مداخله آشكار از طریق پیاده كردن نظامیان، تهدید و یا توسل به كودتای نظامی و اقدام به براندازی به منظور سرنگون كردن دولتهای ملی و مردمی كه حاضر نیستند به برنامهها و خواستههای یکجانبه گرایانه تن دردهند و جایگزین كردن آنها توسط دولتهای مجری منافع سرمایهداری، از جمله روشهایی است كه ایالات متحده امریکا، در یک قرن اخیر و بویژه از اوایل دهه پنجاه میلادی جهت اجرا و پیشبرد منافع خود در كشورهای جهان و خصوصاً جهان سوم به كار برده است.
برخورد امريکا با شاه و انقلاب ايران
نگاهي اجمالي به تاريخچه روابط سياسي بين ايالات متحده و ايران نشان مي دهد اولين تنش بين دو دولت در زمان سلطنت رضا شاه رخ داده است.
ایران و جوهر سیاست ایالات متحده آمریکا / مقاله اي از دكتر علي اكبر ولايتي
این مقاله، ضمن ارایه گزارشی از تاریخ روابط پرتلاطم ایران و آمریکا در دو دهه اخیر، زوایای مختلف استراتژی و عمق نگاه ایالات متحده در قبال ایران را مورد تحلیل و بررسی قرار داده و توصیه هایی برای مواجهه با آمریکا بیان می دارد. بی تردید، نگاه محققانه به مسأله آمریکا و درک صحیح و به روز منافع ملّی، بهترین روش در مواجهه معقول با این مساله می باشد.
ايران و پيمان سنتو
با پايان جنگ جهاني دوم، جهان با بحران جديدي رو به رو گشت و عقايد كمونيستي به نحو غير قابل باوري گسترش يافت. اين گسترش كه از زمان پيروزي شوروي بر آلمان با ايجاد احزاب چپ كمونيستي شروع شده بود پس از جنگ، هفت كشور اروپايي را به سوي خود كشيد و حكومتهاي سوسياليستي را بر سر كار آورد. در فرانسه و ايتاليا احزاب كمونيستي نفوذ و قدرت فراواني يافتند و امريكا به عنوان قدرت برتر پس از جنگ ناچار در صدد چاره جويي برآمد، علي الخصوص آنكه مناطق خاورميانه نيز در معرض خطر قرار گرفتند و هر لحظه امكان داشت يكي از نواحي مهم مرز شوروي به كام كمونيسم سقوط كند. بدين ترتيب دولت انگليس و متحد ديرينهاش امريكا به فكر اجراي سياست سد نفوذ و مهار عقايد كمونيستي در مرزهاي طويل شوروي بر آمدند و زمينه اتحاد و وحدت منطقهاي را براي مبارزه با آن در پيش گرفتند.
ایران و امنیت ملی آمریکا (1324-1357)
امنیت ملی بخشی تفکیکناپذیر از منافع ملی هر کشوری را تشکیل میدهد؛ از این رو است که منافع ملی به معنای « بهترین چیزها برای ملت در رابطهاش با سایر دولتها» تعریف شده است. ایران به دلایل مختلف در دورههای پیاپی تاریخی دارای اهمیت و موقعیت استراتژیک بوده است؛ زمانی به دلیل قرار گرفتن در مسیر جادة ابریشم که راه ارتباطی اروپا با مرکز و شرق آسیا بود و زمانی به علت قرار داشتن بر سر راه اروپا به شبه قاره هند که مدتها مورد منازعه دولتهای انگلیس، روسیه و فرانسه بود و در دوره پیش از انقلاب اسلامی، به سبب وجود ذخایر عظیم انرژی در منطقه خلیج فارس و ایران و قرار گرفتن آن در سراسر سواحل شمالی خلیج فارس و تنگة هرمز و همسایگی با اتحاد شوروی که در زمان جنگ سرد برای صدور ایدئولوژی مارکسیستی تلاش میکرد.
