افشاگری دانشجویان پیرو خط امام علیه افراد اشتباه بود



او در عین حال اذعان می‌کند که وارد کردن این موضوع به دعواهای سیاسی داخلی و افشاگری دانشجویان پیرو خط امام علیه افراد، کاری اشتباه بوده است.
 

وی در مصاحبه‌ای با اشاره به انتشار اسناد سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام گفته است: بخشی از فعالیت دانشجویان پس از اشغال سفارت آمریکا انتشار اسناد به دست آمده از درون سفارت بود. این اسناد پس از ترجمه به همراه متن انگلیسی اسناد در قالب حدود ۶۰ جلد کتاب منتشر شد. این اسناد، اسناد تاریخی روابط ایران و آمریکا است که کاملاً مستند به اقدامات و دیدگاه‌های رسمی مسئولین آمریکایی در چند دهه روابط دو کشور بوده و اقدامی کاملاً مثبت و مفید بود. این اسناد منابعی ارزشمند برای محققینی است که در مورد سیاست خارجی آمریکا بطور عام، و در مورد سیاست‌های آن کشور در عرصه‌های سیاسی، نظامی، امنیتی، و اقتصادی در ایران و منطقه، بطور خاص، تحقیق می‌کنند.

ولی در کنار این وجه مثبت، اقدام دیگری که برای مدتی به صورت تبلیغاتی انجام شد و به «افشاگری‌ها» معروف شد، انتشار اسناد و گزارش‌های مربوط به افراد بود. فشارهایی از طرف برخی از گروه‌های سیاسی اعمال می‌شد که دانشجویان باید همه اسناد موجود در سفارت را منتشر کنند و مردم باید از همه اسناد سفارت مطلع شوند، و عدم انتشار یا حتی تأخیر در انتشار آن‌ها را مخفی کردن مطالب و نامحرم دانستن مردم تفسیر و تبلیغ می‌کردند. یکی از شعارهای ثابت جمعیت‌های قابل توجهی که هر روز در اطراف سفارت اجتماع می‌کردند هم شعار «دانشجوی خط امام افشا کن افشا کن» بود.

 

ولی اینک با نگاهی نقادانه و منصفانه به آن مساله، به نظر من افشاگری‌ها در مورد افراد، اشتباهی مهم از طرف دانشجویان بود؛ هرچند در آن زمان بنده هم مشابه نوع دوستان دیگر موافق این اقدام بوده‌ام؛ به دو دلیل. اول اینکه اشغال سفارت اقدامی در مقابل یک تهدید خارجی بود و نباید وارد دسته‌بندی‌ها و رقابت‌های سیاسی داخلی می‌شد و افشاگری‌ها عملاً ورود به چنین عرصه‌ای بود. دوم اینکه دانشجویان پس از اشغال سفارت و به خصوص پس از حمایت حضرت امام از آن‌ها مقبولیتی فوق‌العاده در میان مردم پیدا کرده و به مرجعی معتبر و مورد توجه مردم تبدیل شده بودند. این جایگاه و موقعیت به نحوی بود که کافی بود از سوی دانشجویان تنها اعلام شود نام فردی در اسناد سفارت بوده یا سندی مربوط به فردی در آنجا پیدا شده است. چنین پدیده‌ای - مستقل از محتوای مطلب به دست آمده- حتی در مواردی که محتوای سند مکشوفه صرفاً گزارشی از یک ملاقات عادی و متعارف دیپلماتیک بود برای محکومیت آن فرد نزد افکار عمومی کافی بود. در این رابطه می‌توان به برخورد غیردقیق نوع افراد و حتی نخبگان به ارزش یک سند یا گزارش سفارتخانه -اینکه تا چه حد می‌تواند ارزش قضایی یا سیاسی داشته باشد- اشاره کرد. به عنوان نمونه، به نظر من برخوردی که در قبال افشاگری‌های اخیر ویکی‌ لیکس شد و عملا هیچ کس ارزش سیاسی و قضائی برای آن‌ها قائل نشد برخوردی صحیح بود؛ و این مسأله می‌تواند یکی از تفاوت‌های آن زمان با زمان فعلی را تا حدی روشن سازد.

 

به هر حال افشاگری‌های به آن شکل عملاً راه رسیدگی سالم و بدون پیشداوری نسبت به افراد را می‌بست و عملاً افراد در نظر مردم به صورت یکطرفه متهم، محاکمه و محکوم می‌شدند. به خصوص با توجه به اینکه در فضای فوق‌العاده هیجانی آن زمان امکان برابر رسانه‌ای و غیر رسانه‌ای برای دفاع اشخاصی که مورد اتهام قرار می‌گرفتند وجود نداشت و حتی اشخاص محترم و خوش سابقه نیز در چنین فضایی آسیب‌پذیر می‌شدند. این شیوه در مورد هرکس و هر اتهامی غلط، غیراخلاقی و غیرعادلانه است و ممکن است باعث بدنام شدن افراد بی‌گناه هم بشود، لذا انتشار اسناد بدان صورت اقدامی صحیح نبود. اقدام صحیح می‌توانست این باشد که آن اسناد در اختیار مراجع مسئول کشور قرار گیرد تا در محیطی بدون پیشداوری بررسی و در مورد آن‌ها تصمیم گیری شود تا شأن و حیثیت افراد، بی‌جهت لطمه نبیند؛ که تنها در موارد بسیار محدودی به این روش عمل شد.

 در نتیجه آن افشاگری‌ها در آن زمان شخصیتی همچون مرحوم مهندس بازرگان که موافق و مخالف به دیانت، صداقت، ملی بودن و متعهد بودنش در قبال منافع کشور اذعان داشته و دارند، و برخی از دوستان ایشان، لطماتی خوردند که به هیچ وجه استحقاق آن را نداشتند و ظلمی ناروا در حق آن‌ها روا داشته شد.

 

منبع: تاريخ ايراني

چاپ                       ارسال براي دوست

نظرات كاربران
نام

ايميل
نظر

 

مسئولیت محتوا و مواضع مندرج در مقالات بر عهده نویسندگان بوده و درج آنها در این پایگاه به مفهوم تأیید آن نمی باشد. Copyright © second-revolution.ir, All Rights Reserved