شهید محمد منتظرقائم که فرماندهی سپاه یزد را برعهده داشت پس از اقامه نماز با چند نفر از پاسداران به سمت محل حادثه میروند. یکی از ویژگیهای شهید منتظرقائم نماز طولانی ایشان بود و این بار نماز ایشان طولانیتر از همیشه به طول انجامید که موجب اعتراض دوستان شوخطبع ایشان میشود. شاید شهید منتظرقائم میدانست که این نماز آخرین نمازش است و در پاسخ به اعتراض دوستان میگوید: دوستان! میخواهیم به جنگ آمریکا برویم، کار سادهای نیست! مسیر با کمترین زمان ممکن طی میشود ولی قبل از رسیدن به محل حادثه با نیروهای ژاندارمری مستقر در منطقه مواجه میشوند که مانع پیشروی بیشتر آنان میشوند ولی پس از خبردارشدن از موضوع ماموریت، خبر ورود نیروهای خودی به منطقه را به مرکز مخابره میکنند. شهید منتظرقائم و همراهان نزدیک بقایای هواپیماهای منفجر شده و نیز هلیکوپترهای رها شده آمریکایی میروند و پس از شناسایی منطقه با کمک همراهان چند دستگاه موتور و نیز یک دستگاه جیپ رها شده کنار هلیکوپترها را به کنار جاده منتقل میکنند و به شناسایی داخل هلیکوپترها میپردازند. آنچه شهید منتظرقائم داخل هلیکوپترها مشاهده میکند چیزی جز مجموعهای از مدارک و اسناد نیست؛ مدارکی که سخنگوی کاخ سفید ساعاتی پس از فرار آمریکاییان با صدور بیانیهای اینچنین از آنان یاد میکند: آمریکا در عملیاتی در صحرای طبس جهت آزادی جان گروگانهای اسیر در ایران با شکست روبهرو شد و اسناد سری و مهمی در درون هلیکوپترها به جای مانده است. شهید مجموعهای از مدارک موجود در هلیکوپتر را که به نظر مهم میآمد به خارج منتقل میکند.
مدارکی که دقیقاً از هویت آن باخبر نیستیم و هنوز مشخص نیست که این مدارک جزو مجموعه مدارک و اسنادی است که بعدها توسط دانشجویان پیرو خط امام از آن حادثه منتشر شد یا نه. هنوز شهید محمد منتظرقائم چند قدمی از هلیکوپتر دورنشده بود که هلیکوپترها توسط یک فروند هواپیمای ایرانی هدف قرار میگیرند. بر اساس اعترافهای خلبان هواپیمای ایرانی پس از حادثه، بعد از مورد هدف قرار دادن هلیکوپتر نزدیک محمد منتظرقائم به طور خاص خود محمد نیز با تیربار مورد هدف قرار گرفته و از چند ناحیه مورد اصابت قرار میگیرد. آنگونه که بر جسد مبارک شهید مشخص بود تیر به دست و قلب شهید اصابت و موجب شهادت ایشان میشود. همراهان شهید که برخی از آنها به سختی مجروح شده بودند به بیمارستان منتقل شدند و جنازه شهید فردای روزحادثه به یزد منتقل میشود. عباس صامعی یکی از همراهان شهید بود که به علت اصابت ترکش حاصل از انفجار به سر ایشان هنوز هم از درد شدید سر رنج میبرد. چندی پس از حادثه، بنیصدر که دستور انهدام هلیکوپترها را داده بود به همراه برخی فرماندهان جنگ در تلویزیون حاضر شد و در قبال دستور بمباران هلیکوپترها عنوان کرد که وی هراس از بلند شدن هلیکوپترها را داشت و خبری از خارج شدن نیروهای آمریکایی و رها کردن هلیکوپترها نداشت. پس از آن زمان، هرگاه که بحث پیگیری شهادت ایشان مطرح شد به دلیل درمیان بودن جنگ و اینکه برخی فرماندهان ارتش در این مسئله دخیل بودند برای جلوگیری از تضعیف ارتش مانع از آن میشدند و هیچ وقت پروندهای راجع به آن تشکیل نشد.