ايران و آمريكا؛ جنگ تبليغاتي و تحمل يكديگر
جنگ لفظي ايران و آمريكا چنان دائمي، گسترده و روزمره است كه احتمالا شمار واژه هاي خصمانه رد و بدل شده بين دو كشور، از واژه هاي مبادله شده در عصر جنگ سرد بين اردوگاه هاي شرق و غرب كمتر نيست. اما اين جنگ لفظي طولاني به جز پاره اي عمليات ايذائي آمريكا عليه ايران (حمله طبس، سرنگوني هواپيماي مسافري و تحريم ها) به اقدام جدي تري تبديل نشده است. دو كشور حتي در پاره اي موارد به صورت مستقيم يا با واسطه، همكاري هم كرده اند. راز آن جنگ لفظي پيوسته و اين خويشتنداري دوسويه چيست؟
ايران و آمريكا پس از ۱۱ سپتامبر
در پي حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در واشنگتن و نيويورك، گمانه زني هاي اوليه براي شناسايي عوامل اجرايي حادثه تشديد شد و به رغم ديدگاه هاي ديگر در مورد احتمال دخالت گروه هاي داخلي آمريكا در اين حادثه، دستگاه ديپلماسي آمريكا در صدد فرافكني عوامل بحران به ويژه ايراد اتهام به جوامع اسلامي برآمد. به دنبال توقيف كشتي حامل تسليحات موسوم به «كارين اي» كه بنا به گمانه زني هاي اوليه محافل يهودي و به تبع آن رسانه هاي غربي ، از مبدأ ايران به مقصد فلسطين اشغالي حركت كرده است، موج گسترده اي از اتهامات عليه ايران آغاز شد.
انقلاب اسلامي و شكست سيا
يكي از مناقشههاي سياسي ميان دولتمردان آمريكائي در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، بر سر ناتواني مقامات سازمان اطلاعات مركزي آمريكا «سيا» در پيشبيني انقلاب و ارزيابي تحولات ايران بود. اين در حالي است كه بيش از 40 هزار كارشناس، مستشار و عناصر اطلاعاتي آمريكا در آستانه انقلاب و در خلال آن در ايران فعاليت داشتند. علاوه بر اين آمريكا داراي پايگاههاي متعدد استراق سمع و جاسوسي در نقاط مختلف ايران و بويژه در مرزها بود. رژيم شاه ژاندارم آمريكا در خاورميانه بوده و سفارت آمريكا در تهران از بيشترين پرسنل سياسي، اطلاعاتي، امنيتي، نظامي و فرهنگي برخوردار بود.
آمريکا در سياستهاي ضد ايراني خود چه مي جويد؟
تحليلگران امور بين الملل معتقدند که آمريکا هنوزهم نتوانسته باخسارتهاي ناشي از انقلاب اسلامي سال 1357و شکل گيري نظامي که نمي خواست منافع ايالات متحده رادر نظر بگيردو سياست مستقلانه خودرا دنبال ميكرد، کنار بيايد. درسالهاي گذشته اين کشور بارها جمهوري اسلامي ايران را به بهانه اخلال در روند صلح خاورميانه، تسليحات كشتار جمعي، تروريسم و حقوق بشر متهم كرده است ، اما بعد ازاشغال عراق و ناكامي در مديريت اين كشور و نيز ظهور نشانههاي شكست طرح نقشه راه ، ايران درمركز ثقل گستره جنگ رواني ايالات متحده قرار گرفت . آمريکا در اين نبرد نرم افزاري با تمام توان و با چنگ اندازي بر هر بهانه بي اساس درصدد ايجاد اجماع بينالمللي عليه جمهوري اسلامي و تضعيف نظام از درون است .
امریکا دشمن ماست، لطفاً باور کنید
بعضی از مسائلی که در جمع افراد به اصطلاح روشنفکر شنیده میشود انسان را به تعجب وا میدارد که اگر برای دوستان ، درک حقایق با همه ادعای روشنبینی و دگراندیشی سخت است آیا دیدن وقایع نیز آنان را با مشکل مواجه میسازد ؟ چرا که دیدن وقایعکاری چندان سخت یا قابل تأمل نیست و با استفاده از حواس پنجگانه قابل فهم است؛ لیکن چرا نسبت به واقعیت لمس شده دشمنی امریکا با ایران و حقیقت درک شده، دچار تزلزل و خواب آلودگی سیاسی و فکری هستند ؟ به همین علت بر این شدم تا با نوشتهای هرچند کوتاه آن هم صرفاً جهت اطلاع گوشهای از فعالیتهای صلح دوستانه امریکا را در راستای تعمیق باورهای روشنفکرانه دوستان مطرح سازم تا شاید خوانندگان محترم راجع به اين موضوع قضاوت کنند
مسئولیت محتوا و مواضع مندرج در مقالات بر عهده نویسندگان بوده و درج آنها در این پایگاه به مفهوم تأیید آن نمی باشد.