورت انباشته شده به چشم ميخورد. محمد در گوشهاي بشكهاي پر از پودر رنگي را ديد كه انبوهي از ميكروفيشهاي پودر شده بود، تا كسي به اطلاعات آنها دسترسي پيدا نكند. او همانطور كه ايستاده بود و به اين اتاق به هم ريخته نگاه ميكرد، انديشيد كه چه نوع اطلاعاتي ممكن است در اين اسناد باشد. هر چه بود، امريكاييها حداكثر سعي خود را براي نابود كردن آنها تا آخرين صفحه انجام داده بودند. آيا اين اسناد پودر شده حاوي جزئيات توطئههاي امريكا عليه انقلاب، تماسهاي آنها با عوامل خود و «منابع» آنها در گروههاي مختلف بود؟ شايد هم برنامههاي آتي آنها بود؟ همانطور كه انگشتانش در تودة اسناد رشته رشته شده فرو ميرفت با خود فكر كرد چطور ميتوان از اين پوشالها اطلاعات را استخراج كرد؟ ميانديشيد كه اگر ميتوانستيم شبكة جاسوسي آنها را شناسايي كنيم و منابع اطلاعاتي آنها را بشناسيم چه سرماية عظيمي به دست انقلاب ميافتاد. آن شب خبرنگاران صدا و سيما با فيلمبرداران و تجهيزاتشان رسيدند. دانشجويان اجازه دادند از اسناد رشته رشته شده فيلمبرداري كنند. زرادخانهاي را كه نشاندهندة اقدامات غيرقانوني جاسوسان امريكايي تحت پوشش مأموريت ديپلماتيك بود، به آنها نشان دادند. وقتي هوا رو به تاريكي ميرفت، با وجود درخواست خبرنگاران براي فيلمبرداري از ساختمانهاي سفارت، از آنها تقاضا شد روز بعد مراجعه كنند.