شهید حمله آمریکا به طبس
سايت تبيان
پیش از ظهر جمعه پنجم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ از سپاه پاسداران مرکز با بیسیم به سپاه پاسداران یزد خبر میرسد که نیروهای آمریکایی وارد طبس شدند و شما برای کنترل منطقه به محل اعزام شوید.
شهید محمد منتظرقائم که فرماندهی سپاه یزد را برعهده داشت پس از اقامه نماز با چند نفر از پاسداران به سمت محل حادثه میروند. یکی از ویژگیهای شهید منتظرقائم نماز طولانی ایشان بود و این بار نماز ایشان طولانیتر از همیشه به طول انجامید که موجب اعتراض دوستان شوخطبع ایشان میشود. شاید شهید منتظرقائم میدانست که این نماز آخرین نمازش است و در پاسخ به اعتراض دوستان میگوید: دوستان! میخواهیم به جنگ آمریکا برویم، کار سادهای نیست! مسیر با کمترین زمان ممکن طی میشود ولی قبل از رسیدن به محل حادثه با نیروهای ژاندارمری مستقر در منطقه مواجه میشوند که مانع پیشروی بیشتر آنان میشوند ولی پس از خبردارشدن از موضوع ماموریت، خبر ورود نیروهای خودی به منطقه را به مرکز مخابره میکنند. شهید منتظرقائم و همراهان نزدیک بقایای هواپیماهای منفجر شده و نیز هلیکوپترهای رها شده آمریکایی میروند و پس از شناسایی منطقه با کمک همراهان چند دستگاه موتور و نیز یک دستگاه جیپ رها شده کنار هلیکوپترها را به کنار جاده منتقل میکنند و به شناسایی داخل هلیکوپترها میپردازند. آنچه شهید منتظرقائم داخل هلیکوپترها مشاهده میکند چیزی جز مجموعهای از مدارک و اسناد نیست؛ مدارکی که سخنگوی کاخ سفید ساعاتی پس از فرار آمریکاییان با صدور بیانیهای اینچنین از آنان یاد میکند: آمریکا در عملیاتی در صحرای طبس جهت آزادی جان گروگانهای اسیر در ایران با شکست روبهرو شد و اسناد سری و مهمی در درون هلیکوپترها به جای مانده است. شهید مجموعهای از مدارک موجود در هلیکوپتر را که به نظر مهم میآمد به خارج منتقل میکند.
مدارکی که دقیقاً از هویت آن باخبر نیستیم و هنوز مشخص نیست که این مدارک جزو مجموعه مدارک و اسنادی است که بعدها توسط دانشجویان پیرو خط امام از آن حادثه منتشر شد یا نه. هنوز شهید محمد منتظرقائم چند قدمی از هلیکوپتر دورنشده بود که هلیکوپترها توسط یک فروند هواپیمای ایرانی هدف قرار میگیرند. بر اساس اعترافهای خلبان هواپیمای ایرانی پس از حادثه، بعد از مورد هدف قرار دادن هلیکوپتر نزدیک محمد منتظرقائم به طور خاص خود محمد نیز با تیربار مورد هدف قرار گرفته و از چند ناحیه مورد اصابت قرار میگیرد. آنگونه که بر جسد مبارک شهید مشخص بود تیر به دست و قلب شهید اصابت و موجب شهادت ایشان میشود. همراهان شهید که برخی از آنها به سختی مجروح شده بودند به بیمارستان منتقل شدند و جنازه شهید فردای روزحادثه به یزد منتقل میشود. عباس صامعی یکی از همراهان شهید بود که به علت اصابت ترکش حاصل از انفجار به سر ایشان هنوز هم از درد شدید سر رنج میبرد. چندی پس از حادثه، بنیصدر که دستور انهدام هلیکوپترها را داده بود به همراه برخی فرماندهان جنگ در تلویزیون حاضر شد و در قبال دستور بمباران هلیکوپترها عنوان کرد که وی هراس از بلند شدن هلیکوپترها را داشت و خبری از خارج شدن نیروهای آمریکایی و رها کردن هلیکوپترها نداشت. پس از آن زمان، هرگاه که بحث پیگیری شهادت ایشان مطرح شد به دلیل درمیان بودن جنگ و اینکه برخی فرماندهان ارتش در این مسئله دخیل بودند برای جلوگیری از تضعیف ارتش مانع از آن میشدند و هیچ وقت پروندهای راجع به آن تشکیل نشد.